نگاه به تصاوير غير اخلاقي چه خطرات و عوارضي دارد؟
القاي تفکرات دشمن جهت بي رغبتي جوانان به تشکيل خانواده از اهداف ناتوي فرهنگي دشمن است.
رئيس سازمان ملي جوانان نيز اخيرا هشدار داد که بي رغبتي جوانان به تشکيل خانواده و مسئوليت نا پذيري آنها القاء تفکرات دشمنان است که در قالب ناتوي فرهنگي بروز کرده است.
دراين ميان و آنگونه که در گزارش قبلي به آن اشاره شد هرزهگردي اينترنتي در ميان مردان متاهل نيز از افزايش نگران کننده اي برخوردار شده است. کارشناسان در خصوص دلايل افزايش اين امر مي گويند: اين يک پديده رواني است که ميل به گرايش رابطه جنسی خارج از قاعده را تشويق مي کند.
گرايش به دوست غير همجنس از طريق اينترنت، از سوي مردان متاهل پديده اي است که متاسفانه موارد متعددي از آن مشاهده شده است. و در اين بين امکاناتي که سايت هاي مساله دار در اختيار افراد قرار مي دهند، بيشتر مورد توجه است.
نتايج يک بررسي دانشجويي نشان مي دهد 97 درصد مردان متاهلي که در سايت هاي مساله دار به دوستي هاي غير مشروع روي مي آورند، اين مساله را از همسر خود پنهان مي کنند. اين بررسي حاکي است مرداني که ابائي از پنهان کردن اين مساله نزد همسر خود ندارند با استناد به دلايل مرد سالارانه به توجيه اقدام خود مي پردازند.
به باور کارشناسان، گرايش برخي مردان متاهل به هرزه گردي ناشي از نوعي زياده خواهي جنسي است که به شکلي ناآگاهانه و تحت تاثير محيط قبل از ازدواج حالت انحراقي پيدا کرده است.
"احمد جامعي" روان شناس و کارشناس مسائل اجتماعي در اين باره مي گويد: مردان متاهلي که به سايت هاي مساله دار و هرزه مراجعه مي کنند به دنبال پاسخگوئي به عطش هائي هستند که در دوران تجرد به اجبار آن را سرکوب کرده و يا آگاهانه آن را منحرف کرده اند.
وي مي افزايد: شيوع پديده هرزهگردي درميان مردان در بيشتر موارد ناشي از روابط نا مشروع قبل از ازدواج است که با وقوع ازدواج متوقف شده و مجددا پس از عادي شدن وضعيت زندگي زناشوئي يا بحران در مسائل خانوادگي فعال مي شود.
اين کارشناس تاکيد مي کند که محروميت از دسترسي قبل از دوران ازدواج، در موارد بسيار کمي اشتياق غير عادي به هرزهگردي را در پي دارد در حالي که انحرافات جنسي پيش از ازدواج در بسياري موارد انحرافات جنسي و زيادهخواهي را در بين مردان متاهل به همراه داشته است.
صرفنظر از آسيب شناسي پديده کاربران، سرويس دهندگان مسائل هرز در اينترنت با مستمک قرار دادن دلايلي چند به توجيه اقدامات خود مي پردازند. "ياشار سعيدي" از کاربراني که با سرويس دهندگان هرز در ارتباط است در اين باره ه خبرنگار ما مي گويد: سرويس دهندگان تنها مواردي را که با استقبال از سوي کاربران مواجه مي شود ارائه مي کنند.
وي مي افزايد: وقتي استقبال بسيار بالا باشد و ميزان کليک خور برخي خدمات از حد انتظار بالاتر رود طبعاً سرويس دهندگان مجبور به افزايش ظرفيت خدمات خود هستند تا کاربران خود را راضي نگاه دارند.
"ياشار" تصريح ميکند که در همه جاي دنيا مرسوم است که سرويس دهندگان بر حسب نيازهاي کاربران خدمات متنوعي ارائه کنند تا آنها را راضي نگاه دارند.
وي درباره ارائه خدمات غير اخلاقي به کاربران مي گويد: اين امر در برخي جنبه ها نا مطلوب و در برخي ديگر از زمينه ها مطلوب است مثلاً دوست يابي نيازي است که بعضا بد محسوب نمي شود و خيلي از کاربران طرفدار آن هستند بنابر اين سايت هاي مختلف به ارائه اين خدمات(!؟) مي پردازند.
بر اساس اين گزارش به دليل آن که اطلاع دقيقي از تعداد سايت هاي مساله دار در دست نيست و بيشتر آنها فيلتر شده يا با آدرس هاي مستعار فعاليت مي کنند، نمي توان به طور دقيق ميزان و کيفيت فعاليت آنها را مورد ارزيابي قرار داد.
با اين حال برآوردهاي غير رسمي نشان مي دهد که نزديک به نيمي يعني 5/48 درصد سايت هاي هرز کاملا مبتذل، 22 درصد نيمه مبتذل، 19 کمي مبتذل و فراهم آورنده گرايش به مسائل غير اخلاقي و 11 درصد غير مبتذل و دربر گيرنده مطالب عرفا نادرست و غير اخلاقي هستند.
به باور کارشناسان عدم ارضاء نيازهاي عاطفي افراد در دوران تجرد يا تاهل اصلي ترين عامل پناه بردن به سايت هاي غير اخلاقي است. در بيشتر موارد، بروز هرزهگردي در ميان متاهلين ناشي از کمبود عاطفي و بي ميلي به پايبندهاي اخلاقي است. www.zibaweb.com
در بين جوانان غير متاهل، گرايش به هرزهگردي بيشتر ناشي از نابساماني خانواده ها بوده است. همچنين، منحرفان جنسي از جمله مشتريان پر و پا قرص سايت هاي هرزه بوده به بيشتر آنها ذائقه جنسي و کيفيت ارضاءشان پس از مدتي از گرايش به جنس مخالف به علاقه به هم جنس تغيير مي کند.
اگرچه هرزهگردي را نمي توان پديده اي قابل کنترل با نظارتهاي کامل محسوب کرد اما برخي به هنگام مواجهه در برابر اين پرسش که چرا هرزةگردي مي کنند، آن را يک امر شخصي مي دانند. همچنين هر ميزان که کنترل هاي تنبيهي افزايش مي يابد ميل به پنهانکاري اين مسائل بيشتر مي شود. در واقع به نظر مي رسد که در حيطه مقابله با اين پديده هيچ عاملي جز پايبندي شخصي افراد به اصول و اخلاقيات نمي تواند به صورت کامل و موثر در مهار اين معضل نقش ايفا کند. چه آنکه در ايران ميزان هرزهگردي جوانان و همچنين افراد در سنين بالا بسيار بسيار کمتر از هرزهگردي در ساير کشورها بويژه کشورهاي آسياي شرقي است و درباره کشورهاي اروپايي و يا امريکايي به هيچوجه قابل قياس نيست که تمام اين آمارها ناشي از داشتن پايگاه اخلاقي ،معنوي و مذهبي جوانان ايراني است اگرچه مسئوليت مسئولان فرهنگي در آموزش برخي مسائل و همچنين رويکرد توليدي و ايجابي و نه سلبي در برخورد با پديده اعجاب انگيز "اينترنت" نيز ميتواند در کاهش همين ميزان مراجعه کاربران اينترنتي در کشورمان به سايتهاي مساله دار و يا هرزه موثر باشد.خلاصه اي از :اميررضا پرحلم- برناhttp://www.hamseda.ir/fa/pages/?cid=596
0000000000000000000000000000000000
هرزه گردي هاي اينترنتي آسيب جديد اجتماعي ايران
راهاندازي سايتهاي متعدد و به روز مبتذل در يک برنامه هماهنگشده در دستور کار تيمهاي تبليغاتي مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران و برنامه بلند مدت انحراف فکري و اخلاقي جوانان است که با بودجههاي سنگيني حمايت و هدايت ميشوند.
مطابق آخرين آمارهاي ارائه شده، سايت هاي دوست يابي پرطرفدارترين سايت ها نزد ايرانيان محسوب مي شود و بر اساس يک پژوهش تحقيقي 79 درصد جوانان ايراني حداقل يکبار به سايت هاي دوست يابي وارد شده اند. اين ارزيابي مشخص ميکند که جوانان 15 تا 19 ساله دختر و 18 تا 40 ساله مرد بيشترين متقاضيان عضويت در سايت هاي دوست يابي هستند. در اين ميان دختران تمايل کمتري به اين گونه دوست يابي ها داشته و تنها 41 درصد آنها به قصد دوست يابي به اين سايت ها مراجعه کرده اند.
ارزيابي ها نشان مي دهد که ميزان رابطه جنسیگردي ايراني ها در اينترنت در حال افزايش و به حد هشدار رسيده است.
اگر بپذيريم که پديده گردش در اينترنت نوعي سرگرمي رضايت بخش محسوب مي شود که بايد و نبايدهاي آن بعضا ناديده گرفته مي شود بطوريکه حتي فيلترينگ سايت ها نمي تواند مانعي براي اين نوع تفريح شخصي باشد. اين در حالي است که از گذشته و در موارد متعددي بر اين عبارت تاکيد شده است که "تکنولوژِي خوب است به شرطي که از آن درست استفاده شود" اما اين اصل در بيشتر موارد رعايت نمي شود.
بر اساس اين گزارش، ميزان قابل ملاحظه اي از کاربران اينترنت در جهان با سوء استفاده از امکانات سخت افزاري و نرم افزاري و کاربرد نادرست نبوغ خود فضاي نامناسبي را در عرصه مجازي بوجود آورده اند که پديده سايت سازي و ايجاد وبلاگ نيز از اين مقوله مستثني نيست.
آنچه در ايران از آن با عنوان سايت هاي مساله دار ياد مي شود مجموعه اي از وب ها، سايت ها و وبلاگ هائي است که به عرضه خدماتي خارج از عرف مي پردازند به طوريکه مطابق آخرين آمارهاي ارائه شده، سايت هاي دوست يابي پرطرفدارترين سايت ها نزد جوانا ايراني محسوب مي شود. در اين سايت ها تعداد زيادي از افراد پس از عضويت و دريافت رمز ورود به گفتگوي اينترنتي و دوستي با جنس مخالف مبادرت مي کنندwww.zibaweb.com
بررسيها نشان مي دهد که ميزان کامنت هاي افراد عضو سايتهاي گفتگو و دوست يابي به جنس مخالف بيشتر از ميزان کامنت هائي است که افراد همجنس براي يک آشنائي ساده براي يکديگر مي گذارند. گردانندگان سايت هاي دوست يابي مقرراتي را تحت عنوان آئين نامه عضويت تدارک ديده اند که ظاهرا تضميني براي افراد عضو شونده است با اين مضمون که به کاربران اطمينان خاطر دهند امکان هرگونه سوء استفاده منتفي است اما...
بر اساس يک پژوهش تحقيقي 79 در صد جوانان ايراني حداقل يک بار به سايت هاي دوست يابي وارد شده اند. اين ارزيابي که از سوي تعدادي از فارغ التحصيلان علوم اجتماعي دانشگاه آزاد صورت گرفته بيان مي دارد که جوانان 15 تا 19 ساله دختر و 18 تا 40 ساله مرد بيشترين متقاضيان عضويت در سايت هاي دوست يابي هستند.
همين تحقيق بيان مي دارد که بيش از 55 درصد کاربران اينترنت در ايران که چيزي در حدود 12 ميليون کاربر فعال هستند به سرچ سايت هاي مبتذل مبادرت مي کنند. بيشترين ميزان عبارات سرچ شده در اينترنت از سوي کاربران ايراني کلماتي شامل عبارات رابطه جنسی و يا ابزار جنسي بوده است.
بر اساس اين ارزيابي 80 درصد ترافيک سايت هاي داخل ايران مربوط به سايت هاي مسالهدار و دوست يابي بوده است. در اين ميان دختران تمايل کمتري به اين گونه دوست يابي ها داشته و تنها 41 درصد آنها به قصد دوست يابي به اين سايت ها مراجعه کرده اند.
اين بررسي حاکي است که بيشتر دختران، دوستي هاي دستجمعي و گروهي را به دوستي انفرادي ترجيح مي دهند.
گسترش دامنه استفاده جوانان از سايت هاي مساله دار موجب شده که مسئولان مخابرات نزديک به 80 درصد سايت هاي قابل دسترسي مرتبط با رابطه جنسی و مسائل غير اخلاقي را فيلتر کنند. با اين حال نزديک به 50 درصد کاربران براي عبور از اين فيلتر به پروکسيهاي قوي دسترسي داشته اند که برخي سايت ها به صورت ويژه و اختصاصي براي کاربران ارسال مي کنند و در خلال آن از کاربران عضو مي خواهند که رمز ورود فتيلر شکن هايشان را دراختيار ديگر افراد قرار ندهند.
جستجوي تصاوير مبتذل را نمي توان يک سرگرمي عادي فرض کرد. "هوشنگ فخر زرين" متخصص و رفتار شناس اجتماعي انگيزه رواني را يک نياز قوي در مراجعه به سايت هاي مبتذل دانسته و مي گويد: تحقيقات نشان داده که مردم از همه قشري، تحصيلکرده و کم سواد سرکشي به سايت هاي مبتذل را حداقل يک بار تجربه کرده اند.
اين متخصص خاطر نشان مي کند که مطابق آخرين برآوردها در ميان مردان بيشترين تقاضا براي دسترسي به سايت هاي مبتذل مشاهده شده است که دامنه سني در اين گروه در حال افزايش به محدوده 55 سال است.
