شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

هر چهار ازدواج یکی به بن بست می رسد

  1. هر چهار ازدواج یکی به بن بست می رسد

    در هیچ عصری خطر انحلال کانون خانوادگی و عوارض سوء ناشی از آن تا این حد چشمگیر و بحرانی نبوده است و در هیچ عصری مانند این عصر عملاً بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نشده است. طلاق و پیامدهای آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود. گسستن رابطه زناشویی و رها ساختن زندگی مشترک،

    از هر چهار ازدواج یکی به بن بست می رسد . . .
    در هیچ عصری خطر انحلال کانون خانوادگی و عوارض سوء ناشی از آن تا این حد چشمگیر و بحرانی نبوده است و در هیچ عصری مانند این عصر عملاً بشر دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نشده است. طلاق و پیامدهای آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود. گسستن رابطه زناشویی و رها ساختن زندگی مشترک، زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راه های گوناگون می کشاند، هر چند امکان دارد چنین زن و مردی هر یک خوشبختی نا یافته یا از دست رفته را در کنار همسری دیگر بیابد اما در بیشتر موارد این گونه نیک فرجام نیست. مشکل تر از سرنوشت آن دو نابسامانی فرزندانی است که ناچارند به جهت طلاق به یکی از پدر و مادر بسنده کنند یا زیر سایه ناپدری و نامادری بگذرانند.

    علل و عوامل موثر بر طلاق
    در کشور ما عوامل متفاوت اجتماعی و فردی در بروز پدیده طلاق مداخله می کنند. گرچه نقش عوامل مختلف براساس نظام فرهنگی - شخصیتی و ساختار روابط اجتماعی و الگوهای هنجاری در اجتماعات و ادوار گوناگون، تفاوت های زیادی دارد اما تاکید بر مهم ترین عوامل تاثیرگذار در شناخت زیرساخت های طلاق بسیار گره گشا است. بر این اساس مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر طلاق را می توان بر اساس محورهای ذیل دسته بندی کرد.

    عوامل جنسی؛ ریشه جدایی بیش از نیمی از زوجین از یکدیگر، مسائل جنسی است. بر پایه برخی تحقیقات، دست کم 60درصد طلاق هایی که در دادگاه های خانواده به بهانه های گوناگون صورت می گیرد، ریشه در مسائل جنسی دارد و به تجربه ثابت شده در خانواده هایی که مسائل جنسی در زوج ها برطرف شده، احتمال فروکش کردن مشکلات در خانواده ها بیشتر است. به علت حساسیت و گستردگی مسائل جنسی و نقش اساسی آن در قوام خانواده، باید زمینه مناسب را برای نگاه مثبت به مسائل سلامت جنسی فراهم کرد، زیرا سخن از سلامت جنسی در کشور به صورت ضدارزش درآمده است. این در حالی است که آموزه های دینی با فرهنگ ما در نگرش به سلامت جنسی کاملاً متفاوت است بنابراین هر اندازه سلامت جنسی در افراد ارتقا یابد، کانون خانواده از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود.

    عوامل اقتصادی؛ مشکلات اقتصادی و عدم تامین معیشت و فقر، پایین بودن سطح درآمد خانوار، بیکاری، مسکن نامناسب و بالا بودن نرخ خرید و اجاره، ضعف یا فقدان ثبات شغلی هر یک می تواند به نحوی در بروز طلاق سهم داشته باشد.
    بالا بودن سطح توقع زوجین در ابتدای زندگی و بسنده نکردن به حداقل ها فشار مضاعفی را به خانواده ها تحمیل می کند.

