شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

همسری که مورد آزاد جنسی قرار گرفته یا به آزار جنسی دست میزند(1) و (2) و (3)

  1. همسری که مورد آزاد جنسی قرار گرفته یا به آزار جنسی دست میزند(1)

    در این مقاله، پشت درهای بسته می رویم و واقعیت دردناک آزار جنسی را نمایان می کنیم.

    مطلب را با یک مثال شروع می کنیم:

    شرح زندگی یک مراجعه کننده به یک روانپزشک

    " من و خانمم 15 سال است که با هم ازدواج کرده ایم و زندگی نسبتاً خوبی داشته ایم. اون یه زن خوب و یه مادر خوبه اما مشکلی در زندگی ما وجود دارد که هرگز نتوانسته ایم حلش کنیم. زن من تقریباً هیچ علاقه ای به رابطه جنسی نداره. در واقع او در مقابل هر میل جنسی ای که نشون می دم مقاومت می کنه. اون می گه که از داشتن رابطه ی جنسی احساس راحتی نمی کنه . اون اجازه نمی ده بهش دست بزنم . آیا این یک عادته؟"

    برای دکتر واضح بود که شوهر این خانم عمیقاً رنجیده است. وی با پرسش بعدی به قلب مسئله زده و می پرسد: "آیا او در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته؟" مرد جواب می دهد: "بله. چندین سال پیش. اون اینو به من گفت و با مشورت روحانیون، دعا خواندیم و من فکر می کنم که اون کسی که این کار را با وی کرده را بخشید. بعد از اون دیگه زیاد درباره اش حرف نزدیم". آن مرد و همسرش، از بقایای دردناک بدرفتاری و آزار جنسی کودکان رنج می بردند. متأسفانه هزاران زوج در سرتاسر جهان همین مشکل را دارند. کودکانی که مورد آزار جنسی قرار می گیرند، سرانجام روزی بزرگ می شوند. بسیاری از آنها ازدواج می کنند و در می یابند که زمان، زخم های آنان را التیام نبخشیده است.

    دو واقعیت دردناک

    1-     درد زندگی با همسری که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته.

    2-     درد این کشف که همسرتان در آینده ممکن است کودکانتان را مورد آزار جنسی قرار دهد.

    اغلب اوقات یأس و نومیدی بر فرد غالب می شود. حس رابطه با جنس مخالف، امری طبیعیست و  وقتی در کودکی مخدوش و منحرف شود، نظام های ریشه ای روابط ما در بزرگسالی را مسموم می کند.

    آیا "زیستن با واقعیت"، می تواند کلاف های به هم پیچیده هویت جنسی ما را از هم باز کند و به ما کمک کند تا در زندگی زناشویی به نزدیکی و صمیمت با همسر دست یابیم؟ من معتقدم که پاسخ این پرسش مثبت است، امّا این روندی است که زمان، صبر و اغلب اوقات کمک یک مشاور حرفه ای را می طلبد. زیستن با واقعیت با این تأکید آغاز می شود که آزار جنسی به لحاظ اخلاقی نادرست است و آثار عاطفی و جسمانی ویران کننده ای بر کسی دارد که مورد آزار واقع شده است. منظور من از آزار جنسی هر نوع فعالیت جنسی، کلامی یا جسمی است که بر خلاف میل و رضایت فرد دیگر به او تحمیل شود، به طوری که از وی به عنوان وسیله ای جهت رفع نیازهای جنسی دیگری استفاده شود. چنانچه چنین عملی بارها در مورد یک کودک صورت بگیرد باعث بروز یک رشته واکنش های عاطفی و جسمی می شود که تأثیر زیان باری بر فرآیند بلوغ جنسی عادی کودک خواهد شد.

