انحرافات جنسی عبارتند از خیالات، تمایلات یا رفتارهای ناراحت کننده و تکرار شونده جنسی.
این مسائل باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشند و یا با روابط جنسی سالم یا عملکرد روزمره فرد تداخل پیدا بکنند که بتوان از آنها به عنوان انحرافات جنسی نام برد. افرادی که دچار انحراف جنسی هستند، ممکن است متوجه باشند که کار درستی انجام نمیدهند اما غالبا فکر میکنند که نمیتوانند شرایط را تغییر دهند و یا این عادت خود را ترک کنند.
موارد اصلی انحرافات جنسی عبارتند از: چشم چرانی، عورت نمایی، بچه بازی، یادگارخواهی، دستمالی کردن. خودآزاری جنسی، دیگر آزاری جنسی.
چشم چرانی: افرادی که به این انحراف دچار هستند از تصور یا دیدن افراد برهنه، در
حال درآوردن لباسشان و یا مشاهده رابطه جنسی افراد دیگر(حتی در فیلم) با هم لذت میبرند. این در اکثر مواقع در صورتی است که شخص و یا اشخاصی که نظاره میشوند از حضور شخص چشم چران مطلع نیستند.
برای اینکه بتوان تشخیص چشم چران را برای شخصی قائل شد این تخیلات ، تمایلات و یا رفتارها باید برای خود فرد بسیار ناگوار باشند و یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد کنند. این انحراف ممکن است ریشه در تجربیات فرد در دوران کودکی داشته باشد و روانکاوی میتواند در شناخت این ریشه ها به فرد کمک کند.
عورت نمایی: در این انحراف فرد اندام و یا اندام های جنسی اش را به فرد یا افراد غریبه نشان داده و از این موضوع لذت جنسی می برد.
همانند مورد بالا تاکید می شود که برای تشخیص قطعی این اختلال فرد باید از رفتار خود احساس خوبی نداشته باشد یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد شده باشد. روانکاری برای این افراد مفید خواهد بود. این کار به شناسایی ریشه واقعی مشکل کمک خواهد کرد. گاهی نیز درمانهای دارویی برای این اشخاص تجویز میشود.
یادگارخواهی یا ف.ت.ی.شیزم: در این انحراف فرد از یک شی غیر زنده ( مانند کفش پاشنه بلند خانم ها یا جوراب زنانه و غیره) لذت جنسی میبرد. بطور معمول فرد برای برانگیخته شدن جنسی به این شی نیاز دارد و بدون آن برانگیخته نمیشود.
این مسئله در صورتی انحراف تلقی می شود که فرد باطنا از این مسئله ناراحت باشد و یا این کار وی در زندگی روزمره اش یا روی شریک جنسی
اش اثر منفی داشته باشد. برای این امر روان درمانی با هدف شناسایی علت اولیه این انحراف صورت می گیرد و معمولادرصد زیادی از افراد به درمان جواب میدهند.
دستمالی کردن یا فروتوریسم: این انحراف عبارت است ازلذت بردن از تماس یا مالیدن دست یا بدن خود به بدن فرد دیگربدون آنکه آن فرد رضایت داشته باشد. معمولا این کار در مکان های شلوغ مانند اتوبوس یا مترو اتفاق میافتد. این افراد غالبا درک درستی از حدود اجتماعی خود و دیگران ندارند بنابراین ممکن است این عمل خود را به عنوان یک انحراف جنسی تلقی نکنند. درمان معمول برای این افراد روان درمانی می باشد و پاسخ به درمان در اکثر مواقع موفق است.
بچه بازی: این اختلال عبارت است از تخیلات، تمایلات یا رفتارهای جنسی که با یک کودک نابالغ (بطور معمول زیر ۱۳ سال) انجام می شود.
در صورتی که این تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی به کرات و برای مدت زمانی معینی تکرار شود، فرد به انحراف بچه بازی دچار است. طبق تعریف این فرد باید خود بالغ بوده و حداقل پنج سال ازکودک مورد آزار بزرگ ترباشد.
برای درمان باید این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد.
