شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

يک پرش سه‌گام براي اصلاح رابطه با همسر

  1. فرقي نمي‌کند اين رابطه بين همسران باشد يا بين مادر و پدر يا بين فرزندان و يا حتي رابطه دو همکار؛ مهم آن است که اصول و ارکان يک رابطه سالم يعني ابراز علاقه، تعهد داشتن و صادق بودن حفظ شود. اما واقعا چه‌طور مي‌توان در دنياي امروز، دروغ نگفت و نشيند و صداقت را مهمان ‌خانه‌ها کرد؟ اين پرسشي است که در پي يافتن آن با کارشناسان سلامت (بدري‌السادات بهرامي، مشاوره خانواده و دکتر سيدحسن علم‌الهدايي، جامعه‌شناس) گفتگو کرده‌ايم. خانم «آذر- شين» که سه ماه است نامزد کرده‌اند، براي‌مان ايميلي فرستادند و باعث شدند هم به خاطر خودمان و هم به خاطر ايشان و همسرشان گوهر کمياب صداقت را جستجو کنيم... و اما بخشي از ايميل ايشان: «چند ماه با افشين (نامزدم) همکار بودم و پس از اينکه ابراز علاقه او را ديدم به درخواست‌اش براي ازدواج پاسخ مثبت دادم. حالا هم سه ماه است با او نامزد کرده‌ام. پسر خوبي است و خانواده‌ام هم او را تاييد مي‌کنند. دل‌ام‌ مي‌خواهد زندگي خوبي را با او بسازم اما مشکلي وجود دارد که آزارم مي‌دهد. افشين گاهي اوقات مسايلي ساده و بدون اهميت را از من مخفي مي‌کند و صادقانه اصل موضوع را به من نمي‌گويد. او مي‌گويد به هيچ‌وجه حاضر نيست مرا ناراحت کند و مي‌ترسد با بيان اصل موضوع، محبت مرا از دست بدهد! بارها به او گفته‌ام: «هرگز فکر نکن با راست گفتن و صادق بودن مرا از دست مي‌دهي!» اما اين جزو باورهاي اوست و همين‌طوري بزرگ شده است. انگار صداقت داشتن را عيب مي‌داند و حاضر است هر کاري بکند مبادا در نظر من يا والدين‌ام و يا حتي در محل کار آدم بدي جلوه کند. چگونه مي‌توانم به او کمک کنم؟ چگونه مي‌توانم زندگي‌اي بر پايه عشق و راستي بسازم و کاري کنم که او هميشه به من راست‌اش را بگويد؟ مدام مي‌پرسد اگر چنين و چنان شود باز هم دوست‌اش خواهم داشت يا نه؟! من هرگز دل‌ام نمي‌خواهد از او دروغ بشنوم. چه‌طور بايد اين دغدغه و حس‌ام را برايش توضيح بدهم؟...»
    نظر کارشناس / بدري سادات بهرامي

    خانم «آذر-ش»! اين خيلي خوب است که شما به عنوان يک جوان، در پي رفتارهاي صادقانه هستيد و مي‌دانيد که دروغ کليد تمام مشکلات رفتاري و خانمان‌سوز است. اما اگر ما مي‌خواهيم صداقت را به محيط زندگي و کارمان وارد کنيم، بايد نکات ظريف و مهمي را بدانيم.



    گام اول: به طرف مقابل‌تان اعتماد به نفس بدهيد

    اول اينکه بايد به طرف مقابل‌مان (فرزند، همکار، همسر) اعتماد به نفس بدهيم. افراد وقتي دروغ مي‌گويند که به دليل اعتماد به نفس پايين سعي مي‌کنند با پناه بردن به کذب براي خودشان يک جايگاه امن به دست آورند. کساني مي‌توانند صداقت داشته باشند که از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند و نگران تاييد و يا طرد شدن از طرف ديگران نيستند چون آنها تاييد لازم را از درون خودشان مي‌گيرند و اين به خاطر اعتماد به نفس خوبي است که دارند. پس در يک جمله اگر بخواهيم راهکاري را جهت وارد شدن صداقت به رابطه‌مان ارايه بدهيم اين است که به افراد کمک کنيم تا اعتماد به نفس آنها تقويت شود. شما بايد به جاي تخريب يا سرزنش طرف مقابل (همسر، فرزند و...) که باعث کاهش اعتماد به نفس او مي‌شود آنها را همان‌گونه که هستند بپذيريد و دوست داشته باشيد و نقاط قوت آنها را برجسته کنيد تا اعتماد به نفس‌شان تقويت شود و شهامت صادق بودن را پيدا کنند. اگر خودشان، خودشان را قبول کنند ديگر نيازمند تاييد ديگران نيستند. بايد به مرور امنيت را بر رابطه خود حاکم کنيد. نکته ظريف ديگري هم در اينجا وجود دارد. يکي از مشکلات فرهنگي ما آن است که ما بيشتر عادت داريم نقاط ضعف و نقصان طرف مقابل را بازگو کنيم و نقاط قوت او را نمي‌گوييم. بازگو کردن ضعف‌ها باعث از بين رفتن اعتماد به نفس افراد مي‌شود. ما بايد تلاش کنيم اين عادت ريشه‌دار فرهنگي را ترک کنيم و براي تقويت اعتماد به نفس و تقويت رفتارهاي صادقانه، به جاي تکيه بر ضعف‌ها، نقاط قوت يکديگر را به هم يادآوري کنيم و يادمان باشد که به رخ کشيدن نقاط ضعف افراد بدترين کاري است که در يک رابطه مي‌تواند صورت پذيرد.


