سلام
من 1 سالی هست ازدواج کردم همسرو دائم الخمر است و هر شب مشروب می خوره و فکاهی می کنه خیلی داغونم و کمک می خوام من 1 میلیون پس انداز دارم همسرم از روزی که فهمیده من پس انداز دارم هر روز بهم می گه پولتو بده بدهکاری هامو بدم سکه هایی که سر عقد به من دادن رو هم می گه برای منه بده به من همیشه فحش و ناسزا میده من قبلاً یک بار ازدواج کرده بودم و متارکه کردم و این بار دوم ازدواجم هست اما اشتباه کردم و پشیمونم نمی دونم چطوری با این مساله کنار بیام و یا چطوری باهاش رفتار کنم که بی ادبی نکنه یا مشروب نخوره نه با ملایمت چیزی می فهمه نه با داد و دعوا حسابی حوصله ام داره سر می ره احساس تنهایی می کنم و کلی سر در گم هستم امروز هم سر پول با هم بحث کردیم
ازتون می خوام که به من کمک کنید باتشکر
با سلام
دوست گرامی ،در وهله نخست بنظرم دادن پول به ایشون یک اشتباه بزرگ است و در وهله بعد آیا این موضوع را با خویشان خود مثلاً پدر و یا مادر و یا برادر خودتان در میان گذاشته اید؟؟ از طرفی دیگر توضیحات شما بسیار کم است لذا این موضوع ،اظهار نظر کردن را، سخت مینماید . در صورت امکان بیشتر بگوئید تا اگر چیزی و یا مطلب و راهکاری ،در نظر بود،ابراز گردد.
موفق باشید.
نميدونم چي ميشه كه با يك بار تجربه زندگي ناموفق باز هم اشتباهات رو تكرار مي كنيم.
با خودت روراست باش
اگه ايشون دائم الخمر هستن پس مطمئن باش هيچوقت اون مشروب لعنتي رو كنار نمي زاره
دوم اينكه مگه شما از اين حالات و رفتار ايشون باخبر نبوديد؟
به نظرم زنها براي ازدواج مجدد به دليل اينكه محدوديتهاي زمان باكره بودن رو ندارند خيلي راحت تر مي تونن مرد زندگي جديدشون رو بشناسن.
از اين جهت كه مي تونن دفعات بيشتري باهاش بيرون برن... با توجه به تجربيات گذشته تو حال تصميم بگيرند و از همه مهتر اين كه ديگه درگير احساسات نشن.... ولي مثل اينكه شما از فرصتهاي قبلي نتونستيد خوب استفاده كنيد.
اين رو صادقانه مي گم.... هرچند كه باز هم اشتباه كرده باشي.... بازم تو يك آدم هستي و حق داري باهات محترمانه برخورد بشه... مساله رو با خانوادت و يا بزرگ خانواده ايشون مطرح كن... اگه نتيجه اي نگرفتي .... به فكر نجات و رهايي از اين زندكي باش.
يكي از اقوام ما هم شوهرش دائم الخمر بود... از قضا يه شب كه ايشون بعد از مستي هميشگيش خوابيد ... تو اون حالت آنقدر خوابش سنگين بود كه حتي متوجه حضور دزدان در اتاق خواب و تجاوز به همسر جوانش هم نشد....
سلام نازنین خانوم
به نظر من هم به هیچ عنوان نباید سرمایه تون رو به ایشون بدین چون مسلما اگه فردا حق خودتون رو هم ازشون بخواهید زیر همه چیز میزنه و هیچ حرفی رو قبول نمی کنه
نظر واقعی خودتون چیه اگه ترک کنه می خواین با این آقا ادامه زندگی بدین یا اگه ترک نکنه نمی خواین با هاش زندگی کنین ؟؟؟؟؟؟؟؟ چون اگه الان جواب سوال رو بدین توی ادامه راه خیلی میتونه بهتون کمک کنه و اگه میخواین باهاش بمونین باید عزم خودتون رو جزم کنین اول از بزرگتر های فامیل بخواین میانجی گری کنند و اگه نشد با مشاور خوب مشکلتون رو در میون بذارین انشالله که حل میشه
سلام حضور همه دوستان خوبم
مرسی از اینکه مشکل منو خوندید و خواستید کمکم کنید
من با پدر و مادرم در مورد مشکلم صحبت کردم اما آنها از اینکه من بخواهم دوباره برگردم پیششون و پیش فامیل و آشنا سرخورده شوند به من می گویند بمونم زندگی کنم و همه سختی ها رو بپذیرم پدر و مادر همسرم هم می دونستند که پسرشون اینطوری هست 10 سالی هست که او به همین منوال پیش می رود و مشروب خور بوده اما کاری برای من نمی توانند بکنند همسرم آدمی بی منطق هست و زمانی که باهاش می خوام در مورد مشکلمون صحبت کنم بد و بیراه می گه و به پدور و مارم و خانواده ام و خودم بی احترامی می کنه و به باد فحش می گیره
واقعاً نمی دونم که باید چیکار کنم خواهشمند است کمکم کنید
زندگیمو دوست دارم اما کم آوردم تحملش برام سخته نمی دونم چطوری باید باهاش رفتار کنم
اين تو هستي كه بايد بايه اعصاب فولادي اين زندگي رو اداره كني.
تنها راه حل شما جدائي.
ببين همسر يعني...
كسي كه بتوني تحت هر شرايطي بهش تكيه كني...
لحظات سخت زندگي ...
روزهاي شيرين....
روزهاي پر اضطراب...
تو خوشي و ناخوشي بايد يه نفر پا به پاي تو بياد تا بشه بهش گفت شوهر... همسر... رفيق...
خود داني
اگه به نظرت اين مرد بعد از 10 سال ميتونه اين كوفتي رو كه من محال مي دونم ترك كنه... مطمئن باش شما هم مي تونيد با اون ادامه زندگي بديد.
اگه فقط يه ذره واقع بينانه تر نگاه كنيد... دور از حرفها و بحثهاي اطرافيان....(كه تمام بدبختيهاي ما از اين گونه حرفها شروع ميشه) ... متوجه مي شيد كه جدائي از ايشون تنها راه هستش ..
تازه با كرد و كردار ايشون مشخصه كه به چيزي اعتقاد و التزام ندارند.... پس بعيد نيست كه فردا روزي هم شما رو كنار بزارن و زير همه قولها و تعهداتشون بزنن.
عاقل باش
بزار هركي هرچي ميخواد بگه
تو خودت رو دوست داشته باش
مثل اون كه به خاطر لذت بردن از مشروب داره به همه چيز پشت پا ميزنه
اين آقا هنوز معني زندگي مشترك رو نفهميده...
خدا براي خانوادش نسازه كه براي اينچنين پسري پا پيش گذاشتن... اصلاً موندم اينجور افراد احساس دارند كه زن مي گيرند... (خيلي عصباني شدم ببخشيد.)
به خدا برادر ما اهل هيچ دود و دنگ و فنگي نيست بازم جرآت نميكنيم براش زن بگيريم....
بعضي ها ديگران رو فداي بچه خودشون مي كنن با اين منطق كه شايد زن بگيره عاقل بشه...
دريغ از افكار غلط اطرافيانمون...
البته جالبه كه خودمون هم به اين افكار خيلي احترام مي زاريم ... و براي اينكه همين افراد با افكار مزخرفشون ما رو تائيد كنن ... تن به هر عذابي مي ديم
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریتو با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.