پشیمانی از جدایی بعد از یکسال

سلام. با تشکر از همه دوستانی که روزی واسه من دعا کردن....راستش من سال قبل با بیماری ای دست به گریبان شدم  و
همین ناتوان شدن من باعث شد که شوهرم ازم جدا بشه ...راستش من عملا فلج شده بودم و چشمام هم تقریبا کاملا تار...با اینکه همه ی اینا تو چند ماه اتفاق افتاد ولی شوهرم همون اوایل منو رها کرد...نمیدونین چقدر واسم سخت بود که با این موضوع کنار بیام...هر چند بعد ار چند عمل و هر روز داروهای آزمایشی بسیار الان بهبودی پیدا کردم و خدا رو هم به خاطر این موضوع شاکرم ولی همین ضربه منو سخت حساس کرده انگار که تمام زمین به من کمک کردن تا من دوباره رو پای خودم باشم و رنگها دوباره واسم  رنگ شده ولی هنوز قلبم سخت آزردست ...حالا برگشته...حالا که سرا پا شدم مثل قبل شدم...برگشته که دوباره با هم ازدواج کنیم...نمیدونم چیکار کنم...هی گریه زاری میکنه که منو ببخش...با اینکه خیلی بهم بدی کرده....و تو بدترین لحظه ها تنهام گذاشته...حالا میگه پشیمونه  و خودشم اینقدر خوب نشون داده که...نمیدونم...الان به خاطر خلا عاطفی کاملا گیجم نمیتونم درست تصمیم بگیرمو به مشورت با شما نیاز دارم  روانشناس خودم میگه بهش فرصت بده...که جبران کنه ...اما من میترسم که دوباره اسیرم کنه...اذیتم کنه...بدتر از همه...بیماریم برگرده...دیگه طاقت تنها شدنو ندارم....نمیدونم نظر شما چیه...شما هم میگین بهش فرصت بدم؟

سلام دوست عزيز
هرچند من هميشه خودم به ديگران پيشنهاد مي كنم كه براي حل مشكلات زندگي و عاطفي شون پيش يك روانشناس برند اما اينجا من به شخصه با نظر مشاورتون مخالفم.
مي خوام يه داستان خيلي كوتاه رو برات بگم:

دختري بعد از مرگ مادرش با پدرش زندگي مي كرد كه يه پسر براي خواستگاري اون مياد اما ميگه كه من بعد از ازدواج فقط حاضرم با تو زندگي كنم، پس اگه منو دوست داري بايد پدرت رو بذاري خانه سالمندان .
دختر موافقت ميكنه، اما بعد پسر ميگه نه ، من با تو زندگي نميكنم. دختر مي پرسه: چرا. و پسر جواب ميده : وقتي تو از پدرت گذشتي از من راحت تر مي گذري.

شايد به نظرت بي ربط بياد ولي بذار بهت بگم وقتي يه نفر كاري رو انجام ميده كه نبايد ميكرد( يا حداقل نه به اون شكلي كه انجامش داد) براي بار دوم راحت تر اون كار رو انجام ميده. منظورم اين نيست كه خداي نكرده دوباره بيمار بشي و اون تركت كنه، منظورم اينه كه وقتي پرده اي افتاد، وقتي حريمي شكسته شد مي تونه دوباره اتفاق بيافته حالا مي تونه دفعه بعد هر دليل ديگه ايي داشته باشه.
اگر اون الان اومده سراغت به خاطر اينه كه عذاب وجدان داره،در حقيقت به خاطر خودش به خاطر آروم كردن وجدان خودش اومده پيشت، بهتر شما هم به خاطر خودت به خاطر اينكه دوباره اون خاطره تلخ برات تكرار نشه حواست رو كاملا جمع كني و به جاي دلسوزي براي كس ديگه براي خودت و آيندت دلسوزي كن.
يادت باشه دوست خوبم:
آزموده را آزمودن خطاست.

با آرزوي شادي براي تمام هم ميهنانم

با سلام
دوست گرامی شما  چون خودتون مدتی با ایشون زندگی کردید ،پس با خصوصیاتشون هم آشنائید و میتونید با سبک و سنگین کردن موارد مختلفی که در زندگیتون ،رخ داده تصمیم بگیرید.ولی بنظرم چند مطلب رو در نظر داشته باشید:
1- چون خالق ما ،همیشه ،به ما فرجه و فرصت میده ،در صورت امکان شما هم زمان رو با مشورت خانواده اتون بهش بدید.
2- در آرامش و با کمترین عجله ،با مشورت با بزرگترهای خانواده تصمیم نهائی رو بگیرید.
3- اگر آیتمهای مثبت ایشون بر آیتمهای منفی شون میچربه، کمی ،گذشت کنید.
4- همیشه و در همه حال به خدای لایزال اتکال کنید.
و...
در نهایت بدلیل اینکه ما در زوایای ریز زندگی شما نیستیم شاید راهکارهایمان هم کم رنگ و شاید بی رنگ باشه ،لذا پیدا کردنه راهنمائی بی طرف و وارد که با زندگی شما بیشتر آشنا باشه ، و بتونه راه حل مناسبی ارائه کنه ،برای شما بهترین راهه.
موفق باشید.

