ضمن تشكر از مطالب سايت شما
خواهش ميكنم به من كمك كنيد بخدا ديگه به بن بست رسيدم به جز خودكشي به هيچي فك نميكنم
من دختري 29 ساله هستم از بچگي هميشه دست و پاهام عرق ميكرد چندين بار به پزشك مراجعه كردم تمام آزمايشهاي تيروئيد و كم خوني همشون رو انجام دادن ولي هيچي بيماري نداشتم ولي هميشه اضطراب داشتم هميشه به چيزهايي فك ميكردم كه خيلي هاش تو توانم نبود يا بهتر بگم از خودم بسيار انتظار داشتم . شايد هيچكي منو درك نكنه ولي بخدا من با اين وضع با بدبختي بزرگ شدم عرق دستام اونقدر شديد بوده و هست كه تو همه امتحانات و روابطم مشكل ايجاد كرده تو ايستگاه اتوبوس عرق از دستم چيكه ميكنه تو محيط كاريم اينجورم .
من تا سن 24 سالگي يعني تا زمانيكه درس ميخوندم اصلن به مسائل جنسي فك نميكردم راحت بگم وقتي كسي در اين مورد كتابي ميخوند بنظر من خيلي ادم بدي بود يعني سبك خانوادم اينجور بود و من اينجور بزرگ شده بودم بجز كتاب هيچي حاليم نبود هركس به خواستگاريم مي اومد رد ميكردم من يه بيمار بودم يه شخصي كه نه با كسي ارتباط داشتم نه كسي رو دوس داشتم
من عاشق كتابهاي رياضيم بودم البته فرد خيلي موفقي هم بود فارغ التحصيل رتبه اول كشور تو رشته خودم بودم .
ولي حالا يه بدبخت يه فلك زده هستم
ترم اخر دانشگاهم بود كه درس جمعيت و تنظيم خانواده رو انتخاب كرده بودم هنگام مطالعه هم بخدا هيچ چي در مورد پرده بكارت نمي دونستم كنجكاو شدم انگشتم رو به آرومي تا اخرش تو واژن كردم پريود بودم هيچ دردي نداشت
هيچ چي حس نكردم ولي يه جوري تحريك شدم .
بعدش با تحريك چوچوله حس آرامش داشتم همون موقع عرق دستام كاملا خشك شده بود
ولي بعد چند وقت كه در مورد پرده فهميدم حالا از فكر اينكه من يه روز ازدواج كنم و خانوادم اينو بدونن ديونه ميشم اضطرابم شديد ميشه . البته من فقط يكبار انگشتم رو ...
حال مدتهاست شايد حدود 5 سال من با تحريك چوچوله خود ارضايي ميكنم
هر باري كه اينكار رو ميكنم كاملن اروم ميشم من نميتونم به كسي مشكلم رو بگم يا به روانشناسي مراجعه كنم من تنها يكبار از طريق اينترنت به يه روانشناس ايميل زدم و ازش كمك خواستم كاملن وضعيت خودم رو گفتم ولي منو مسخره كردند
بخدا من عين حقيقت رو ميگم . ديگه خسته شدم بس قرص پروپونولول خوردم
ديگه برام اعتياد شده روزي 3 تا پروپونولول 40 ميخورم فشارم پايين مياد بدنم سست ميشه ولي هيچي نميشه
تنها خودارضايي تو هفته يكبار ارومم ميكنه ولي تا به فكر پرده ام ميفتم داغون ميشم به من كمك كنيد من تو زندگيم بخاطر هيچي همه چي رو باختم حالا فك ميكنم كاش ازدواج ميكردم الانش هم ديگه نميتونم ميترسم
با خانواده اي كه دارم اونهمه از آبرو ميگن ميترسم من ...