درمان دارویی قطعی برای این مسئله وجود ندارد اما بعضا از داروهای کاهنده تستوسترون استفاده می شود. پیش آگهی (سیر بیماری و پاسخ به درمان) این انحراف متغییر است و در کسانی که این انحراف را قبول دارند و باور بهتری نسبت به مشکلات دوران کودکی خود دارند، بهتر است.
کسانی که علاوه بر انحراف بچه بازی دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند، به درمان معمولا پاسخ مثبتی نمیدهند. خودآزاری جنسی (مازوخیسم): خودآزاری جنسی عبارت است از لذت بردن جنسی فرد از تحقیر شدن، کتک خوردن، بسته شدن یا هر نوع زجر
کشیدن. لذت بردن جنسی از تنها تصور کردن موارد ذکر شده نیز خودآزاری جنسی به حساب میآید.
در برخی موارد تجارب این چنینی ممکن است برای فرد خطر مرگ به
همراه داشته باشد. این انحراف ریشه در دوران کودکی یا نوجوانی دارد و درمان آن معمولا از طریق روان درمانی است.
دیگر
آزاری جنسی (سادیسم جنسی): در این انحراف فرد از تحقیر کردن و یا آزار دادن فرد دیگر لذت جنسی میبرد. حتی تصور کردن این مسائل میتواند برای
او لذت جنسی داشته باشد. در اکثر موارد ریشه
سادیسم جنسی در تجربیات دردناک دوران کودکی (مانند تجاوز، و یا آزار جنسی) است . روان درمانی می تواند برای این افراد مفید باشد.
ممکن است پس از خواندن این متن به فکر
افتاده باشید که شاید شما هم به یکی از این انحرافات جنسی دچار هستید. باید تاکید کنم که اگرپس از دانستن تعریف هریک از این اختلالات نگران
افکار و یا اعمالی که انجام می دهید هستید، ممکن است به درجاتی از انحراف جنسی دچار باشید.
اما اگر این تخیلات، تمایلات و
رفتارها در حدی نیستند که شما را نگران کنند، در زندگی روزمره تان اختلال ایجاد کنند یا برای افراد دیگر خطرناک یا آزار دهنده باشند، تشخیص انحراف
جنسی قطعی نیست.
اما در نهایت این احساس شماست . چنانچه فکر میکنید دوست دارید بیشتر در مورد اینکه چرا اینگونه فکر و یا
عمل میکنید بدانید. مشاوره با روان درمانگران و روانکاوان خبره می تواند کمک کننده باشد.
(( انواع انحرافات جنسی ))
خویشتن نمایی Exhibitionism ( اکسی هیبیتیونیسم )
در این نوع انحراف شخص بیمار اقدام به نشان دادن آلت تناسلی خود به جنس مخالف بطور ناگهانی می کند .و کوشش برای ایجاد تماس بدنی به عمل نمی آید.بلکه هدف این است که با نشان دادن آلت تناسلی در طرف مقابل ایجاد شرمندگی و سراسیمگی کند .در این حالت فرد بیمار به هیجان و تحریک جنسی دست پیدا میکند و به نوعی ارضاء جنسی دست میابد. این بیماری در زنان به شکل نشان دادن مستقیم
آلت دیده نمی شود .بلکه زن بیمار اقدام به نشان دادن سایر قسمت های تحریک کننده بدن خود می کند . شیوع این بیماری در مردان بیشتر می باشد.عریان سازی یا پوششهای نیمه عریان به شکل افراطی از نشانه های خفیف این بیماری می باشد.
کودک دوستی Pedophilia ( پدوفیلیا )
این بیماری شاید افراطی ترین جلوه بیماری سادیسم باشد.در این نوع از انحراف جنسی فرد بالغ ، به زور کودکان را مورد تجاوز قرار داده و در مواردی سپس اقدام به قتل کودک میکند.این بیماری بیشرمانه ترین و فجیع ترین عارضه ایست که در جامعه بشری دیده شده است و در آن بی پناه ترین و ضعیفترین فرد جامعه قربانی میشود.
