چرا بسیاری از زن و شوهرها از زندگی مشترک خوبی برخوردار نیستند؟
در زندگی مشترک، این عشق است که تاریکترین و سردترین قلبها را روشن و گرم نگه و این آگاهی و عمل است که به تداوم آن کمک میکند! بهراستی انسان موجودی شگفتانگیز است! هر زن و مردی کاملاً منحصربهفرد آفریده شده است! همهی زنان و مردان از توانمندیهای فراوانی برخوردار هستند؛ برحسب اینکه چقدر خود را بشناسیم، قدم در فراسوی محدودیتهای ساخته و پرداختهی ذهن خود بگذاریم، از محدودیتهای ساختهی خویش فراتر بیندیشیم، با قدرت دست بهکار شویم و... میتوانیم کارهای فوقالعاده شگرفی انجام دهیم.
دراین دنیای پرآشوب، نگاه شما به زندگیتان چگونه است؟
خود را موجودی باشکوه، عظیم و قوی میدانید یا کوچک، ضعیف و ناتوان؟
مثبتاندیش هستید یا منفیاندیش؟ به زندگی لبخند میزنید یا آشفته بوده و قیافهای عبوس و درهم دارید؟
دلتان همیشه سرد و نگاهتان یخزده است یا قلبی مملو از عشق و نگاهی گرم و دوستداشتنی دارید؟
زندگی زناشویی، برقراری رابطهای فوقالعاده پیچیده و بسیار حساس بین زن و مرد است. زن و شوهر در زندگی مشترک در همهی شئونات زندگی با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند. افزون بر آن، روابط زن و شوهر در همهی حیطههای زندگی چنان پیچیده و درهم تنیده که بیشتر زوجها بهعلت آگاهی کم و اشتباهآمیز و تصور غلطشان در حل بسیاری از مسائل و رفع مشکلات مشترک عاجزند و حتی در مسائل جزئی نیز به سختی میتوانند به توافق برسند!
با وجود اینکه زنان و مردان در بسیاری از زمینهها دارای ویژگیهای خاص خود هستند، اما زوجها در عمل، کمتر به این تفاوتها توجه میکنند و کمتر آگاهی دارند که برداشت هر زن و مردی از هر پدیده و رویدادی برحسب آگاهی، تجربه، دانش، شرایط روانی و جسمانی و زاویهی دید ویژهی خود میباشد و هریک بهعلت خودمحور بودن، در برابر هر حادثهای، کنش و واکنش متفاوتی از خود نشانمیدهد و هریک انتظاردارد که دیگری همانند او فکر کند و احساسات خود را مشابه او بروز دهد و عملکردی مشابه او داشته باشد؛ چراکه هریک دیدگاه و بینش خود را اصیل، واقعبینانه و درست میداند تصور میکند که مسائل را بهتر درک کرده و در برطرف ساختن نیازهای خود و همسر بهدرستی عمل میکند.
درحالیکه زن و شوهر مجموعهای هدفدار هستند که:
1- هریک در دیدگاه خاص خود را دارند.
2- هریک با ویژگیهای خاص خود، ویژگیهای دیگری را تحتتأثیر قرار داده، تعدیل کرده و نقاط قوت و ضعف خود را به دیگری منتقل میکند.
3- متفاوتبودن بهمعنی بهتر یا بدتر بودن نیست و درواقع تفاوتهای برنامهریزی مغزی زنان و مردان، یکی از شگفتیهای آفرینش است که بیشتر همسران اطلاعات کمی از آن دارند.با اینهمه تفاوت بین زوجها، تصور اینکه زن و مرد در زندگی مشترک مشابه هم باشند، یک توهم است!
دیدگاه هر زن و مردی تقریباً در همهی زمینهها ازجمله در مورد باورها، اندیشهها، بروز احساسات و عواطف، کسب درآمد، انجام هزینهها، استفاده از منابع مالی، تربیت فرزند، ارتباط با دوستان و فامیل، کار، تفریح و سرگرمی، اولویتها، هدفها و... متفاوت یا بسیار متفاوت است.
