سوء ظن و درمان آن
آنچه که زندگی انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد روحیه همکاری گروهی است و این در صورتی امکان پذیر است که اعتماد و خوش بینی بر همگان حاکم باشد و بدور از هر گونه سوء ظن و بدگمانی باشند چرا که اساس اعتماد متقابل را درهم می کوبد، پیوندهای تعاون را از میان برداشته و روحیه اجتماعی بودن را تضعیف می کند.
در زندگی فردی نیز اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت سیستم دفاعی خود را علیه خویش فعال نموده و زمینه ساز شکست و انهزام درونی خویشتن می شود به عبارت دیگر همه ما اگر به طور مداوم اندیشه ها و افکار منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نمائیم، بتدریج این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخود آگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم و در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز و همه کس در نگاه ما منفی، غم انگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم و احساس خوبی هم نداریم. بنابراین، بدبینی سرچشمه ی همه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است و شخص بدبین، بیشتر از دیگران غمگینی، خود خور و ناراحت است و در اثر گمان های بدی درباره ی اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار در رنج و عذابی درونی است.
در نتیجه از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب می ورزد و به تنهایی و عزلت بیشتر تمایل دارد و از شادی و نشاط روحی بی بهره است. و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراس پیدا می کند و هر تحرکی را از سوی هر کس به ضرر خود می بیند و چنین تصور می کند که همگان کمر به نابودی و حذف او بسته اند.
انسان بدگمان در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و همیشه تنهاست و از تنهایی رنج می برد و از کمترین صفای روحی برخوردار نیست.
آنکه زندگیش همراه با سوء ظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوء ظن به غیبت قلبی و باطنی نام برده اند.
همچنین در جمعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم افراد باشد، دوستی و الفت از میان آنها رخت بر می بندد و حجم غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.
بدگمانی و سوءظن نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس میان آحاد جامعه می شود زیرا مردم پیوسته در هراس اند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و آبروی شان به مخاطره بیفتد. پس بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دلهاست و سبب گوشه گیری، تکروی و خودخواهی انسان ها می شود و چه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشاء کارهای مهم و ارزشمند باشند اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنها از پیشرفت و ترقی بازمانده اند.
راهکارهای رهایی از سوء ظن و بدبینی
ممکن است گفته شود که گمان خوب یا بد یا به اصطلاح مثبت نگری یا منفی نگری امری اختیاری نیست بنابراین چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟ در همین راستا توصیاتی از سوی علمای اخلاق بیان گردیده که به اختصار عبارتند از:
۱) چنان که اشاره شد منظور از نهی از سوء ظن، نهی از ترتیب اثردادن به آن است یعنی هرگاه گمان بدی نسبت به شخصی مسلمان در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچکترین اعتنایی به آن کرد، یعنی نحوه تعامل خود را تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.
۲) انسان می تواند با تفکر روی مسائل مختلف گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب که در راه های حمل قول یا فعل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و کم کم بر گمان بد غلبه کند بنابراین گمان بد چیزی نیست که همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد.
۳) پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم و نامتعادل، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگی های اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کم کم به افراد خوبی که با او همرنگ و هم عقیده نیستند بدبین می شود.
۴) کنترل مجاری ادراکات، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسؤول دانسته و می فرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا (إسراء/۳۶) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسؤولند. اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم می بینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنی ها و شنیدنی های ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواست ها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وساوس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.
۵) توجه به آثار بد منفی نگری و سوء ظن و دقت در آیات و روایاتی که سوء ظن را تقبیح کرده و به حسن ظن تشویق نموده اند.
شایان ذکر است که هیچکس نباید کاری کند که مردم به او سوء ظن پیدا کنند. و سخن پایانی اینکه از بارزترین نشانه های نابسامانی روحی و روانی سوء ظن و بدگمانی است همچنانکه در حدیث صحیح به روایت امام مسلم از پیامبر آمده است که فرمودند: «ایاکم و الظن فإن الظن أکذب الحدیث» از ظن و گمان پرهیز کنید زیرا که ظن و گمان دروغ ترین سخنان است.
منبع : garonkish
آنچه که زندگی انسان را از سایر حیوانات متمایز می کند و به آن رونق و حرکت و تکامل می بخشد روحیه همکاری گروهی است و این در صورتی امکان پذیر است که اعتماد و خوش بینی بر همگان حاکم باشد و بدور از هر گونه سوء ظن و بدگمانی باشند چرا که اساس اعتماد متقابل را درهم می کوبد، پیوندهای تعاون را از میان برداشته و روحیه اجتماعی بودن را تضعیف می کند.
در زندگی فردی نیز اگر انسان با افکار منفی یعنی احساس ناتوانی و خودکم بینی همراه باشد در حقیقت سیستم دفاعی خود را علیه خویش فعال نموده و زمینه ساز شکست و انهزام درونی خویشتن می شود به عبارت دیگر همه ما اگر به طور مداوم اندیشه ها و افکار منفی را در سر بپرورانیم و از کاه کوهی بسازیم و تمام رفتارهای دیگران را حمل بر دشمنی و تحقیر نمائیم، بتدریج این افکار منفی بر ما مسلط می شود و ناخود آگاه بخش عظیمی از توانایی های بالقوه و بالفعل خود را هدر می دهیم و در نتیجه بی حوصله، افسرده، عصبی و ناتوان می شویم، همه چیز و همه کس در نگاه ما منفی، غم انگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از آنچه داریم هیچ لذتی نمی بریم و احساس خوبی هم نداریم. بنابراین، بدبینی سرچشمه ی همه ناراحتی های روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی است و شخص بدبین، بیشتر از دیگران غمگینی، خود خور و ناراحت است و در اثر گمان های بدی درباره ی اشخاص و پدیده ها دارد، بسیار در رنج و عذابی درونی است.