    این تحریف جنسیت، کودک را تا دوران بلوغ و بزرگسالی تعقیب می کند و اغلب اوقات در روابط زناشویی او مشکلاتی به وجود می آورد. این قربانیان اغلب اوقات از روابط جنسی سالم با همسر را بی نهایت دشوار می یابند. بسیاری از آنها آکنده از احساس شرم، گناه، ترس، خشم، و اغلب اوقات نفرت از رابطه جنسی هستند. این عواطف عمیق اغلب با ناتوانی از لذت بردن از بوسه، تماس جنسی همراهند و گاه موجب انزجار از نگاه کردن به بدن عریان انسان، از جمله بدن خود شخص نیز می شوند. شخص دوست ندارد چنین عواطف منفی نسبت به مسائل جنسی داشته باشد اما تغییر احساساتش را غیر ممکن می داند. بنابراین، وی با مانعی بی نهایت جدّی برای نزدیکی در ازدواج مواجه است.

    عواقب آزار جنسی:

    احساسات این فرد در مورد رابطه جنسی مغشوش است

    اغلب اوقات اذیت و آزار جنسی دوران کودکی از سوی شخص کاملاً مخفی نگاه داشته می شود. در واقع، زن یا شوهر فردی که مورد آزار جنسی قرار گرفته، به هیچ عنوان تصور همچین چیزی را نمی کند. این قربانیان همواره افسرده هستند و رنج می برند و در نتیجه نه تنها از رابطه جنسی، بلکه از خود زندگی هم کناره گیری می کنند. آنها در بزرگسالی احساس مبهمی در مورد رابطه جنسی دارند. گاهی حس می کنند که تنها راه کسب محبت این است که از نظر جنسی فعال باشند. اما در سایر اوقات از رابطه جنسی رو بر می گردانند و نمی خواهند هیچ کاری با آن داشته باشند. در زندگی زناشویی، این گیجی وابهام می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. چنین فردی یک روز حرف هایی می زند که همسرش فکر می کند او می خواهد رابطه ی جنسی داشته باشد. او حتی ممکن است بسیار رابطه جنسیی باشد و در حرکات اولیه آن را نشان دهد، اما وقتی همسرش به وی نزدیک شود، مثل سنگ می شود. آنها با احساس گناه سالها را سر کرده اند، در حالی که این اتفاق تقصیر آنها نبوده و تنها چیزی که برای وی باقی مانده، عواطف مغشوش و عقاید کذب است. ناخودآگاه به طرد آدمها می پردازد و تحت اسارت این حالات، سلامت جسم و روح خود را به خطر می اندازد.

    در بخش دوم مقاله راههای برخورد با چنین همسری را عنوان خواهیم کرد.


    منبع : مردمان
     
    تشکر شده توسط : 4 کاربر
  2. همسری که مورد آزاد جنسی قرار گرفته یا به آزار جنسی دست میزند2
    آزار جنسی
    قربانیان آزار جنسی به جنس مونث محدود نمی شوند، پژوهش ها نشان می دهد که تعداد مردان جوانی که در کودکی یا نوجوانی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند در سرتاسر جهان رو به افزایش است. این افراد سالها بعد که ازدواج می کنند با مشکلات جنسی مواجه می شوند. مثال:

    "مریم به دفتر مشاوره مراجعه و اینطور بیان می کند: "ما فقط یک سال پیش از ازدواجمان با هم آشنا شدیم. شوهرم تنها مردیست که من واقعاً دوستش داشته ام. در دوران نامزدی، من چیزی ندیده بودم که در مورد وضعیت جنسی او شک بکنم. او با شور و حرارت مرا بغل می کرد و می بوسید. ما با هم رابطه ی جنسی نداشتیم و من خیلی خوشحال بودم که او در این زمینه به من اصرار نمی کند. این یکی از مواردی بود که حس احترام مرا نسبت به او برانگیخت. تا مدّتی پس از ازدواج نیز او مرا بغل می کرد و می بوسید ولی رابطه جنسیی نداشتیم. او همیشه می گفت نباید عجله کنیم! امّا دیدم که این رابطه از بوسه و بغل بیشتر پیش نرفت"، شوهرش بعد از شش سال زمان از ازدواجشان، هیچ رابطه ی نزدیکی با وی برقرار نکرد. او از بی علاقه گی وی گیج و متحیر بود، صادقانه گفت: "من می خواهم با شوهرم نزدیکی داشته باشم و دلم نمی خواهد او را ترک کنم، امّا نمی دانم چه کار کنم. ما چندبار با هم حرف زده ایم و او به من گفته که نگران نباشم اما من نگران هستم. یک جای کار خراب است و من نمی دانم چه کار کنم". مشاور به وی چنین پاسخ می دهد:

    " پس از شش سال ازدواج واضح است که این مشکل قرار نیست خودش حل شود و من فکر می کنم باید از وی بخواهید که نزد من بیاید. در واقع این مسئله بدون همکاری او غیر قابل حل است. در ابتدا از خصوصیات عالی وی در زندگی زناشویی تعریف کنید، بعد از دو سه روز تعریف و تمجید به او بگویید که تنها ایراد این است که شما از رابطه جنسی زندگیتان ناراضی هستید و تصمیم گرفته اید که او را نزد مشاور ببرید"

    مریم با حالتی عصبی می گوید:" او نخواهد آمد. من قبلاً چنین درخواستی را از او کرده ام. می دانم که نمی آید"

    مشاور:"البته حق با شماست. امّا او نمی تواند مانع آمدن شما بشود. شما فقط به او اطلاع می دهید که قرار است این گام را بردارید. بنابراین دیگر این کار را علنی کرده و پنهانی عمل نمی کنید و صریحتاً انگیزه ی خود را از این کار بیان می کنید. شاید او نیاید. باز هم تلاش کنید. قراری را برای شما و او می گذاریم و با او این مسئله را عنوان کنید. اگر باز هم نیامد خودتان تنها بیایید. حالا او دیگر به این مسئله فکر می کند. در حضور خودتان به او زنگ می زنم و از او خواهش می کنم در جلسه ما شرکت کند، در بیشتر مواقع این کار جواب می دهد و می آید."

    آنها بالاخره موفق شدند و شوهر او نزد مشاور آمد، در این جلسه وی راز آزار جنسی توسط عمو و ... خود را نمایان کرد و آروز می کرد ای کاش مثل همسرش پاک و معصوم بود، او در واقع از کارهای گذشته و خاطراتش منقلب و از جنسیت خود متنفّر بود. در این میان در اثر نبرد شخصی و عاطفی با شکست های گذشته اش، از نظر جنسی ناتوان بود. این ناتوانی عامل کاهش شهوت وی برای برقراری ارتباط جنسی با همسرش بود. او در تمامی این سالها امیدوار بود که مشکلش به خودی خود حل شود و از این کشمکش دورنی خلاص شود.

    مشاور از آمدن وی تشکّر کرد و از اینکه شهامت افشای راز خود را پیدا کرده بود، به وی تبریک گفت و از او خواست تا در جلسات بعدی آنها را همراهی کند. از آنجایی که مریم از نظر اعتقادی و مذهبی، بسیار قوی بود، مشاور از او خواست برای موفقیت و شفای همسرش دعا کند و معتقد بود که شوهرش تنها با همکاری و همراهی مریم درست می شود. در جلسات بعدی همسر مریم براحتی از همجنس بازی گذشته ی خود صحبت کرد. از احساس گناه شدیدی که داشت گفت و اینکه این حسّ تمامی این سالهای زندگی برای وی غیر قابل تحمّل و عذاب آور بوده است. مریم با وجود ناراحتی شدید، امّا با خودداری به وی گفت:"من تو را دوست دارم و با کمک خداوند در کنارت می مانم تا خوب شوی"

    در اصل مرحله سخت درمان همسرانی (چه زن و چه مرد) که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند این است که از انکار دست بکشند و حقیقت را فاش کنند، بعد از آن با روان درمانی می توان به آنها ثابت کرد که به عنوان یک انسان بالغ و کمک خداوند و نزدیک شدن به مسائل معنوی، می توانند گذشته را فراموش و به تدریج به زندگی سالم و رابطه جنسی گرایش پیدا کنند.

