حسادت عبارت است از یک احساس منفی كه با دیدن امتیازی كه ما نداریم یا آرزو داریم که فقط خودمان آن را داشته باشیم، به ما دست دهد. حسادت یک احساس منفی است که با احساس اندوه، تكدر روح، نارضایتی از خوشبختی دیگران (خصوصا نزدیكان) همراه است. با توجه به آثار روحی روانی حسادت و مشكلاتی كه این احساس منفی در روابط بین انسانها پیش میآورد و نارضایتی عمومی كه ایجاد میكند، چارهاندیشی برای مبارزه با آن ضروری به نظر میرسد.
اصلا چرا به دیگران حسادت میکنیم؟
انسان همواره علاقهمند به پیشرفت و تكامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسانهایی كه روح و روان آنها پرورش كامل نیافته است، به این نقصان آگاه بوده و برای پردهپوشی آن تلاش مینمایدو چون در اثر ضعف و خودكمبینی قادر به تكمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار میدهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به كار میگیرد. حال اگر ویروس حسد ضعیف باشد فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود میكند ولی اگر قوی باشد، دیگری و دیگران را نیز از این عصیان، متضرر خواهد كرد.
حسادت چگونه به وجود میآید؟
حسادت وقتی به وجود میآید كه شخص احساس كند آنچه دارد، كمتر از آن چیزی است كه باید داشته باشد. هیچچیزی وجود ندارد كه باعث حسادت نشود؛ مادی یا غیرمادی! بهطور كلی، وقتی انسان حسودی میكند كه آنچه دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسی كه حوصله کار با کامپیوتر را ندارد، به كسی كه این كار را میكند، حسودی نخواهد كرد.
اغلب بیماریها با ژنتیک ارتباط دارند. آیا حسادت نیز اینگونه است؟
حسادت ویژگی رفتاری و شخصیتی ارثی نیست و در نتیجه با ایجاد و اجرای راهکارهای مناسب در خانواده و اجتماع میتوان مانع پیشرفت و حتی بروز آن شد. بنابراین عوامل محیطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن میشوند.
خیلی وقتها به دیگران غبطه میخوریم ولی فکر میکنیم حسودی کردهایم. تفاوت غبطه و حسادت چیست؟
غبطه معنای مثبت حسادت است و به عنوان آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن، بدون آرزو كردن زوال نعمت و سعادت آنان، معنی شده است. در واقع، حسادت و غبطه یك احساس هستند که فقط جهتشان با هم فرق میكند. حسادت جهتاش به سمت شخص دیگر است اما غبطه جهتاش به سمت خود فرد است؛ مثلا ما وقتی به فردی زیبا حسادت میكنیم، در دل میگوییم: «ای كاش زیباییاش زایل شود» اما وقتی غبطه میخوریم، میگوییم: «من هم باید ورزش كنم و مراقب تغذیهام باشم تا تناسب اندام پیدا كنم و پوستم شاداب و ظاهرم بهتر شود.» حسادت كه در نوع شدید آن باعث بروز پرخاشگری نسبت به طرف مقابل میشود، نوعى بیمارى روانى است که باید در پی درمان آن بود اما حسادت در اغلب اوقات، حاصل نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در اشخاص است.
حسادت در چه کسانی شایعتر است؟
كسانی بیشتر حسادت میكنند كه توانمندیهای خودشان را دستكم میگیرند.
كسانی كه خودشان را توانا میدانند، ممكن است به موقعیت والای دیگران غبطه بخورند.
بیشتر افراد همسطح و همطبقه به همدیگر حسادت میكنند.
هرچه پایگاه اجتماعی افراد به هم نزدیكتر باشد، بیشتر به هم حسادت میكنند.
زنها حسودترند یا مردها؟
حقیقت این است که مردان ا ز زنان حسودترند اما مردان بسترهای اجتماعیای دارند كه حسادت خود را به عنوان رقابت جلوه دهند؛ در حالی که زنان معمولا از چنین امکانی محروماند؛ مثلا اگر مردی اتومبیلاش را عوض كند، میتواند بگوید که اتومبیل جدید امكاناتاش بهتر از اتومبیل قبلی است اما اگر زنی گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافیان میگویند انگیزهاش چشم و همچشمی با دیگران بوده است!
حسادت چه تاثیری بر خلق و خوی ما میگذارد؟
آثار حسادت را میتوان به 4 گروه زیر تقسیم کرد:
آثار روانی: تاثیری که بر حالات روانی و خلق و خوی فرد تاثیر میگذارد و در او بهصورت یک عقده ظاهر میشود.
آثار رفتاری: شخص را وادار به صدمه زدن میکند؛ مانند بدگویی، افترا، گروکشی اطلاعات، چوب لای چرخ گذاشتن. حسادت آن بخش فعال روان را که همیشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق دیگران است، تقویت میکند.
آثار ذهنی: حسادت مانند هر احساس منفی دیگری، انرژیای از خود ساطع میکند که دیگران نسبت به آن بیتفاوت نمیمانند.
آثار اجتماعی: این آثار معمولا باعث میشود فرد منفور شود.
