سلام
«چگونگي حل اختلاف»
در صورت بروز مسائل و اختلاف سعي کنيد در اسرع وقت و در يک مکان و زمان مناسب که هر دو طرف آرام هستند به بررسي و رفع آن بپردازيد. وقتي مسائل را حل نشده رها ميکنيد آنها در درون وجود شما باقي ميمانند و به صميميت خدشه وارد ميکند. اگر بخواهيد تمايلات خود را مخفي سازيد يا جلوي آنها را بگيريد، موفق نخواهيد بود. اين تمايلات و احساسات در اولين فرصت و آنگاه که شما تعادل خود را از دست دادهايد خود را نمايان ميکند. با گفت و شنود ميتوانيد هر رنجش و دلگيري را از خود دور کنيد به شرط آنکه براساس فن گفتگو، احترام متقابل و پذيرش يکديگر و ... باشد. براي اينکه مشکلات و اختلافات را حل کنيد، منتظر فرصت نباشيد بلکه فرصت را بيافرينيد. در هنگام رفع اختلاف به قول چامپوسکي، به بخش روشن شخصيت افراد توجه کنيد نه به تاريکيهاي درون آنها، به عبارتي جنبههاي مثبت و منفي رفتار وي را در نظر بگيريد.
براي انتقاد کردن و رفع دلخوريها، نبايد کل شخصيت فرد را زير سؤال ببريد؛ زيرا در اين صورت فرد احساس ميکند مورد سرزنش واقع شده است و او هم حالت دفاعي ميگيرد و نميتواند حرفهاي شما را درک کند و يا به تقاضاهاي شما جامه عمل بپوشاند، به جاي گفتگو، فضايي مملو از سوءتفاهم و دلخوري و جنگ و جدال ايجاد ميشود.
براي اين منظور (انتقاد کردن يا بيان مشکل) بايد بيان شما روشن و بدون پيچيدگي و سرزنش باشد و فقط در مورد يک رفتار يا موضوع خاص باشد. در اين زمان به بيان ساير محاسن و نکات مثبت ديگر رفتارهاي او بپردازيد و از آنها به خاطر کارهاي خودشان قدرداني کنيد.
چون در زمان بروز مشکلات توجه به نکات مثبت افراد کمي دشوار است. شما ميتوانيد از قبل ويژگيهاي رفتاري مثبت افراد مهم زندگيتان را بنويسيد و در مواقع لزوم به آنها مراجعه کنيد. اين مورد هم باعث آرامش و کاهش ناراحتي شما ميشود و هم فضاي ارتباط و گفتگو را راحتتر ميکند.
توجه کنيد که در هنگام گفتگو دستور ندهيد و با لحني ملايم و محترمانه تقاضا کنيد؛ در اين صورت رفتارتان براساس احترام متقابل شکل ميگيرد و باب بحث و تبادل نظر گشوده ميشود و در نتيجه امکان تشريک مساعي، همفکري، سازش فراهم ميآيد. فراموش نکنيد که فرد ديگر هم به اندازه شما حق انتخاب دارد و به انتظارات و سطح فکر و باورهاي او هم توجه کنيد. سخنان و تقاضاهاي خود را در 4 مرحله ابراز کنيد: 1-بدون مقصر شمردن طرف مقابل و بدون به کار بردن کلمات معترضانه و تحريکآميز، حقايق را فشرده و روشن مطرح کنيد و نقش هر فرد را مشخص کنيد. 2-عبارت خود را با «من» آغاز کنيد و احساساتتان را بگوييد. 3-به اهميت موضوع اشاره کنيد و توضيح دهيد که چرا تحمل چنين رفتاري را نداريد. و 4-چه رفتاري را ترجيح ميدهيد. در ابتدا که به اين شيوه براي گفتگو عادت نداريد ميتوانيد آنچه را که ميخواهيد بگوييد بنويسيد و چارچوبي را براي خود فراهم کنيد. اگر ميخواهيد موضوعي را بگوييد اول، آن را در ذهن خوب بررسي کنيد و آن را از زواياي مختلف ببينيد، نقش خود را و مسئوليتتان را در اين پيشامد بپذيريد، سپس آن را در الگوي «من احساس ميکنم... (احساستان را بگوييد)... زيرا من... (اهميت موضوع را مطرح کنيد)... آنچه من ميخواهم و نياز دارم اين است که ... مطرح کنيد. باز هم تأکيد ميکنم که در انتخاب کلمات و جملات بسيار دقت کنيد که عاري از هرگونه سرزنش و غرضي و توأم با احترام باشد. سپس در يک فرصت مناسب آن متن را با فردي که با او مشکل داريد مطرح کنيد يا حتي ميتوانيد آن متن را به صورت نامهاي درآورده و در اختيار آن فرد بگذاريد، در ضمن گفتگو هم برداشتهاي خودتان را از حرفهاي او در قالب «منظور شما اين است که...» مطرح نماييد. (همانطور که در قسمت دقيق گوش دادن بيان شده).
