با نامزد بدبینم چه کنم؟

با سلام
من یه مشکلی دارم واقعا نمیدانم چه کار کنم.نامزدم خیلی به من و رفتارام حساس شده است ومیدنم از دوست داشتنه اما گاهی وقت ها تحمل ندارم.کارهای عجیبی میکنه چند بار باهام بی دلیل  قهر کرده و اینقدر ازش معذرت خواستم که کوتاه اومد.چند روز پیش با هم بحثمون شد به خاطر بدبینیاش منم تهدیدش کردم که ترکش میکنم اون خیلی عصبانی شد.روز بعد اومد خونمون گفت بیا به هم صحبت کنیم منم قبول کردم رفتم پیشش امابه نتیجه ای نرسیدیم اونم عصبانی شدو اینقدر اذیتم کرد موهامو کشید منم تا میتونستم گریه کردم.
بعد یه دفعه پشیمون شد و ازم معذرت خواست اما با وجودی که خیلی دوستش داشتم نتونستم ببخشمش.حالا همش ازم معذرت میخواد و میگه جبران میکنمو میگه دلم نمی خواد از دستت بدم .میترسم ببخشمش اما رفتارش عوض نشه.نمیدونم چه کار کنم.واقعا گیچم وکلافه.
یعنی نامزد من مشکل روانی داره که اینجوری میکنه؟
آیا لازمه ببرمش پیش روانپزشک یا نه؟

sanymajhool نوشته است: با سلام
من یه مشکلی دارم واقعا نمیدانم چه کار کنم.نامزدم خیلی به من و رفتارام حساس شده است ومیدنم از دوست داشتنه اما گاهی وقت ها تحمل ندارم.کارهای عجیبی میکنه چند بار باهام بی دلیل  قهر کرده و اینقدر ازش معذرت خواستم که کوتاه اومد.چند روز پیش با هم بحثمون شد به خاطر بدبینیاش منم تهدیدش کردم که ترکش میکنم اون خیلی عصبانی شد.روز بعد اومد خونمون گفت بیا به هم صحبت کنیم منم قبول کردم رفتم پیشش امابه نتیجه ای نرسیدیم اونم عصبانی شدو اینقدر اذیتم کرد موهامو کشید منم تا میتونستم گریه کردم.
بعد یه دفعه پشیمون شد و ازم معذرت خواست اما با وجودی که خیلی دوستش داشتم نتونستم ببخشمش.حالا همش ازم معذرت میخواد و میگه جبران میکنمو میگه دلم نمی خواد از دستت بدم .میترسم ببخشمش اما رفتارش عوض نشه.نمیدونم چه کار کنم.واقعا گیچم وکلافه.
یعنی نامزد من مشکل روانی داره که اینجوری میکنه؟
آیا لازمه ببرمش پیش روانپزشک یا نه؟

سلام .
با این توضیحاتی که شما دادین،ممکنه که مشاوره یا روان پزشک بتونه کمک کوچیکی به طرز فکر ایشون یکنه و بتونه تغییرش بده ولی مشکل کسی که توی دوران نامزدی بد رفتاری کنه یا دست روی عشقش بلند کنه رو فکر نکنم بتونه حل کنه.
روان پزشک فکر نکنم بتونه که مشکل (دست بزن) داشتن کسی رو حل کنه...(البته ممکنه)
کسی که توی ناراحتی باعث آزار و اذیت کسی بشه و بعد عذر خواهی کنه،نمیشه این عذر خواهی رو نتیجه ی پشیمونی (100%) فرد از این عملش دونست.بلکه اون فرد ممکنه از ایجاد ناراحتی پشیمون باشه نه از اون رفتارش...
اینارو گفتم چون خودمم تا حدودی اینطوری هستم.توی ناراحتیم حرفایی میزنم که بعد پشیمون میشم که چرا زدم.و چون دیدم این رفتارم باعث رنجش عشقم از من میشه،دارم سعی میکنم وقتی ناراحتم بیشتر سکوت کنم و واکنش رو به بعد از فکر کردن موکول کنم...
شما در حال حاضر بیشتر سعی کن نامزدتونو بشناسی و با رفتارش بیشتر آشنا بشی و تا دیر نشده سعی کن توی انتخابت تجدید نظر کنی(منظورم قبل از دلبستگی بیشتره).بحث یک عمر زندگیه.
(البته توی همه چیز استثناء وجود داره)

به امید موفقیت...