فخر زرين با اين حال تاکيد مي کند که پاي بندهاي مذهبي تاثير قابل ملاحظه اي در خودداري از مراجعه به اينگونه سايت ها داشته و مي تواند يک عامل بازدارنده در ورود مداوم به سايت هاي مساله دار باشد.
نکته نه چندان مبهم، چگونگي کارکرد سايت هاي مساله دار اخلاقي است. گردانندگان اين سايت ها غالبا افراد و گروههائي هستند که به طور هماهنگ کار به روز کردن مطالب را برعهده مي گيرند. بر اساس ارزيابي هاي صورت گرفته بيشترين مواردي که درسايت هاي مساله دار مورد توجه گردانندگان قرار دارد مواردي است که بر حسب مورد بيشترين مراجعه کاربران را شامل مي شودwww.zibaweb.com
اين موارد که با عنوان نياز کاربران خوانده مي شود به ترتيب اهميت براي کاربران و بيشترين ميزان کليک بر روي آنها عبارتند از: 1- تصاوير دختران جوان 2- تصاوير دوربين مخفي از محيطهاي خصوصي 3- تصاوير غير اخلاقي هنر پيشه 4- تصاوير دختران فراري 5- پارتي دختران دانشگاهي 6- ورزش دختران 7- داستان هاي مبتذل و ...
هرزهگردي در اينترنت را گرچه نمي توان پديده اي منحصر به ايران دانست اما بايد نسبت به افزايش نگران کننده گرايش به آن حساس بود. زنگ خطر زماني به صدا در مي آيد که با افزايش ميزان سن هرزهگرد ها مواجه مي شويم و نتايج تلخ آن را در زندگي اجتماعي افراد ملاحظه مي کنيم.
امروزه چت روم ها و تالارهاي گفتگو زمينه مساعدي را براي گرايش افراد به سايتهاي مساله دار بوجود آورده است و به نظر مي رسد که صرف پرداختن آماري به اين معضل به خودي خود نمي تواند راه حل اين مشکل باشد. صرفنظر از جهاني بودن اين معضل بايد گفت که ضروري است اين گونه گرايش ها در ايران با توجه به غلبه نگاه هاي ارزشي محدود يا ساماندهي شوند.
اگرچه برخورد حذفي ميتواند در کوتاه مدت پاسخگوي اين هرزهگردي ها و تولد قارچگونه اينگونه سايتها باشد اما توليد و انتشار سايتهايي با محتواي مفيد بيترديد بهترين راه حل براي ايجاد فضاي سالم اينترنتي است مضاف بر اينکه نبايد فراموش کرد که راهاندازي سايتهاي متعدد و به روز مبتذل در يک برنامه هماهنگشده در دستور کار تيمهاي تبليغاتي مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران و برنامه بلند مدت انحراف فکري و اخلاقي جوانان است که با بودجههاي سنگيني حمايت و هدايت ميشوند.
http://www.jame-tabdar.blogfa.com/post-75.aspx
00000000000000000000000000000000000
هرزهنگاري (پ و ر ن و گ ر ا ف ي) اينترنتي چيست و چه عوارضي دارد؟
از : ويکتور. بي. کلاين
هرزهنگاريهاي اينترنتي به عنوان يک معضل مهم و مسأله بحث برانگيز مطرح است. متفکران و متخصصان علوم رفتاري با تحقيقات گسترده در اين زمينه ، به دنبال تأثيرات روحي – رواني و اجتماعي اين پديده هستند و خواستار وضع محدوديتهاي قانوني بيشتر در ارائه مطالب مستهجن ميباشند. هرزهنگاري عامل ايجاد بيماريهاي جنسي و رواني زيادي همچون آزار کودکان و تجاوز به عنف است. علاوه بر اين که اعتياد به هرزهنگاري، موجب اختلال در روابط صحيح و صميميخانوادگي و زندگي زناشويي نيز هست.
اين که هرزهنگاري تأثيرات بسيار مضري بر مصرفکنندگان دارد، به يک مسأله بحث برانگيز – نه تنها براي مردم عادي بلکه حتي براي دانشمندان علوم رفتاري – تبديل شده است.
دو کميسيون ملي – گزارش اکثريت کميسيون رياست جمهوري (آمريکا) درباره هرزهنگاري و اعمال مستهجن، و اصلاحيه اول قانون اساسي – اعلام کردند که يک قاضي يا هيأت داوري به نمايندگي از جامعه، بايد مواردي از هرزهنگاري را تعيين کنند که:
- به طور کلي، خواهان يک علاقه شديد (وقيح، هولناک، بيشرمانه يا شهواني) جنسي هستند.
- ارتباط جنسي را به شيوهاي آشکار و آزاردهنده توصيف ميکنند (به عبارت ديگر، از معيارهاي جامعه کنوني فراتر ميروند و توصيفاتي از ارضا يا فعاليت جنسي را بيان ميکنند).
- به طور کلي فاقد ارزش ادبي، هنري، سياسي و علميهستند.
در عرف عام، هرزهنگاري معمولاً به معناي مطالبي است که از لحاظ جنسي آشکار هستند و عمدتاً به قصد تحريک جنسي ارائه ميشوند.
کميسيون هرزهنگاري دادستان کل کاملاً با هرزهنگاري مخالفت کرده است؛ اما برخي مفسران اجتماعي ادعا کردهاند که هرزهنگاري عمدتاً يک نوع سرگرمياست که ميتواند آموزشي و يا برخي اوقات، از لحاظ جنسي تحريککننده باشد، اما ذاتاً بيضرر است.
آنها همچنين ادعا ميکنند که حداقل هيچ دليل صحيح علميبراي ضرر آن وجود ندارد. در مقابل، ديگر مفسران اجتماعي به پيامدهاي شديدتري اعتقاد دارند و موارد اخير را که توسط رسانهها افشا شدند، مثال ميزنند؛ مثل قاتلان جنسي که ادعا کردهاند؛ هرزهنگاري آنها را به اين کار واداشته است.
تعريف هرزهنگاري و مطالب مستهجن
براي پي بردن به تأثيرات هرزهنگاري، بايد ابتدا آن را تعريف کنيم. کلمه هرزهنگاري از کلمات يوناني p o r n o و graphia اخذ شده که به معناي «توصيف فعاليت روسپيها» است. از لحاظ عرف عمومي، هرزهنگاري به معناي مطالبي است که از لحاظ جنسي آشکار هستند و عمدتاً به قصد تحريک جنسي ارائه ميشوند.
اما کلمه «مطالب مستهجن» يا obscenity يِک اصطلاح حقوقي است که توسط حکم دادگاه عالي ايالات متحده در ميلر کاليفرنيا در سال ???? تعريف شده است. هر مطلبي که داراي سه خصيصه (که در ابتدا به آنها اشاره شد) باشد، مستهجن تلقي ميشود و اشاعه آن ممنوع است.www.zibaweb.com
بنابراين ممکن است چيزي پ و رن و گرافيک باشد، اما هنوز مستهجن شناخته نشده است، مثل يک فيلم آشکار جنسي که براي آموزش تمايلات جنسي انسان به دانشجويان پزشکي به کار ميرود، يا فيلم يا کتابي که داراي ارزش والاي ادبياتي و هنري است، اما داراي برخي محتواهاي آشکار جنسي هم هست. بنابراين، دادگاه عالي ايالات متحده، گونههاي وسيعي از موارد جنسي در فيلمها، کتابها و مجلات و ديگر اشکال را براي ارائه به بزرگسالان، مجاز اعلام کرده است.
انتشار مطالب مستهجن چه در سطح فدرال و چه در سطح ايالتها، در ?? ايالت آمريکا ممنوع است. در حالي که اجراي قوانين مربوط به مطالب مستهجن در سالهاي اخير خصوصاً در سطح فدرال افزايش يافته است، اما اجراي اين قوانين، هنوز هم در بخشهاي مختلف آمريکا متفاوت و پراکنده است.
اين کمبود اجراي قوانين، خصوصاً در سطح ايالتي و محلي، شايد ناشي از ديدگاه بسياري از مردم و به ويژه برخي مقامات باشد که معتقدند، هرزهنگاري ذاتاً بيضرر است و يا حداقل دلايل کميدرباره ضرر آن وجود دارد يا اصلاً دليلي براي مضرات آن وجود ندارد.
تأثيرات بر بزرگسالان
اطلاعات موردي پزشکي
در بررسي مطالب مربوط به تأثيرات هرزهنگاري، با گونههاي وسيعي از مستنداتي برخورد ميکنيم که حاکي از ريسک و احتمال آسيب ناشي از فرو رفتن در انبوه مطالب هرزهنگاري هستند. اين اطلاعات، اکثراً از سه منبع به دست ميآيند:
- اطلاعات تاريخي موارد کلينيکي
- مطالعات رشته اي
- مطالعات آزمايشگاهي و تجربي
اطلاعات تاريخي موردهاي کلينيکي، از دفاتر درمانگاهها درباره افراد داراي کارکردهاي نامناسب جنسي و همچنين از روحانيون و وکلايي که خدمات مشاورهاي به افرادي که داراي مشکلات جنسي هستند ارائه ميدهند، جمع آوري شده است. همچنين از مستندات ارائه شده توسط معتادان جنسي که از مراکزي مثل «درمانرفتاري دره طلايي» در مينهسوتا جمعآوري شده، استفاده شده است.
به عنوان يک روانشناس باليني، من طي سالهاي مديدي، تقريباً ??? معتاد جنسي، خلافکار جنسي (آزاردهنده جنسي) و ديگر افرادي را که (?? درصد آنها مردان هستند) داراي بيماريهاي جنسي بودهاند، درمان کردهام. اين بيماريها شامل فعاليتهاي جنسي ناخواسته، آزار کودکان، عورتنمايي، نظربازي، آزارخواهي، بتپرستي (ف.ت.ي.شيسم) (#F.e.t.ish#ism) و تجاوز به عنف ميشدهاند. به جز چند استثنا، هرزهنگاري يکي از عوامل مهم يا حداقل تأثيرگذار در ايجاد انحرافات يا اعتياد جنسي آنها بود.
بدون توجه به اين که هرزهنگاري عامل ايجاد يا تسهيلکننده اين بيماريها بوده و بدون توجه به ماهيت انحرافات و اعتيادهاي جنسي بيماران، من يک مجموعه عوامل ? فاکتوره در همه آنها بدون استثنا يافتم که خصوصاً در آنهايي که تازه با هرزهنگاري آشنا شده بودند، صدق ميکرد:
?- اعتياد
اولين تغييري که رخ ميدهد، اثر اعتيادي است. مصرفکننده هرزهنگاري به آن معتاد ميشود. وقتي آنها يک بار از مطالب هرزه استفاده کنند، دوباره به آن رجوع ميکنند و اين روند، بارها و بارها تکرار ميشود. به نظر ميرسد که اين مطالب،يک محرک قدرتمند جنسي برميانگيزد که به دنبال آن، آزادسازي شهوت، اغلب توسط استمنا صورت ميگيرد. هرزهنگاري، تصوير بسيار قدرتمند و هيجانآلودي ايجاد ميکند که دائماً به ذهن فرد خطور ميکند و او آنها را در مخيله خود تفصيل ميدهد.
افراد به هنگام اعتياد به هرزهنگاري، به تنهايي نميتوانند از شر آن خلاص شوند و آن را کنار بگذارند. عليرغم اين که اين اعتياد، عواقب وخيميمثل طلاق، از دست دادن خانواده و مواجهه با قانون (در موارد تهاجمات جنسي، آزار يا سوء استفاده از همکاران) را به دنبال دارد.
همين طور پي بردم که بسياري از بيماران من که داراي درجه هوشي بالايي بودند، آسيبپذيرتر بودند، شايد علت آن، قدرت خيال پردازي آنان بود که آنها را بيشتر به اعتياد نزديک ميساخت. در حالي که هر مردي در اين مورد آسيب پذير است، اما تجربه من نشان ميدهد که وکلا، حسابدارها و افراد مرتبط با رسانهها، در برابر اين اعتيادات، بيشتر آسيب پذير هستند.
با اين وجود، گروهبان باب ناوارو که مدت طولاني بازرس صنعت هرزهنگاري در دپارتمان پليس لسآنجلس بوده است، ميگويد: «قبول داشته باشيد يا نداشته باشيد، هر چه قدر افراد، باسوادتر باشند، به هرزهنگاريهاي بيشتري معتاد ميشوند و البته پول بيشتري هم خرج آن ميکنند.
افراد بسياري اعتراف کردهاند که اعتياد افراطي به اين مطالب داشتهاند و کل زندگيشان را صرف آن کردهاند؛ ساعتها استمنا کردهاند و هميشه به دنبال موارد وقيحانهتر ميگردند. همانند يک معتاد الکلي يا افيوني، آنها همواره به دنبال ارضاي بيشتر و مطالب مستهجنتر هستند، اما زمان بيشتري طول ميکشد که ارضا شوند و OK را بگويند.»www.zibaweb.com
براي غيرمعتادان،فهم طبيعت کاملاً تحريک شدة معتادان جنسي، دشوار است. هنگاميکه «موج» آنها را ميگيرد، هيچ چيز نميتواند آنها را از کار خود باز دارد، چه نگاه کردن به مطالب مستهجن همراه با استمنا باشد، چه عمل جنسي با فاحشهها، و چه تجاوز به کودکان يا يک زن باشد.
يک مثال ميتواند در توصيف اين مسأله کمک ساز باشد: رالف، يک معتاد جنسي است که ?? سال پيش ازدواج کرده و داراي سه بچه است. او در انجام مراسم مذهبي خود فعال بوده و صادقانه به اصول والاي اخلاقي پاي بند بود. او به «ده فرمان» اعتقاد داشت و با زنا مخالف بود.