    خوشبختانه مریم و همسرش بعد از حدود یکسال جلسات روان درمانی و مشاوره، به سرعت پیشرفت کردن و از زندگی زناشویی طبیعی برخوردار شدند. تنها تأسف مریم و شوهرش این بود که ای کاش زودتر به مشاور مراجعه و این مشکل را حل می کردند، نه بعد از شش سال!

    آزار جنسی در دوران کودکی تأثیر عظیمی بر هر قربانی می گذارد. این عمل احساسات و افکار شخص در رابطه با جنسیت خودش را مخدوش و منحرف می کند. این تحریفات د رمورد هر قربانی متفاوت است زیرا شخصیت هر یک از ما منحصر به فرد است، اما راه حل  مسئله این است که به طور جامع با آن روبرو شویم و کمک لازم را دریافت کنیم . قربانیانی که واقعیت را می پذیرند بدون انکار آزار اولیه، خطاهای خودشان را قبول می کنند. آنها تشخیص می دهند که تفکر و احساساتشان تحریف شده است و با احساس ترس و شرم خودشان مبارزه می کنند و درخواست کمک می کنند. البته در این راه وجود همسری صبور و حامی، نقش بزرگی را ایفا می کند و اغلب اوقات همین همسر است که آغاز گر روندی می شود که سرانجام قربانی را به درخواست کمک وادار می کند.

    در مقاله بعدی (همسری که مورد آزاد جنسی قرار گرفته یا به آزار جنسی دست می زند(3)) ، به آزار جنسی فرزندان توسط این همسران می پردازیم


    منبع : مردمان
     
    تشکر شده توسط : 6 کاربر
  3. همسری که مورد آزاد جنسی قرار گرفته یا به آزار جنسی دست میزند3
    وقتی شوهرتان به آزار جنسی فرزندان تان دست می زند :

    پیش از اتمام مبحث آزار جنسی، می خواهم با ذکر مثالی به مبحث فوق اشاره کنیم،

    شیدا گریه کنان به مشاوری مراجعه کرده و چنین عنوان می کند:

    " من اخیراً فهمیدم که شوهرم هر دو دخترمان را مورد آزار جنسی قرار داده. یکی از اونا الآن شانزده ساله و آن یکی هجده ساله است . ظاهراً این جریا ن سال ها پیش اتفاق افتاده ، امّا من تا یک ماه پیش نمی دانستم. دختر بزرگم بالاخره در دانشگاهش پیش یک مشاور رفت. آن جا بود که همه چیز معلوم شد . بعد او با دختر کوچکم حرف زد و معلوم شد که همان اتفاق برای او هم افتاده . من به محض این که خبر را شنیدم دست دختر کوچکم را گرفتم و برای زندگی پیش مادرم رفتم . حالا از شوهرم متنفرم و هرگز نمی خواهم دوباره ببینمش"

    مشاور متوجه شد که او از زمان ترک خانه فقط یک بار با شوهرش حرف زده است. شوهر به او گفته بود که می داند خطا کرده و متأسف است و صادقانه اظهار پشیمانی کرده بود و قول داده بود که اگر او به خانه برگردد، هرگز دوباره این اتفاق نخواهد افتاد. شیدا می گفت که اینقدر گیج است که نمی داند باید چه کار کند.

    مشاور با جدّیت تمام گفت:" همچنان پیش مادرتان بمانید، تا موقعی که شوهرتان یک دوره ی کامل مشاوره برای حل این مشکل را بگذراند. تنها وقتی از حل مشکل وی مطمئن شدید، می توانید زندگی خود را مجدداً آغاز کنید. این دوره مشاوره حدّاقل شش تا نه ماه زمان می برد. بازگشت به خانه بدون حل این معضل یعنی اینکه دوباره این اتفاق می افتد. اگر شوهرتان صادقانه بخواهد معالجه شود، ضمن تأمین مالی شما در این مدّت باید حتماً دوره های روان درمانی را سپری کند. اگر او به این کار تن ندهد و بخواهد تقصیر را گردن شما بیاندازد یا با پول ندادن وادارتان کند تا برگردید، می فهمید که تا زمان تغییر فکر و رفتار وی هیچ راه سازشی با او نیست."