سلام
ببین عزیزم این ممکنه چند تا عامل داشته باشه اول اینکه اگه سریع بهش بگی بیا بریم پیش مشاور یا روانکاو خوب این بهش بر میخوره تازه باهات هم همکاری نمیکنه اولین حرفی هم که بهت میزنه میگه یعنی تو میخوای بگی من دیونه ام
باید خودت بشینی ریشه یابی کنی این سوالات بنویس و از خودت بپرس و جواب بده سوال اول ایا توی جلسه ی خواستگاری سوالی با این مضمون ازت پرسید که رابطه ات با نامحرم چیه؟سوال دوم از همون ابتدا اینجوری بد بین بود یا ناگهانی اینجور شد اگه از اول اینجوری بوده که هیچ اما اگه نا گهانی بوده از چه زمانی شروع شد چه اتفاقی افتاد که برای اولین بار نشون داد که بد بین هستش مثلا ایا یه اتفاقی برای یکی از دوستانش نافتاده  که ایشون بترسه تا حالا برات تعریف نکرده مثلا خانوم فلان دوستم فلان اتفاق براش افتاده؟ سوال سوم  ایا من خطایی ازم سر زده یا حالا نا دانسته حرفی زدم یا کار بد دیگران را تایید کردم جلوی همسرم یا نه؟سوال چهارم رفتار من در برابر بدبینی همسرم چی بوده ایا پرخاشگری کردم ایا من هم تلافی کردم و ایا درکش کرد و بهش حق دادم ببین اگه پرخاشگری کرده باشی خوب این خیلی کارتو سخت تر میکنه دیدی مثلا اینهایی که خلاف کارن خودشون خیلی ضایع رفتار میکنند شاید اینجوری که کردی برای بار اول تازه بدتر شده و بهت شک کرده خوب سوالها را که پاسخ دادی خودت بهتر به نتیجه میرسی چون من جواب سوالهارا نمیدونم که کمکت کنم حالا اگه به این نتیجه رسیدی که مشکل از شما نیست میتونی همهی این حرفایی که من الان بهت زدم بهش بگی سوالها و حتی جوابها و واکنشش را ببینی بعدا اگه مشکل از اون بود و قبول کرد که مشکل از همسرتون هستش میتونی بهش پیشنهاد بدی که برید پیش یه مشاورعزیزم تا مشکل بد بینی حل نشه و ریشه یابی نشه نمیتونی مشکل دست و بزن داشتن را حل کنی
در ضمن طرز اشناییتون و ازدواج با هم هم خیلی مهم هست و بی تاثیر نیست
در ضمن سعی کن خیلی ملیح باهاش بحرفی و بهش بگو که هم اونا دوت داری و هم زندگی با اون را دوست داری و برای اینکه نمیخوای زندگیت خراب بشه داری تلاش میکنی ازش بخواه که بهت کمک کنه تا زندگیتون پایدار بمونه توجه داشته باش با ارومی با چرب زبانی
امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم
یا حق

با تشکر از راهنمایی های کامل خانم صدای آشنای(همشهری) که لهجه شیرینش ، توی نوشته هاش هم مشخصه...

میخواستم بگم علاوه بر همه این اضهارات،جهت بیشتر شناختن نامزدتون و مشاهده ی برخوردهای احتمالی ایشون در آینده،تا جایی که ممکنه درون دوران نامزدی بمونید تا انشاالله با کمک خدا و درایت بتونید این مساله رو حل کنید.
به امید بهروزی همه زوجها...

فقط یه چیز دوست عزیز! برای زیر یه سقف رفتن عجله نکن.سعی کن بیشتر بشناسیش و از دلبستگی بیشتر جلوگیری کن. در ضمن بهتره یکی از اعضی خانواده ت از این موضوع با خبر باشه.

سلام دوست عزیز

دوستان راهنمایی های خوبی کردن ، به ویژه این که بررسی کنی آیا این رفتارها از قبل بوده
یا ناگهانی به وجود اومده
اگر اثارش رو قبل از این هم دیده بودی ، بهتره کمی تو پیش بردن نامزدی تامل کنی چون مشکل می تونه عمیق باشه ، اما اگر این رفتارها جدیدا ایجاد شده ، بررسی کن که چه رفتارهایت
باعث ایجاد اون شده

در کل بهتره اندکی بیشتر در مورد این ازدواج فکر کنی
عشق آدم چیزی نیست که تو بحث باهاش آزار جسمی بهش زده بشه

به مشاور مراجعه کن و مشکلتو بگو
با خانواده ت هم مشورت کن

در هر حال جای تجدید نظر از نظر من هست
شاید یک مشاور بتونه بهتر مشکل رو ریشه یابی کنه
موفق باشی