رفتار چنین بیماری به کودکان جنس مخالف محدود نمیشود بلکه این رفتارها در مورد جنس موافق نیز دیده میشود و اصولا نوع همجنسگرایی این بیماری بیشتر شایع میباشد. و اینان در آغاز کار از انواع اقسام حیله ها و شیوه ها برای فریب کودکان استفاده میکند .
چشم چرانی Voyevrism ( وایوریسم )
در این بیماری فرد مبتلا با استفاده از موقعیت ها و وسایل یا باتهیه آن موقعیت و ابزار اقدام به تماشای افراد جنس مخالف و یا مناظر آمیزش جنسی دیگران میکند.در اینجا تماس با افراد وجود ندارد .بلکه تماشا و دیدن است که برای بیمار ایجاد هیجان و تحریک جنسی میکند و فرد یا مستقیما بوسیله این صحنه ها یا با تمسک به آنها و خود ارضایی به اوج لذت می رسد.
این بیماری در مراحل خفیف به دلیل محرومیت های جنسی ،اقتصادی ، فرهنگی می باشد.و با بهبود شرایط این علائم از بین میروند.
اما در مراحل پیشرفته قابل توجیه نیست.
مبدل پوشی Transvetitism ( ترانسوتیتیسم )
این انحراف در هر دو جنس دیده میشود و فرد مبتلا به این بیماری با پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید آرایش و رفتار و کردار جنس مخالف به ارضای میل جنسی خود میپردازد.
در مورد علت این انحراف بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد .و دلائلی زیادی برای این انحراف ذکر شده است.
شی دوستی #F.e.t.ish#ism (فتی شیسم )
این بیماری در جنس مرد بیشتر شایع است و فرد مبتلا از اشیاء زنانه و یا اعضای غیر تناسلی زنانه جهت ارضا یا تحریک یا انزال استفاده می کند .این اشیا یا اعضا برای فرد بیمار نشانه آلت تناسلی جنس مونث به حساب می اید.
اشتغال فکری ف.ت.ی.شیت بیشتر به اشیا زنانه مانند لباسهای زیر و رو ، مو و ناخن ، اعضا بدن مثل ساق پا ، ران، باسن ، سینه و .... می باشد .
البته در اغلب موارد این بیماری با انجام آمیزش جنسی از بین می رود.
دگر جنسی Genderidetity disorder
در بیماری فرد مبتلا خود را دارای هویت جنسی متفاوت با واقعیت می داند. یعنی اگر مرد است خود را زن و اگر زن است خود را مرد تصور می کند .و در نتیجه در رفتار و کردار و پوشش و آمیزش نقش مورد تصور خود را بازی می کند .
علت این بیماری را در کودکی فرد جستجو می کنند .والدینی که به کودک پسر خو لباس دخترانه میپوشانند و بالعکس .از این بیماری غافل هستند.
حیوان دوستی zoophilia ( زوفیلیا )
این بیماریدر افرادی که با حیوانات سر کار دارند بیشتر دیده می شود .در این بیماری فرد مبتلا از ملامسه و آمیزش با حیوانات لذت میبرد .و بیشتر از حیوانات اهلی برای رسیدن به اوج لذت استفاده میکند این بیماری بیشتر در زنان شایع است و زنان بیشتر از حیواناتی چون سگ ، اسب، الاغ، خوک، .... و در مردان مرغ ، اسب، گاو، گوسفند....
تحقیقات مشخص کرده است که زنانی معتاد به این بوده اند که سگ آلت آنها را بلیسد و با آنها رابطه جنسی داشته باشد.
دگر آزاری Sadism ( سادیسم )
هر نوع دیگر آزاری و مردم آزاری را سادیسم می گویند اما این کلمه بیشتر در انحراف جنسی به کار میرود .و به حالتی گفته میشود که شخص منحرف در موقع عمل جنسی و آمیزش طرف مقابل را مورد آزار و اذیت بدنی قرار می دهد و این عمل شخص را به نهایت لذت جنسی میرساند.
تمایلات سادیستیک بسیار شایع هستند ولی سادیسم افراطی و شدید یک بیماری محسوب میشود و خطرناک میباشد و باید فرد تحت درمان قرار گیرد.
