افرادی که در سنین کمتر از یک سال ، محبت سرشار مادری را تجربه کرده اند، پس از رسیدن به سن بلوغ آسان تر از دیگران با مشکلات زندگی روبرو می شوند.
بر اساس این تحقیق که پژوهشگران روانشناس ایالت ردآیلند آمریکا انجام داده اند، انسان ها در هر محیط اجتماعی که متولد شوند، اگر زمانی که کمتر از هشت ماه دارند ، محبت فراوان مادری را تجربه کنند، در سن بلوغ،کمترین میزان خشونت،اضطراب و دیگر مشکلات اخلاقی و روانی را تجربه خواهند بود؛ این در حالی است که در این تحقیق ثابت شده است تفاوت چندانی در اخلاقیات دوران بلوغ افرادی که در سنین کمتر از هشت ماهگی از محبت اندک یا عادی مادران خود برخوردار بوده اند، وجود ندارد.
کودکی که از نظر محبت کم و کسر و نقصان داشته باشد مبتلابه بیماری ” کمبود محبت ” شده معمولاترسو، خجول، ضعیف، بدبین، گوشه گیر، بی علاقه، پژمرده و حتی مریض بار می آید و کودکانی که بر اثر اختلافات خانوادگی ” مثل طلاق ” از آغوش گرم مادر ومحبت های پدر محروم بوده از شیرخوارگاهی به شیرخوارگاه دیگر و از دایه ای به دایه دیگر و یا از مهدی به مهدی و یا از خانه ای به خانه ای دیگر سپرده شده اند، دچار بیماری های شدید روانی گشته و معمولامیل به خودگرایی و دوری از اجتماع دارند.
کودک خودگرا روزها آرام و بی تفاوت در گوشه ای می نشیند و قیافه ای غمگین و احیانا لبخندی مصنوعی بر لب دارد و در بیشتر آنها احساسات بشری وجود ندارد زیرا آنان طعم شیرین محبت را نچشیده اند
کودکان به محبتی نیازمندند که آثار آن را در رفتار والدین (بزرگترها) مشاهده و لمس نمایند. محبتهای قلبی والدین نسبت به کودکان باید در نوازشها، بوسه ها، در آغوش گرفتنها، تبسمها و حتی آهنگ محبت آمیز سخنان والدین مشاهده شود.
بنابراین والدین باید دوست داشتن و علاقه خویش را در رفتار نشان داده و ابراز نمایند، محبت را باید از دل به زبان و عمل آورد تا کودک آن را با تمام وجود احساس و لمس کند.
منبع: http://www.pezeshk.us/?p=24025
بر اساس این تحقیق که پژوهشگران روانشناس ایالت ردآیلند آمریکا انجام داده اند، انسان ها در هر محیط اجتماعی که متولد شوند، اگر زمانی که کمتر از هشت ماه دارند ، محبت فراوان مادری را تجربه کنند، در سن بلوغ،کمترین میزان خشونت،اضطراب و دیگر مشکلات اخلاقی و روانی را تجربه خواهند بود؛ این در حالی است که در این تحقیق ثابت شده است تفاوت چندانی در اخلاقیات دوران بلوغ افرادی که در سنین کمتر از هشت ماهگی از محبت اندک یا عادی مادران خود برخوردار بوده اند، وجود ندارد.
کودکی که از نظر محبت کم و کسر و نقصان داشته باشد مبتلابه بیماری ” کمبود محبت ” شده معمولاترسو، خجول، ضعیف، بدبین، گوشه گیر، بی علاقه، پژمرده و حتی مریض بار می آید و کودکانی که بر اثر اختلافات خانوادگی ” مثل طلاق ” از آغوش گرم مادر ومحبت های پدر محروم بوده از شیرخوارگاهی به شیرخوارگاه دیگر و از دایه ای به دایه دیگر و یا از مهدی به مهدی و یا از خانه ای به خانه ای دیگر سپرده شده اند، دچار بیماری های شدید روانی گشته و معمولامیل به خودگرایی و دوری از اجتماع دارند.
کودک خودگرا روزها آرام و بی تفاوت در گوشه ای می نشیند و قیافه ای غمگین و احیانا لبخندی مصنوعی بر لب دارد و در بیشتر آنها احساسات بشری وجود ندارد زیرا آنان طعم شیرین محبت را نچشیده اند
کودکان به محبتی نیازمندند که آثار آن را در رفتار والدین (بزرگترها) مشاهده و لمس نمایند. محبتهای قلبی والدین نسبت به کودکان باید در نوازشها، بوسه ها، در آغوش گرفتنها، تبسمها و حتی آهنگ محبت آمیز سخنان والدین مشاهده شود.
بنابراین والدین باید دوست داشتن و علاقه خویش را در رفتار نشان داده و ابراز نمایند، محبت را باید از دل به زبان و عمل آورد تا کودک آن را با تمام وجود احساس و لمس کند.
منبع: http://www.pezeshk.us/?p=24025