شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

می خواهید دوباره عاشق شوید؟

  1. می خواهید دوباره عاشق شوید؟

    --------------------------------------------------------------------------------

    «تصور کنید ده سال از زندگی مشترک شما گذشته ، فرزندان بزرگ شده و به مدرسه می روند . شما به عنوان مادر ، وظایف زنانه خود را به خوبی ایفا می کنید ،به تربیت فرزندان می رسید ، امورات منزل را مدیریت می کنید و یا به عنوان پدر بخش عمده ای از روز را صرف تامین هزینه های زندگی همسر و فرزندانتان می کنید و خلاصه در طی این چند سال شما دو نفر تبدیل به یک پدر و مادر موفق شده اید . اما در این میان در زنجیره زندگی خانوادگی شما حلقه ای مفقود شده و شما دیگر مانند اوایل زندگی مشترک خود فرصت ندارید مثل قبل با همسرتان اوقاتی را سپری کنید ،با هم حرف بزنید ،به گردش بروید و خلاصه روابط عاشقانه گذشته شما رنگ باخته است . به نظر شما در چنین شرایطی چه باید کرد؟»
    ***
    بهتر است بدانید که این مشکل مختص شما نیست ،بلکه این موضوع برای بسیاری از خانواده ها مطرح است که وقتی نقش های جدیدی را می پذیرند و پدر و مادر می شوند ، روابط شان تغییر می کند و به مرور زمان از هم دور تر شده و علاوه بر آزار خود ، باعث ایجاد احساس نا مطلوب عدم امنیت در فرزندان نیز می شوند.
    جالب است بدانید در یکی از تحقیقاتی که در مدرسه ی راهنمایی در شهر تهران انجام شده ، فرزندان بیان کرده اند که زمانی احساس مثبت دارند و از زندگی شان راضی هستند که پدرو مادرشان با یکدیگر رابطه ی خوب و گرمی دارند.
    همانطور که در نظرات یکی از کاربران عزیز نوشته بود که :
    «این هم(دوری زن و شوهر ) در خانواده ما هم رخ می دهد.بابا شده خرید و کار - مامان شده کار های خونه.هرچی غرغر کردنه به بابا زده میشه.هرچی اشتباه خونه است مال مامانه.اما خبری از عشق و دوستی بین هم نیست در صورتی که خیلی وقت ها اذعان می کنند که عاشق هم هستند اما ما که تا حالا چیزی ندیدیم اما قبل از ما بوده»
    پس زن و شوهر باید برای رسیدن به آرامش و ساختن جوی دوست داشتنی در خانه ، در قدم اول باید یکدیگر را دوست داشته باشند و این دوست داشتن را ابراز کنند.
    همسران ،عشق ،حمایت ،پذیرفته شدن و درک متقابل را از هم می خواهند در هر سن و سالی که باشند.برای حل این مشکل ، و برای اینکه فضای خانواده دل انگیز تر شود مراحل زیر به شما کمک می کند :
    1- بررسی رفتار و کاستی های خود .
    مرحله ی اول این است که رفتار خود را از نقطه ی شروع تا به امروز بررسی کنید . سعی کنید بدون تعصب ،حقایق را ببینید . ابتدا به رفتار خود توجه کنید. آیا شما مانند روز اول بر خورد می کنید؟ آیا هنوز برای دیدن همسرتان لحظه شماری می کنید یا آنقدر در گیر کارها و مشکلات زندگی هستید که حضور و عدم حضور او را اصلا نمی فهمید؟ آیا لحن شما مانند گذشته است؟
    شاید همسرتان مشابه احساس شما را داشته باشد . شاید او هم از شرایط موجود ونحوه ی رابطه ای که با هم دارید ،راضی نیست اما هیچکدام راجع به این موضوع حرفی نمی زنید.
    پس در این مرحله چند روزی رفتار خودتان را زیر ذره بین بگذارید . بر خلاف همیشه که رفتار همسرتان زیر ذره بین است و فرض بر این است که رفتار خودتان صحیح می باشد . و علت رفتار های نا مناسب خود را پیدا کنید.

