«دو جنس مذکر و مونث اعضای یک گونه حیوانی هستند اما اگر بگوییم از استعداد، لیاقت، مهارت و رفتار مشابهی بهرهمند هستند، جامعه خود را براساس یک دروغ علمی بنا کردهایم.» آن موری و دیوید جل.
از حدود ۴ میلیون سال پیش انسان شکل گرفته و مغز او از حدود ۲ میلیون سال قبل شروع به رشد کرده است. رشد تدریجی مغز با رعایت تفاوتهای جنسیتی اتفاق افتاده و برای بقای نسل انسان رعایت تفاوتهای نقش جنسی ضرورت داشته است. تا حدود ۱۰ هزار سال پیش وقتی عصر کشاورزی در بسیاری از نقاط جهان شروع شد، انسانها با شکار روزگار میگذراندند. مردها مسوول شکار بودند و در جنگها شرکت میکردند. زنها هم مسوولیت جمعآوری ریشهها و سبزیجات و مراقبت از کودکان را به عهده داشتند. طی میلیونها سال مغز هم این شرایط را ایجاد کرد و خود هم تحت تاثیر آن قرار گرفت. زنها در مهارتهای کلامی بهتر از مردها و مردها در فعالیتهای تهاجمی فعالتر و موثرتر بودند. هم مغز و هم هورمونهای آن که کاتالیزور فعالیت مغز به حساب میآیند، باتوجه به جنسیت متفاوت شدند. این تفاوتها در فرهنگهایی که تفاوتهای بیشتری رامیطلبید، شکل بارزتری پیدا کرد. ● تفاوتهای رشدی و ساختاری در اغلب موارد رشد زمانی مغز دخترها سریعتر از مغز پسرها رخ می دهد. دخترها یک سال زودتر از پسرها به مهارتهای کلامی میرسند. به همین سبب است که در اغلب مواقع دختران پیشدبستانی سریعتر از پسرها خواندن را یاد میگیرند و فهرست لغات و کلماتی که میدانند در مقایسه با پسرها بیشتر است. رشد مغز در نوزادان بیشتر در نیمکره سمت راست شروع میشود و بعد از آن به نیمکره چپ میرسد. در دخترها حرکت به سمت چپ مغز زودتر اتفاق میافتد. دخترها در مقایسه با پسرها دادههای اطلاعاتی حسی بیشتری را دریافت میکنند. دخترها در مجموع بهتر میشنوند، حس بویایی قویتری دارند و به کمک سر انگشتان و پوست خود اطلاعات بیشتری را دریافت میکنند. دخترها در مقایسه با پسرها بهتر میتوانند رفتار تکانهای را کنترل کنند و بهتر میتوانند رفتارهای خطرناک و غیراخلاقی را تمیز دهند. به عبارت دیگر، دخترها کمتر از پسرها خطرات اخلاقی را پذیرا میشوند و پسرها بیش از دخترها پرخاشگرند. دخترها از توانمندی کلامی بیشتری برخوردارند و به همین سبب بیشتر روی ارتباطهای کلامی تاکید میکنند. اما پسرها به ارتباطهای غیرکلامی توجه دارند و در مقایسه با دخترها کمتر میتوانند احساسات خود را به زبان آورند و نمیتوانند بسرعت دخترها واکنش کلامی نشان دهند. از اینرو در جریان فرآیند یادگیری میبینیم دخترها در حال یادگیری از کلمات استفاده میکنند، اما پسرها اغلب در سکوت درس میخوانند. پسرها در مجموع به مراتب کمتر حرف میزنند، حال آن که در میان دختران چنین چیزی نیست. پسرها و به طور کلی جنس مذکر در بخشهایی از مغز سمت راست خود با پیشرفتهای بیشتری روبهرو میشوند. در نتیجه این رشد تواناییهای فضایی مانند اندازهگیری، طراحیهای مکانیکی و خواندن نقشه و جغرافی برای آنها سادهتر است. ● تفاوتهای کارکردی طرز استفاده مغز از سلولها و فعالیت خون در ۲ جنس مذکر و مونث باهم تفاوتهای عمدهای دارد. تحقیقات نشان داده است مغز زنان در حالت استراحت به اندازه مغز مردان در حال کار فعال است. مغز زنان که هرگز در حالت آرامش قرار نمیگیرد، امتیازات یادگیری بیشتری دارد. از آنجا که مغز مردها (پسرها) در بسیاری از شرایط به اندازه مغز زنها فعال نیست، به سرعت بیشتری تحت تاثیر تحریک کلافه میشود. عملکرد جنس مذکر در زمینههای فضایی