متفاوتبودن بهمعنی دیدن یک موضوع از زوایای مختلف میتواند باشد و برخورد مثبت و درست با آن موجب برکت و غنای زندگی مشترک میشود. تفاوتهای فردی هر زن و مردی، تحتتأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اکتسابی قراردارد. ازجمله تفاوتها اینکه خانمها تشریفات را دوستدارند درحالیکه مردها کمتر تشریفاتی هستند؛ مردها بیشتر هدفگرا هستند اما خانمها بیشتر رابطهگرا میباشند؛ خانمها به جزئیات بیشتر توجه دارند و آقایان کلیات امور را بیشتر مد نظر قرار میدهند؛ خانمها گفتوگو را دوستدارند اما مردها به سکوت علاقهمندند و دهها مورد دیگر که همگی نشاندهندهی تفاوتها، بینشها و عملکرد متفاوت زن و مرد در برخورد با مسائل و مشکلات است که اغلب، موجب بروز اختلاف بین آنان میگردد.
وقتی برخورد با تفاوتها پیوسته منفی و غیرسازنده باشد، اختلافها پیوسته تکرار میشود؛ نارضایتی پیوسته در حال افزایش بوده که به زندگی مشترک لطمات فراوانی وارد میسازد و وضع را بدتر از قبل میکند.
بسیاری از زوجها ندانسته یا آگاهانه، در دام افکار منفی و مخرب قرارمیگیرند، بهطوریکه 95درصد افکار آزاردهنده و منفیشان که مربوط به دیروز و روزهای گذشته است را در ذهن خود تکرار میکنند و در آن دست و پا میزنند و یا نگران اموری میشوند که در بسیاری مواقع رخنمیدهد.
در این شرایط، بسیاری از زن و شوهرها بهعلت کمدانی، ناآگاهی، باورهای غلط، توقعات غیرواقعبینانه، تصورات بیان شده یا نشدهی اشتباهآمیز، راهنماییهای غلط و نادرست اطرافیان، زندگی مشترک را به میدان مبارزه و جدال تبدیلکرده و هریک با سوءتفاهم فراوان نسبت به دیگری، هدفهای بزرگ و اصلی زندگی مشترک را فراموش میکند و به تصور حفظ حقوق و منافع فردی، درگیر جزئیات و مسائل دردآور بیپایانی شده و دچار آشفتگی و رنجهای فراوان میشود و هریک با واکنش منفی، سرزنش و انتقاد از دیگری، بهجای دوستی، رقابت و همکاری، مبارزه را برمیگزیند و بهجای کمک به موفقیت دیگری، سعی میکند دیگری را شکست دهد، درنتیجه هریک تحتتأثیر افکار منفی، احساس تنهایی، سرخوردگی و قربانیشدن کرده و در برابر هرگونه تغییرات مثبتی هم مقاومت میکند. وقتی این شرایط منفی بر زندگی مشترک حاکم شود، مهر، محبت و خوشبینی زوجها نسبت به هم کاهشیافته و یا از بین میرود و نقاط منفی طرفین بیشتر نمود پیدا میکند، بهطوری به هر دلیلی که وقتی یکی از زوجها مطابق توقع و انتظار درست یا نادرست همسرش رفتار نکند، با واکنش منفی و شدید و مأیوسکنندهی او روبهرو میشود.
اغلب ما، آگاهانه یا ناآگاهانه بهعلت کمدانی، مراقب افکارمان نیستیم، بلکه افکارمان هستند که ما را تحت کنترل خود دارند؛ افکار منفی، ناحیهای از مغز که با افسردگی و تشویش ارتباط دارد را تحریکمیکند و مانند سم بر سیستمهای بدن ما تأثیر منفی میگذارد، درحالیکه اندیشههای مثبت، بر مغز تأثیر مفید و آرامبخش دارد و مانند دارو عمل میکند. انسانهای مثبتاندیش شادتر، سالمتر و استوارتر زندگی میکنند و با همسران خود کمتر به جدال میپردازند، آسانتر و راحتتر به تفاهم میرسند و کمتر حالت تدافعی دارند.
حال با اینهمه مسائل و مشکلات زندگی مشترک، چگونه میشود کنار آمد و بهصورت درست با آنها برخورد کرد؟ با مهر و محبت و کسب آگاهیهای ضروری و مهارتهای سازگاری و با کمکگرفتن از مشاوران باتجربه میتوان به حل اساسی اختلاف زوجها کمک کرد.