وقتي که هرزهنگاري به زندگي او وارد شد، منجر به اعمال جنسي او با فاحشهها شد. بعد از هر عمل، او از خدا درخواست مغفرت ميکرد و گريه ميکرد که اين کار را ديگر تکرار نخواهد کرد، اما دوباره مرتکب اين عمل ميشد.
از آنجا که مقدمه هر عمل زناکارانه، استفاده از هرزهنگاري است، ما تصميم گرفتيم که او را از وابستگي به اين مطالب مستهجن رها سازيم. من از او خواستم که براي من يک چک هزار دلاري بنويسد، مبني بر اين که اگر ?? روز از هرزهنگاريها استفاده نکرد، من چک را به او پس بدهم. رالف دوست داشت پولش را از دست ندهد و کاملاً از راهبرد ما پيروي ميکرد.
او ميگفت: «هيچ راهي براي ديدن فيلمها و مجلات کثيف براي من وجود ندارد، چرا که من ميدانم با اين کار، هزار دلار را از دست خواهم داد.»
او تا مدتي به طرز فوق العاده اي در برابر وسوسهها مقاومت کرد، ولي در روز هشتاد و هفتم و در يک سفر تجاري، دوباره به مطالب مستهجن روي آورد و به يک فروشگاه کتاب مراجعه کرد و به مدت ?? دقيقه عنان از کف داد. وقتي که هفته بعد او را ديدم، گريه کنان اعتراف کرد که هزار دلار را از دست داده است.
از آنجا که او ?? روز سنجيده عمل کرده بود، من به او يک فرصت ديگر دادم. بنابراين، يک دوره ?? روزه جدي ديگر را آغاز کرديم. ما هر دو معتقد بوديم که اگر او توانسته ?? روز پاک بماند، مطمئناً ميتواند ?? روز ديگر هم اين کار را انجام دهد، خصوصاً اين که، اين کار به معناي بازگشت ???? دلار او بود.
اين بار او فقط ?? روز دوام آورد. او پول خود را از دست داد و من آن را صرف کارهاي خيريه کردم. او شديداً تعهد داده بود تا اعتياد خود را ترک کند تا بتواند زندگي خود را حفظ کند و به مباني مذهبي خود پاي بند بماند، اما موضوع اين نبود.
به عقيده من، اگر او ده هزار دلار هم به من ميداد، دوباره خلف وعده ميکرد. هنگاميکه موج شهوت آنها را فرا ميگيرد، به پيامدها و هزينههاي ان بي توجهند. اعتياد آ نها به طور مجازي بر زندگي آنها حکم ميراند.
?- تشديد
دومين مرحله، تأثير تشديدي است. با گذشت زمان، فرد معتاد نيازمند انواع شديدتر، آشکارتر، منحرف تر و عجيب و غريب تر مطالب جنسي ميشود تا «حال جنسي» خود را افزايش دهد. اين فرآيند، يادآور اعتياد به مواد مخدر است. با گذر زمان، همواره يک نياز رو به افزايش براي موارد تحريک کننده تر وجود دارد تا همان تأثير ابتدايي را داشته باشد.
اگر همسران يا دوست دخترهاي آنان هم با آنان همراه شوند، آنها نهايتاً رفيق خود را مجبور ميسازند تا فعاليتهاي عجيب و غريب رو به افزايش جنسي انجام دهند. در بسياري موارد، اين روند منجر به قطع روابط – به هنگاميکه زن از فعاليت بيشتر امتناع ميکند – ميشود که اغلب نتيجة آن دعوا، جدايي يا طلاق است.
ازدواج کردن يا رابطه جنسي داشتن با يک رفيق، مشکل آنها را حل نميکند. اعتياد آنها و تشديد اين اعتياد، عمدتاً به علت تخيلات قدرتمند جنسي در اذهان آنان است که توسط هرزهنگاريها کاشته شده است. آنها اغلب اين تخيلات جنسي همراه با استمنا را به خود آميزش جنسي ترجيح ميدهند.
اين امر تقريباً هميشه، ظرفيت دوست داشتن و ابراز عشق به همسرشان در روابط خصوصي آنها را کاهش ميدهد. اين تخيل پردازي بسيار قوي است و موجب آزردگي خاطر همسران آنها ميشود. محرک جنسي آنها، چيزي غير از همسرانشان است و همسر آنها به سادگي ميتواند اين امر را حس کند و در نتيجه، اغلب احساس تنهايي و رانده شدن ميکند. من تعدادي زوج مراجعه کننده داشتم که زن گريه کنان ميگفت که شوهرش ترجيح ميدهد تا به ديدن هرزهنگاريها و استمنا بپردازد، تا اين که به او اظهار عشق نمايد.
?- حساسيت زدايي
سومين مرحله اي که رخ ميدهد، حساسيت زدايي است. محتويات کتابها، مجلات و فيلمهايي که ذاتاً شوک برانگيز، شکننده تابوها، غيرمشروع، کريه و غيراخلاقي هستند، اما از لحاظ جنسي تحريک کننده اند، به هنگام اعتياد به هرزهنگاري، قابل قبول و عادي ميشوند. آن گاه فعاليتهاي جنسي تشريح شده در هرزهنگاريها (بدون توجه به منحرف يا ضداجتماعي بودن آن) مشروع تلقي ميشوند. در اين مواقع، يک حس رو به رشد «همه اين کار را انجام ميدهند»، به آنها اجازه ميدهد که کارهايي انجام دهند که قبلاً براي آنها غيرمشروع بود و با عقايد اخلاقي و معيارهاي شخصي سابق آنها در تضاد است.
?- فعاليت جنسي
چهارمين مرحله اي که اتفاق ميافتد، افزايش تمايل براي انجام اعمال جنسي اي است که فرد در هرزهنگاريها مشاهده کرده است. اين اعمال عبارتند از: بي قيد و بندي جنسي، عورت نمايي، شرکت در رفتارهاي جنسي گروهي، نظربازي، حضور دائميدر روسپي خانهها، انجام اعمال جنسي با کودکان، تجاوز به عنف و آسيب وارد آوردن به خود يا طرف مقابل به هنگام عمل جنسي.
اين رفتار دائماً در آنها رشد ميکند و به يک اعتياد جنسي ميانجامد، به طوري که آنها خود را محصور در آن ميبينند و ديگر قادر نيستند آن را تغيير دهند يا با آن مقابله کنند. به علاوه، عواقب منفي اين اعتياد در زندگي آنها بسيار بدتر است.
بسياري از تأثيرات منفي استفاده از هرزهنگاري، توسط روان درمانگرها، پزشکها، مشاوران، وکلا و کشيشها ارائه شده است. در اين بخش، ما به سراغ افرادي ميرويم که دچار اين اعتياد شده اند:
معاون شهردار دستگير شد: معاون ?? ساله شهردار لس آنجلس، چند سال پيش در يک تئاتر مستهجن در غرب لس آنجلس حضور يافته بود. او به هنگام تماشاي صحنههاي مستهجن، آن قدر تحريک شده بود که شروع کرد به تهاجم جنسي به فردي که در کنارش نشسته بود. از قضا، آن مرد يک افسر مخفي نظامياز کار درآمد. معاون شهردار بازداشت شد و در دادگاه مجرم شناخته شد. اين فرد انگشت نما، اداره اش را شرمگينانه و تحقيرآميز ترک کرد و شغلش را به افتضاح کشاند.
تهديد زندگي زناشويي: يک مرد ?? ساله متأهل، درس خوانده، يک کارشناس و از لحاظ مالي بسيار موفق، به هرزهنگاري اعتياد پيدا کرده بود و دائماً استمنا ميکرد و در عشرتکدهها حضور مييافت. او ازدواج فوق العاده اي داشت؛ داراي چهار فرزند بود و در انجام مراسم مذهبي بسيار فعال بود و مسئوليت مهميهم به عهده گرفته بود.
او درحالي که از انجام اين اعمال غيرمشروع خود احساس گناه ميکرد و ميدانست که اين اعمال، مخالف مذهب، اخلاق و ارزشهاي شخصي او است و ميتواند تأثير بالقوه مخربي بر زندگي او داشته باشد، اما معتادانه به اين کار ادامه ميداد؛ در حالي که در حالت عقلاني، او خواهان انجام اين کارها نبود. دست او هنگاميرو شد که او همسرش را دچار بيماري مقاربتي کرد. اين امر عواقب وخيميدر زندگي زناشويي او به دنبال داشت.
زناي با محارم: يک مرد مجرد ?? ساله مذهبي و معتقد، سابقه اعتياد به هرزهنگاري داشت. او خيلي خجالتي بود و خجالت ميکشيد تا از زنان بزرگسال بخواهد با او دوست شوند. به همين دليل، روابط صميمانه اي با برادرزادههاي ? و ? ساله و دوستان آنها برقرار کرد که به هتک حرمت مکرر آنها توسط او منتهي شد. او از هرزهنگاريهايي که مشاهده کرده بود، الگو گرفته و شهوت جنسي خود را بر سر اين کودکان خالي ميکرد.
به دليل احساس گناه او از انجام اين کار، سرانجام مورد کمک حرفه اي قرار گرفت. با اين حال، طبق قوانين ايالتي، او مجبور شد که به مقامات ايالت، موارد سوء استفاده جنسي خود از اين کودکان را بيان کند. به دليل رفتار همکاري کننده او و با توجه به اين که او خود خواهان درمان بود، مشمول آزادي مشروط شد و روان درماني بلندمدت بر روي او صورت گرفت و اکنون زندگي طبيعي خود را ميگذراند.
متجاوز جنسي سريالي: رئيس شرکتي در فونيکس – تاکسون و رئيس کميته کليساي آن شهر که به کودکان آسيب ديده کمک ميکرد، از من خواست تا به او درباره فرد متجاوز جنسي اي که با خشونت و با تهديد تفنگ و چاقو به تعدادي زن تجاوز کرده بود، مشاوره بدهم. در بررسي پيش زمينه او، من ديدم که او داراي سابقه نمونه و کودکي بدون دردسري بوده است. او همچنين دانشجوي نمونه اي در دبيرستان و دانشگاه بوده است. همسر، کودکان، کسب و کار و فعاليتهاي مذهبي او کوچک ترين نشانه اي از زندگي پشت پرده يا جنبه تاريکي نداشتند.
تنها نکته منفي مهم در زندگي او، اعتياد او به هرزهنگاري از دوران نوجواني بود که از ديگران مخفي نگه داشته شده بود. اين اعتياد با گذشت چندين سال، تدريجاً شدت يافته بود، به طوري که نهايتاً به گذراندن ساعتها و متحمل شدن هزينههاي فراوان براي ديدن فيلمهاي مستهجن و استمنا با آنها، منجر شده بود.
اولين تجاوز به عنف او هنگاميرخ داد که زني را ديدکه شبيه شخصيت اصلي فيلم مستهجني بود که روز قبل ديده بود. واقعيت و تخيل آن قدر براي او مبهم شده بود که تخيلات جنسي بيمارگونه خودرا اجرا ميکرد.
شايع ترين پيامدها: به هر حال در تجربه باليني من، مهم ترين پيامد اعتياد به هرزهنگاري، احتمال ارتکاب يک جرم جنسي سنگين نيست (اگرچه اين عمل اتفاق افتاده و ميافتد)، بلکه اختلال در روابط صميمانه خانوادگي و زندگي زناشويي است. در اين جا است که دردناک ترين ضايعات و آسيبها رخ ميدهند. در اين جا است که اين عمل، به نابودي عشق سالم و روابط جنسي با همسران ميانجامد. اگر شخصي سؤال کند که آيا هرزهنگاري موجب هرگونه جرم جنسي است، بدون هيچ ابهامي بايد پاسخ داد، بله، اما اين فقط ظاهر قضيه است.
در برخي بيماران، من با تقريباً يک اعتياد آني مواجه شدم، در حالي که در ديگران، تقريباً ??-? سال عرضه نامنظم هرزهنگاري موجب اعتياد شده بود. اما همانند يک سرطان پنهان، اين اعتياد هيچ گاه محو نميشود، مگر اين که از طريق مداخلات روان درماني، در پي معالجه آن برآييم.
تأثير هرزهنگاري بر توسعه بيماري رواني – جنسي
به اين نکته بايد توجه داشت که اطلاعاتي که درباره اين مسائل در اين جا آورده شده است، توسط روان درمانگرهايي ارائه شده که نشانههاي توسعه مسدود را در رشد بيماري رواني – جنسي استفاده کنندگان هرزهنگاري که تحت درمان آنها بوده اند، ديده اند.
يک نمونه از اين روان درمانگرها دکترهارولد ووث است که استاد دانشکده کارل منينگر (مدرسه روان پزشکي در توپکا) کانزاس ميباشد. دکتر ووث دريافت که هرزهنگاري همان طور که موجب اعمال جنسي انحرافي، فساد جنسي، اعمال جنسي خشونت آميز، کوتاه مدت و بي فايده ميشود، بيانگر رشد انساني ناکامل و غيرطبيعي است. همان طور که دکتر ووث ميگويد، افراد بالغ و سالم اين گونه رفتار نميکنند.
با اين حال، او تأکيد ميکند که ميليون ها نفر هستند که به ظاهر سالم به نظر ميآيند، اما داراي بيماريهاي مخفي هستند که در نتيجه توسعه و رشد غيرطبيعي به وجود آمده اند و اين افراد از طريق نابهنجاريهاي جنسي، آنها را آشکار ميسازند. بنابراين، ديدن هرزهنگاري که اکثر آنها رفتارهاي نابهنجار را به تصوير ميکشد، موجب فعال شدن عقدههاي رواني و عدم رشد جنسي ميشود که در ميليونها نفر وجود دارد.