و استدلالهای مجرد قویتر است و این مسائل را بهتر درک میکنند، اما مغز دخترها بیشتر نسبت به اطلاعات حسی پاسخ میدهد. بسیاری از آموزگاران به این نتیجه رسیدهاند که تواناییهای شنیداری زنان و دختران بیشتر از پسرهاست. به عبارت دیگر زنها بهتر میشنوند. به همین سبب بهتر است پسرها در ردیفهای جلوی کلاس بنشینند. زنها و مردها حتی اشیا را به گونههای متفاوتی میبینند. جنس مونث در تاریکی به مراتب بهتر از جنس مذکر میبیند؛ ولی در نور روشن، مردها بهتر میبینند. اما تفاوت دانشآموزان دختر و پسر تنها در دیدن و شنیدن آنها خلاصه نمیشود. زنها نسبت به درد واکنش سریع و حاد نشان میدهند، اما مقاومت آنها در برابر ناراحتیهای بلندمدت بیشتر است. از سوی دیگر زن و مرد در زمینه ذائقه و حس چشایی نیز با هم تفاوتهایی دارند. روی هم رفته زنها نسبت به طعم تلخ حساسیت بیشتری دارند و طعم شیرین را ترجیح میدهند. مردها طعم شور را بیشتر دوست دارند. بینی و حس چشایی زنها حساستر از مردهاست. در زمینه حافظه هم تفاوتهای قابل ملاحظهای میان زن و مرد هست. دخترها به طور کوتاه مدت میتوانند اطلاعات بیشتری را در حافظه خود نگه دارند، اما پسرها اگر موضوعی برایشان جالب باشد، آن را بهتر در حافظه خود حفظ میکنند. ● تفاوتهای پردازش عواطف و احساسات شاید کمترین زمینهای که درباره تفاوتهای مغزی ثبت شده است، پردازشهای عاطفی است. عقیده بر این است که پردازشهای عاطفی برای یادگیری آنقدر هم مهم نیست و این در حالی است که بررسیها درباره مغز به ما نشان میدهد این مساله اهمیت فراوانی دارد. مغز دخترها محرکهای عاطفی و احساسی بیشتری را از طریق حواس بیشتر پردازش میکند و این کار را کاملتر از مغز پسرها انجام میدهد. گاه پسرها برای پردازشهای عاطفی به ساعتها وقت احتیاج دارند. به همین سبب پسرها در زمینههای عاطفی شکستنیتر هستند. پسری که صبح در منزلش با بحرانی روبهرو شده است، در مقایسه با خواهر خود با کورتیزول بیشتری به مدرسه وارد میشود و همانطور که میدانیم کورتیزول هورمون استرس است. این پسر ممکن است تمام مدت صبح را کلافه باشد، اما خواهرش برخورد راحتتری دارد و حتی میتواند مشکلش را با دیگران در میان بگذارد. ● تفاوتهای هورمونی گرچه زنها و مردها و به طور کلی دو جنس مونث و مذکر تمام هورمونهای انسانی را دارند، میزان این هورمونها در ۲ جنس زن و مرد تغییر میکند. هورمون استروژن و پروژسترون در زنها و هورمون تستوسترون در مردها حالت غالب دارند. برای مثال پروژسترون هورمون رشد زنهاست که در آنها پیوندجویی را تقویت میکند. تستوسترون هورمون مردانه است که میل جنسی، تهاجم و پرخاشگری را در آنها سبب میشود. دخترها به دنبال پیوندهای اجتماعی هستند و بیشتر تساویطلبند و حال آن که پسرها در صحنههای اجتماعی برای تفوق و برتری تلاش میکنند. این تغییرات هورمونی میتواند روی کیفیت یادگیری دخترها و پسرها تاثیر بگذارد. زنها و مردها حتی اشیا را به گونههای متفاوتی میبینند. جنس مونث در تاریکی به مراتب بهتر از جنس مذکر میبیند؛ ولی در نور روشن، مردها بهتر میبینندبرای مثال وقتی استروژن دخترها زیاد باشد، نمرات درسی آنها در امتحانات و تستها بیشتر میشود و زمانیکه تستوسترون پسرها بالا باشد، آنها در تستهای ریاضی نمرات بیشتری میگیرند اما نمرات آزمونهای کلامی آنها کاهش مییابد. ● تفاوتهای مغزی و عملکرد تحصیلی بررسیها نشان دادهاند اغلب اشکالات و ناراحتی بچهها در مدارس ناشی از بیتفاوتی و در نظر نگرفتن تفاوتهای