سلام قبل از هر چیز بابت سخنانم عذر میخوام سالها پیش به علت از دست دادن یک عزیز از دکتر رفتن میترسیدم واصلن خوشم نمیومد این نظر تا حدی بود که اجازه درمان را هیچ وقت نمیدادم و یا حتی این که بهم نزدیک بشن حتی زمانی که پزشکی قبول شدم 1سال دیگه برای زشته دیگه خوندم الان به نامعقولانه بودن کارام میخندم این مورد در خیلی از افراد مشهود است نمیگویم که تفکر بدی داشتم ویا کسی را نقد میکردم ولی این طوری شده بودم تا این که چند روز پیش دکتری که در زمان کودکی مراقبت مرا بر عهده داشت دیدم 6ماه بود از سفر برگشته بود بنده خدا خودش من را شناخت تصمیم به مراجعه به مطب ایشان را گرفتم به دیگران که این مشکل را دارند خواهش میکنم پزشک را به عنوان دوست تلقی کنند و انان را بی حوصله نپندارند امیدوارم این تحول برای همه ایجائ شود .
0کسالت من بسیار پیشرفت کرده اگر دکتر از من سوال در مورد عدم مراجعه به پزشک کزد صادقانه همه چیز را توصیح دهم ؟ایا نظری که قبلا داشتم مضحک نیست ؟0
0کسالت من بسیار پیشرفت کرده اگر دکتر از من سوال در مورد عدم مراجعه به پزشک کزد صادقانه همه چیز را توصیح دهم ؟ایا نظری که قبلا داشتم مضحک نیست ؟0