او اين افراد را معتادان به هرزهنگاري ميداند که در پي توسعه آن با ديدن هرزهنگاريهاي بيشتر هستند. اين محرک هرزهنگاري، رفتار تهاجميرا ترويج ميدهد و از رفتار بالغانه ميکاهد. دکتر ووث چنين مسأله اي را خصوصاً براي جواناني که در آستانه ورود به يک زندگي فعال جنسي هستند، مضر ميداند.
براي آنها اين روندهاي حساس بايد به سمت رشد و بلوغ بيشتر هدايت شوند، نه به صورت قهقرايي به سمت اعمال جنسي بي ارزش و نابهنجاريهاي کوتاه مدت. دکتر ووث تأکيد ميکند: «هم جامعه و هم افراد، مانند يکديگر، هنگاميکه ما اين رفتار نامشروع را مشروع سازيم، آسيب خواهند ديد.»
دکتر ووث همچنين ميگويد که برخي مردان، بعد از ديدن اعمال غلو شده جنسي در فيلمهاي مستهجن، از زنان خود ارضا نميشوند و آنها را ناکافي ميدانند (و برعکس). او پيشنهاد ميکند که جامعه بايد خودش از خودش محافظت کند يعني اين که خود را از عناصر موجود در جامعه که به آن آسيب وارد ميکنند، خلاص کند.
دکتر ووث هرزهنگاري را باعث ايجاد تمايل جنسي به بدترين نحو آن ميداند، و از آنجا که تمايل جنسي در دوران بلوغ براي علقههاي ناهمجنس خواهي و زندگي خانوادگي ضروري هستند، او معتقد است که گامهايي بايد برداشته شود تا به وضوح، هويت هرزهنگاري، ناسالم تشخيص داده شده و مخاطرات استفاده از آن گوشزد شوند.www.zibaweb.com
شرطي سازي نابهنجاري
اطلاعات ديگري از آزمايشگاههاي شرطي سازي محققاني همچون دکتر استنلي راچمن، جمع آوري شده است. دکتر راچمن در تحقيقات خود نشان داده است که استفاده فراوان از تصاوير شهوت برانگيز، موجب ايجاد نابهنجاريهاي جنسي در مردان بزرگسال در يک محيط آزمايشگاهي ميشود. او في الواقع قادر بود تا در دو آزمايش کاملاً مجزا، ??? درصد سوژه هاي مرد خود را نسبت به انحرافات جنسي شرطي کند.
به علاوه، مطالعه آر.ال.مک گوير، نويسنده مقاله «يک فرضيه: انحرافات جنسي به هنگام شرطي ساز رفتار»، نشان ميدهد که در معرض تجربههاي خاص جنسي قرار گرفتن (که ميتواند شامل مشاهده هرزهنگاري هم باشد) و سپس با تصور آن در ذهن، استمنا کردن، برخي اوقات ميتواند به انجام فعاليتهاي نابهنجار جنسي منجر شود.
نوشتههاي فراوان در زمينه روان درماني انحرافات جنسي، بيان ميکند که تشخيص موقعيت جنسي آنها، برخي اوقات با استفاده از فيلمهاي قبيح جنسي به عنوان ابزار درمان، ميتواند تغيير کند (دوباره شرطي سازي شود).
اگر اين اطلاعات صحيح باشند، آن گاه بايد اين امکان را هم در نظر گرفت که مشاهده عامدانه يا تصادفي هرزهنگاري يا تجربههاي جنسي منحرف در زندگي واقعي نيز ميتوانند تسهيل کننده شرطي سازي افراد نسبت به انحرافات جنسي باشند.
پاتريک کارنس، روان شناسي که اکنون برجسته ترين محقق آمريکايي در زمينه اعتياد جنسي به شمار ميرود، مجموعه اي از کتابهاي تحقيقي و اطلاعاتي منتشر کرده است که مسأله رفتار نابهنجار و غيرقابل کنترل جنسي را به آگاهي عموم رسانده است. او در آخرين مقاله خود، مجموعه اي از عواقب قانوني زناشويي و خطرات چنين اعتياداتي را به طور مستند ارائه کرده است.
او دريافته بود که از ميان ??? معتاد جنسي که آنها را مورد مطالعه قرار داده، ?? درصد مردان و ?? درصد زنان، هرزهنگاري را عامل اصلي اعتياد خود ميدانستند. او همچنين فهميده بود که دو عامل ابتدايي رفتارهاي اعتياد جنسي، سوء استفاده جنسي در دوران کودکي و ديدن دائميهرزهنگاريها به همراه استمنا هستند.
جالب آنکه، دکتر کارنس دريافته بود که بسياري از روان پزشکها، روان درمانگرها و مددکاران اجتماعي، از اعتيادات جنسي و ابراز نادرست رفتار جنسي رنج ميبرند.
وي ميگويد: يکي از يافتههاي نظرسنجي ما نشان ميدهد که زنان معتادي که درخواست کمک ميکنند، اغلب توسط روان درمانگرهاي خود مورد سوء استفاده قرار ميگيرند.
همچنين نرخ بيمههاي طبابت اشتباه روان درمانگرها، طي سالهاي اخير شديداً افزايش پيدا کرده است که علت آن تا حدي به خاطر دعواهاي حقوقي درباره سوء استفاده جنسي آنها از همکاران يا بيماران خود ميباشد. اين تحقيق همچنين ميگويد که رفتار نابهنجار جنسي، حتي براي کارورزان نهاد روان شناسي هم مشکل بزرگي است.
کليه انحرافات جنسي، ظاهراً رفتارهاي آموخته شده هستند بهترين مستندات ميگويند که اکثر يا همه انحرافات جنسي، رفتارهاي آموخته شده اي هستند که معمولاً از طريق شرطي سازيهاي ناخواسته يا اتفاقي حاصل شده اند. تا کنون هيچ دليل قانع کننده اي درباره انتقال ارثي الگوهاي رفتار جنسي بيمارگونه، همانند تجاوز جنسي، زناي با محارم، ميل جنسي به کودکان، عورت نمايي و بي بند و باري جنسي، ارائه نشده است.
همان طور که مک گوير تشريح کرده است، هنگاميکه مردي دائماً همراه با تخيلات واضح جنسي استمنا کند و آن را راه منحصر به فرد خروج شهوت خود قرار دهد، اين تجربههاي لذت بخش منجر به تخيلات منحرف (زنا، تجاوز به کودکان، آسيب وارد آوردن به طرف مقابل به هنگام عمل جنسي و…) و افزايش ارزش شهوت در نزد او ميشود. اوج لذت جنسي که پس از آن تجربه ميشود، باعث تقويت تعقيب تخيل پردازي يا عمل همراه با آن ميشود.
مک گوير اشاره ميکند که هرگونه انحراف جنسي که بدين طريق حاصل شود، ميتواند شامل چندين انحراف نامربوط در يک فرد باشد و حتي با احساس شديد گناه هم محو نخواهد شد. در مقاله او، بسياري از موارد تاريخي براي تبيين اين شرطي سازي آورده شده است.
ديگر مطالعات مرتبط انجام شده توسط آقايان ايوانز و جکسون، از فرضيه مک گوير پشتيباني ميکنند. آنها دريافته اند که خيال پردازي نابهنجار و استمنا، تأثير بسيار شديدي بر عادي شدن انحراف جنسي دارد.
شيوههاي رايج بيماريهاي خودکرده جنسي
من عمدتاً در درمان بيماران مرد مبتلا به پارافيلياس (آسيب شناسي جنسي)، به اين نتيجه رسيده ام که اکثر مردان در برابر تأثيرات شرطي سازي استمنا به هرزهنگاري آسيب پذير هستند و دچار بيماريهاي جنسي ميشوند؛ زيرا همه ما بجز استثناهاي کمي، در برابر قوانين يادگيري قرار داريم. در تجربه من به عنوان يک روان درمانگر جنسي، هر فردي که مرتباً با ديدن هرزهنگاريها استمنا ميکند، در خطر تبديل شدن به يک معتاد جنسي و شرطي کردن خود به داشتن انحراف جنسي يا اختلال ايجاد کردن در روابط متعهدانه با همسر خود قرار دارد.
يک اثر جنبي هميشگي، کاهش شديد ظرفيت دوست داشتن است. به عبارت ديگر، هرزهنگاري منجر به گسست آشکار عمل جنسي از دوست داشتن، عاطفه، توجه و ديگر احساسات طبيعي سالم و ويژگيهايي که به روابط زناشويي کمک ميکنند، ميشود. جنبه جنسي اين افراد، عاري از ويژگيهاي انساني ميشود.
بسياري از آنها يک «حالت من غريبه» (جنبه تاريک) را توسعه ميدهند که محور آن، شهوت جامعه ستيز و عاري از اکثر ارزشها است و سرانجام، لذتي که از استمنا کردن به همراه مشاهده هرزهنگاري حاصل ميشود، از روابط زندگي واقعي مهم تر ميشود. مربيان بهداشت، عموماً اين گونه فکر ميکنند که استمنا عواقب کم اهميتي دارد و فقط تنش جنسي را کاهش ميدهد.
جدا از معيارهاي اخلاقي، اين گفته شايد صحيح باشد؛ اما يک استثنا وجود دارد و آن اين است که استمناي مداوم با تصويرپردازي هرزهنگاريها (چه به صورت ياد آوردن در ذهن و چه به صورت محرک آشکار هرزهنگاري)، موجب مخاطراتي از طريق شرطي سازي در ابتلا به اعتيادهاي جنسي و يا آسيبهاي جنسي ديگر ميشود.
در اين مورد، هيچ فرقي نميکند که فرد، يک پزشک مشهور باشد يا يک وکيل، کشيش، قهرمان، مدير يک شرکت، رئيس دانشکده، کارگر غيرماهر و يا يک پسربچه ?? ساله؛ همه آنها ميتوانند نسبت به نابهنجاري جنسي شرطي شوند.
روند شرطي سازي استمنا غيرقابل اجتناب است و به طور خودانگيخته از بين نميرود. رشد اين بيماري ممکن است آهسته باشد و تقريباً هميشه از ديد پنهان بماند. اين بيماري معمولاً بخش محرمانه زندگي يک مرد است و همانند سرطان به رشد و گسترش خود ادامه ميدهد.www.zibaweb.com
اين بيماري به ندرت، خود به خود متوقف ميشود و درمان آن بسيار دشوار است. تکذيب اين بيماري از طرف مرد معتاد و امتناع او از برخورد با اين مشکل، طبيعي و قابل پيش بيني است، و تقريباً هميشه به ناسازگاري زناشويي و گاهي هم طلاق و گاهي به شکستن روابط خصوصي ديگري ميانجامد.
نقش بستن تصاوير جنسي در مغز
در اين جا بهتر است که به تجربه دکتر روان شناس، چيز مک گاف در دانشگاه کاليفرنيا بپردازيم. يافتههاي او (که بسيار ساده شده اند) نشان ميدهند که خاطرات تجربههايي که به هنگام تحريکات احساسي (مثل تحريک جنسي) رخ ميدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مينشينند و پاک کردن آنها دشوار است. اين فرض ميتواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزهنگاري را توصيف کند.
خاطرات نيرومند تحريکات جنسي از تجربههاي گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ ميکنند و مرتباً به ذهن خطور ميکنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريک ميکنند. اگر او به هنگام اين تخيلات، استمنا کند، باعث تقويت پيوند بين تحريک جنسي و اوج لذت جنسي ميشود که همراه با منظره ويژه يا تکرار پي در پي آن صحنه در ذهن خواهد بود.
ميتوان اين ريسک را در بسياري از مرداني که فيلم تحريک کننده اي ديده اند، حس کرد. يک فيلم ? ميليمتري که از لس آنجلس خريداري شده است، نشان ميدهد که دو دختر در لباسهاي سبز رنگ، خانه به خانه ميچرخند و کلوچه ميفروشند. در يکي از اين خانهها، يک مرد بالغ و از لحاظ جنسي تهاجمي، از آنها دعوت ميکند به داخل خانه بروند؛ او قصد دارد تا به طور ناگهاني آنها را اغفال کند و اعمال شنيع و غيرمعمول جنسي بر روي آنها انجام دهد. کليه اين اعمال، به طور مفصل در اين فيلم نشان داده شده اند. در فيلم اين گونه تصوير شده است که اين دو دختر، مشتاقانه از اين اعمال جنسي لذت ميبرند.
اين فيلم از نمونه فيلمهايي است که هرزهنگاري هاي س ک س ي (H a r d c o r e) ناميده شده اند. اين فيلم، نوعي از محرک هرزهنگاري (در قالب فيلم) است که مرد ميتواند بارها و بارها در خلوت خانه اش آن را تماشا کند يا در ذهنش از آن لذت ببرد.
اگر تحقيقات راچمن، مک گوير، مک گاف و تعداد بسياري از محققان عرصه يادگيري انساني، به طور کلي مفهوميداشته باشند، آن مفهوم اين است که چنين فيلمهايي ميتوانند خطرناک باشند.
چنين فيلمهايي ميتوانند به طور بالقوه، شاهدان مرد خود را نسبت به تخيلات جنسي (که در ذهن آنها توسط هورمون غده آدرنال کاشته شده است) شرطي کنند. اين افراد ميتوانند اين تخيلات جنسي را به طور مرتب با استمنا همراه سازند و سپس بعدها آنها را بر روي زنان کوچک تر از خود اجرا کنند. ازسايت پزشکان بدون مرز
:حميد رضا ترکمندي ، زيباوب www.zibaweb.com
القاي تفکرات دشمن جهت بي رغبتي جوانان به تشکيل خانواده از اهداف ناتوي فرهنگي دشمن است.