یکی از انواع سادیسم تجاوز به عنف مبیاشد.در این حالت شخص متجاوز از حالت ها و حرکات جسمانی زن که از روی درد و رنج میباشد حالت انزال زنانه را تجسم کرده و به اوج لذت جنسی میرسد.
مردانی که زنان خود را کتک میزنند نمونه ای از تیپ های سادیستیک می باشند.
و در تاریخ نیز افراد زیادی وجود داشته اند که دارای شخصیت سادیستیک بوده اند.
مانند : نرون زن کش ، ملکه مارکیز ، ریش آبی....
خود آزاری Mascochism ( مازوخیسم )
نام این بیماری از نام نویسنده اتریشی : فون ساخر مازوخ گرفته شده است.
این نویسنده در کتابهایش از زنانی سخن میگفت که در هنگام آمیزش جنسی طالب خشونت و آزار هستند .و کلا این افراد در حین عمل جنسی با آزار خود ارضا می شوند.
اقدام به خود زنی یا خود مجرم بینی نیز از انواع این بیماری هستند.
همجنس بازی ) Homos.#.e.#.xuality همورابطه جنسیوالیتی )
در بعضی کشورها این پدیده را رسمی شناخته اند .اما در بیشتر دنیا هنوز این پدیده یک بیماری محسوب میشود.
از خصائص این بیماری میل به همخوابگی و آمیزش با جنس موافق می باشد.
در زنان بدلیل اینکه نمیتوانند از نظر عملی هماغوشی و رابطه جنسی کامل را تجربه کنند ارضا میل جنسی و رسیدن به اوج لذت با تحریک اعضاء بدن صورت میگیرد و به مرور میل به جنس مخالف به کلی در این زنان از بین میرود.
سادیسم ، مازوخیسم
سادیسم یا دیگر آزاری
سادیسم عبارت است از وارد کردن رنج و آزار جنسی یا روانی به شخصی دیگر به منظور حصول تحریک جنسی .دیگر آزاری با احساس لذت جنسی از راه ایجاد درد در دیگران و تماشای صحنه ی ایجاد درد در دیگران همراه است . اهانت ، کتک زدن ، زخمی کردن و حتی کشتن از جمله اعمالی است که د فرد سادیسم لذت جنسی ایجاد می کند .
اولین کسی که دو اصطلاح سادیسم و مازوخیسم را مطرح کرد ، کرافت ابینگ رفتار شناس جنسی آلمانی ، در قرن 19 بود . کتاب psychopathia s.#.e.#.xualis نوشته ی او اولین کتاب پزشکی در زمینه تمایلات جنسی محسوب می شود .
سادیسم از نام شخصی به نام مارکی دو ساد گرفته شده است .
مارکی دوساد که یکی از اعیان فرانسه بوده است در سال 1774 با دختری از ثروتمندان فرانسه ازدواج می کند . او در سال اول ازدواجش به سبب آشوبی که در فاحشه خانه ایجاد کرد ، دستگیر و در همین سال از همسرش جدا شد . دوساد دوباره ازدواج کرد و به زودی به عنوان یک آدم عیاش و شهوت طلب شهرت یافت . او بارها به خاطر خشونت و شکنجه و زندانی کردن و حتی کشتن زنان زیادی در خانه اش دستگیر و زندانی شد ولی هر بار به خاطر موقعیت اجتماعی اش آزاد شد . اما مارکی به خاطر تکرار اعمال سادیسمی خود و قتل وحشتناک زنی که جسد تکه پاره اش را از خانه اش پیدا کردند دستگیر شد و به زندان باستیل و از آنجا به تیمارستان شارنتون اعزام شد . او بعدها کیفیت ارتکاب این جنایت را در کتابش که زن و خواهر زنش قهرمانان داستان هایش بودند تشریح کرد . او در سال 1814 در سن 74 سالگی در یکی از بیمارستانهای روانی فرانسه بدرود حیات گفت .
سه نوع سادیسم وجود دارد که هر سه نوع آن می تواند در یک شخص وجود داشته باشد :
سادیسم ذهنی : حالتی است که شخص سادیک بجای اینکه به دیگران آزار و اذیت وارد کند ، صحنه های اعمال سادیسمی را در ذهن و تصور خود مجسم می کند و از آنها کسب لذت می کند .
