يافته جديد محققان :
پيروي مغز از قواعد دستوري و نحوي
جام جم آنلاين: دانشمندان آمريکايي در بررسي هاي خود دريافتند که مغز هم براي تعبير عملکردها از نوعي قواعد نحوي و دستور زبان استفاده مي کند.
به گزارش مهر، جملات برپايه دستور زبان از قواعد نحوي برخوردارند براي مثال در دستور زبان فارسي ، يک جمله از قاعده نحوي فاعل مفعول فعل پيروي مي کند و بنابراين واژگان در جمله برپايه الگوهاي قابل پيش بيني در کنار هم چيده مي شوند.
اکنون عصب - زبانشناسان دانشگاه پرينستون دريافتند که ذهن نيز براي تعبير و تشريح کارها و عملکردهاي مختلف از قواعد نحوي پيروي مي کند.
درحقيقت زماني که ما کسي را مشاهده مي کنيم که مشغول انجام کاري است آن کار را برپايه الگوهاي ويژه اي که معني آن کار را نشان مي دهند در ذهن خود تعريف مي کنيم.
ماتيو بوتوينيک سرپرست اين تيم تحقيقاتي در اين خصوص توضيح داد: درباره اينکه چگونه زبان ها را درک مي کنيم و چگونه آن چيزي را که ديگران مي گويند تعبير مي کنيم همواره مطالعات مختلفي وجود داشته اند. به اين ترتيب ، اگر ديده شود که براي مثال کسي يک بليت مي خرد آن را به يک متصدي مي دهد و سوار چرخ و فلک مي شود ما مي فهميم که آن شخص براي يک تکه کاغذ که به آن حق مي دهد به مدت مشخصي سوار چرخ و فلک شود پول تبادل کرده است.
اين محققان به منظور بررسي اين فرضيه و با هدف کنترل اينکه آيا ساختار بر روي روشي که با آن، افراد جملات مرتبط با عملکردهاي مختلف را مي خوانند تاثير مي گذارد يا خير، بر روي مراحل مختلف عملي که از دو نوع نحو متضاد پيروي مي کردند متمرکز شدند.
اين عملکردها عبارت بودند از: نحو خطي که در آن عمل A (خريدن بليت) منجر به عمل B (دادن بليت به متصدي) و در ادامه منجر به نتيجه C (سوار شدن بر روي چرخ و فلک) مي شود و نحو ديگري که در آن هر دو عمل A و B به صورت مستقل و جداگانه منجر به نتيجه C مي شوند.
اين تحقيقات برپايه مطالعات مختلفي انجام شد که نشان مي دهند افراد يک جمله را سريعتر مي خوانند اگر پس از آن جمله، جمله ديگري بياد که داراي همان ساختار دستوري باشد.
اين محققان در آزمايش خود به جاي اينکه ترتيب بخش هاي گفتار را بررسي کنند به مطالعه بر روي روابط ميان عمل ها پرداختند.
در اين آزمايش ، داوطلبان جملاتي را مي خواندند که سه عمل را شرح مي دادند و از دو شکل ممکن برخوردار بودند: جملات مربوط به عملي که منجر به عمل بعدي که در پايان منجر به نتيجه مي شد (مثال خريد بليت) و يا جملاتي که در هر يک از آنها دو عمل منجر به يک نتيجه مي شدند بدون اينکه عمل دوم به عمل اول وابسته باشد (مثل جمله جان گوجه فرنگي ها را قاچ کرد، کاهو را شست و سالاد را آماده کرد).
نتايج اين آزمايش نشان داد افراد قادر به خواندن يک جمله با لحني سريعتري بودند اگر آن جمله همراه عملي بود که ساختار مشابهي داشت (مثال تهيه سالاد). اما زماني که جمله با يک سري از عمل هاي از جنس ديگري همراه مي شد سرعت خواندن جملات آهسته مي شد (مثال خريد بليت).