رئيس سازمان ملي جوانان نيز اخيرا هشدار داد که بي رغبتي جوانان به تشکيل خانواده و مسئوليت نا پذيري آنها القاء تفکرات دشمنان است که در قالب ناتوي فرهنگي بروز کرده است.
دراين ميان و آنگونه که در گزارش قبلي به آن اشاره شد هرزهگردي اينترنتي در ميان مردان متاهل نيز از افزايش نگران کننده اي برخوردار شده است. کارشناسان در خصوص دلايل افزايش اين امر مي گويند: اين يک پديده رواني است که ميل به گرايش رابطه جنسی خارج از قاعده را تشويق مي کند.
گرايش به دوست غير همجنس از طريق اينترنت، از سوي مردان متاهل پديده اي است که متاسفانه موارد متعددي از آن مشاهده شده است. و در اين بين امکاناتي که سايت هاي مساله دار در اختيار افراد قرار مي دهند، بيشتر مورد توجه است.
نتايج يک بررسي دانشجويي نشان مي دهد 97 درصد مردان متاهلي که در سايت هاي مساله دار به دوستي هاي غير مشروع روي مي آورند، اين مساله را از همسر خود پنهان مي کنند. اين بررسي حاکي است مرداني که ابائي از پنهان کردن اين مساله نزد همسر خود ندارند با استناد به دلايل مرد سالارانه به توجيه اقدام خود مي پردازند.
به باور کارشناسان، گرايش برخي مردان متاهل به هرزه گردي ناشي از نوعي زياده خواهي جنسي است که به شکلي ناآگاهانه و تحت تاثير محيط قبل از ازدواج حالت انحراقي پيدا کرده است.
"احمد جامعي" روان شناس و کارشناس مسائل اجتماعي در اين باره مي گويد: مردان متاهلي که به سايت هاي مساله دار و هرزه مراجعه مي کنند به دنبال پاسخگوئي به عطش هائي هستند که در دوران تجرد به اجبار آن را سرکوب کرده و يا آگاهانه آن را منحرف کرده اند.
وي مي افزايد: شيوع پديده هرزهگردي درميان مردان در بيشتر موارد ناشي از روابط نا مشروع قبل از ازدواج است که با وقوع ازدواج متوقف شده و مجددا پس از عادي شدن وضعيت زندگي زناشوئي يا بحران در مسائل خانوادگي فعال مي شود.
اين کارشناس تاکيد مي کند که محروميت از دسترسي قبل از دوران ازدواج، در موارد بسيار کمي اشتياق غير عادي به هرزهگردي را در پي دارد در حالي که انحرافات جنسي پيش از ازدواج در بسياري موارد انحرافات جنسي و زيادهخواهي را در بين مردان متاهل به همراه داشته است.
صرفنظر از آسيب شناسي پديده کاربران، سرويس دهندگان مسائل هرز در اينترنت با مستمک قرار دادن دلايلي چند به توجيه اقدامات خود مي پردازند. "ياشار سعيدي" از کاربراني که با سرويس دهندگان هرز در ارتباط است در اين باره ه خبرنگار ما مي گويد: سرويس دهندگان تنها مواردي را که با استقبال از سوي کاربران مواجه مي شود ارائه مي کنند.
وي مي افزايد: وقتي استقبال بسيار بالا باشد و ميزان کليک خور برخي خدمات از حد انتظار بالاتر رود طبعاً سرويس دهندگان مجبور به افزايش ظرفيت خدمات خود هستند تا کاربران خود را راضي نگاه دارند.
"ياشار" تصريح ميکند که در همه جاي دنيا مرسوم است که سرويس دهندگان بر حسب نيازهاي کاربران خدمات متنوعي ارائه کنند تا آنها را راضي نگاه دارند.
وي درباره ارائه خدمات غير اخلاقي به کاربران مي گويد: اين امر در برخي جنبه ها نا مطلوب و در برخي ديگر از زمينه ها مطلوب است مثلاً دوست يابي نيازي است که بعضا بد محسوب نمي شود و خيلي از کاربران طرفدار آن هستند بنابر اين سايت هاي مختلف به ارائه اين خدمات(!؟) مي پردازند.
بر اساس اين گزارش به دليل آن که اطلاع دقيقي از تعداد سايت هاي مساله دار در دست نيست و بيشتر آنها فيلتر شده يا با آدرس هاي مستعار فعاليت مي کنند، نمي توان به طور دقيق ميزان و کيفيت فعاليت آنها را مورد ارزيابي قرار داد.
با اين حال برآوردهاي غير رسمي نشان مي دهد که نزديک به نيمي يعني 5/48 درصد سايت هاي هرز کاملا مبتذل، 22 درصد نيمه مبتذل، 19 کمي مبتذل و فراهم آورنده گرايش به مسائل غير اخلاقي و 11 درصد غير مبتذل و دربر گيرنده مطالب عرفا نادرست و غير اخلاقي هستند.
به باور کارشناسان عدم ارضاء نيازهاي عاطفي افراد در دوران تجرد يا تاهل اصلي ترين عامل پناه بردن به سايت هاي غير اخلاقي است. در بيشتر موارد، بروز هرزهگردي در ميان متاهلين ناشي از کمبود عاطفي و بي ميلي به پايبندهاي اخلاقي است. www.zibaweb.com
در بين جوانان غير متاهل، گرايش به هرزهگردي بيشتر ناشي از نابساماني خانواده ها بوده است. همچنين، منحرفان جنسي از جمله مشتريان پر و پا قرص سايت هاي هرزه بوده به بيشتر آنها ذائقه جنسي و کيفيت ارضاءشان پس از مدتي از گرايش به جنس مخالف به علاقه به هم جنس تغيير مي کند.
اگرچه هرزهگردي را نمي توان پديده اي قابل کنترل با نظارتهاي کامل محسوب کرد اما برخي به هنگام مواجهه در برابر اين پرسش که چرا هرزةگردي مي کنند، آن را يک امر شخصي مي دانند. همچنين هر ميزان که کنترل هاي تنبيهي افزايش مي يابد ميل به پنهانکاري اين مسائل بيشتر مي شود. در واقع به نظر مي رسد که در حيطه مقابله با اين پديده هيچ عاملي جز پايبندي شخصي افراد به اصول و اخلاقيات نمي تواند به صورت کامل و موثر در مهار اين معضل نقش ايفا کند. چه آنکه در ايران ميزان هرزهگردي جوانان و همچنين افراد در سنين بالا بسيار بسيار کمتر از هرزهگردي در ساير کشورها بويژه کشورهاي آسياي شرقي است و درباره کشورهاي اروپايي و يا امريکايي به هيچوجه قابل قياس نيست که تمام اين آمارها ناشي از داشتن پايگاه اخلاقي ،معنوي و مذهبي جوانان ايراني است اگرچه مسئوليت مسئولان فرهنگي در آموزش برخي مسائل و همچنين رويکرد توليدي و ايجابي و نه سلبي در برخورد با پديده اعجاب انگيز "اينترنت" نيز ميتواند در کاهش همين ميزان مراجعه کاربران اينترنتي در کشورمان به سايتهاي مساله دار و يا هرزه موثر باشد.خلاصه اي از :اميررضا پرحلم- برناhttp://www.hamseda.ir/fa/pages/?cid=596
0000000000000000000000000000000000
هرزه گردي هاي اينترنتي آسيب جديد اجتماعي ايران
راهاندازي سايتهاي متعدد و به روز مبتذل در يک برنامه هماهنگشده در دستور کار تيمهاي تبليغاتي مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران و برنامه بلند مدت انحراف فکري و اخلاقي جوانان است که با بودجههاي سنگيني حمايت و هدايت ميشوند.
مطابق آخرين آمارهاي ارائه شده، سايت هاي دوست يابي پرطرفدارترين سايت ها نزد ايرانيان محسوب مي شود و بر اساس يک پژوهش تحقيقي 79 درصد جوانان ايراني حداقل يکبار به سايت هاي دوست يابي وارد شده اند. اين ارزيابي مشخص ميکند که جوانان 15 تا 19 ساله دختر و 18 تا 40 ساله مرد بيشترين متقاضيان عضويت در سايت هاي دوست يابي هستند. در اين ميان دختران تمايل کمتري به اين گونه دوست يابي ها داشته و تنها 41 درصد آنها به قصد دوست يابي به اين سايت ها مراجعه کرده اند.
ارزيابي ها نشان مي دهد که ميزان رابطه جنسیگردي ايراني ها در اينترنت در حال افزايش و به حد هشدار رسيده است.
اگر بپذيريم که پديده گردش در اينترنت نوعي سرگرمي رضايت بخش محسوب مي شود که بايد و نبايدهاي آن بعضا ناديده گرفته مي شود بطوريکه حتي فيلترينگ سايت ها نمي تواند مانعي براي اين نوع تفريح شخصي باشد. اين در حالي است که از گذشته و در موارد متعددي بر اين عبارت تاکيد شده است که "تکنولوژِي خوب است به شرطي که از آن درست استفاده شود" اما اين اصل در بيشتر موارد رعايت نمي شود.
بر اساس اين گزارش، ميزان قابل ملاحظه اي از کاربران اينترنت در جهان با سوء استفاده از امکانات سخت افزاري و نرم افزاري و کاربرد نادرست نبوغ خود فضاي نامناسبي را در عرصه مجازي بوجود آورده اند که پديده سايت سازي و ايجاد وبلاگ نيز از اين مقوله مستثني نيست.
آنچه در ايران از آن با عنوان سايت هاي مساله دار ياد مي شود مجموعه اي از وب ها، سايت ها و وبلاگ هائي است که به عرضه خدماتي خارج از عرف مي پردازند به طوريکه مطابق آخرين آمارهاي ارائه شده، سايت هاي دوست يابي پرطرفدارترين سايت ها نزد جوانا ايراني محسوب مي شود. در اين سايت ها تعداد زيادي از افراد پس از عضويت و دريافت رمز ورود به گفتگوي اينترنتي و دوستي با جنس مخالف مبادرت مي کنندwww.zibaweb.com
بررسيها نشان مي دهد که ميزان کامنت هاي افراد عضو سايتهاي گفتگو و دوست يابي به جنس مخالف بيشتر از ميزان کامنت هائي است که افراد همجنس براي يک آشنائي ساده براي يکديگر مي گذارند. گردانندگان سايت هاي دوست يابي مقرراتي را تحت عنوان آئين نامه عضويت تدارک ديده اند که ظاهرا تضميني براي افراد عضو شونده است با اين مضمون که به کاربران اطمينان خاطر دهند امکان هرگونه سوء استفاده منتفي است اما...
بر اساس يک پژوهش تحقيقي 79 در صد جوانان ايراني حداقل يک بار به سايت هاي دوست يابي وارد شده اند. اين ارزيابي که از سوي تعدادي از فارغ التحصيلان علوم اجتماعي دانشگاه آزاد صورت گرفته بيان مي دارد که جوانان 15 تا 19 ساله دختر و 18 تا 40 ساله مرد بيشترين متقاضيان عضويت در سايت هاي دوست يابي هستند.
همين تحقيق بيان مي دارد که بيش از 55 درصد کاربران اينترنت در ايران که چيزي در حدود 12 ميليون کاربر فعال هستند به سرچ سايت هاي مبتذل مبادرت مي کنند. بيشترين ميزان عبارات سرچ شده در اينترنت از سوي کاربران ايراني کلماتي شامل عبارات رابطه جنسی و يا ابزار جنسي بوده است.
بر اساس اين ارزيابي 80 درصد ترافيک سايت هاي داخل ايران مربوط به سايت هاي مسالهدار و دوست يابي بوده است. در اين ميان دختران تمايل کمتري به اين گونه دوست يابي ها داشته و تنها 41 درصد آنها به قصد دوست يابي به اين سايت ها مراجعه کرده اند.
اين بررسي حاکي است که بيشتر دختران، دوستي هاي دستجمعي و گروهي را به دوستي انفرادي ترجيح مي دهند.
گسترش دامنه استفاده جوانان از سايت هاي مساله دار موجب شده که مسئولان مخابرات نزديک به 80 درصد سايت هاي قابل دسترسي مرتبط با رابطه جنسی و مسائل غير اخلاقي را فيلتر کنند. با اين حال نزديک به 50 درصد کاربران براي عبور از اين فيلتر به پروکسيهاي قوي دسترسي داشته اند که برخي سايت ها به صورت ويژه و اختصاصي براي کاربران ارسال مي کنند و در خلال آن از کاربران عضو مي خواهند که رمز ورود فتيلر شکن هايشان را دراختيار ديگر افراد قرار ندهند.
جستجوي تصاوير مبتذل را نمي توان يک سرگرمي عادي فرض کرد. "هوشنگ فخر زرين" متخصص و رفتار شناس اجتماعي انگيزه رواني را يک نياز قوي در مراجعه به سايت هاي مبتذل دانسته و مي گويد: تحقيقات نشان داده که مردم از همه قشري، تحصيلکرده و کم سواد سرکشي به سايت هاي مبتذل را حداقل يک بار تجربه کرده اند.
اين متخصص خاطر نشان مي کند که مطابق آخرين برآوردها در ميان مردان بيشترين تقاضا براي دسترسي به سايت هاي مبتذل مشاهده شده است که دامنه سني در اين گروه در حال افزايش به محدوده 55 سال است.