خیلی نامردی کرده خیلیییییییی

اما
.
.
همونطور که جناب الیان فرمودند شما خودتون بهتر از هر کسی به خصوصیات ایشون واقفید
بهتر میتونید تصمیم بگیرین که این فرد با اینکه در بحرانیترین لحظات زندگیتون شما رو تنها گذاشته آیا میتونه فرد مناسبی برای شما باشه یا نه
یا اینکه اگه باز هم یه مشکلی پیش اومد...
به نظر من بهشون دوباره فرصت بدین اما نه زود
یه مدت به دنبال خودتون بکشید !!بذارید منتتونو بکشه!!!
نه جواب نه قطعی بدین نه اینکه نشون بدین شما هم بهشون علاقه مندین
باهاش برخورد خشن نکنین
بذارید شرمنده شه

سلام مجدد

numexعزيز فقط يه پيشنهاد برات دارم . هر چه سريعتر براي خودت معين كن كه دنبال چه هستي و آيا اوني كه به دنبالشي تو رابطه با همسر سابقت پيدا مي كني يا نه.
اگه جواب آره بود خوب، من به شخصه برات آرزوي خوشبختي وبهترينها رو مي كنم. اما اگر جوابت نه بود اينو سريع هم براي خودت(در درجه اول) و هم براي طرف مقابلت مشخص كن.
من براي نظر همه احترام قائلم اما با نظر elysian ،نه. به نظر من اينكه بخواي دنبال خودت بكشونيش تا منت بكشه نه روش درستيه نه به اون چيزي كه مي خواي مي رسونتت، ناز كردن مال كسي كه طرفش رو مي خواد حالا به هر دليلي با دست پس مي زنه و با پا پيش ميكشه كه قضيش جداست، شما مي خواي به اين فكر كني كه آيا يك شروع مجدد رو اصلا مي خواي با اين آقا داشته باشي يا نه، پس سعي نكن اون آقا رو همينجوري يا اصلا باهر دليلي دنبال خودت بكشوني، كه اينكار هم ممكنه براي اون اين اشتباه رو پيش بياره كه شما هنوز دوستش داري و حالا بايد اينقدر سعي كنه تا شما رو نرم كنه هم اگه به اين نتيجه برسي كه نمي توني يك رابطه جديد رو با اين آقا شروع كني ديگه برات نه گفتن خيلي سخت ميشه چون: 1- تو اين مدت حتما يه سري اتفاقات رمانتيك مي افته يا خاطرات شيرين زنده مي شن يا دلبسته اميدهاي جديد ميشي 2- چون تو اين مدت به نوعي شما اونو دنبال خودت كشوندي حالا برات نه گفتن خيلي سخت ميشه حتي ممكنه خودت هم دچار عذاب وجدان بشي.

پس لطفا قبل از هر عملي تكليف خودت رو با خودت معلوم كن كه چي مي خواي؟
اين بهترين لطفي كه مي توني هم در حق خودت بكني هم همسر سابقت.

با آرزوي شادي براي تمام هم ميهنانم

سلام عزیزم

خودت فکرکن ببین وقتی اون تو رو تو بدترین شرایط تنهات گذاشته آیا این امکانو نداره دوباره بخواد این کارو بکنه حالا که خوب شدید وسالم هستید برگشته وپشیمون اما گاهی پشیمونی سودی نداره هرچند زیاد نمی شه رو قول مردها حساب کرد ولی باهاش حرف بزنید دلیل اینکه شما رو رها کرده بخاطر مریضی بوده یا چیز دیگه خوب به نظرت اگه این کارو تو میکردی اون دوباره برمی گشت با تو پسخیلی فکر کن کسی که تو سختی ومشکلات تو رو رها کنه به درد زندگی نمی خوره

موفق باشی

سلام....ممنون از راهنمایی های خالصانه شما....تصمیم رو گرفتم با اون همه فکری که کردم و مشورت با شما تصمیم گرفتم  دیگه اجازه ندم باهام بازی بشه...من خیلی سختی کشیدم که سلامتم رو تا همین حدی که هست بدست بیارم هر چند که هنوز امید بازگشت بیماریم هست...اما م ن به آیندم امیدوارم....راستش خاطرات رمانتیکی هم نداشتیم  که بخاد زنده بشه و....از اولش نداشتیم....ممنون از همه....آره درسته....ارزشش رو نداره