ماهنامه شادکامی و موفقیت
در زندگی مشترک، این عشق است که تاریکترین و سردترین قلبها را روشن و گرم نگه و این آگاهی و عمل است که به تداوم آن کمک میکند! بهراستی انسان موجودی شگفتانگیز است! هر زن و مردی کاملاً منحصربهفرد آفریده شده است! همهی زنان و مردان از توانمندیهای فراوانی برخوردار هستند؛ برحسب اینکه چقدر خود را بشناسیم، قدم در فراسوی محدودیتهای ساخته و پرداختهی ذهن خود بگذاریم، از محدودیتهای ساختهی خویش فراتر بیندیشیم، با قدرت دست بهکار شویم و... میتوانیم کارهای فوقالعاده شگرفی انجام دهیم.
دراین دنیای پرآشوب، نگاه شما به زندگیتان چگونه است؟
خود را موجودی باشکوه، عظیم و قوی میدانید یا کوچک، ضعیف و ناتوان؟
مثبتاندیش هستید یا منفیاندیش؟ به زندگی لبخند میزنید یا آشفته بوده و قیافهای عبوس و درهم دارید؟
دلتان همیشه سرد و نگاهتان یخزده است یا قلبی مملو از عشق و نگاهی گرم و دوستداشتنی دارید؟
زندگی زناشویی، برقراری رابطهای فوقالعاده پیچیده و بسیار حساس بین زن و مرد است. زن و شوهر در زندگی مشترک در همهی شئونات زندگی با یکدیگر در ارتباط و تعامل هستند. افزون بر آن، روابط زن و شوهر در همهی حیطههای زندگی چنان پیچیده و درهم تنیده که بیشتر زوجها بهعلت آگاهی کم و اشتباهآمیز و تصور غلطشان در حل بسیاری از مسائل و رفع مشکلات مشترک عاجزند و حتی در مسائل جزئی نیز به سختی میتوانند به توافق برسند!
با وجود اینکه زنان و مردان در بسیاری از زمینهها دارای ویژگیهای خاص خود هستند، اما زوجها در عمل، کمتر به این تفاوتها توجه میکنند و کمتر آگاهی دارند که برداشت هر زن و مردی از هر پدیده و رویدادی برحسب آگاهی، تجربه، دانش، شرایط روانی و جسمانی و زاویهی دید ویژهی خود میباشد و هریک بهعلت خودمحور بودن، در برابر هر حادثهای، کنش و واکنش متفاوتی از خود نشانمیدهد و هریک انتظاردارد که دیگری همانند او فکر کند و احساسات خود را مشابه او بروز دهد و عملکردی مشابه او داشته باشد؛ چراکه هریک دیدگاه و بینش خود را اصیل، واقعبینانه و درست میداند تصور میکند که مسائل را بهتر درک کرده و در برطرف ساختن نیازهای خود و همسر بهدرستی عمل میکند.
درحالیکه زن و شوهر مجموعهای هدفدار هستند که:
1- هریک در دیدگاه خاص خود را دارند.
2- هریک با ویژگیهای خاص خود، ویژگیهای دیگری را تحتتأثیر قرار داده، تعدیل کرده و نقاط قوت و ضعف خود را به دیگری منتقل میکند.
3- متفاوتبودن بهمعنی بهتر یا بدتر بودن نیست و درواقع تفاوتهای برنامهریزی مغزی زنان و مردان، یکی از شگفتیهای آفرینش است که بیشتر همسران اطلاعات کمی از آن دارند.با اینهمه تفاوت بین زوجها، تصور اینکه زن و مرد در زندگی مشترک مشابه هم باشند، یک توهم است!
دیدگاه هر زن و مردی تقریباً در همهی زمینهها ازجمله در مورد باورها، اندیشهها، بروز احساسات و عواطف، کسب درآمد، انجام هزینهها، استفاده از منابع مالی، تربیت فرزند، ارتباط با دوستان و فامیل، کار، تفریح و سرگرمی، اولویتها، هدفها و... متفاوت یا بسیار متفاوت است.
