يک سئوال مي تواند احساسي را تغيير دهد. وقتي که ما به دنيا مي آييم مغز ما تقريبا خالي از هرگونه اطلاعات و برنامه است. هيچ نوزادي قادر به خواندن و نوشتن و يا حل مسائل رياضي نيست. اين قابليت ها را ما در طول زندگي و به دنبال برنامه هاي آموزشي و تمرين به آنها مي آموزيم. ا
حساسات، چيزهايي مانند نااميدي، خشم، حسادت، احساس گناه، احساس درماندگي و غيره احساساتي هستند که کودک در طول زندگي خود و بنابر تجربه هايي که كسب مي کند با آنها آشنا مي شود. اين احساسات چيزهايي هستند که ما در طول زندگي مانند خواندن و نوشتن ياد مي گيريم، آنها را به شکل افکار افسرده کننده در مغزمان ذخيره مي کنيم و به شکل موضع نسبت به اين و آن چيز در روابط خود با ديگران و با خودمان از آنها استفاده مي کنيم. همه ما انسانها در طول شبانه روز با خود گفتگوهاي دروني مي کنيم. مضمون اين گفتگوها روشن کننده مواضع ما نسبت به خودمان است. با هوشيار شدن به مضمون اين گفتگوها مي توان دريافت که افکار اتوماتيکي که يادگرفته ايم چه چيزهايي هستند. با هوشيار شدن بر اين افکار و اقدام با برنامه براي تغيير مضمون اين گفتگوهاي دروني مي توان نوع اين احساسات را تغيير داد. يک راه بسيار ساده براي تغيير موضع مان در اين گفتگوها سئوال کردن از خود است.
بوسيله سئوالاتي که از خود مي کنيم مسير افکاري را که داريم و از آنها در گفتگوهاي دروني استفاده مي کنيم تغيير مي دهيم و به اين وسيله احساساتي را که در ما در جريان است. در اينجا سئوالاتي آمده اند که هر کدام به موقعيت هاي مختلفي برمي گردند که در آنها احساس خوشايندي داشته ايد. اين سئوالات کمکي هستند براي اينکه در مواقع فشار امکان فکر کردن به چيزهاي ديگري را به خود بدهيد. هر سئوال را به دقت بخوانيد و براي هر کدام حداقل سه جواب پيدا کنيد. با اينکار درخواهيد يافت که احساسات ناخوشايندتان اگر چه از بين نرفته اند ولي بسرعت کم رنگ تر مي شوند و از فشار آنها در اين لحظه کاسته مي گردد. طبيعي است که اينکار يک نوع خودياري اوليه و ساده است.
- در اين لحظه چه چيزهاي خوشايندي برايم وجود دارند؟ اگر مي خواستم و امکانش هم برايم وجود مي داشت چه چيزهايي مي توانستند مرا در اين لحظه شاد بسازند؟
-به چه چيز بخصوصي در خودم و در زندگي ام افتخار مي کنم؟ اگر مي خواستم و امکانش هم برايم وجود داشت به چه چيز بخصوصي مي توانستم افتخار کنم؟
-نسبت به چه چيزي در حال حاضر قدردان هستم؟ اگر مي خواستم و امکانش هم برايم وجود داشت نسبت به چه چيزي قدردان بودم؟
-چه کساني را دوست دارم و چه کساني مرا دوست دارند؟ اگر مي خواستم و امکانش هم برايم وجود داشت چه کسي را دوست مي داشتم و چه کسي مرا دوست مي داشت؟
-چه چيزي مرا به وجد مي آورد؟ اگر مي خواستم و امکانش هم برايم وجود داشت چه چيزي مي توانست مرا به وجد بياورد؟
-دوست داشتم در حال حاضر پيش چه کسي باشم؟
-چه کارهايي را با اشتياق کامل انجام مي دهم؟
-آخرين باري که شهامت خودم را تجربه کردم کي و در کجا بود؟
-در چه محيط هايي احساس آرامش و راحتي خاصي مي کنم؟
http://www.ebtekarnews.com