سلام.از اینکه مدام مرا مورد لطف خودتون قرار میدید ممنونم.آقای دکتر رهام عزیز می خوام این بار هم کمکم کنید و راه حلی مثل گذشته پیش روی من بگذارید.من به بیماری بد گمانی و شکاکی مبتلا هستم .مخصوصا به جنس مخالفم .نگید که شاید در گذشته یک تجربه تلخ از نارو داشتم.نه هیچگونه ناکامی و نارویی در کار نیست.آقای دکتر من حتی به خواستگارم که پیش پدرم رفته و شرایطش رو برای پدرم شرح داده شک دارم.شاید مسخره به نظر بییاد.ولی فکر میکنم که میخواد خانواده ما رو سر کار بذاره!!!!!آقای دکتر بگید که حرفهای من صحت دارن ؟؟یا این که من زیادی مشکوکم؟؟؟نگید برم پیش مشاوره و دکتر به شکل حضوری چرا که بی فایده است.در ضمن من یک مقدار دهن بین هستم وبا یک حرف بی اساس همه چیز رو به هم میزنم.آیا من میتونم به ابراز عشق خواستگارم اعتماد کنم؟؟؟آیا با این که من رو از پدرم خواستگاری کرده تمام مشخصات و تلفن ها و آدرسشو که داده ممکنه بخواد سر کارم بذاره ؟؟؟در ضمن این آقا در شهری به فاصله 80 کیلو متر از شهر من قرار داره و انسان مودب و متمدنی به نظر مییاد.و انسان سبک و بی شخصیتی نیست.استدعا میکنم به من کمک کنید تا شاید یک بار در زندگیم از شرایطم لذت ببرم.