    گام دوم: عشق‌تان را به زبان بياوريد تا او احساس امنيت کنداز ديگر دلايلي که افراد را به دروغ‌گويي مجبور مي‌کند، ترس از محيط و افراد است. ما مي‌ترسيم که مبادا چنين و چنان شود و به دروغ پناه مي‌بريم و براي تبرئه خود نام دروغ مصلحتي را مي‌سازيم. اگر طرف شما احساس امنيت کند و بداند با تمام نقاط ضعف و قوتي که دارد دوست‌اش داريد و به همين صورت قبول‌اش مي‌کنيد، امنيت پيدا مي‌کند و شهامت لازم براي پذيرش مسايل مختلف را مي‌يابد. در اين حالت او به جاي ترس از طرد شدن و فرار از واقعيت و يا تلاش براي پوشاندن نقاط ضعف خود با دروغ، صادقانه رفتار مي‌کند. مي‌دانيد مشکل اصلي که باعث شده است نامزدتان (افشين) چنين شهامتي را نداشته باشد چيست؟ او نياموخته که با مشکلات و سختي‌ها مواجه شود و خود را پشت‌ دروغ پنهان نکند. به احتمال زياد والدين او مانند بسياري از والدين که وقتي دختر و پسرشان بزرگ مي‌شود ديگر خجالت مي‌کشند ابراز عشق و علاقه خود را بيان کنند، گفتن جملات عاشقانه را از او دريغ کرده‌اند. براي اينکه حس صداقت در رابطه افراد رشد کند، بايد فرد احساس امنيت عاطفي داشته باشد و يکي از راه‌هاي مهم احساس امنيت عاطفي ابراز عشق و علاقه طرفين رابطه و گفتن جملاتي با مضمون «دوست‌ات دارم» و «عاشقت‌ام» است. مادر و پدري که فرزند خود را مدام با اين جملات محبت‌آميز صدا مي‌کنند و به آنها امنيت مي‌دهند که آنها را بسيار دوست دارند، در واقع به فرزند خود مي‌آموزند که لزومي ندارد کار اشتباه خود را مخفي کند و نقش بازي کند تا مبادا توجه و علاقه آنها را از دست دهد. آنها مدام با کلام عاشقانه به بچه‌ها مي‌گويند که دوست داشتن جريان دايمي است که چه در صورت اشتباه و چه در صورت انجام کارهاي خوب در جريان است. وقتي من به پسر بيست ساله‌‌ام بگويم: «الهي قربون‌ات برم مامان! مي‌داني که چه قدر دوست‌ات دارم، به همين دليل نگران‌ام اشتباهي که انجام دادي لطمه‌اي به تو بزند. روي کمک من حساب کن تا اين مشکل حل شود» آيا او بعد از اينکه چنين دوست داشتن عميق و صادقانه‌اي را از والدين خود دريافت کند، باز هم تلاش مي‌کند آن را از سطح و تاييد جامعه به دست آورد و براي کسب آن دروغ بگويد و يا نقش بازي کند؟ قطعا خير. او ديگر نيازي ندارد براي دريافت تاييد از مردم و اينکه بگويند تو چه‌قدر آدم خوبي هستي ظاهرسازي کند و يا آنچه واقعا هست را نشان ندهد. البته اين مشکل يک مساله ريشه‌دار فرهنگي است. ما در فرهنگ‌مان ابراز دوست داشتن را نمي‌آموزيم و اصولا از ابراز دوست داشتن و بيان واژه‌هاي عاشقانه وحشت داريم. همه ما تلاش مي‌کنيم اين حس را نسبت به يکديگر پنهان کنيم و آن را بروز ندهيم. در حالي که اگر افراد خانواده بدانند که طرف مقابل به آنها چه قدر علاقه و عشق دارد، ديگر هيچ ترسي از آنها به دل راه نمي‌دهد و زماني که يک کار اشتباه انجام داد و يا به دليل کاستي، توانايي انجام کاري را نداشت، به دروغ و نقش‌بازي کردن متوسل نمي‌شود. اگر شما و همسرتان بيان واژه‌هاي ابراز علاقه را از يکديگر دريغ نکنيد (به ويژه شما که قصد کمک به همسرتان را داريد) به دوست داشتن طرف مقابل اعتماد پيدا خواهيد کرد و به راحتي و با شهامت به اشتباهات و کاستي‌هاي خود اعتراف مي‌کنيد و مي‌دانيد شما در کنار هم هستيد، نه مقابل يکديگر.