    2-مرور خاطرات و یافتن کاستی های ارتباطی هر دو طرف.
    مرحله ی بعد مرور گذشته است .بهتر است به گذشته رجوع کنید . از روزهایی که وقتی با همسرتان حرف می زدید ، ضربان قلبتان تند تر می زد تا امروز که گاهی حرفی برای گفتن ندارید . ببینید در چه روزهایی ،چه شرایطی و به چه دلایلی از هم فاصله گرفتید.
    به نظر یکی از کاربران عزیز :
    «این روابط همین طوری که سرد نشده از یه جاهایی استارت خورده باید بیاد و اون جاها را پیدا کنه ،بعد کم کم بیاد مثل گذشته رفتارشو عاشقانه کنه ممکنه زمان ببره اما مفیده »

    3-صحبت کردن باهم .
    وقتی دلایل دور شدن از یکدیگر را پیدا کردید ، وقتی به خطاهای خود پی بردید ، باید وارد مهم ترین مرحله شوید که مرحله ی صحبت کردن است .
    اگر شما جز آن دسته از خانم ها و آقایانی هستید که گمان می کنید دادن لیست خرید روزانه برای خانه ، بحث راجع به رنگ دیوارها و تغییر مبلمان ، یا برنامه ریزی برای حضور در جلسه ی اولیا و مربیان مدرسه ی فرزندان ، یعنی صحبت کردن با همسر و برای بر قراری رابطه ای گرم و مناسب کفایت می کند ، سخت در اشتباه هستید . ممکن است شما مردی در آستانه ی چهل سالگی باشید اما هنوز هم اگر از پشت خط تلفن صدای شاداب همسرتان را بشنوید که نمی خواهد برای خرید نان تاکید کند بلکه زنگ زده است تا صدای تان را بشنود ، بدون شک خوشحال می شوید . یا اگر زنی چهل ساله باشید و ببینید بعد از ظهر همسرتان مقابل محل کارشما منتظر است تا قبل از رفتن به خانه با هم در گوشه ای بنشینید و در حین خوردن چای یا هر چیز دیگر کمی حرف بزنید مطمئنا فراموش می کنید ، قرار گذاشته بودید امشب راجع به تاخیر همسرتان برای خرید ماشین ظرفشویی حسابی گردو خاک کنید.
    در روابط همسرتان چیزی که بسیاری از مواقع بهانه ی دعواست ، علت اصلی آن نیست . مثلا نسبت به تماس های تلفنی همسرتان با دوستانش اعتراض می کنید اما مشکل شما صحبت تلفنی یا صورتحساب پایان ماه نیست بلکه توجه همسرتان را می خواهید .و این موارد زمانی رخ می دهد که زن و شوهر به راحتی با هم گفتگو نمی کنند.
    در روابط همسرتان چیزی که بسیاری از مواقع بهانه ی دعواست ، علت اصلی آن نیست . خیلی از زن و شوهر ها صحبت کردن با یکدیگر به گونه ای که منجر به دعوا نشود را بلد نیستند. دور شدن آدم ها از هم به خاطر صحبت نکردن از چیز هایی است که در دل شان می گذرد. وقتی گوش شنوایی برای همسرمان نباشیم و وقتی او نیز گوش شنوایی برای ما نباشد به مرور زمان ، از هم آنقدر دور می شوید که گاهی در کنار هم بودنتان نیز باعث آزارده شدنتان می گردد.
    برای شروع گفتگو را در خانواده پر رنگ کنید. نقاط مشترکی پیدا کنید که می توانید را جع به آن حرف بزنید.از برخی مسائل اجتماعی ،ورزشی گرفته تا خبر های داغ روز . اما مواظب باشید از نقاط مشترک شروع کنید و گرنه گفتگو کردن همانا و تجربه ی تلخ کدورت همان .
    خیلی وقت ها شروع یک کار سخت است اما اگر شروع شود بعد از گذشت زمان متوجه می شوید آنقدر ها هم سخت نیست اما فراموش نکنید پشت کار داشته باشید و زود خسته نشوید .ارزشش را دارد.
    صادقانه خواسته های تان را با همسرتان در میان بگذارید. بگوئید چون روز های اول به عشق او نیاز دارید . به او بگوئید قدر دان محبت هایش هستید اما نیاز دارید توجه بیشتری ببینید . خواسته های تان را شفاف بیان کنید . با هم خاطرات روز های خوش اول آشنایی را مرور کنید. او را با خود همراه سازید .
    یکی از کاربران عزیز نوشته اند که :
    باید در زندگی قبل از آنکه شریک هم باشیم، رفیق هم باشیم. سختی های همسر، عین سختی ما و آسایش همسرمان، عین آسایش ما باشد. باید همسفر خوبی باشیم تا سفر خوبی داشته باشیم. در بحث ها و دعواها، نباید شخصیت هم را خرد کنیم. از پیشرفت همسرمان ابراز خشنودی کنیم حتی اگر پیشرفت ناچیز باشد. و نکته مهم هم صحبت خوبی برای ایشان باشیم. خوب گوش دادن نشانه توجه است که هر کسی در مواقع ناراحتی به آن نیاز دارد.