    در این حالت این نوع پدران در ابتدا با اظهار تأسف، اندوه و حتّی گریه، صرفاً به خاطر اینکه مچش باز نشود، با وعده و وعید دادن، تنها نقش بازی می کنند، در حالی که اعمال وی مهمّند نه ظاهر و رفتارش. اگر او نزد مشاور رود، امید بهبود و سازش هست، در غیر اینصورت هیچ راهی دیگر نیست.

    بیشترین کاری که شیدا برای شوهرش می توانست انجام دهد، اعمال عشق خشن است (در نزد بچّه ها اظهار کند که از شوهرش متنفّر است)، و بیشترین کاری که برای دخترانش می تواند بکند این است که آنها این تنفّر را از جانب او ببینند، هر یک از این دختران باید نزد مشاور برود و در جلسات مشاوره باید مادر نیز باشد، زیرا دخترها احتمالاً از مادرشان به خاطر اهمال کاری وی و از اینکه مادرشان اجازه داده این اتفاق بیفتد بیزارند. شاید در این حالت این مادر واقعاً مقصر نبوده، ولی آنها در ذهن خود چنین برداشت کرده اند. به این ترتیب احتمال شفا و بهبود دختران وجود دارد و به تدریج می تواند توسط مشاور زخم های روحی ناشی از این آزار جنسی را التیام داده و با حل کامل این مسئله این امید می رود که در زندگی آینده آنها دیگر اثری از این وقایع نباشد. تا زمانی که شفای کامل صورت نگرفته، آزار جنسی قطعاً تأثیر زیان باری بر روابط آینده آنها خواهد داشت.

    با بررسی نتایج این روانکاوی ها در مورد افراد مختلف، زوج های زیادی بودند که گذراندن مراحل فوق، توانسته اند بهبود یابند و با اتّحاد بین مادر و فرزندان، سرعت بهبود آنها بیشتر می شود. باز هم تأیید می کنیم که در صورت عدم تمایل آزارگر به برخورد علنی و صادقانه با مسئله و تلاش همه جانبه جهت حل و فصل آن، هیچ امیدی به بهبود نیست.

    بعد معنوی در مراحل درمان بسیار مهم است. تشخیص و تصدیق مرزهای اخلاقی و پذیرش مسئولیت برای زیر پا گذاشتن این مرزها بخش مهمی از روند بهبود را تشکیل می دهد. تصدیق خطا، بخشیدن و بخشوده شدن و کسب آرامش در محضر خدا نیز در شفای چنین روابطی موثرند. اما هرگز نباید از تعالیم مذهبی برای اعمال فشار بر قربانی استفاده کرد تا پیش از موقع و به طور سطحی آزارگر را ببخشد. همانطور که هرگز نباید از ایمان مذهبی به عنوان یک راه حل سریع برای مشکل آزارگر استفاده کرد. ایمان و اعتقاد باعث آغاز تغییرات مثبت می شود امّا نباید روند را تنها با اتّکا به این عامل کوتاه کنیم و فکر کنیم مذهبی شدن فرد فوراً همه مشکلات را حل می کند. اعتقادات مذهبی می تواند سرعت سیر روند بهبود را بیشتر کند، امّا تنها نقش مکمّل را دارد.

    برای کسانی که آزار جنسی را تجربه کرده اند و برای آنهایی که با همسری زندگی کرده اند که به آزار جنسی دست زده، صادقانه آرزو داریم که خواندن این مقالات، همچون جرقّه ای باشد که شروع به بهبود خود و زندگی خود کنند. امّا مطمئن باشید در هر موقعیتی که در این مقالات ذکر شد باشید، بدانید که تنها گذشت زمان این مشکلات را به خودی خود حل نخواهد کرد و این حالات ادامه دارد. باز هم تأکید می کنیم، اولین گام، درخواست کمک خود شخص آزار دهنده است تا به بهبود درونی بپردازد و شاهد بهبود مثبت در زندگی خود و در ادامه، دیگر اعضای خانواده ی خود باشد.
    منبع : مردمان
     
    تشکر شده توسط : 1 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.17 ثانیه (47)