در نتیجه از همنشینی با دوستان و رفت و آمدهای مفید اجتناب می ورزد و به تنهایی و عزلت بیشتر تمایل دارد و از شادی و نشاط روحی بی بهره است. و شاید کار به جایی برسد که از همه کس و همه چیز هراس پیدا می کند و هر تحرکی را از سوی هر کس به ضرر خود می بیند و چنین تصور می کند که همگان کمر به نابودی و حذف او بسته اند.
انسان بدگمان در اثر دوری از معاشرت های سودمند و فاصله گرفتن از دیگران، از تکامل و رشد فکری باز می ماند و همیشه تنهاست و از تنهایی رنج می برد و از کمترین صفای روحی برخوردار نیست.
آنکه زندگیش همراه با سوء ظن است همیشه در دل به بدگویی و غیبت دیگران مشغول و از این جهت است که برخی از علمای اخلاق از سوء ظن به غیبت قلبی و باطنی نام برده اند.
همچنین در جمعی که دیدگاه های منفی و گمانه زنی های بی دلیل در مورد دیگران امری رایج و عادی در اذهان عموم افراد باشد، دوستی و الفت از میان آنها رخت بر می بندد و حجم غیبت به سبب بدگمانی افزایش می یابد.
بدگمانی و سوءظن نوعی ستمگری در حق دیگران است و باعث افزایش ترس میان آحاد جامعه می شود زیرا مردم پیوسته در هراس اند که مبادا بی دلیل در معرض اتهام قرار بگیرند و آبروی شان به مخاطره بیفتد. پس بدبینی بزرگ ترین مانع همکاری های اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دلهاست و سبب گوشه گیری، تکروی و خودخواهی انسان ها می شود و چه بسا افراد ارزنده ای که می توانستند منشاء کارهای مهم و ارزشمند باشند اما بر اثر بدگمانی خود یا بدگمانی دیگران نسبت به آنها از پیشرفت و ترقی بازمانده اند.
راهکارهای رهایی از سوء ظن و بدبینی
ممکن است گفته شود که گمان خوب یا بد یا به اصطلاح مثبت نگری یا منفی نگری امری اختیاری نیست بنابراین چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟ در همین راستا توصیاتی از سوی علمای اخلاق بیان گردیده که به اختصار عبارتند از:
۱) چنان که اشاره شد منظور از نهی از سوء ظن، نهی از ترتیب اثردادن به آن است یعنی هرگاه گمان بدی نسبت به شخصی مسلمان در ذهن پیدا شد در عمل نباید کوچکترین اعتنایی به آن کرد، یعنی نحوه تعامل خود را تغییر ندهیم. بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد.
۲) انسان می تواند با تفکر روی مسائل مختلف گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب که در راه های حمل قول یا فعل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و کم کم بر گمان بد غلبه کند بنابراین گمان بد چیزی نیست که همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد.
۳) پرهیز از همنشینی با افراد ناپاک و ناسالم و نامتعادل، زیرا انسان بر اثر همنشینی با آنها از ویژگی های اخلاقی ایشان تأثیر می پذیرد و کم کم به افراد خوبی که با او همرنگ و هم عقیده نیستند بدبین می شود.
۴) کنترل مجاری ادراکات، چرا که قرآن کریم تمام مجاری فهم انسان را مسؤول دانسته و می فرماید: و لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولا (إسراء/۳۶) قطعاً چشم و گوش و دل همگی مسؤولند. اگر کنکاشی در علل پیدایش سوءظن داشته باشیم می بینیم که ادراکات حسی و بالاخص دیدنی ها و شنیدنی های ما در شکل دادن افکار و تخیلات ما سهم بسزایی دارند در نتیجه یکی از بهترین راههای تدبیر خواست ها و تسلط بیشتر بر خود و پیروزی بر خواهش نفسانی و وساوس شیطانی در مورد متهم کردن دیگران؛ مهار ادراکات و بیش از همه مهار چشم و گوش است مانند پرهیز از گوش دادن به سخنان پنهانی دیگران و پاسداشت حریم خصوصی آنها.
۵) توجه به آثار بد منفی نگری و سوء ظن و دقت در آیات و روایاتی که سوء ظن را تقبیح کرده و به حسن ظن تشویق نموده اند.
شایان ذکر است که هیچکس نباید کاری کند که مردم به او سوء ظن پیدا کنند. و سخن پایانی اینکه از بارزترین نشانه های نابسامانی روحی و روانی سوء ظن و بدگمانی است همچنانکه در حدیث صحیح به روایت امام مسلم از پیامبر آمده است که فرمودند: «ایاکم و الظن فإن الظن أکذب الحدیث» از ظن و گمان پرهیز کنید زیرا که ظن و گمان دروغ ترین سخنان است.
منبع : garonkish