    4-شروع عشقی دوباره .
    این مرحله شروع پیوند دوباره است .البته فراموش نکنید برای شروع این مرحله عجله نکنید بلکه ابتدا مهارت گفتگو را خوب تمرین کنید و سپس با هم رابطه تان را باز نگری کنید . نقاط ضعف ارتباط تان را پیدا کنید . مانند جلسات خواستگاری ، باز هم هدف های تان را بگوئید . هدف ها ی یکدیگر را بشنوید و در صورت لزوم راجع به آن ها با هم بحث کنید.اما در بحث ها مراقب لحن گفتار و طرز نگاه تان باشید.

    5-برنامه ریزی برای حفظ رابطه .
    وقتی از حال و روز هم با خبر شدید ، بهتر است برای روز های پیش رو برنامه ریزی کنید . فصل نا نوشته ی زندگی تان را ، آنطور که دوست دارید بنویسید. فهرستی از کارهایی که می توانید با هم انجام دهید ، تهیه و به آن عمل کنید.
    در برنامه تان لحظاتی برای خلوت کردن با هم داشته باشید . فراموش نکنید یکنواختی به ضرر رابطه تان است . برای مثال وقتی تابلوی زیبایی را در خانه دارید و آنرا به دیوار نصب کرده اید ،روزهای اول به آن نگاه می کنید و لذت می برید با گذشت زمان ،میزان وقتی که در مقابل تابلو ایستاده اید کم و کمتر می شود . ممکن است بعد از گذشت زمان حتی فراموش کنید به آن نگاه کنید اما اگر کسی جای آنرا تغییر دهد ، شرایط جدید باعث می شود باز هم توجه تان به آن جلب شود.
    از ظاهرتان گرفته تا نحوه ی رفتارتان ، نو آوری داشته باشید . سعی کنید خلوت تان رنگ و بوی روز های اول آشنایی تان را پیدا کند . راهکار این موضوع را به شما واگذار می کنم.سعی کنید از ظاهرتان گرفته تا نحوه ی رفتارتان ، نو آوری داشته باشید . سعی کنید خلوت تان رنگ و بوی روز های اول آشنایی تان را پیدا کند .
    طبق گفته ی یکی از کاربران :
    «تنوع در زندگی از کوچکترین کارها می تونه محیط جدیدی ایجاد کنه و اون علاقه رو دوباره به وجود بیاره به شرط اینکه این تنوع با شناخت اخلاق و رفتار دو طرف باشه»
    راهکار این موضوع را به شما واگذار می کنم. اما یکی از جذابیت هایی که خداوند در ارتباط زن و شوهر قرار داده و در هیچ ارتباطی چنین نیست ، جذابیت جنسیتی است . اگر در خانه چنین جذابیت هایی ایجاد نشود ،احتمال لغزش طرفین در بیرون از خانه بیشتر می شود. پس از این امکان استفاده کنید و ظاهری آراسته ، زیبا و کلامی دلنشین داشته باشید ، معجزه اش را می بینید.

    و در آخر اگر در تمام مراحل زندگی به خداوند متعال ایمان داشته باشیم و از او کمک بخواهیم موفق می شویم .
    یکی از کاربران عزیز نوشتند که :
    معتقدم اولین اصل در زندگی مشترك داشتن ایمان است به چند دلیل:1-دروغ نمی گوئیم.
    2-صبور می شویم.3-بعدازخدابخشنده می شویم.
    4-درآخراینكه از بدی دور می شویم وبه خوبی نزدیك.

    منبع : گروه اینترنتی garonkish
     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.11 ثانیه (39)