جنسیتی است. در عملکرد تحصیلی دو جنس، دخترها بیشتر درس میخوانند، نمرات بهتری هم میگیرند و در کلاس هم ساکتتر هستند. از سوی دیگر پسرها نمرات بدتری میگیرند و بیشتر سر و صدا میکنند و حرف میزنند. بار دیگر این طبیعت کلی دو جنس مونث و مذکر است. پسرها تکانهایتر هستند و دخترها ساکتتر، پسرها اصولا سرکلاس درس پر سر و صداتر هستند و دخترها ساکتتر. دخترها ملاحظهکارتر هستند و پسرها پر سر و صداتر، پرخاشگرتر و رقابتآمیز. بخصوص هنگام بلوغ جنسی و در نوجوانی، دخترها و پسرها سرکلاس درس بیشتر تحتتاثیر هورمونهای خود با هم متفاوت میشوند. وقتی به لحاظ عصبشناختی به تسلط دخترها در بعضی از جنبههای خواندن و نوشتن و به تسلط پسرها در برخی از جنبههای ریاضیات و علوم نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم که مغز دخترها و پسرها حالت علی دارد. با آن که تلاش شده است نقطه ضعف دخترها در ریاضیات و علوم برطرف شود، هنوز در حد عالی میبینیم که پسرها در ریاضیات و فیزیک جلوتر از دخترها هستند. ● استفاده از فضا و حرکت در یادگیری پسرها در یادگیری و بخصوص در سنین جوانتر بیشتر از فضا استفاده میکنند. وقتی پسر و دختری به اتفاق سر میزی مینشینند تا درس بخوانند یا بازی کنند پسر پس از دقایقی فضای بیشتری از میز را به خود اختصاص میدهد. پسرها هنگام یادگیری از فضای فیزیکی بیشتری استفاده میکنند. بسیاری از آموزگاران به این مساله بیتوجه بوده و پسرها را بیادب، بینزاکت و ناتوان در کنترل معرفی میکنند در حالی که این طور نیست. دخترها هنگام یادگیری نیازی به این که به اطراف حرکت کنند یا جابهجا شوند ندارند، اما پسرها با حرکت کردن و جابهجا شدن نهتنها مغز خود را تحریک میکنند، بلکه رفتارهای تکانهای خود را کنترل مینمایند. حرکت در محیطهای بسته در زمره طبیعت پسرهاست. وقتی پسرها تکان میخورند، مغزشان فعالتر میشود، احساس راحتی بیشتری میکنند و مزاحم دیگران هم نمیشوند. ● اختلالهای روانی و رفتاری بررسیهای جدید در زمینه مغز نشان میهد مغز پسرها و دخترها هر دو آسیبپذیر هستند که شرایط هورمونی و شیمایی بدن در این خصوص نقش مهمی ایفا میکنند. پسرها سیکل عادت ماهانه را تجربه نمیکنند و تحت تاثیر غلبه استروژن و پروژ سترون نیستند و در نتیجه به اندازه دخترها با اختلالات رفتاری مواجه نمیشوند. از سوی دیگر دخترها بیش از پسرها سروتونین تولید میکنند و از این رو با احتمال کمتری با اختلال بیشفعالی روبهرو میشوند. دخترها با افسردگی بیشتری مواجه میشوند. پسرها هم در زمینه مصرف الکل و استعمال مواد مخدر دشواریهای بیشتری دارند. در آخر...نمیتوان گفت که جنسیتی برتر و جنسیتی ضعیفتر است. در زمینههایی پسرها از دخترها برترند و در زمینههایی هم برتری به دخترها میرسد. تفاوتهای موجود در طرز متفاوت یادگیری و هوشهای متفاوت پسران و دختران دلیل خوبی است تا آموزگاران به این نتیجه برسند که پسرها و دخترها به دو طرز متفاوت یاد میگیرند. گرچه تلاش برای آرام کردن پسرها و توجه کردن به دخترها در کلاس ضروری است، هدف غایی در کلاس نباید این باشد که کاری کنیم تا دخترها و پسرها به یک اندازه بلند حرف بزنند، به یک اندازه پرخاشگر باشند و به یک اندازه دنبال سلطه و کنترل بگردند. بهتر این است که با دخترها مثل دختر و با پسرها مثل پسر برخورد شود و همیشه به یاد داشته باشیم که چگونه تفاوتهای طبیعی میان پسران و دختران روی فرآیند یادگیری تاثیر میگذارند. |
روزنامه جامجم |
2009-01-13 09:53:54 |