فخر زرين با اين حال تاکيد مي کند که پاي بندهاي مذهبي تاثير قابل ملاحظه اي در خودداري از مراجعه به اينگونه سايت ها داشته و مي تواند يک عامل بازدارنده در ورود مداوم به سايت هاي مساله دار باشد.
نکته نه چندان مبهم، چگونگي کارکرد سايت هاي مساله دار اخلاقي است. گردانندگان اين سايت ها غالبا افراد و گروههائي هستند که به طور هماهنگ کار به روز کردن مطالب را برعهده مي گيرند. بر اساس ارزيابي هاي صورت گرفته بيشترين مواردي که درسايت هاي مساله دار مورد توجه گردانندگان قرار دارد مواردي است که بر حسب مورد بيشترين مراجعه کاربران را شامل مي شودwww.zibaweb.com
اين موارد که با عنوان نياز کاربران خوانده مي شود به ترتيب اهميت براي کاربران و بيشترين ميزان کليک بر روي آنها عبارتند از: 1- تصاوير دختران جوان 2- تصاوير دوربين مخفي از محيطهاي خصوصي 3- تصاوير غير اخلاقي هنر پيشه 4- تصاوير دختران فراري 5- پارتي دختران دانشگاهي 6- ورزش دختران 7- داستان هاي مبتذل و ...
هرزهگردي در اينترنت را گرچه نمي توان پديده اي منحصر به ايران دانست اما بايد نسبت به افزايش نگران کننده گرايش به آن حساس بود. زنگ خطر زماني به صدا در مي آيد که با افزايش ميزان سن هرزهگرد ها مواجه مي شويم و نتايج تلخ آن را در زندگي اجتماعي افراد ملاحظه مي کنيم.
امروزه چت روم ها و تالارهاي گفتگو زمينه مساعدي را براي گرايش افراد به سايتهاي مساله دار بوجود آورده است و به نظر مي رسد که صرف پرداختن آماري به اين معضل به خودي خود نمي تواند راه حل اين مشکل باشد. صرفنظر از جهاني بودن اين معضل بايد گفت که ضروري است اين گونه گرايش ها در ايران با توجه به غلبه نگاه هاي ارزشي محدود يا ساماندهي شوند.
اگرچه برخورد حذفي ميتواند در کوتاه مدت پاسخگوي اين هرزهگردي ها و تولد قارچگونه اينگونه سايتها باشد اما توليد و انتشار سايتهايي با محتواي مفيد بيترديد بهترين راه حل براي ايجاد فضاي سالم اينترنتي است مضاف بر اينکه نبايد فراموش کرد که راهاندازي سايتهاي متعدد و به روز مبتذل در يک برنامه هماهنگشده در دستور کار تيمهاي تبليغاتي مخالف نظام جمهوري اسلامي ايران و برنامه بلند مدت انحراف فکري و اخلاقي جوانان است که با بودجههاي سنگيني حمايت و هدايت ميشوند.
http://www.jame-tabdar.blogfa.com/post-75.aspx
00000000000000000000000000000000000
هرزهنگاري (پ و ر ن و گ ر ا ف ي) اينترنتي چيست و چه عوارضي دارد؟
از : ويکتور. بي. کلاين
هرزهنگاريهاي اينترنتي به عنوان يک معضل مهم و مسأله بحث برانگيز مطرح است. متفکران و متخصصان علوم رفتاري با تحقيقات گسترده در اين زمينه ، به دنبال تأثيرات روحي – رواني و اجتماعي اين پديده هستند و خواستار وضع محدوديتهاي قانوني بيشتر در ارائه مطالب مستهجن ميباشند. هرزهنگاري عامل ايجاد بيماريهاي جنسي و رواني زيادي همچون آزار کودکان و تجاوز به عنف است. علاوه بر اين که اعتياد به هرزهنگاري، موجب اختلال در روابط صحيح و صميميخانوادگي و زندگي زناشويي نيز هست.
اين که هرزهنگاري تأثيرات بسيار مضري بر مصرفکنندگان دارد، به يک مسأله بحث برانگيز – نه تنها براي مردم عادي بلکه حتي براي دانشمندان علوم رفتاري – تبديل شده است.
دو کميسيون ملي – گزارش اکثريت کميسيون رياست جمهوري (آمريکا) درباره هرزهنگاري و اعمال مستهجن، و اصلاحيه اول قانون اساسي – اعلام کردند که يک قاضي يا هيأت داوري به نمايندگي از جامعه، بايد مواردي از هرزهنگاري را تعيين کنند که:
- به طور کلي، خواهان يک علاقه شديد (وقيح، هولناک، بيشرمانه يا شهواني) جنسي هستند.
- ارتباط جنسي را به شيوهاي آشکار و آزاردهنده توصيف ميکنند (به عبارت ديگر، از معيارهاي جامعه کنوني فراتر ميروند و توصيفاتي از ارضا يا فعاليت جنسي را بيان ميکنند).
- به طور کلي فاقد ارزش ادبي، هنري، سياسي و علميهستند.
در عرف عام، هرزهنگاري معمولاً به معناي مطالبي است که از لحاظ جنسي آشکار هستند و عمدتاً به قصد تحريک جنسي ارائه ميشوند.
کميسيون هرزهنگاري دادستان کل کاملاً با هرزهنگاري مخالفت کرده است؛ اما برخي مفسران اجتماعي ادعا کردهاند که هرزهنگاري عمدتاً يک نوع سرگرمياست که ميتواند آموزشي و يا برخي اوقات، از لحاظ جنسي تحريککننده باشد، اما ذاتاً بيضرر است.
آنها همچنين ادعا ميکنند که حداقل هيچ دليل صحيح علميبراي ضرر آن وجود ندارد. در مقابل، ديگر مفسران اجتماعي به پيامدهاي شديدتري اعتقاد دارند و موارد اخير را که توسط رسانهها افشا شدند، مثال ميزنند؛ مثل قاتلان جنسي که ادعا کردهاند؛ هرزهنگاري آنها را به اين کار واداشته است.
تعريف هرزهنگاري و مطالب مستهجن
براي پي بردن به تأثيرات هرزهنگاري، بايد ابتدا آن را تعريف کنيم. کلمه هرزهنگاري از کلمات يوناني p o r n o و graphia اخذ شده که به معناي «توصيف فعاليت روسپيها» است. از لحاظ عرف عمومي، هرزهنگاري به معناي مطالبي است که از لحاظ جنسي آشکار هستند و عمدتاً به قصد تحريک جنسي ارائه ميشوند.
اما کلمه «مطالب مستهجن» يا obscenity يِک اصطلاح حقوقي است که توسط حکم دادگاه عالي ايالات متحده در ميلر کاليفرنيا در سال ???? تعريف شده است. هر مطلبي که داراي سه خصيصه (که در ابتدا به آنها اشاره شد) باشد، مستهجن تلقي ميشود و اشاعه آن ممنوع است.www.zibaweb.com
بنابراين ممکن است چيزي پ و رن و گرافيک باشد، اما هنوز مستهجن شناخته نشده است، مثل يک فيلم آشکار جنسي که براي آموزش تمايلات جنسي انسان به دانشجويان پزشکي به کار ميرود، يا فيلم يا کتابي که داراي ارزش والاي ادبياتي و هنري است، اما داراي برخي محتواهاي آشکار جنسي هم هست. بنابراين، دادگاه عالي ايالات متحده، گونههاي وسيعي از موارد جنسي در فيلمها، کتابها و مجلات و ديگر اشکال را براي ارائه به بزرگسالان، مجاز اعلام کرده است.
انتشار مطالب مستهجن چه در سطح فدرال و چه در سطح ايالتها، در ?? ايالت آمريکا ممنوع است. در حالي که اجراي قوانين مربوط به مطالب مستهجن در سالهاي اخير خصوصاً در سطح فدرال افزايش يافته است، اما اجراي اين قوانين، هنوز هم در بخشهاي مختلف آمريکا متفاوت و پراکنده است.
اين کمبود اجراي قوانين، خصوصاً در سطح ايالتي و محلي، شايد ناشي از ديدگاه بسياري از مردم و به ويژه برخي مقامات باشد که معتقدند، هرزهنگاري ذاتاً بيضرر است و يا حداقل دلايل کميدرباره ضرر آن وجود دارد يا اصلاً دليلي براي مضرات آن وجود ندارد.
تأثيرات بر بزرگسالان
اطلاعات موردي پزشکي
در بررسي مطالب مربوط به تأثيرات هرزهنگاري، با گونههاي وسيعي از مستنداتي برخورد ميکنيم که حاکي از ريسک و احتمال آسيب ناشي از فرو رفتن در انبوه مطالب هرزهنگاري هستند. اين اطلاعات، اکثراً از سه منبع به دست ميآيند:
- اطلاعات تاريخي موارد کلينيکي
- مطالعات رشته اي
- مطالعات آزمايشگاهي و تجربي
اطلاعات تاريخي موردهاي کلينيکي، از دفاتر درمانگاهها درباره افراد داراي کارکردهاي نامناسب جنسي و همچنين از روحانيون و وکلايي که خدمات مشاورهاي به افرادي که داراي مشکلات جنسي هستند ارائه ميدهند، جمع آوري شده است. همچنين از مستندات ارائه شده توسط معتادان جنسي که از مراکزي مثل «درمانرفتاري دره طلايي» در مينهسوتا جمعآوري شده، استفاده شده است.
به عنوان يک روانشناس باليني، من طي سالهاي مديدي، تقريباً ??? معتاد جنسي، خلافکار جنسي (آزاردهنده جنسي) و ديگر افرادي را که (?? درصد آنها مردان هستند) داراي بيماريهاي جنسي بودهاند، درمان کردهام. اين بيماريها شامل فعاليتهاي جنسي ناخواسته، آزار کودکان، عورتنمايي، نظربازي، آزارخواهي، بتپرستي (ف.ت.ي.شيسم) (#F.e.t.ish#ism) و تجاوز به عنف ميشدهاند. به جز چند استثنا، هرزهنگاري يکي از عوامل مهم يا حداقل تأثيرگذار در ايجاد انحرافات يا اعتياد جنسي آنها بود.
بدون توجه به اين که هرزهنگاري عامل ايجاد يا تسهيلکننده اين بيماريها بوده و بدون توجه به ماهيت انحرافات و اعتيادهاي جنسي بيماران، من يک مجموعه عوامل ? فاکتوره در همه آنها بدون استثنا يافتم که خصوصاً در آنهايي که تازه با هرزهنگاري آشنا شده بودند، صدق ميکرد:
?- اعتياد
اولين تغييري که رخ ميدهد، اثر اعتيادي است. مصرفکننده هرزهنگاري به آن معتاد ميشود. وقتي آنها يک بار از مطالب هرزه استفاده کنند، دوباره به آن رجوع ميکنند و اين روند، بارها و بارها تکرار ميشود. به نظر ميرسد که اين مطالب،يک محرک قدرتمند جنسي برميانگيزد که به دنبال آن، آزادسازي شهوت، اغلب توسط استمنا صورت ميگيرد. هرزهنگاري، تصوير بسيار قدرتمند و هيجانآلودي ايجاد ميکند که دائماً به ذهن فرد خطور ميکند و او آنها را در مخيله خود تفصيل ميدهد.
افراد به هنگام اعتياد به هرزهنگاري، به تنهايي نميتوانند از شر آن خلاص شوند و آن را کنار بگذارند. عليرغم اين که اين اعتياد، عواقب وخيميمثل طلاق، از دست دادن خانواده و مواجهه با قانون (در موارد تهاجمات جنسي، آزار يا سوء استفاده از همکاران) را به دنبال دارد.
همين طور پي بردم که بسياري از بيماران من که داراي درجه هوشي بالايي بودند، آسيبپذيرتر بودند، شايد علت آن، قدرت خيال پردازي آنان بود که آنها را بيشتر به اعتياد نزديک ميساخت. در حالي که هر مردي در اين مورد آسيب پذير است، اما تجربه من نشان ميدهد که وکلا، حسابدارها و افراد مرتبط با رسانهها، در برابر اين اعتيادات، بيشتر آسيب پذير هستند.
با اين وجود، گروهبان باب ناوارو که مدت طولاني بازرس صنعت هرزهنگاري در دپارتمان پليس لسآنجلس بوده است، ميگويد: «قبول داشته باشيد يا نداشته باشيد، هر چه قدر افراد، باسوادتر باشند، به هرزهنگاريهاي بيشتري معتاد ميشوند و البته پول بيشتري هم خرج آن ميکنند.
افراد بسياري اعتراف کردهاند که اعتياد افراطي به اين مطالب داشتهاند و کل زندگيشان را صرف آن کردهاند؛ ساعتها استمنا کردهاند و هميشه به دنبال موارد وقيحانهتر ميگردند. همانند يک معتاد الکلي يا افيوني، آنها همواره به دنبال ارضاي بيشتر و مطالب مستهجنتر هستند، اما زمان بيشتري طول ميکشد که ارضا شوند و OK را بگويند.»www.zibaweb.com
براي غيرمعتادان،فهم طبيعت کاملاً تحريک شدة معتادان جنسي، دشوار است. هنگاميکه «موج» آنها را ميگيرد، هيچ چيز نميتواند آنها را از کار خود باز دارد، چه نگاه کردن به مطالب مستهجن همراه با استمنا باشد، چه عمل جنسي با فاحشهها، و چه تجاوز به کودکان يا يک زن باشد.
يک مثال ميتواند در توصيف اين مسأله کمک ساز باشد: رالف، يک معتاد جنسي است که ?? سال پيش ازدواج کرده و داراي سه بچه است. او در انجام مراسم مذهبي خود فعال بوده و صادقانه به اصول والاي اخلاقي پاي بند بود. او به «ده فرمان» اعتقاد داشت و با زنا مخالف بود.
