تاثير اختلالات اضطرابي بر رابطه زناشويي
مكن است افرادي كه اختلالات اضطرابي دارند مانند كساني كه دچار وسواس، اختلال هراس و اضطراب منتشر هستند يا كساني كه فوبيا (هراس) را تجربه ميكنند و اضطراب ناشي از آن را دارند، دچار كاهش ميل جنسي شوند اما ...
ولی پس از اینکه درمان ضداسترس برای آنها انجام می شود دچار عوارض ناشی از مصرف دارو می شوند و همین امر ممکن است مجددا در آنها سبب کاهش میل جنسی شود.....
نکته ای که درباره فوبیا یا ترس باید به آن اشاره کنم، این است که منظور از ترس، مثلا ترس از ارتفاع نیست زیرا چنین ترسی ممکن است تاثیری روی فعالیت جنسی فرد نداشته باشد.
طبیعتا در اینجا هم وقتی افراد مضطرب به درمانگرشان مراجعه می کنند، آن قدر در مورد اضطراب و مشکلات حاصل از آن حرف می زنند که مشکل جنسی شان از یاد می رود و مغفول می ماند. پیشنهاد روان پزشکان این است که طی دو یا سه جلسه پس از فرآیند درمان، پزشک، همسر بیمار را ملاقات کرده و ببیند که آیا درمانی که برای فرد بیمار انجام داده است روی زندگی زناشویی شان تاثیر گذاشته یا خیر؟ممکن است خود بیمار مشکل را حس نکند و طرف مقابل متوجه این تغییر شود که نسبت به قبل، فعالیت، میل جنسی و ارضای همسرش دچار تغییر و اختلال شده است. دخالت نکردن درمانگران در این زمینه باعث می شود خانواده از نظر روابط زناشویی به هم خورده و درمان یک مشکل سبب ایجاد مشکل دیگری در روابط بین فردی شود.طبیعی است در بیماران روان پزشکی به خصوص آنهایی که بیماری مزمنی پیدا می کنند، مشکلات ناشی از این بیماری مثل افسردگی، مشکلات خواب، خوراک، اشتها و ... طرف مقابل شان را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر این آگاهی وجود داشته باشد که همسر بیمار در فرآیند درمان شرکت داده شود بیمار می فهمد که تنها نیست و همسرش از وی حمایت می کند. همین امر سبب می شود که فرآیند جنسی زوجین وضعیت مطلوب تری در طول درمان داشته باشد.
منبع : سلامت
مكن است افرادي كه اختلالات اضطرابي دارند مانند كساني كه دچار وسواس، اختلال هراس و اضطراب منتشر هستند يا كساني كه فوبيا (هراس) را تجربه ميكنند و اضطراب ناشي از آن را دارند، دچار كاهش ميل جنسي شوند اما ...
ولی پس از اینکه درمان ضداسترس برای آنها انجام می شود دچار عوارض ناشی از مصرف دارو می شوند و همین امر ممکن است مجددا در آنها سبب کاهش میل جنسی شود.....
نکته ای که درباره فوبیا یا ترس باید به آن اشاره کنم، این است که منظور از ترس، مثلا ترس از ارتفاع نیست زیرا چنین ترسی ممکن است تاثیری روی فعالیت جنسی فرد نداشته باشد.
طبیعتا در اینجا هم وقتی افراد مضطرب به درمانگرشان مراجعه می کنند، آن قدر در مورد اضطراب و مشکلات حاصل از آن حرف می زنند که مشکل جنسی شان از یاد می رود و مغفول می ماند. پیشنهاد روان پزشکان این است که طی دو یا سه جلسه پس از فرآیند درمان، پزشک، همسر بیمار را ملاقات کرده و ببیند که آیا درمانی که برای فرد بیمار انجام داده است روی زندگی زناشویی شان تاثیر گذاشته یا خیر؟ممکن است خود بیمار مشکل را حس نکند و طرف مقابل متوجه این تغییر شود که نسبت به قبل، فعالیت، میل جنسی و ارضای همسرش دچار تغییر و اختلال شده است. دخالت نکردن درمانگران در این زمینه باعث می شود خانواده از نظر روابط زناشویی به هم خورده و درمان یک مشکل سبب ایجاد مشکل دیگری در روابط بین فردی شود.طبیعی است در بیماران روان پزشکی به خصوص آنهایی که بیماری مزمنی پیدا می کنند، مشکلات ناشی از این بیماری مثل افسردگی، مشکلات خواب، خوراک، اشتها و ... طرف مقابل شان را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر این آگاهی وجود داشته باشد که همسر بیمار در فرآیند درمان شرکت داده شود بیمار می فهمد که تنها نیست و همسرش از وی حمایت می کند. همین امر سبب می شود که فرآیند جنسی زوجین وضعیت مطلوب تری در طول درمان داشته باشد.
منبع : سلامت