شما رو خدا فقط به من نگين كه برم دكتر يا روانپزشك
به من كمك كنيد التماس ميكنم باور كنيد الان كه به شما دارم مينويسم دارم از حال ميرم همه همكارم متوجه اضطراب بيش از حدم شدند كمكم كنيد
به من بگين پرده من آسيب ديده يا نه
اگه آسيب ديده باشه چه جوري ميشه قبول كنند كه من رابطه جنسی نداشتم
يا اگه اسيب ديده بهم بگيد برا هميشه فكر ازدواج رو از سرم بيرون كنم
رواني شدم ديگه هيچي برام ارزشي نداره به شغلم كه اونهمه دوسش داشتم
حالا متنفرم همه بهم اعتراض ميكنن افسرده ام
تا چند سال پيش با وجود استرس خودم رو خوشبخت ميدونستم ولي حالا چي .به من كمك كنيد
خواهش ميكنم به من كمك كنيد بخدا ديگه به بن بست رسيدم به جز خودكشي به هيچي فك نميكنم
من دختري 29 ساله هستم از بچگي هميشه دست و پاهام عرق ميكرد چندين بار به پزشك مراجعه كردم تمام آزمايشهاي تيروئيد و كم خوني همشون رو انجام دادن ولي هيچي بيماري نداشتم ولي هميشه اضطراب داشتم هميشه به چيزهايي فك ميكردم كه خيلي هاش تو توانم نبود يا بهتر بگم از خودم بسيار انتظار داشتم . شايد هيچكي منو درك نكنه ولي بخدا من با اين وضع با بدبختي بزرگ شدم عرق دستام اونقدر شديد بوده و هست كه تو همه امتحانات و روابطم مشكل ايجاد كرده تو ايستگاه اتوبوس عرق از دستم چيكه ميكنه تو محيط كاريم اينجورم .
من تا سن 24 سالگي يعني تا زمانيكه درس ميخوندم اصلن به مسائل جنسي فك نميكردم راحت بگم وقتي كسي در اين مورد كتابي ميخوند بنظر من خيلي ادم بدي بود يعني سبك خانوادم اينجور بود و من اينجور بزرگ شده بودم بجز كتاب هيچي حاليم نبود هركس به خواستگاريم مي اومد رد ميكردم من يه بيمار بودم يه شخصي كه نه با كسي ارتباط داشتم نه كسي رو دوس داشتم
من عاشق كتابهاي رياضيم بودم البته فرد خيلي موفقي هم بود فارغ التحصيل رتبه اول كشور تو رشته خودم بودم .
ولي حالا يه بدبخت يه فلك زده هستم
ترم اخر دانشگاهم بود كه درس جمعيت و تنظيم خانواده رو انتخاب كرده بودم هنگام مطالعه هم بخدا هيچ چي در مورد پرده بكارت نمي دونستم كنجكاو شدم انگشتم رو به آرومي تا اخرش تو واژن كردم پريود بودم هيچ دردي نداشت
هيچ چي حس نكردم ولي يه جوري تحريك شدم .
بعدش با تحريك چوچوله حس آرامش داشتم همون موقع عرق دستام كاملا خشك شده بود
ولي بعد چند وقت كه در مورد پرده فهميدم حالا از فكر اينكه من يه روز ازدواج كنم و خانوادم اينو بدونن ديونه ميشم اضطرابم شديد ميشه . البته من فقط يكبار انگشتم رو ...
حال مدتهاست شايد حدود 5 سال من با تحريك چوچوله خود ارضايي ميكنم
هر باري كه اينكار رو ميكنم كاملن اروم ميشم من نميتونم به كسي مشكلم رو بگم يا به روانشناسي مراجعه كنم من تنها يكبار از طريق اينترنت به يه روانشناس ايميل زدم و ازش كمك خواستم كاملن وضعيت خودم رو گفتم ولي منو مسخره كردند
بخدا من عين حقيقت رو ميگم . ديگه خسته شدم بس قرص پروپونولول خوردم
ديگه برام اعتياد شده روزي 3 تا پروپونولول 40 ميخورم فشارم پايين مياد بدنم سست ميشه ولي هيچي نميشه
تنها خودارضايي تو هفته يكبار ارومم ميكنه ولي تا به فكر پرده ام ميفتم داغون ميشم به من كمك كنيد من تو زندگيم بخاطر هيچي همه چي رو باختم حالا فك ميكنم كاش ازدواج ميكردم الانش هم ديگه نميتونم ميترسم
با خانواده اي كه دارم اونهمه از آبرو ميگن ميترسم من ...
شما رو خدا فقط به من نگين كه برم دكتر يا روانپزشك
به من كمك كنيد التماس ميكنم باور كنيد الان كه به شما دارم مينويسم دارم از حال ميرم همه همكارم متوجه اضطراب بيش از حدم شدند كمكم كنيد
به من بگين پرده من آسيب ديده يا نه
اگه آسيب ديده باشه چه جوري ميشه قبول كنند كه من رابطه جنسی نداشتم
يا اگه اسيب ديده بهم بگيد برا هميشه فكر ازدواج رو از سرم بيرون كنم
رواني شدم ديگه هيچي برام ارزشي نداره به شغلم كه اونهمه دوسش داشتم
حالا متنفرم همه بهم اعتراض ميكنن افسرده ام
تا چند سال پيش با وجود استرس خودم رو خوشبخت ميدونستم ولي حالا چي .به من كمك كنيد