    عوامل شخصیتی؛ فقدان مهارت کافی برای شروع زندگی، فقدان آگاهی از اصول و بنیان های حل مساله بین زوجین، فقدان اعتماد به نفس و خودباوری در زوجین یا یکی از آنها، فقدان پایبندی فرد به اصول اخلاقی و خیانت هر یک از زوجین به یکدیگر، فقدان قدرت ارتباطی و مفاهمه بین دو طرف و تزلزل شخصیتی، تغییر در شیوه زندگی، افسردگی، فقدان صداقت هنگام شکل گیری روابط زناشویی و آشکار شدن صورت های پنهان زندگی زوجین، اختلاف سنی اساسی، اختلاف فرهنگی، تربیتی و اجتماعی بین زوجین، ارائه چهره یی غیرواقعی از خود در قبل از ازدواج، ازدواج در سن پایین و ناپخته بودن افراد، کاهش پایبندی به ارزش های مذهبی، دینی یا اخلاقی، اعتیاد، اخلاق و وضعیت بد روحی و روانی هر دو شخص، عدم رشد عقلی و بلوغ فکری، ضعف یا عدم آمادگی لازم برای پذیرش مسوولیت همسری، خست مردان در مقابل توقعات زنان، اثرپذیری بیش از حد یکی از طرفین از خانواده خود، نگرش منفی به جنس مخالف، بدبینی و وسواس رفتاری و علاقه بیش از حد به کار در مقابل بی توجهی به خانواده از جمله علل و عوامل شخصیتی موثر بر طلاق محسوب می شوند.

    عوامل ارتباطی؛ سوءظن و بدبینی های کاذب، عدم انطباق بین انتظارات و مسوولیت های متقابل، بی توجهی به تامین نیازها و انتظارات متقابل، درک نامتوازن از نقش زن و مرد در زندگی مشترک، خودمحوری، فقدان گذشت، غرورهای کاذب، لجاجت های کودکانه، پرده دری متقابل و عدم تامین احترام متقابل، میل به انتقامجویی، حساسیت های بیش از حد، افزایش فاصله کلامی بین زوجین، پرخاشگری و مجادله دائمی بین زوجین، دخالت های اطرافیان، بی علاقگی به همسر و تمایل به دور بودن از وی برای مدت طولانی، وابسته کردن فرزندان به خود و افزایش فاصله آنها با همسر، ضرب و شتم همسر، ارتباط بیش از حد با دوستان و رفقا (رفیق بازی)، اعتقاد بیش از حد به فرهنگ مردسالاری یا زن سالاری، عدم آگاهی زن و مرد نسبت به تعهدات و مسوولیتی که بر عهده دارند و عدم درک متقابل از جمله عوامل ارتباطی موثر بر بروز طلاق محسوب می شوند.

    عوامل اجتماعی؛ مواردی همچون اختلاف فرهنگی و سطح طبقاتی بین خانواده های زوجین، مهاجرت های بی رویه از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، رشد فزاینده کلانشهرها و کاهش سیستم های کنترل اجتماعی غیررسمی در جامعه، اعتیاد به مواد مخدر و الکل از جمله متغیرهای موثر بر طلاق در حیطه اجتماعی هستند.
    و اما وقتی طلاق رخ می دهد.....

    پیامد های طلاق
    1) بر فرزندان؛ اثرات شدید روحی ناشی از طلاق به ویژه روی فرزندان، انسان را به این فکر می اندازد که چه خوب بود ازدواج ها با بصیرت، شناسایی و آگاهی بیشتری از خصوصیات شخصیتی و اخلاقی دو طرف صورت می گرفت و زوج ها وقتی به توافق و شناخت می رسیدند فرزندی به دنیا می آمد چرا که در بیشتر جدایی ها اغلب فرزندان قربانی خواسته های آنی و زودگذر والدین شده و لطمه های شدید روحی به آنان وارد می شود.
    پس از انحلال خانواده محرومیت فرزند از سرپرستی مشترک، او را از بسیاری مواهب و مزایای خانوادگی محروم می سازد.