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام
وای نمیدونی چقدر خوشحالم
وقتی صفحه اصلیم باز شد و داشتم نام کاربرارو نگاه میکردم یه لحظه رو اسمت مکث کردم برام اشنا اومد ولی ازش گذشتم ولی واقعا برام جالبه یه احساسی بهم دست داد بعدم که پست هارو دیدم فقط پست تورو باز کردم.
اگر اشتباه نکنم پارسال همین موقع ها بود که بیماریت داشت پیشرفت میکرد همیشه برات دعا کردم همیشه هم به یادت بودم حتی هفته پیش بود داشتم بهت فکر میکردم.نمیدونستم چی به سرت اومده.
وقتی پارسال پای سایت پستات و میخوندم خوب اشکم و در میاوردی.اما همیشه امیدت و تحسین کردم.واقعا اومید داشتی و خدا هم تنهات نذاشت.
فقط میتونم بگم خیلی خیلی خوشحالم.
درباره اون اقای به درد نخورم باید بگم تا اونجایی که میدونم اون فقط ایندفعه نادیدت نگرفت و بار اولش نبوده دیگه نذار با احساساتت بازی کنه.همیشه تو ذهنم ازش بدترین ادم و ساختم.
الان هم فقط امیدوارم سلامتیت رو کامل به دست بیاری.تو این یک سال هیچوقت فراموشت نکردم.
واقعا مواظب خودت باش.
هیچ وقت امیدت و از دست نده خدا همیشه حواسش به ما هست اگر ما فراموشش نکنیم.

سلام
هروقت شیطون گولت زد که ...
این پست خودتو بخون تا متوجه بشی چرا باید دورش رو خط بکشی
بعضی ها توی روزهای بد آدمو تنها میذارن ! بعضی ها حتی روزهای خوب هم همراهت نیستن چه برسه به روزهای بد !! همسر سابقت دومیه ...

این مساله خیلی حیاتیه..
فقط مشاوره

سلام رفیق

بیرحم باش.......
همونطور که اون بود
دلت برای کسی بسوزه که دلسوزه
اگر بود میموند........
نموند......
پس بیرحم باش
اینو کسی داره بهت میگه که بهترین سالهای جوونیشو سر دلسوزی نسبت به یه نامرد از دست داد........
هرگز رحم نکن
بیرحم باش
به ارزوهات فکر کن
پیشرفت کن
روی پاهات بایست
تو نیاز به اون نداری
اونم بعد از چند صباحی یادش میره که دوباره برگشته و تو نخواستیش
میره تو بغل معشوقه جدید
مردها فراموشکارن
رها کن ..........
ایندتو بچسب
زندگیتو ادامه بده

ممنون از همه...لازم نیست بی رحم باشم....شیطونم دیگه سراغ من نمی یاد که گولم بزنه...
تصمیمم رو قطعا گرفتم ...مشورت با یه مشاور منو قانع نکرد.....ولی نظرات متفاوت شما دوستان  قدم هامو محکمتر کرد ممنونم از همه مخصوصا  دوستان خوبم sami28    maryam68که فراموشن نکردند ...حداقل به عنوان یه انسان تو ذهن ها باقی موندم

دوباره سلام
اگر گفتم بی رحم باش دلیل دارم
ادم دیگه
زودی نرم میشه
مخصوصا ما خانومها.........زودی دلمون میسوزه
واسه تو......بهتر دلتو سنگ کنی
دکترم همیشه بهم میگه هر چی بلا سرم میاد از اینه که بهشون اهمیت میدم و دربارشون فکر میکنم
برای امثال ما بهتره بیرحم باشیم.......
عزیزکم........
من کشیدم چیزی که تو هم کشیدی............
این فقط یه توصیه دوستانس
موفق باشی

سلام دوست خوبم.دوست داشتم نظرموبگم بهت.البته تصمیم نهایی رو باید خودت بگیری.چون تو میخوای زندگی کنی.ولی به نظر من بهتره احساساتی برخورد نکنی.وفراموشش کنی.چون اون آدم توبدترین شرایط که باید ایثار و دوست داشتنشو نشون میداد رهات کرده.این یعنی نهایت بی رحمی.و باید باید آدمارو تو این مواقع شناخت.امیدوارم تصمیم درستی بگیری.موفق باشی

سام دوست عزیز
از خوندن سرنوشتتون خیلی متاثر شدم و الان خوشحالم به خاطر سلامتیتون

دوستان خیلی خوب راهنماییت کردن و من حرف همه کسانی رو که گفتن نباید قبول کنی و دوباره ازدواج کنی رو قبول دارم
این مرد نمی تونه تکیه گاه خوبی برای شما باشه پس به اون تکیه نکن
بر فرض که دوباره برگشتی همیشه کار گذشته اون شما رو آزار خواهد داد
شما باید در آرامش و بدون استرس زندگی کنید
برای من هم دعا کنید
خوشبخت و سلامت باشید