    گام سوم: اگر سخت‌تان است، تدريجي شروع کنيد

    شايد بعضي از شما خوانندگان با خود بگوييد بيان واژه‌هاي اين‌چنيني که عشق و علاقه شما را به همسر، دوست، فرزند و يا همکارتان... برساند، بسيار سخت است. روان‌شناساني که در روان‌شناسي عشق کار کرده‌اند، دوست داشتن و دوست داشته شدن را يکي از شروط اصلي تامين بهداشت روان و سلامت رواني ما مي‌دانند. بنابراين ضروري است که ابراز دوست داشتن را بياموزيم و آن را در روابط بين خانواده خودمان بروز دهيم. اگر اين آموزش، همگاني شود و همه مردم اين مهارت را بياموزند، قطعا چنان اعتماد و امنيتي در خانواده‌ها به وجود مي‌آيد که همه به راحتي و با شهامت بر اشتباهات خود معترف مي‌شوند و منصفانه قضاوت مي‌کنند و اطمينان مي‌يابند که از علاقه طرفين رابطه کاسته نمي‌شود. آن وقت است که دغدغه همه به جاي پرسش «مردم چه مي‌گويند؟...اطرافيان چه فکري مي‌کنند؟» بيان واقعيت مي‌شود و بس. پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «دروغ کليد تمام گناهان است.» بياييد بدون هيچ محدوديت و خجالتي به يکديگر بگوييد: «دوست‌ات دارم» و مطمئن باشيد گفتن اين جمله مساوي است با استحکام روابط بين همسران، والدين و فرزندان و يا دوستان و مساوي است با رشد افراد و تلاش براي صادقانه رفتار کردن. اگر تا به حال اين جملات را به همسرتان نگفته‌ايد، اگر تا حالا به فرزندتان نگفته‌ايد عشق مامان، عزيز دل پدر، دوست‌ات دارم، و اگر براي‌تان سخت است که از اين سطح شروع به تمرين و بيان عواطف کنيد، بدانيد که در ابتدا بايد از سطوح پايين‌تر شروع کنيد و خزانه لغات خود را در اين زمينه افزايش دهيد. تماشاي فيلم‌‌هاي عاطفي و عاشقانه و شنيدن واژگان مرتبط و يا مطالعه کتب مختلف در اين زمينه کمک‌تان خواهد کرد. زماني که با اين واژگان و اصطلاحات ‌آشنايي پيدا کرديد، آنها را با عکس عزيزان‌تان تمرين کنيد. عکس پسرتان را که روي طاقچه است، برداريد و به او بگوييد: «عاشقتم!» البته مي‌توانيد با نوشتن يادداشت‌ها و نوشته‌هاي کوتاه و قرار دادن آن در کيف، لباس و يا اتاق او اين حس و ابراز عشق را تمرين کنيد. امروزه اس‌ام‌اس، کار شما را آسان‌تر کرده. پدري که تا حالا به دختر يا پسرش از اين جمله‌ها نگفته است مي‌تواند به آنها اس ام اس بدهد: «عزيزم! مي‌خواستم بگويم خيلي دوست‌ات دارم.» مرحله بعدي، گفتن اين واژه‌ها از طريق تلفن است چون از طريق اين مکالمه غيرضروري مي‌توان راحت‌تر از حالت رو در رو چنين واژه‌هايي را تمرين کرد. سپس مي‌بينيد قادريد خيلي عادي در چشمان يکديگر زل بزنيد و با لحني محبت‌آميز ابراز علاقه کنيد.

    يادتان باشد لحن تصنعي و از روي انجام وظيفه، طوري که طرف حس کند اين واژه‌ها از اعماق حس و وجود شما برنمي‌آيد، اثري نخواهد داشت. ابراز عاطفه يک بار معنايي خاصي دارد که فقط از طريق واژگان نيست و لحن بيان، نوع نگاه و حرکات صورت و دست‌ها نيز بايد اين واژه و گفتار را تاييد کند تا اعتماد طرف مقابل جلب شود و مطمئن شود دوست‌اش داريد و با شما مي‌تواند آن احساس امنيت واقعي را پيدا کند. اگر فرزند شما يا همسرتان اين حس خوب را که به‌طور کامل انتقال داده‌ايد، دريافت کند، بدون هيچ قيد و شرطي تلاش مي‌کند تا کاستي‌هاي خود را برطرف کند و کمک شما را در اين راه مي‌پذيرد.

    منبع:http://salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=35809&type=2


     
    تشکر شده توسط : 2 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©




.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.25 ثانیه (39)