برای درمان حسادت باید چهکار کنیم؟
در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم. باید در خودمان انگیزه ایجاد کرده و اثرات منفی حسادت را به خود یادآوری کنیم. باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم؛ منافعی مانند داشتن یک زندگی توأم با آسایش. سبکی و زشتی این ضعف و حرکات ناشی از آن را مرتبا به یاد آوریم. به خودمان تلقین کنیم که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نکنیم. به نعمتها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کنیم. روی ارزشها تعمق کنیم و از خودمان بپرسیم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روی عدم دلبستگی، حسادت خودمان را فرو بنشانیم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بیندیشیم. از رقابتهای بیثمر بپرهیزیم. وقتی دچار حسادت میشویم آن را مدیریت کنیم؛ به این ترتیب که تواناییهای خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنیم و اگر نتیجهای حاصل نشد، از روانشناس یا روانپزشک کمک بگیریم تا مشکلمان ریشهیابی و راههای رفع آن روشن شود
منبع: سایت تبیان
اصلا چرا به دیگران حسادت میکنیم؟
انسان همواره علاقهمند به پیشرفت و تكامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسانهایی كه روح و روان آنها پرورش كامل نیافته است، به این نقصان آگاه بوده و برای پردهپوشی آن تلاش مینمایدو چون در اثر ضعف و خودكمبینی قادر به تكمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار میدهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به كار میگیرد. حال اگر ویروس حسد ضعیف باشد فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود میكند ولی اگر قوی باشد، دیگری و دیگران را نیز از این عصیان، متضرر خواهد كرد.
حسادت چگونه به وجود میآید؟
حسادت وقتی به وجود میآید كه شخص احساس كند آنچه دارد، كمتر از آن چیزی است كه باید داشته باشد. هیچچیزی وجود ندارد كه باعث حسادت نشود؛ مادی یا غیرمادی! بهطور كلی، وقتی انسان حسودی میكند كه آنچه دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسی كه حوصله کار با کامپیوتر را ندارد، به كسی كه این كار را میكند، حسودی نخواهد كرد.
اغلب بیماریها با ژنتیک ارتباط دارند. آیا حسادت نیز اینگونه است؟
حسادت ویژگی رفتاری و شخصیتی ارثی نیست و در نتیجه با ایجاد و اجرای راهکارهای مناسب در خانواده و اجتماع میتوان مانع پیشرفت و حتی بروز آن شد. بنابراین عوامل محیطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن میشوند.
خیلی وقتها به دیگران غبطه میخوریم ولی فکر میکنیم حسودی کردهایم. تفاوت غبطه و حسادت چیست؟
غبطه معنای مثبت حسادت است و به عنوان آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن، بدون آرزو كردن زوال نعمت و سعادت آنان، معنی شده است. در واقع، حسادت و غبطه یك احساس هستند که فقط جهتشان با هم فرق میكند. حسادت جهتاش به سمت شخص دیگر است اما غبطه جهتاش به سمت خود فرد است؛ مثلا ما وقتی به فردی زیبا حسادت میكنیم، در دل میگوییم: «ای كاش زیباییاش زایل شود» اما وقتی غبطه میخوریم، میگوییم: «من هم باید ورزش كنم و مراقب تغذیهام باشم تا تناسب اندام پیدا كنم و پوستم شاداب و ظاهرم بهتر شود.» حسادت كه در نوع شدید آن باعث بروز پرخاشگری نسبت به طرف مقابل میشود، نوعى بیمارى روانى است که باید در پی درمان آن بود اما حسادت در اغلب اوقات، حاصل نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در اشخاص است.
حسادت در چه کسانی شایعتر است؟
كسانی بیشتر حسادت میكنند كه توانمندیهای خودشان را دستكم میگیرند.
كسانی كه خودشان را توانا میدانند، ممكن است به موقعیت والای دیگران غبطه بخورند.
بیشتر افراد همسطح و همطبقه به همدیگر حسادت میكنند.
هرچه پایگاه اجتماعی افراد به هم نزدیكتر باشد، بیشتر به هم حسادت میكنند.
زنها حسودترند یا مردها؟
حقیقت این است که مردان ا ز زنان حسودترند اما مردان بسترهای اجتماعیای دارند كه حسادت خود را به عنوان رقابت جلوه دهند؛ در حالی که زنان معمولا از چنین امکانی محروماند؛ مثلا اگر مردی اتومبیلاش را عوض كند، میتواند بگوید که اتومبیل جدید امكاناتاش بهتر از اتومبیل قبلی است اما اگر زنی گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافیان میگویند انگیزهاش چشم و همچشمی با دیگران بوده است!
حسادت چه تاثیری بر خلق و خوی ما میگذارد؟
آثار حسادت را میتوان به 4 گروه زیر تقسیم کرد:
آثار روانی: تاثیری که بر حالات روانی و خلق و خوی فرد تاثیر میگذارد و در او بهصورت یک عقده ظاهر میشود.
آثار رفتاری: شخص را وادار به صدمه زدن میکند؛ مانند بدگویی، افترا، گروکشی اطلاعات، چوب لای چرخ گذاشتن. حسادت آن بخش فعال روان را که همیشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق دیگران است، تقویت میکند.
آثار ذهنی: حسادت مانند هر احساس منفی دیگری، انرژیای از خود ساطع میکند که دیگران نسبت به آن بیتفاوت نمیمانند.
آثار اجتماعی: این آثار معمولا باعث میشود فرد منفور شود.
برای درمان حسادت باید چهکار کنیم؟
در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم. باید در خودمان انگیزه ایجاد کرده و اثرات منفی حسادت را به خود یادآوری کنیم. باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم؛ منافعی مانند داشتن یک زندگی توأم با آسایش. سبکی و زشتی این ضعف و حرکات ناشی از آن را مرتبا به یاد آوریم. به خودمان تلقین کنیم که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نکنیم. به نعمتها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کنیم. روی ارزشها تعمق کنیم و از خودمان بپرسیم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روی عدم دلبستگی، حسادت خودمان را فرو بنشانیم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بیندیشیم. از رقابتهای بیثمر بپرهیزیم. وقتی دچار حسادت میشویم آن را مدیریت کنیم؛ به این ترتیب که تواناییهای خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنیم و اگر نتیجهای حاصل نشد، از روانشناس یا روانپزشک کمک بگیریم تا مشکلمان ریشهیابی و راههای رفع آن روشن شود
منبع: سایت تبیان