شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

شما عاشق هستيد يا وابسته؟

  1. حلقه‌اي در گردنم افكنده دوست...
    شما عاشق هستيد يا وابسته؟

    شوهر در آستانه در ايستاده و زن دارد با او خداحافظي مي‌كند. چشمانش پر از اشك است و بچه‌اي به بغل دارد، با گوشه چادر چشمانش را پاك مي‌كند: احمد آقا زود برگردي. من بدون تو خيلي احساس بدي دارم. هيچ كاري نمي‌توانم بكنم. زود بيا. احمد آقا هم مي‌گويد:‌ اي بابا فقط 3 روز است، من كه نمي‌روم بمانم.


    به نظر شما زن احمد آقا عاشق است يا وابسته ؟ وقتي كه احمد آقا مي‌رود، كارهاي همسرش معوق مي‌ماند و دست و دلش به كار نمي‌رود و اين چيزي آن‌سوتر از عشق است.

    ازدواج يكي از بهترين انواع شراكت است كه در ميان انسان‌ها وجود دارد‌. ما به هيچ يك از دوستان ديگرمان تا اين درجه وابسته نخواهيم بود‌.

    به همين دليل ازدواج اهميت زيادي دارد؛ زيرا نقش اين شريك و دوست دائمي‌ در زندگي غيرقابل انكار است‌.

    اما اين‌كه تا چه حد مي‌توان وابسته بود تا استقلال فرد از بين نرود و در ضمن احساس خوبي نسبت به زندگي داشته باشد، مساله‌اي بسيار مهم است كه رعايت نكردن آن مي‌تواند مشكلات بسياري را در زندگي زوجين ايجاد كند‌.

    وابستگي و كمبود اعتماد به نفس

    شيرين و نادر وقتي با هم ازدواج كردند هردو شخصيت مستقلي داشتند. هر دو با اعتماد به نفس و قوي بودند و تصميم‌گيري‌هاي شخصي مناسبي داشتند. اما امروز بعد از چند سال زندگي مشترك، شيرين بدون همفكري با نادر حتي آب هم نمي‌خورد. اين وضع تا جايي پيش رفته بود كه يك موقعيت خوب را براي اجاره خانه از دست داد، فقط به خاطر اين‌كه شوهرش در دسترس نبود و بعد كلي به خاطر اين كار پشيمان شدند. نادر هم كم و بيش همين‌طور است. اگر همسرش نباشد، نمي‌تواند زندگي كند. خوراكش مي‌شود نان و پنير و ژوليدگي خودش و خانه را كه احاطه مي‌كند. در حالي كه هنگام تجرد آدم منظم و آشپز ماهري بود.

    به نظر مي‌آيد وابستگي و اعتماد به نفس به هم ربط دارند اما اين‌كه اول كدام مي‌رود و جايش را به آن ديگري مي‌دهد، جاي بحث دارد.

    كار دوست‌ها

    برخي روان‌شناسان وابسته‌ها را از نظر تيپ شخصيتي به چند گروه تقسيم مي‌كنند. يكي از اين گروه‌ها افرادي هستند كه كارشان را بيش از هر چيز دوست دارند و به آنچه در جامعه انجام مي‌دهند، متكي هستند نه شريك زندگي‌شان. اين گروه افراد مستقل‌تري هستند و دستاوردهاي شغلي آنان بيش از هر چيز ديگري برايشان اهميت دارد‌.

    چنين افرادي در تشكيل زندگي مشترك و ازدواج هرگز بسيار وابسته و درگير روابط نخواهند شد‌. مشكلات و بعضا شكست در زندگي زناشويي نيز او را از پاي در نخواهد آورد‌.در عوض گاهي آنقدر به كار بها مي‌دهند كه بنيان خانواده را در معرض خطر قرار مي‌دهند.

    خوش مشرب‌ها

    خوش مشرب‌ها افراد خوش معاشرت و اجتماعي هستند كه معمولا شبكه حمايتي گسترده و دوستان بسياري دارند و در روابط اجتماعي بسيار موفق هستند‌. در تمام گردهمايي‌ها و جشن‌ها و مهماني‌ها شركت مي‌كنند و همواره دورشان شلوغ است‌.
    چنين افرادي قطعا براي رسيدن به خوشبختي وابسته به ازدواج و شريك زندگي خود نيستند و در برخي موارد نيز براي حضور در جمع دوستان حتي منتظر همسرشان نمي‌مانند‌. اينها همسرشان را از شدت همراهي و وابستگي كلافه نمي‌كنند، زيرا احساس نياز نمي‌كنند اما اين افراد مي‌توانند با بي‌توجهي به همسرشان او را از زندگي زناشويي نااميد كنند و بايد بين وابستگي زياد و گريز از محدوده تعادل بر قرار كنند تا همسرشان را نيز در شبكه اجتماعي خود مشاركت دهند و جايي براي خلوت 2 نفره‌شان نيز باز كنند.
    عشق خانگي

    يك گروه از افراد هستند كه دچار نوعي عشق خانگي هستند. آنها از ميان خودرو‌ها، ون و خودرو‌هاي خانوادگي را دوست دارند. از وسايل جمعي سفر يك كوپه قطار پر از فاميل و خانواده را دوست دارند. از انواع تفريحات، كمپ و اردوهاي خانوادگي را ترجيح مي‌دهند و دوست دارند هميشه بين خانواده باشند.