سادیسم سمبولیک : یک حالت انحرافی و غیر عادی روانی است که مبتلایان آن ، به جای وارد کردن زجر و شکنجه بدنی به دیگران ، کوشش می کنند با تحمیل حالات مخرب روانی مانند توهین و تحقیر کردن و پایمال کردن شخصیت افرادی که با آنها برخورد می کنند ، برای خود یک حالت ارضاء روانی ایجاد کنند .
سادیسم بدنی : انحراف سادیسم واقعی یا سادیسم بدنی که افراد مبتلا به این نوع سادیسم ، کسب لذت و شعف جنسی را در تحمیل آزار و اذیت بدنی و ایجاد دردهای جسمی برای دیگران می بینند و این اعمال را بعضی اوقات حتی تا مرحله ی قتل و کشتار مرتکب می شوند . بعضی افراد با آزار و شکنجه و کشتن حیوانات به لذت جنسی می رسند .
در رابطه ی سادیستی_ مازوخیستی ، غالبا از وسایلی چون زنجیر ، شلاق ، وسایل لاستیکی و تجهیزات چرمی و تسمه ای و کفشهای پاشنه بلند استفاده می شود شلاق زدن و بانداژ شدن هم جزئی از این روابط است . در برخی از مناطق آمریکا و اروپا که چنین نیازهایی
وجود دارد ، فروشگاهها ، ابزار مناسبی برای چنین
تمایلاتی تدارک می بینند و مطبوعاتی هستند که آشکارا
آگهی دعوت به همکاری از فعالیت های سادومازوخیستی را چاپ می کنند .
ملاکهای تشخیصی دیگرآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به اعمالی که شخص با انجام آنها از رنج روانی یا جسمی قربانی ، برانگیختگی جنسی بدست می آورد ، به مدت دست کم 6 ماه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند .
مازوخیسم یا خود آزاری :
انحراف مازوخیسم یا شهوت خودآزاری نقطه ی مقابل انحراف جنسی سادیسم است . یک فرد سادیک از آزارو اذیت کردن به دیگران لذت جنسی می برد ، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسی کسب می کند .
کانون اصلی این نابهنجاری جنسی ، عمل تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر است اعمال آزار خواهانه ای که ممکن است از شریک جنسی خواسته شوند مشتمل بر مهار کردن ، بستن چشم، لگد مال کردن، سیلی زدن، تازیانه زدن، کتک زدن، دادن شوک الکتریکی، بریدن وتحقیر کردن است .
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است . اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشته اند که آنهارا متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است .
ماهیت تخصصی فعالیتهای جنسی و تمایل برخی افراد سادومازوخیست به ملاقات کردن با کسانی که ترجیحات جنسی مشابهی دارند، آنها را به سمت پیوستن به سازمانهایی می کشاند که برای ارضا کردن نیازهای آنها تدارک دیده شده اند مثل انجمن (( تیل یولنشپیگل )) در نیویورک سیتی یا انجمن (( یانوس)) در سانفرانسیسکو . فعالیتهایی مانند بریدن، سوراخ کردن، انقیاد وشوک دهی می توانند خطرناک باشند و این خطر، احساس برانگیختگی سادومازوخیستها را بیشتر می کند . در حالت افراطی تر، فرد ماسکی را به صورت می زند یا کیسه ی پلاستیکی روی سر می کشد ، حلقه ی طنابی را به گردن می اندازد ، یا گازنیترات استنشاق می کند که موجب خفگی می شود .
ملاکهای تشخیصی خودآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به عمل تحقیر شدن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر به مدت دست کم یک دوره 6 ماهه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.
درزندگی هر فرد، زمانی فرا می رسد که بدنش از حالت کودکی به بزرگسالی تغییر شکل می یابد. در نظر اول شاید این دگرگونی چندان قابل ملاحظه نباشد، اما اختلاف آشکار آن با دوره های کودکی از لحاظ وضع ظاهر، رفتار و حالت های درونی کاملاً محسوس است.