سلام به دوستای گلم
من احساس میکنم رفتار نامزدم یه کم نامتعادل هست
خیلی دوست دارم بریم پیش روانشناس اما اون نمیاد و میگه چرته و خودمون باید مشکلمون رو حل کنیم
همیشه با همه چیز مخالفه
به زور میشه راضیش کرد
یه بار وقتی گفتم ازش جدا میشم خون جلوی چشاش امد و تهیدم کرد که چون دارم باش بازی میکنم انتقام میگیره منم یه کم ترسیدم
اما اصلا عصبی نیت خیلی اروم متین صحبت میکنه
اما کلا یه جوریه
میشه بهم بگید که باید چکار کنم که بتونم برای رفتن به دکتر راضی بشه
خیلی قد و یک دنده است
حرفش غلط یا درست باید اجرا شه
حتی پیش من برای بابام امر نهی تایین میکنه از این که مدام چکم میکنه بدم میاد
میگه با خانوادت نمیخواد بری بیرون خودم میبرمت بیرون
خرید هم باید با خودش برم
میگه میخوای بری سرکوچه ماست هم بگیری به من بگو اگه نشد بگی نرو
لطفا منو راهنمایی کنید ایا همه پسرها اینجوری هستن؟
ممنونم

سلام عزیزم
ببین اینکه که میگی همه ی پسرها همینجورن خوب جواب نه هستش عده ی کمی از اقایون اینجور هستند به نظر من بیشتر این مشکلات که پیش میاد به خاطر این هستش که متاسفانه دخترها خیلی زود تصمیم به ازدواج میگیرن و چون زود ازدواج میکنند اطلاعاتشون کافی نیست این مشکل به نظر من بر میگرده به جلسه ی خواستگاری  اگه ماهر بودی اگه اطلاعاتت زیاد بود همون ابتدا میفهمیدی که این اقا حساس هستش مطمئنا توی جلسه ی خواستگاری همچین افرادی این سوال که من میگم را میپرسن مثلا میگن رابطه ات در بیرون از منزل چطوریه  یا رابطه ات با نامحرم چطوریه خوب حالا این سوال تو هر وقت و زمانی که بپرسند  فرق یمکنه یعنی اینکه همیشه اگه این سوال را پرسیدن منظور این نیست که این اقا مشکل داره یا حساسه مثلا سریع بالافاصله بدون هیچ سوال دیگه ای اینو اول میپرسه خوب این خودش داره میگه من حساسم چون اگه حساس نبود همون ابتدا نمیپرسید حالا اینو گفتم که برای بقیه درس عبرت بشه
اما در مورد مشکل شما الان دیگه کار از کار گذشته اگه خیلی اذیتتون میکنه که باید فکر اساسی کرد با توجه به این ظاهرا زیر یه سقف زندگی میکنید اما برای کم کردن این حساسیت همه چی بستگی به خود شما داره مثلا وقتی باهاش میری بیرون همیشه سر به زیر باش بذار احساس کنه که به غیر  از اون به کس دیگه ای چشم ندوختی  باهاش در مورد اعتماد صحبت کن  بهش بگو یه سوال دارم اعتماد یعنی چی و به نظرت زن و شوهر قبل از ازدواج باید به هم اعتماد کنند و بعد ازدواج کنند یا نه یه همچین سوالاتی ببین چی جواب میده بگو علت اینکه بعضی ها به همسرشون بی اعتماد میشن چی هست این سوالها را ازش بپرس خیلی کمکت میکنه شاید یه اشتباه کوچک باعث میشه که این مشکل بزرگ را بوجود بیاره بعد که این سوالها را پرسیدی خیلی اروم باهاش بحرف بگو این رفتارش اذیتت میکنه ولی چون اون را دوست داری داری باهاش زندگی میکنی در ضمن یه سوال دیگه شاید خودت اون را بد عادت کردی مثلا همون ابتدا هر جا میخواستی بری واجب دونستی که بهش بگی این خیلی بد هستش خانوم گلم اول خودت تلاش کن اگه جواب نداد ابتدا خودت تنهایی برو پیش مشاور اگه لازم بود از مشاور راهنمایی بخواه که چطور میشه یه فرد به قول خودت قد و یه دنده را راضی کرد
یا حق

حتما جدی باشون حرف بزنید و بگید که اینجوری نمیشه.
چون اگه قرار بر تحمل باشه خودتون عذاب می کشید.
پس خیلی مهمه تصمیمتون.
البته هستن که از این دسته مردا که از اول میخوان طرفشون رو با تهدید و زور وادار به چیزی کنن
و باید دور این جور مردا رو خط بکشید که نمونه هاش هست که خانوم چه زجری کشیده تو زندگیش
و یا آخرش طلاق میشه یا مشکلات متعدد عصبی و خانوادگی

اقا محسن برادر من طلاق اخرین مرحله هستش همونطور که برای به دست اوردن زندگی تلاش لازم هستش برای پایدار موندنش هم تلاش لازم هستش پس نظر بنده این هستش ابتدا تمام سعی و تلاشش را انجام بده اگه نشد جون خودشو در یابه