منبع:
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100890658582
پيروي مغز از قواعد دستوري و نحوي
جام جم آنلاين: دانشمندان آمريکايي در بررسي هاي خود دريافتند که مغز هم براي تعبير عملکردها از نوعي قواعد نحوي و دستور زبان استفاده مي کند.
به گزارش مهر، جملات برپايه دستور زبان از قواعد نحوي برخوردارند براي مثال در دستور زبان فارسي ، يک جمله از قاعده نحوي فاعل مفعول فعل پيروي مي کند و بنابراين واژگان در جمله برپايه الگوهاي قابل پيش بيني در کنار هم چيده مي شوند.
اکنون عصب - زبانشناسان دانشگاه پرينستون دريافتند که ذهن نيز براي تعبير و تشريح کارها و عملکردهاي مختلف از قواعد نحوي پيروي مي کند.
درحقيقت زماني که ما کسي را مشاهده مي کنيم که مشغول انجام کاري است آن کار را برپايه الگوهاي ويژه اي که معني آن کار را نشان مي دهند در ذهن خود تعريف مي کنيم.
ماتيو بوتوينيک سرپرست اين تيم تحقيقاتي در اين خصوص توضيح داد: درباره اينکه چگونه زبان ها را درک مي کنيم و چگونه آن چيزي را که ديگران مي گويند تعبير مي کنيم همواره مطالعات مختلفي وجود داشته اند. به اين ترتيب ، اگر ديده شود که براي مثال کسي يک بليت مي خرد آن را به يک متصدي مي دهد و سوار چرخ و فلک مي شود ما مي فهميم که آن شخص براي يک تکه کاغذ که به آن حق مي دهد به مدت مشخصي سوار چرخ و فلک شود پول تبادل کرده است.
اين محققان به منظور بررسي اين فرضيه و با هدف کنترل اينکه آيا ساختار بر روي روشي که با آن، افراد جملات مرتبط با عملکردهاي مختلف را مي خوانند تاثير مي گذارد يا خير، بر روي مراحل مختلف عملي که از دو نوع نحو متضاد پيروي مي کردند متمرکز شدند.
اين عملکردها عبارت بودند از: نحو خطي که در آن عمل A (خريدن بليت) منجر به عمل B (دادن بليت به متصدي) و در ادامه منجر به نتيجه C (سوار شدن بر روي چرخ و فلک) مي شود و نحو ديگري که در آن هر دو عمل A و B به صورت مستقل و جداگانه منجر به نتيجه C مي شوند.
اين تحقيقات برپايه مطالعات مختلفي انجام شد که نشان مي دهند افراد يک جمله را سريعتر مي خوانند اگر پس از آن جمله، جمله ديگري بياد که داراي همان ساختار دستوري باشد.
اين محققان در آزمايش خود به جاي اينکه ترتيب بخش هاي گفتار را بررسي کنند به مطالعه بر روي روابط ميان عمل ها پرداختند.
در اين آزمايش ، داوطلبان جملاتي را مي خواندند که سه عمل را شرح مي دادند و از دو شکل ممکن برخوردار بودند: جملات مربوط به عملي که منجر به عمل بعدي که در پايان منجر به نتيجه مي شد (مثال خريد بليت) و يا جملاتي که در هر يک از آنها دو عمل منجر به يک نتيجه مي شدند بدون اينکه عمل دوم به عمل اول وابسته باشد (مثل جمله جان گوجه فرنگي ها را قاچ کرد، کاهو را شست و سالاد را آماده کرد).
نتايج اين آزمايش نشان داد افراد قادر به خواندن يک جمله با لحني سريعتري بودند اگر آن جمله همراه عملي بود که ساختار مشابهي داشت (مثال تهيه سالاد). اما زماني که جمله با يک سري از عمل هاي از جنس ديگري همراه مي شد سرعت خواندن جملات آهسته مي شد (مثال خريد بليت).
منبع:
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100890658582