احساس نوجوان این است که او دیگر آن کودک دیروز نیست. اینک چیزهایی را احساس می کند که در گذشته هیچ احساس از آن ها نداشت، یا قادر به انجام دادن اموری است که قبلاً از انجام آن ها ناتوان بود. خلاصه در تن و روان خود دگرگونی هایی را می بیند که برایش تازگی دارند و این دگرگونی ها آنقدر ادامه پیدا می کنند تا برای نوجوان رفتاری همانند بزرگسالان به وجود آورند.
رشد جنسی در پسران :
نزدیک به دوره بلوغ و اوائل این دوره در زمینه جنسی تغییرات عمده ای که اغلب باعث ناراحتی می شود در پسرها بوجود می آید. اعضاء جنسی بطور سریع رشد می کند و فرد به اشکال مختلف می تواند تمایلات جنسی خود را در شرایط تحریک کننده کنترل کند. چون تمایلات جنسی در افراد شدید است، عدم ارضاء این تمایل سبب ناراحتی فرد می شود. در پاره ای از اجتماعات افراد بالغ به جلق زدن مبادرت می کنند. رشد افراد در دوره بلوغ و بروز حالات مردانگی در آن ها توجه ایشان را به خود جلب می کند. رشد جنسی سبب تغییر احساس ها و تمایلات فرد می شود.
رشد جنسی در دختران:
علامت رشد جنسی در دختران شروع اولین عادت ماهانگی است. رشد جنسی در دخترها با رشد قد، وزن و رشد استخوان ها ارتباط دارد. دخترهایی که وزن آن ها بیشتر، قد آن ها بلندتر و رشد استخوان ها زیاد باشد رشد جنسی در آنها زودتر ظاهر می گردد.
ناراحتی شدید و غیرعادی در دوران پریودی می تواند معلول عوامل روانی باشد. این عوامل در قسمت ناآگاه ذهنی قرار دارند و فرد را دچار اضطراب و پریشانی می کنند. در موقع عادت ماهانه دختر ممکن است در اثر این احساس دچار ناراحتی شدید و غیرعادی شود. گاهی احساس حقارت در دختر ها سبب می شود که آن ها مونث بودن خود را مورد انکار قرار دهند.
در دوره ی بلوغ افراد متوجه روابط اجتماعی و آثار آن هستند و میل دارند موافق ذوق و تمایلات گروه رفتار نمایند و از این راه حیثیت اجتماعی خود راحفظ کنند. روابط افراد بالغ با هم عادی و نسبتاً معقول است، در صورتیکه اواخر دوره بچگی افراد بیشتر به منظور ایجاد حوادث هیجان انگیز با یکدیگر ارتباط پیدا می کند.
فیزیولوژی و روان شناسی مرحله جنسی:
ایجاد میل جنسی همانند گرسنگی، تشنگی یکی از خواسته های بیولوژیک بدن است. نیاز به غذا این احساس را در بدن به حرکت در می آورد، اگر این مراکز فعال نباشد، یعنی در آن ها به علت اشباع بودن یا تعارض یا دار و بازداری انجام گیرد بی اشتهایی حاصل می شود. مراکز جنسی مردان و زنان بر اثر محرک جنسی خاص تحریک می شوند. هنگامی که چنین تحریکات نورونی رخ می دهد. به فرد احساس جنسی که همان میل یا اشتهای جنسی است، دست می دهد. اگر از فعالیت مراکز جنسی در سلسله اعصاب به دلیل جسمی و روانی بازداری شود، میل جنسی فعالی نخواهیم داشت. در این صورت اشتهای جنسی خود را از دست می دهیم و بی اشتهایی جنسی دچار می شویم.
میل جنسی نه تنها ممکن است به علت عوامل جسمانی بازداری یا تحریک شوند بلکه عوامل روانی مانند ترس، خشم، افسردگی، تعارضات روانی، استرس و بعضی از بیماریها و داروها نیز مدارهای جنسی تاثیر می گذارند.