متفاوتبودن بهمعنی دیدن یک موضوع از زوایای مختلف میتواند باشد و برخورد مثبت و درست با آن موجب برکت و غنای زندگی مشترک میشود. تفاوتهای فردی هر زن و مردی، تحتتأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اکتسابی قراردارد. ازجمله تفاوتها اینکه خانمها تشریفات را دوستدارند درحالیکه مردها کمتر تشریفاتی هستند؛ مردها بیشتر هدفگرا هستند اما خانمها بیشتر رابطهگرا میباشند؛ خانمها به جزئیات بیشتر توجه دارند و آقایان کلیات امور را بیشتر مد نظر قرار میدهند؛ خانمها گفتوگو را دوستدارند اما مردها به سکوت علاقهمندند و دهها مورد دیگر که همگی نشاندهندهی تفاوتها، بینشها و عملکرد متفاوت زن و مرد در برخورد با مسائل و مشکلات است که اغلب، موجب بروز اختلاف بین آنان میگردد.
وقتی برخورد با تفاوتها پیوسته منفی و غیرسازنده باشد، اختلافها پیوسته تکرار میشود؛ نارضایتی پیوسته در حال افزایش بوده که به زندگی مشترک لطمات فراوانی وارد میسازد و وضع را بدتر از قبل میکند.
بسیاری از زوجها ندانسته یا آگاهانه، در دام افکار منفی و مخرب قرارمیگیرند، بهطوریکه 95درصد افکار آزاردهنده و منفیشان که مربوط به دیروز و روزهای گذشته است را در ذهن خود تکرار میکنند و در آن دست و پا میزنند و یا نگران اموری میشوند که در بسیاری مواقع رخنمیدهد.
در این شرایط، بسیاری از زن و شوهرها بهعلت کمدانی، ناآگاهی، باورهای غلط، توقعات غیرواقعبینانه، تصورات بیان شده یا نشدهی اشتباهآمیز، راهنماییهای غلط و نادرست اطرافیان، زندگی مشترک را به میدان مبارزه و جدال تبدیلکرده و هریک با سوءتفاهم فراوان نسبت به دیگری، هدفهای بزرگ و اصلی زندگی مشترک را فراموش میکند و به تصور حفظ حقوق و منافع فردی، درگیر جزئیات و مسائل دردآور بیپایانی شده و دچار آشفتگی و رنجهای فراوان میشود و هریک با واکنش منفی، سرزنش و انتقاد از دیگری، بهجای دوستی، رقابت و همکاری، مبارزه را برمیگزیند و بهجای کمک به موفقیت دیگری، سعی میکند دیگری را شکست دهد، درنتیجه هریک تحتتأثیر افکار منفی، احساس تنهایی، سرخوردگی و قربانیشدن کرده و در برابر هرگونه تغییرات مثبتی هم مقاومت میکند. وقتی این شرایط منفی بر زندگی مشترک حاکم شود، مهر، محبت و خوشبینی زوجها نسبت به هم کاهشیافته و یا از بین میرود و نقاط منفی طرفین بیشتر نمود پیدا میکند، بهطوری به هر دلیلی که وقتی یکی از زوجها مطابق توقع و انتظار درست یا نادرست همسرش رفتار نکند، با واکنش منفی و شدید و مأیوسکنندهی او روبهرو میشود.
اغلب ما، آگاهانه یا ناآگاهانه بهعلت کمدانی، مراقب افکارمان نیستیم، بلکه افکارمان هستند که ما را تحت کنترل خود دارند؛ افکار منفی، ناحیهای از مغز که با افسردگی و تشویش ارتباط دارد را تحریکمیکند و مانند سم بر سیستمهای بدن ما تأثیر منفی میگذارد، درحالیکه اندیشههای مثبت، بر مغز تأثیر مفید و آرامبخش دارد و مانند دارو عمل میکند. انسانهای مثبتاندیش شادتر، سالمتر و استوارتر زندگی میکنند و با همسران خود کمتر به جدال میپردازند، آسانتر و راحتتر به تفاهم میرسند و کمتر حالت تدافعی دارند.
حال با اینهمه مسائل و مشکلات زندگی مشترک، چگونه میشود کنار آمد و بهصورت درست با آنها برخورد کرد؟ با مهر و محبت و کسب آگاهیهای ضروری و مهارتهای سازگاری و با کمکگرفتن از مشاوران باتجربه میتوان به حل اساسی اختلاف زوجها کمک کرد.
ماهنامه شادکامی و موفقیت