وقتي که هرزهنگاري به زندگي او وارد شد، منجر به اعمال جنسي او با فاحشهها شد. بعد از هر عمل، او از خدا درخواست مغفرت ميکرد و گريه ميکرد که اين کار را ديگر تکرار نخواهد کرد، اما دوباره مرتکب اين عمل ميشد.
از آنجا که مقدمه هر عمل زناکارانه، استفاده از هرزهنگاري است، ما تصميم گرفتيم که او را از وابستگي به اين مطالب مستهجن رها سازيم. من از او خواستم که براي من يک چک هزار دلاري بنويسد، مبني بر اين که اگر ?? روز از هرزهنگاريها استفاده نکرد، من چک را به او پس بدهم. رالف دوست داشت پولش را از دست ندهد و کاملاً از راهبرد ما پيروي ميکرد.
او ميگفت: «هيچ راهي براي ديدن فيلمها و مجلات کثيف براي من وجود ندارد، چرا که من ميدانم با اين کار، هزار دلار را از دست خواهم داد.»
او تا مدتي به طرز فوق العاده اي در برابر وسوسهها مقاومت کرد، ولي در روز هشتاد و هفتم و در يک سفر تجاري، دوباره به مطالب مستهجن روي آورد و به يک فروشگاه کتاب مراجعه کرد و به مدت ?? دقيقه عنان از کف داد. وقتي که هفته بعد او را ديدم، گريه کنان اعتراف کرد که هزار دلار را از دست داده است.
از آنجا که او ?? روز سنجيده عمل کرده بود، من به او يک فرصت ديگر دادم. بنابراين، يک دوره ?? روزه جدي ديگر را آغاز کرديم. ما هر دو معتقد بوديم که اگر او توانسته ?? روز پاک بماند، مطمئناً ميتواند ?? روز ديگر هم اين کار را انجام دهد، خصوصاً اين که، اين کار به معناي بازگشت ???? دلار او بود.
اين بار او فقط ?? روز دوام آورد. او پول خود را از دست داد و من آن را صرف کارهاي خيريه کردم. او شديداً تعهد داده بود تا اعتياد خود را ترک کند تا بتواند زندگي خود را حفظ کند و به مباني مذهبي خود پاي بند بماند، اما موضوع اين نبود.
به عقيده من، اگر او ده هزار دلار هم به من ميداد، دوباره خلف وعده ميکرد. هنگاميکه موج شهوت آنها را فرا ميگيرد، به پيامدها و هزينههاي ان بي توجهند. اعتياد آ نها به طور مجازي بر زندگي آنها حکم ميراند.
?- تشديد
دومين مرحله، تأثير تشديدي است. با گذشت زمان، فرد معتاد نيازمند انواع شديدتر، آشکارتر، منحرف تر و عجيب و غريب تر مطالب جنسي ميشود تا «حال جنسي» خود را افزايش دهد. اين فرآيند، يادآور اعتياد به مواد مخدر است. با گذر زمان، همواره يک نياز رو به افزايش براي موارد تحريک کننده تر وجود دارد تا همان تأثير ابتدايي را داشته باشد.
اگر همسران يا دوست دخترهاي آنان هم با آنان همراه شوند، آنها نهايتاً رفيق خود را مجبور ميسازند تا فعاليتهاي عجيب و غريب رو به افزايش جنسي انجام دهند. در بسياري موارد، اين روند منجر به قطع روابط – به هنگاميکه زن از فعاليت بيشتر امتناع ميکند – ميشود که اغلب نتيجة آن دعوا، جدايي يا طلاق است.
ازدواج کردن يا رابطه جنسي داشتن با يک رفيق، مشکل آنها را حل نميکند. اعتياد آنها و تشديد اين اعتياد، عمدتاً به علت تخيلات قدرتمند جنسي در اذهان آنان است که توسط هرزهنگاريها کاشته شده است. آنها اغلب اين تخيلات جنسي همراه با استمنا را به خود آميزش جنسي ترجيح ميدهند.
اين امر تقريباً هميشه، ظرفيت دوست داشتن و ابراز عشق به همسرشان در روابط خصوصي آنها را کاهش ميدهد. اين تخيل پردازي بسيار قوي است و موجب آزردگي خاطر همسران آنها ميشود. محرک جنسي آنها، چيزي غير از همسرانشان است و همسر آنها به سادگي ميتواند اين امر را حس کند و در نتيجه، اغلب احساس تنهايي و رانده شدن ميکند. من تعدادي زوج مراجعه کننده داشتم که زن گريه کنان ميگفت که شوهرش ترجيح ميدهد تا به ديدن هرزهنگاريها و استمنا بپردازد، تا اين که به او اظهار عشق نمايد.
?- حساسيت زدايي
سومين مرحله اي که رخ ميدهد، حساسيت زدايي است. محتويات کتابها، مجلات و فيلمهايي که ذاتاً شوک برانگيز، شکننده تابوها، غيرمشروع، کريه و غيراخلاقي هستند، اما از لحاظ جنسي تحريک کننده اند، به هنگام اعتياد به هرزهنگاري، قابل قبول و عادي ميشوند. آن گاه فعاليتهاي جنسي تشريح شده در هرزهنگاريها (بدون توجه به منحرف يا ضداجتماعي بودن آن) مشروع تلقي ميشوند. در اين مواقع، يک حس رو به رشد «همه اين کار را انجام ميدهند»، به آنها اجازه ميدهد که کارهايي انجام دهند که قبلاً براي آنها غيرمشروع بود و با عقايد اخلاقي و معيارهاي شخصي سابق آنها در تضاد است.
?- فعاليت جنسي
چهارمين مرحله اي که اتفاق ميافتد، افزايش تمايل براي انجام اعمال جنسي اي است که فرد در هرزهنگاريها مشاهده کرده است. اين اعمال عبارتند از: بي قيد و بندي جنسي، عورت نمايي، شرکت در رفتارهاي جنسي گروهي، نظربازي، حضور دائميدر روسپي خانهها، انجام اعمال جنسي با کودکان، تجاوز به عنف و آسيب وارد آوردن به خود يا طرف مقابل به هنگام عمل جنسي.
اين رفتار دائماً در آنها رشد ميکند و به يک اعتياد جنسي ميانجامد، به طوري که آنها خود را محصور در آن ميبينند و ديگر قادر نيستند آن را تغيير دهند يا با آن مقابله کنند. به علاوه، عواقب منفي اين اعتياد در زندگي آنها بسيار بدتر است.
بسياري از تأثيرات منفي استفاده از هرزهنگاري، توسط روان درمانگرها، پزشکها، مشاوران، وکلا و کشيشها ارائه شده است. در اين بخش، ما به سراغ افرادي ميرويم که دچار اين اعتياد شده اند:
معاون شهردار دستگير شد: معاون ?? ساله شهردار لس آنجلس، چند سال پيش در يک تئاتر مستهجن در غرب لس آنجلس حضور يافته بود. او به هنگام تماشاي صحنههاي مستهجن، آن قدر تحريک شده بود که شروع کرد به تهاجم جنسي به فردي که در کنارش نشسته بود. از قضا، آن مرد يک افسر مخفي نظامياز کار درآمد. معاون شهردار بازداشت شد و در دادگاه مجرم شناخته شد. اين فرد انگشت نما، اداره اش را شرمگينانه و تحقيرآميز ترک کرد و شغلش را به افتضاح کشاند.
تهديد زندگي زناشويي: يک مرد ?? ساله متأهل، درس خوانده، يک کارشناس و از لحاظ مالي بسيار موفق، به هرزهنگاري اعتياد پيدا کرده بود و دائماً استمنا ميکرد و در عشرتکدهها حضور مييافت. او ازدواج فوق العاده اي داشت؛ داراي چهار فرزند بود و در انجام مراسم مذهبي بسيار فعال بود و مسئوليت مهميهم به عهده گرفته بود.
او درحالي که از انجام اين اعمال غيرمشروع خود احساس گناه ميکرد و ميدانست که اين اعمال، مخالف مذهب، اخلاق و ارزشهاي شخصي او است و ميتواند تأثير بالقوه مخربي بر زندگي او داشته باشد، اما معتادانه به اين کار ادامه ميداد؛ در حالي که در حالت عقلاني، او خواهان انجام اين کارها نبود. دست او هنگاميرو شد که او همسرش را دچار بيماري مقاربتي کرد. اين امر عواقب وخيميدر زندگي زناشويي او به دنبال داشت.
زناي با محارم: يک مرد مجرد ?? ساله مذهبي و معتقد، سابقه اعتياد به هرزهنگاري داشت. او خيلي خجالتي بود و خجالت ميکشيد تا از زنان بزرگسال بخواهد با او دوست شوند. به همين دليل، روابط صميمانه اي با برادرزادههاي ? و ? ساله و دوستان آنها برقرار کرد که به هتک حرمت مکرر آنها توسط او منتهي شد. او از هرزهنگاريهايي که مشاهده کرده بود، الگو گرفته و شهوت جنسي خود را بر سر اين کودکان خالي ميکرد.
به دليل احساس گناه او از انجام اين کار، سرانجام مورد کمک حرفه اي قرار گرفت. با اين حال، طبق قوانين ايالتي، او مجبور شد که به مقامات ايالت، موارد سوء استفاده جنسي خود از اين کودکان را بيان کند. به دليل رفتار همکاري کننده او و با توجه به اين که او خود خواهان درمان بود، مشمول آزادي مشروط شد و روان درماني بلندمدت بر روي او صورت گرفت و اکنون زندگي طبيعي خود را ميگذراند.
متجاوز جنسي سريالي: رئيس شرکتي در فونيکس – تاکسون و رئيس کميته کليساي آن شهر که به کودکان آسيب ديده کمک ميکرد، از من خواست تا به او درباره فرد متجاوز جنسي اي که با خشونت و با تهديد تفنگ و چاقو به تعدادي زن تجاوز کرده بود، مشاوره بدهم. در بررسي پيش زمينه او، من ديدم که او داراي سابقه نمونه و کودکي بدون دردسري بوده است. او همچنين دانشجوي نمونه اي در دبيرستان و دانشگاه بوده است. همسر، کودکان، کسب و کار و فعاليتهاي مذهبي او کوچک ترين نشانه اي از زندگي پشت پرده يا جنبه تاريکي نداشتند.
تنها نکته منفي مهم در زندگي او، اعتياد او به هرزهنگاري از دوران نوجواني بود که از ديگران مخفي نگه داشته شده بود. اين اعتياد با گذشت چندين سال، تدريجاً شدت يافته بود، به طوري که نهايتاً به گذراندن ساعتها و متحمل شدن هزينههاي فراوان براي ديدن فيلمهاي مستهجن و استمنا با آنها، منجر شده بود.
اولين تجاوز به عنف او هنگاميرخ داد که زني را ديدکه شبيه شخصيت اصلي فيلم مستهجني بود که روز قبل ديده بود. واقعيت و تخيل آن قدر براي او مبهم شده بود که تخيلات جنسي بيمارگونه خودرا اجرا ميکرد.
شايع ترين پيامدها: به هر حال در تجربه باليني من، مهم ترين پيامد اعتياد به هرزهنگاري، احتمال ارتکاب يک جرم جنسي سنگين نيست (اگرچه اين عمل اتفاق افتاده و ميافتد)، بلکه اختلال در روابط صميمانه خانوادگي و زندگي زناشويي است. در اين جا است که دردناک ترين ضايعات و آسيبها رخ ميدهند. در اين جا است که اين عمل، به نابودي عشق سالم و روابط جنسي با همسران ميانجامد. اگر شخصي سؤال کند که آيا هرزهنگاري موجب هرگونه جرم جنسي است، بدون هيچ ابهامي بايد پاسخ داد، بله، اما اين فقط ظاهر قضيه است.
در برخي بيماران، من با تقريباً يک اعتياد آني مواجه شدم، در حالي که در ديگران، تقريباً ??-? سال عرضه نامنظم هرزهنگاري موجب اعتياد شده بود. اما همانند يک سرطان پنهان، اين اعتياد هيچ گاه محو نميشود، مگر اين که از طريق مداخلات روان درماني، در پي معالجه آن برآييم.
تأثير هرزهنگاري بر توسعه بيماري رواني – جنسي
به اين نکته بايد توجه داشت که اطلاعاتي که درباره اين مسائل در اين جا آورده شده است، توسط روان درمانگرهايي ارائه شده که نشانههاي توسعه مسدود را در رشد بيماري رواني – جنسي استفاده کنندگان هرزهنگاري که تحت درمان آنها بوده اند، ديده اند.
يک نمونه از اين روان درمانگرها دکترهارولد ووث است که استاد دانشکده کارل منينگر (مدرسه روان پزشکي در توپکا) کانزاس ميباشد. دکتر ووث دريافت که هرزهنگاري همان طور که موجب اعمال جنسي انحرافي، فساد جنسي، اعمال جنسي خشونت آميز، کوتاه مدت و بي فايده ميشود، بيانگر رشد انساني ناکامل و غيرطبيعي است. همان طور که دکتر ووث ميگويد، افراد بالغ و سالم اين گونه رفتار نميکنند.
با اين حال، او تأکيد ميکند که ميليون ها نفر هستند که به ظاهر سالم به نظر ميآيند، اما داراي بيماريهاي مخفي هستند که در نتيجه توسعه و رشد غيرطبيعي به وجود آمده اند و اين افراد از طريق نابهنجاريهاي جنسي، آنها را آشکار ميسازند. بنابراين، ديدن هرزهنگاري که اکثر آنها رفتارهاي نابهنجار را به تصوير ميکشد، موجب فعال شدن عقدههاي رواني و عدم رشد جنسي ميشود که در ميليونها نفر وجود دارد.