انحرافات جنسی را می توان از جهتی به سرکوبی شدید و غیرعادی میل جنسی دانست. بیماران مبتلا به انحرافات جنسی از ابزار تمایلات سالم به جنس مخالف احساس خطر می کنند و رفتار انحرافی به آنها امنیت بیشتری می دهد. بدین جهت میل جنسی آن ها فقط در ارتباط با جنس مخالف بازداری می شود.
عوامل روانی بوجود آورنده انحرافات جنسی:
مهمترین آن ها عبارتند از محرومیت از روابط جنسی طبیعی، انزوای کودکی، وقایع خاص که سبب یادگیری انحرافات در کودکی و نوجوانی می شود، اضطراب اخته شدن، تثبیت یا بازگشت به دوران کودکی، جهالت در امور جنسی، همانند سازی جنسی، بازداری کلی شخصیت، ترس از مسئولیت و بالاخره ترس از جنس مخالف .
محرومیت از روابطه جنسی طبیعی: تحت شرایط محروم کننده شدید که در آن زن و مرد فرصت رابطه جنسی طبیعی ندارند، انحرافات جنسی افزایش می یابد.
انزوای کودکی: کودکانی که در دوران طفولیت و کودکی مدت طولانی از دیگران جدا بوده اند در روند تکامل روانی- جنسی خود اختلال پیدا کرده اند. انحرافات مربوط به انزوای کودکی شامل بچه بازی و همجنس گرایی و زنا می باشد که در واقع جبرانی است برای محرومیت های عاطفی دوران کودکی
همجنس گرایی: اغلب هنگامی شروع می شود که در دوران کودکی به فرد تجاوز شود و یا فرد بدآموزیهایی داشته باشد.
شی ء پرستی (جایگزین کردن شی ء بجای دستگاه جنسی طرف مقابل): ممکن است به علت شرطی شدن هیجان جنسی با شیء در دوران کودکی یا نوجوانی به وقوع بپیوندد. مثلا در یک زمان یک شی ء را ببیند و توام با آن خاطره ای که باعث تحریک می شود، بعد از آن با دیدن آن شی ء خاص باعث تحریک او می شود.
ضربه زدن به نشیمنگاه کودک دردی توام با لذت در او ایجاد می کند و در نتیجه در بعضی از کودکان ممکن است سبب بیماری ماسوخیسم (خودآزاری) گردد.
روانکاوان معتقدند: ترس از جنس مخالف، استمناء، شی پرستی جنسی و همجنس گرایی ممکن است به دلیل ترسی باشد که فرد در دوران کودکی، در رابطه با مسائل جنسی و در رابطه با جنس مخالف بخصوص با مادر و محارم پیدا می کند. طبق این نظریه فرد به علت ترس از رابطه با جنس مخالف، با همجنس خود که از آن کمتر می ترسد و بیشتر با آن آشناست رابطه می گیرد.
نقش سازی یا نقش بازی: عبارت است از الگو پذیری، تقلید نمودن و ادای نقش فردی و اجتماعی از طرف دختر با قراردادن زن در آن فرهنگ به عنوان الگو و ازطرف پسر با پذیرفتن آن فرهنگ خاص به عنوان سرمشق و الگو.
این الگوپذیری و نقش پذیری شامل نحوه تکلم، حرکات، تفریح و بازی، پوشیدن لباس و آرایش و بسیاری از رفتارهای دیگر می شود. ممکن است عدم موفقیت در گرفتن نقش صحیح جنسی سبب اختلال جنسی گردد.
عواملی که سبب عدم موفقیت می شوند:
۱- نداشتن خصوصیات جسمانی کافی و لازم: مثلا پسری که ساختمان بدنی زنانه دارد نسبت به پسری که دارای ساختمان جسمی قوی است نقش جنسی مردانه را دشوارتر به خود می گیرد.
۲- فشار اجتماعی و خانوادگی فرد برای نقش پذیرفتن به او فشار می آورد : مثلا اگر توقعات جامعه و بخصوص خانواده، شدید اً با امکانات جسمی و روانی کودک در نقش پذیری جنسی مغایر باشد، کودک دچار تعارض می شود و درنتیجه زمینه انحراف را آماده می سازد.