تأکيد بر پذيرش مسئوليت رفتار و سهمتان در اختلاف به اين خاطر است که ندانستن اينکه چطور رفتار کردهايد؟! چه صدايي داشتيد؟! و رفتارتان چه احساسي را در ديگري ايجاد کرده است امري متداول است و موجب بيشتر ناکاميها و دلگيريها و توقعات آرماني ميشود.
«عبارت طلايي معذرت ميخواهم»
در مواقعي که احساس کرديد اشتباهي از ناحيه شما رخ داده است، داروي سحرآميز براي برطرف کردن آزردگي و التيام آن عذرخواهي حقيقي و از صميم قلب است. همچنين شما بايد آمادگي پذيرش عذرخواهي ديگران را هم داشته باشيد. آگاه باشيد که اگر اين اشتباهات را به رخ او بکشيد هم آتش اختلافات را از نو شروع ميکنيم و هم احتمال بروز عذرخواهي در آينده را براي آن فرد دشوار ميکنيد. و دلايل و حرفهاي طرف مقابلتان را بپذيريد و او را درک کنيد.
«بخشايش»
شخصي که در نتيجه نبخشيدن و کينه به دل گرفتن شما از همه بيشتر آسيب ميبيند، خودتان هستيد. چون بايد مدام به کدورتها چنگ بيندازيد، افکار کينهتوزانه شما نهتنها اصلاً برايتان مفيد نيست، بلکه اختيار را از شما ميگيرند. اگر شخصي را که با او در ارتباط هستيد به دليل کردهها و نکردههايش نبخشيد، نميتوانيد حقيقتاً با او صميمي بشويد، زيرا هر بار که قصد ميکنيد با او صميمي بشويد فهرست خطاهايش جلوي چشمانتان ميآيد.
کليد طلايي اين است که هر فرد را همانگونه که هست با تمام ويژگيهاي بد و خوبش بپذيريد و قلباً او را دوست بداريد و دنيا را از ديد او بنگريد و به سخنان او با عمق جان و به دور از هيچگونه پيشداوري و ذهنخواني گوش فرا دهيد و آنها را قبول کنيد و باورهاي غلط خود را در مورد افراد (مانند مادر زن دخالت ميکند، مادر شوهر غر ميزند و ...) به دور بيندازيد و به خود واقعي افراد توجه کنيد. به يکديگر در زمان حال، اينجا و اکنون توجه کنيد و براساس کولهباري از خاطرات گذشته با يکديگر رفتار نکنيد. چشماني که با تيرگي به گذشته و نگراني به آينده مينگرد ديد شما را محدود ميکند و امکاناتتان را از شما ميگيرد و بخت مساعد کمي براي پيشرفت و تغيير ايجاد ميکند. براي آنکه روحيه بانشاطي داشته باشيد بايد با نيروي اراده و اشتياق تمام به تکامل و تهذيب خود بپردازيد و خود را سرگرم هدفهاي اجتماعي و فردي کنيد و جنبههاي مضحک تمام پيشامدهاي بد و ناراحتيهاي روزانه را پيدا کنيد و به جاي اينکه در برابر مشکلات از کوره در برويد به اين مشکلات پوزخند بزنيد و شادي و آرامش را به کانون گرم خانوادهتان بياوريد
http://www.hamsar.ir/default.aspx?culture=fa-IR&pageid=166