او اين افراد را معتادان به هرزهنگاري ميداند که در پي توسعه آن با ديدن هرزهنگاريهاي بيشتر هستند. اين محرک هرزهنگاري، رفتار تهاجميرا ترويج ميدهد و از رفتار بالغانه ميکاهد. دکتر ووث چنين مسأله اي را خصوصاً براي جواناني که در آستانه ورود به يک زندگي فعال جنسي هستند، مضر ميداند.
براي آنها اين روندهاي حساس بايد به سمت رشد و بلوغ بيشتر هدايت شوند، نه به صورت قهقرايي به سمت اعمال جنسي بي ارزش و نابهنجاريهاي کوتاه مدت. دکتر ووث تأکيد ميکند: «هم جامعه و هم افراد، مانند يکديگر، هنگاميکه ما اين رفتار نامشروع را مشروع سازيم، آسيب خواهند ديد.»
دکتر ووث همچنين ميگويد که برخي مردان، بعد از ديدن اعمال غلو شده جنسي در فيلمهاي مستهجن، از زنان خود ارضا نميشوند و آنها را ناکافي ميدانند (و برعکس). او پيشنهاد ميکند که جامعه بايد خودش از خودش محافظت کند يعني اين که خود را از عناصر موجود در جامعه که به آن آسيب وارد ميکنند، خلاص کند.
دکتر ووث هرزهنگاري را باعث ايجاد تمايل جنسي به بدترين نحو آن ميداند، و از آنجا که تمايل جنسي در دوران بلوغ براي علقههاي ناهمجنس خواهي و زندگي خانوادگي ضروري هستند، او معتقد است که گامهايي بايد برداشته شود تا به وضوح، هويت هرزهنگاري، ناسالم تشخيص داده شده و مخاطرات استفاده از آن گوشزد شوند.www.zibaweb.com
شرطي سازي نابهنجاري
اطلاعات ديگري از آزمايشگاههاي شرطي سازي محققاني همچون دکتر استنلي راچمن، جمع آوري شده است. دکتر راچمن در تحقيقات خود نشان داده است که استفاده فراوان از تصاوير شهوت برانگيز، موجب ايجاد نابهنجاريهاي جنسي در مردان بزرگسال در يک محيط آزمايشگاهي ميشود. او في الواقع قادر بود تا در دو آزمايش کاملاً مجزا، ??? درصد سوژه هاي مرد خود را نسبت به انحرافات جنسي شرطي کند.
به علاوه، مطالعه آر.ال.مک گوير، نويسنده مقاله «يک فرضيه: انحرافات جنسي به هنگام شرطي ساز رفتار»، نشان ميدهد که در معرض تجربههاي خاص جنسي قرار گرفتن (که ميتواند شامل مشاهده هرزهنگاري هم باشد) و سپس با تصور آن در ذهن، استمنا کردن، برخي اوقات ميتواند به انجام فعاليتهاي نابهنجار جنسي منجر شود.
نوشتههاي فراوان در زمينه روان درماني انحرافات جنسي، بيان ميکند که تشخيص موقعيت جنسي آنها، برخي اوقات با استفاده از فيلمهاي قبيح جنسي به عنوان ابزار درمان، ميتواند تغيير کند (دوباره شرطي سازي شود).
اگر اين اطلاعات صحيح باشند، آن گاه بايد اين امکان را هم در نظر گرفت که مشاهده عامدانه يا تصادفي هرزهنگاري يا تجربههاي جنسي منحرف در زندگي واقعي نيز ميتوانند تسهيل کننده شرطي سازي افراد نسبت به انحرافات جنسي باشند.
پاتريک کارنس، روان شناسي که اکنون برجسته ترين محقق آمريکايي در زمينه اعتياد جنسي به شمار ميرود، مجموعه اي از کتابهاي تحقيقي و اطلاعاتي منتشر کرده است که مسأله رفتار نابهنجار و غيرقابل کنترل جنسي را به آگاهي عموم رسانده است. او در آخرين مقاله خود، مجموعه اي از عواقب قانوني زناشويي و خطرات چنين اعتياداتي را به طور مستند ارائه کرده است.
او دريافته بود که از ميان ??? معتاد جنسي که آنها را مورد مطالعه قرار داده، ?? درصد مردان و ?? درصد زنان، هرزهنگاري را عامل اصلي اعتياد خود ميدانستند. او همچنين فهميده بود که دو عامل ابتدايي رفتارهاي اعتياد جنسي، سوء استفاده جنسي در دوران کودکي و ديدن دائميهرزهنگاريها به همراه استمنا هستند.
جالب آنکه، دکتر کارنس دريافته بود که بسياري از روان پزشکها، روان درمانگرها و مددکاران اجتماعي، از اعتيادات جنسي و ابراز نادرست رفتار جنسي رنج ميبرند.
وي ميگويد: يکي از يافتههاي نظرسنجي ما نشان ميدهد که زنان معتادي که درخواست کمک ميکنند، اغلب توسط روان درمانگرهاي خود مورد سوء استفاده قرار ميگيرند.
همچنين نرخ بيمههاي طبابت اشتباه روان درمانگرها، طي سالهاي اخير شديداً افزايش پيدا کرده است که علت آن تا حدي به خاطر دعواهاي حقوقي درباره سوء استفاده جنسي آنها از همکاران يا بيماران خود ميباشد. اين تحقيق همچنين ميگويد که رفتار نابهنجار جنسي، حتي براي کارورزان نهاد روان شناسي هم مشکل بزرگي است.
کليه انحرافات جنسي، ظاهراً رفتارهاي آموخته شده هستند بهترين مستندات ميگويند که اکثر يا همه انحرافات جنسي، رفتارهاي آموخته شده اي هستند که معمولاً از طريق شرطي سازيهاي ناخواسته يا اتفاقي حاصل شده اند. تا کنون هيچ دليل قانع کننده اي درباره انتقال ارثي الگوهاي رفتار جنسي بيمارگونه، همانند تجاوز جنسي، زناي با محارم، ميل جنسي به کودکان، عورت نمايي و بي بند و باري جنسي، ارائه نشده است.
همان طور که مک گوير تشريح کرده است، هنگاميکه مردي دائماً همراه با تخيلات واضح جنسي استمنا کند و آن را راه منحصر به فرد خروج شهوت خود قرار دهد، اين تجربههاي لذت بخش منجر به تخيلات منحرف (زنا، تجاوز به کودکان، آسيب وارد آوردن به طرف مقابل به هنگام عمل جنسي و…) و افزايش ارزش شهوت در نزد او ميشود. اوج لذت جنسي که پس از آن تجربه ميشود، باعث تقويت تعقيب تخيل پردازي يا عمل همراه با آن ميشود.
مک گوير اشاره ميکند که هرگونه انحراف جنسي که بدين طريق حاصل شود، ميتواند شامل چندين انحراف نامربوط در يک فرد باشد و حتي با احساس شديد گناه هم محو نخواهد شد. در مقاله او، بسياري از موارد تاريخي براي تبيين اين شرطي سازي آورده شده است.
ديگر مطالعات مرتبط انجام شده توسط آقايان ايوانز و جکسون، از فرضيه مک گوير پشتيباني ميکنند. آنها دريافته اند که خيال پردازي نابهنجار و استمنا، تأثير بسيار شديدي بر عادي شدن انحراف جنسي دارد.
شيوههاي رايج بيماريهاي خودکرده جنسي
من عمدتاً در درمان بيماران مرد مبتلا به پارافيلياس (آسيب شناسي جنسي)، به اين نتيجه رسيده ام که اکثر مردان در برابر تأثيرات شرطي سازي استمنا به هرزهنگاري آسيب پذير هستند و دچار بيماريهاي جنسي ميشوند؛ زيرا همه ما بجز استثناهاي کمي، در برابر قوانين يادگيري قرار داريم. در تجربه من به عنوان يک روان درمانگر جنسي، هر فردي که مرتباً با ديدن هرزهنگاريها استمنا ميکند، در خطر تبديل شدن به يک معتاد جنسي و شرطي کردن خود به داشتن انحراف جنسي يا اختلال ايجاد کردن در روابط متعهدانه با همسر خود قرار دارد.
يک اثر جنبي هميشگي، کاهش شديد ظرفيت دوست داشتن است. به عبارت ديگر، هرزهنگاري منجر به گسست آشکار عمل جنسي از دوست داشتن، عاطفه، توجه و ديگر احساسات طبيعي سالم و ويژگيهايي که به روابط زناشويي کمک ميکنند، ميشود. جنبه جنسي اين افراد، عاري از ويژگيهاي انساني ميشود.
بسياري از آنها يک «حالت من غريبه» (جنبه تاريک) را توسعه ميدهند که محور آن، شهوت جامعه ستيز و عاري از اکثر ارزشها است و سرانجام، لذتي که از استمنا کردن به همراه مشاهده هرزهنگاري حاصل ميشود، از روابط زندگي واقعي مهم تر ميشود. مربيان بهداشت، عموماً اين گونه فکر ميکنند که استمنا عواقب کم اهميتي دارد و فقط تنش جنسي را کاهش ميدهد.
جدا از معيارهاي اخلاقي، اين گفته شايد صحيح باشد؛ اما يک استثنا وجود دارد و آن اين است که استمناي مداوم با تصويرپردازي هرزهنگاريها (چه به صورت ياد آوردن در ذهن و چه به صورت محرک آشکار هرزهنگاري)، موجب مخاطراتي از طريق شرطي سازي در ابتلا به اعتيادهاي جنسي و يا آسيبهاي جنسي ديگر ميشود.
در اين مورد، هيچ فرقي نميکند که فرد، يک پزشک مشهور باشد يا يک وکيل، کشيش، قهرمان، مدير يک شرکت، رئيس دانشکده، کارگر غيرماهر و يا يک پسربچه ?? ساله؛ همه آنها ميتوانند نسبت به نابهنجاري جنسي شرطي شوند.
روند شرطي سازي استمنا غيرقابل اجتناب است و به طور خودانگيخته از بين نميرود. رشد اين بيماري ممکن است آهسته باشد و تقريباً هميشه از ديد پنهان بماند. اين بيماري معمولاً بخش محرمانه زندگي يک مرد است و همانند سرطان به رشد و گسترش خود ادامه ميدهد.www.zibaweb.com
اين بيماري به ندرت، خود به خود متوقف ميشود و درمان آن بسيار دشوار است. تکذيب اين بيماري از طرف مرد معتاد و امتناع او از برخورد با اين مشکل، طبيعي و قابل پيش بيني است، و تقريباً هميشه به ناسازگاري زناشويي و گاهي هم طلاق و گاهي به شکستن روابط خصوصي ديگري ميانجامد.
نقش بستن تصاوير جنسي در مغز
در اين جا بهتر است که به تجربه دکتر روان شناس، چيز مک گاف در دانشگاه کاليفرنيا بپردازيم. يافتههاي او (که بسيار ساده شده اند) نشان ميدهند که خاطرات تجربههايي که به هنگام تحريکات احساسي (مثل تحريک جنسي) رخ ميدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مينشينند و پاک کردن آنها دشوار است. اين فرض ميتواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزهنگاري را توصيف کند.
خاطرات نيرومند تحريکات جنسي از تجربههاي گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ ميکنند و مرتباً به ذهن خطور ميکنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريک ميکنند. اگر او به هنگام اين تخيلات، استمنا کند، باعث تقويت پيوند بين تحريک جنسي و اوج لذت جنسي ميشود که همراه با منظره ويژه يا تکرار پي در پي آن صحنه در ذهن خواهد بود.
ميتوان اين ريسک را در بسياري از مرداني که فيلم تحريک کننده اي ديده اند، حس کرد. يک فيلم ? ميليمتري که از لس آنجلس خريداري شده است، نشان ميدهد که دو دختر در لباسهاي سبز رنگ، خانه به خانه ميچرخند و کلوچه ميفروشند. در يکي از اين خانهها، يک مرد بالغ و از لحاظ جنسي تهاجمي، از آنها دعوت ميکند به داخل خانه بروند؛ او قصد دارد تا به طور ناگهاني آنها را اغفال کند و اعمال شنيع و غيرمعمول جنسي بر روي آنها انجام دهد. کليه اين اعمال، به طور مفصل در اين فيلم نشان داده شده اند. در فيلم اين گونه تصوير شده است که اين دو دختر، مشتاقانه از اين اعمال جنسي لذت ميبرند.
اين فيلم از نمونه فيلمهايي است که هرزهنگاري هاي س ک س ي (H a r d c o r e) ناميده شده اند. اين فيلم، نوعي از محرک هرزهنگاري (در قالب فيلم) است که مرد ميتواند بارها و بارها در خلوت خانه اش آن را تماشا کند يا در ذهنش از آن لذت ببرد.
اگر تحقيقات راچمن، مک گوير، مک گاف و تعداد بسياري از محققان عرصه يادگيري انساني، به طور کلي مفهوميداشته باشند، آن مفهوم اين است که چنين فيلمهايي ميتوانند خطرناک باشند.
چنين فيلمهايي ميتوانند به طور بالقوه، شاهدان مرد خود را نسبت به تخيلات جنسي (که در ذهن آنها توسط هورمون غده آدرنال کاشته شده است) شرطي کنند. اين افراد ميتوانند اين تخيلات جنسي را به طور مرتب با استمنا همراه سازند و سپس بعدها آنها را بر روي زنان کوچک تر از خود اجرا کنند. ازسايت پزشکان بدون مرز
:حميد رضا ترکمندي ، زيباوب www.zibaweb.com