    اگر این واقعیت را بپذیریم که نه مادر می تواند جای پدر را برای فرزند پر کند و نه پدر قادر است رابطه یی نظیر آنچه بین مادر و فرزند برقرار است خلق کند و حتی مددکار اجتماعی یا هر سرپرست غیروالد نیز توانایی ایجاد مناسبات والد و فرزند را ندارد، آنگاه متوجه خواهیم شد طلاق چه آسیب های جبران ناپذیری به فرزند خواهد زد، از آن جمله بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان، اضطراب، پرخاشگری و عصیان در نوجوانان، حسادت، سوءظن و بدبینی نسبت به دیگران، فرار از منزل، ترک تحصیل و افت تحصیلی، بزهکاری و کجروی های اجتماعی (قتل، دزدی، فحشا و...) ازدواج زودرس به ویژه برای دختران، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هویت، اعتیاد، فقر، ضعف سلامت جسمی و روانی (بی خوابی، سوءتغذیه، بی اشتهایی یا پرخوری عصبی و...)، احساس درماندگی و سرخوردگی، تجربه عقده حقارت ناشی از عدم دسترسی به محیط گرم و عاطفی خانوادگی در مقایسه با دیگران و درونی سازی عقده های منفی و ضداجتماعی، انزوای اجتماعی، گرایش به انواع انحرافات اجتماعی به جهت ضعف کنترل رفتاری و اخلاقی توسط والدین، اجتماع ستیزی و دیگر آزاری و بروز انواع خشونت های اجتماعی است.
    2) بر زنان؛ درصد زیادی از زنان مطلقه وجود باورهای غلط و قضاوت های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان مطلقه را باعث احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران دانسته که موجب می شود از حضور در جمع فامیلی و دوستان احساس معذب بودن کنند یا مورد اذیت و آزارهای اطرافیان و پیشنهادهای غیرمتعارف قرار گیرند. آنچه بسیاری از زنان پس از طلاق خود حس می کنند، نگرانی بیش از حد از ازدواج بعدی است تا آن حد که ممکن است آنها را نسبت به ازدواج مجدد دلسرد کند.

    3) بر مردان؛ فشارهای روحی و روانی، ابتلا به انواع آسیب ها مثل اعتیاد به مواد مخدر، الکل، اختلافات رفتاری، خودکشی، انحرافات جنسی و قرار گرفتن در معرض انواع بیماری های عفونی و ویروسی، از دست دادن پیوندها و همبستگی با خانواده، طرد خانوادگی و اختلاف با سایر اعضای خانواده، تن دادن به ازدواج های موقت و ازدواج های ثانویه، اختلاف بین فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد، از جمله آثار و پیامدهای منفی طلاق برای مردان است.

    راهکارهای جلوگیری از طلاق
    بررسی ها نشان می دهد عدم شناخت صحیح زوجین پیش از ازدواج یکی از دلایل اصلی وقوع طلاق است. برای جلوگیری از این امر آشنایی کامل بین طرفین و شناخت عمیق از خانواده های طرفین قبل از ازدواج ضروری است. اگر جوانان پس از آشنایی کامل با هم ازدواج کنند، زندگی مشترک پایدارتری خواهند داشت.
    نقش مشاوره قبل، حین و بعد از ازدواج را نباید نادیده انگاشت. مشاوره از این جهت حائز اهمیت است که می تواند از بروز ازدواج نا مناسب جلوگیری کند تا متعاقباً طلاقی صورت نگیرد، در واقع مشاوره کمک به افراد جهت انتخاب زوج مناسب است و در صورت هدایت صحیح موجب تامین امنیت روانی خانواده می شود.
    ارائه آموزش های لازم از طریق رسانه های جمعی، نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی و... در راستای ایجاد فرهنگ بردباری، گذشت، ازخود گذشتگی و تلاشگری برای بازسازی روابط درون خانواده و بازگرداندن و احیای قداست ازدواج و ارائه الگو های صحیح ازدواج و تقبیح طلاق این پدیده شوم که شیوه نهادینه شده اختیاری پایان یک پیوند است، امروزه به راحتی تنها و آسان ترین راه برای رهایی از مشکلات کوچک یک زندگی بزرگ به شمار می رود.
    ارائه آموزش پیرامون رعایت تناسب بین زوجین ، نظیر تناسب در تحصیلات، تناسب در سن، تناسب در تمایلات جنسی، تناسب و هماهنگی فکری و عاطفی، تناسب درباورهای ایدئولوژیک و اعتقادات مذهبی و...
    راه اندازی مراکز پیشگیری از طلاق در کشور به میزان وسیع تر و مددجویی از کارشناسان دارای تخصص های مرتبط شامل مددکاری، روانشناسی، روانپزشکی و مشاوره حقوقی تا قبل از صدور حکم قطعی طلاق، در صورت امکان بتوان از وقوع آن جلوگیری کرد.

    منبع : aryabooks
     
    تشکر شده توسط : 3 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.11 ثانیه (39)