    افراد درونگرا و گروهي كه تمايل دارند بسياري از اوقات فقط در جمع خانوادگي باشند در زندگي مشترك بسيار وابسته خواهند بود و وابستگي آنها به همسرشان ختم نمي‌شود. آنها براي جمع كردن فاميل دور هم به همه آنها احتياج دارند و مشكلات زناشويي، جدايي و حتي مرگ همسر و افراد درجه يك خانواده آنها را از پاي در خواهد
    آورد‌.

    وابستگي به همسر تا حدي در زندگي مشترك لازم است، اما قرار نيست اين وابستگي براي خود يا همسرمان محدودكننده و مشكل‌ساز باشد، زيرا در اين صورت موجب مي‌شود كه به جاي جذابيت براي همسرمان كسل‌كننده و براي خودمان رنج‌آور شويم‌. از طرف مقابل نيز نبايد انتظار داشته باشيم تا بشدت به ما وابسته شود تا اين را در ذهن خود مبني بر وفاداري و تعلق خاطرش ارزيابي كنيم‌.

    رهايي از وابستگي

    درباره افراد يا مواردي كه در نزديكي با آنها يا حتي به دور از آنها احساس مي‌كنيم كه دچار كمبود مي‌شويم و به‌صورت وسواس‌گونه‌اي مي‌خواهيم گرفتاري‌ها و رفتارشان را كنترل كنيم، بايد اين كارها را متوقف كرده و از اين به بعد اجازه دهيم خودشان فرصت كسب تجربه را داشته باشند. ما فقط بايد آنها را راهنمايي كنيم تا در حد توانايي خود به‌صورت منسجم و سازمان‌يافته پيشرفت كنند.

    رفتارهايي كه وابستگي خود را با آن آشكار يا پنهان مي‌كنيد فهرست كرده و آنها را از زندگي خود حذف كنيد، حضور خود را قوي‌تر كرده تا بتوانيد باورها و ريشه‌هاي به وجود آورنده اين اعمال را بشناسيد.

    زماني كه عاشق ديگران مي‌شويم يا اجازه مي‌دهيم ديگران عاشق ما شوند، مراقب باشيم كه در عين لذت بردن از حمايت عاشقانه طرف مقابل خود يا دادن حمايت عاشقانه به او، طوري رفتار كنيم كه بدون حضور او نيز بتوانيم به خواسته‌هاي خود برسيم.

    خودمان را دوست داشته باشيم و براي يادگيري اين مهارت‌ها به جلسه‌هاي علمي و عملي خودباوري و همياري برويم.
    منبع : عشق خانگي

    يك گروه از افراد هستند كه دچار نوعي عشق خانگي هستند. آنها از ميان خودرو‌ها، ون و خودرو‌هاي خانوادگي را دوست دارند. از وسايل جمعي سفر يك كوپه قطار پر از فاميل و خانواده را دوست دارند. از انواع تفريحات، كمپ و اردوهاي خانوادگي را ترجيح مي‌دهند و دوست دارند هميشه بين خانواده باشند.

    افراد درونگرا و گروهي كه تمايل دارند بسياري از اوقات فقط در جمع خانوادگي باشند در زندگي مشترك بسيار وابسته خواهند بود و وابستگي آنها به همسرشان ختم نمي‌شود. آنها براي جمع كردن فاميل دور هم به همه آنها احتياج دارند و مشكلات زناشويي، جدايي و حتي مرگ همسر و افراد درجه يك خانواده آنها را از پاي در خواهد
    آورد‌.

    وابستگي به همسر تا حدي در زندگي مشترك لازم است، اما قرار نيست اين وابستگي براي خود يا همسرمان محدودكننده و مشكل‌ساز باشد، زيرا در اين صورت موجب مي‌شود كه به جاي جذابيت براي همسرمان كسل‌كننده و براي خودمان رنج‌آور شويم‌. از طرف مقابل نيز نبايد انتظار داشته باشيم تا بشدت به ما وابسته شود تا اين را در ذهن خود مبني بر وفاداري و تعلق خاطرش ارزيابي كنيم‌.

    رهايي از وابستگي

    درباره افراد يا مواردي كه در نزديكي با آنها يا حتي به دور از آنها احساس مي‌كنيم كه دچار كمبود مي‌شويم و به‌صورت وسواس‌گونه‌اي مي‌خواهيم گرفتاري‌ها و رفتارشان را كنترل كنيم، بايد اين كارها را متوقف كرده و از اين به بعد اجازه دهيم خودشان فرصت كسب تجربه را داشته باشند. ما فقط بايد آنها را راهنمايي كنيم تا در حد توانايي خود به‌صورت منسجم و سازمان‌يافته پيشرفت كنند.

    رفتارهايي كه وابستگي خود را با آن آشكار يا پنهان مي‌كنيد فهرست كرده و آنها را از زندگي خود حذف كنيد، حضور خود را قوي‌تر كرده تا بتوانيد باورها و ريشه‌هاي به وجود آورنده اين اعمال را بشناسيد.

    زماني كه عاشق ديگران مي‌شويم يا اجازه مي‌دهيم ديگران عاشق ما شوند، مراقب باشيم كه در عين لذت بردن از حمايت عاشقانه طرف مقابل خود يا دادن حمايت عاشقانه به او، طوري رفتار كنيم كه بدون حضور او نيز بتوانيم به خواسته‌هاي خود برسيم.

    خودمان را دوست داشته باشيم و براي يادگيري اين مهارت‌ها به جلسه‌هاي علمي و عملي خودباوري و همياري برويم.

    منبع : http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100889292702
     
    تشکر شده توسط : 4 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.21 ثانیه (39)