۳- فقدان الگوی صحیح مرد یا زن در خانواده : معمولا این الگو شامل پدر و مادر می باشد، که آن ها همانند سازی جنسی کودک را شکل می دهند. اگر در جریان رشد، پسر نتواند با پدر خود به درستی و به اندازه کافی همانند سازی سالم جنسی نماید یعنی از او الگوی نادرستی بیاموزد یا امکان الگوسازی از پدر (در صورت نبود پدر) را نداشته باشد، امکان انحراف جنسی در او ایجاد می شود.
۴- یکی از علل انحرافات جنسی : جهالت و عدم دانش صحیح در رابطه با مسائل جنسی است، تعداد زیادی از منحرفین جنسی از کسانی بودند که فهم روشن و درستی ازمسائل جنسی نداشته و نیز در دوران کودکی از فهمیدن موضوعات به سختی بازداری، ترسانده و منع می شدند.
۵- ترس را از عوامل دیگر انحراف جنسی می توان نام برد، ترس از عهده دار شدن مسئولیت است، کسانی که شخصیت آن ها برای قبول مسئولیت ها و مسائل مربوط به آن رشد کافی نکرده است.
منابع:
· خلاصه ی روانپزشکی: علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک، هارولد کاپلان : ترجمه نصرت ا... پورافکاری .تهران. انتشارات شهرآب : آینده سازان . 1382
· تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیر طبیعی انسان / تالیف بهنام اوحدی ؛ اصفهان انتشارات صادق هدایت . 1383 .
· آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی اختلالهای روانی بر اساس DSM-IV-TR (جلد دوم ) / مولفان : ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن ، مترجم : یحیی سید محمدی . تهران نشر روان . 1384 .
· چکیده ی روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک – ویرجینا سادوک . ترجمه ی دکتر نصرت ا... پورافکاری .
· روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی / تالیف مسعود انصاری – تهران . انتشارات اشراقی . 1379 . دانستنیهای جنسی
. هیات تحریریه کانون دفاع از حقوق کودکان و زنان تهران
این مسائل باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشند و یا با روابط جنسی سالم یا عملکرد روزمره فرد تداخل پیدا بکنند که بتوان از آنها به عنوان انحرافات جنسی نام برد. افرادی که دچار انحراف جنسی هستند، ممکن است متوجه باشند که کار درستی انجام نمیدهند اما غالبا فکر میکنند که نمیتوانند شرایط را تغییر دهند و یا این عادت خود را ترک کنند.
موارد اصلی انحرافات جنسی عبارتند از: چشم چرانی، عورت نمایی، بچه بازی، یادگارخواهی، دستمالی کردن. خودآزاری جنسی، دیگر آزاری جنسی.
چشم چرانی: افرادی که به این انحراف دچار هستند از تصور یا دیدن افراد برهنه، در
حال درآوردن لباسشان و یا مشاهده رابطه جنسی افراد دیگر(حتی در فیلم) با هم لذت میبرند. این در اکثر مواقع در صورتی است که شخص و یا اشخاصی که نظاره میشوند از حضور شخص چشم چران مطلع نیستند.
برای اینکه بتوان تشخیص چشم چران را برای شخصی قائل شد این تخیلات ، تمایلات و یا رفتارها باید برای خود فرد بسیار ناگوار باشند و یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد کنند. این انحراف ممکن است ریشه در تجربیات فرد در دوران کودکی داشته باشد و روانکاوی میتواند در شناخت این ریشه ها به فرد کمک کند.
عورت نمایی: در این انحراف فرد اندام و یا اندام های جنسی اش را به فرد یا افراد غریبه نشان داده و از این موضوع لذت جنسی می برد.
همانند مورد بالا تاکید می شود که برای تشخیص قطعی این اختلال فرد باید از رفتار خود احساس خوبی نداشته باشد یا در زندگی روزمره اش اختلال ایجاد شده باشد. روانکاری برای این افراد مفید خواهد بود. این کار به شناسایی ریشه واقعی مشکل کمک خواهد کرد. گاهی نیز درمانهای دارویی برای این اشخاص تجویز میشود.
یادگارخواهی یا ف.ت.ی.شیزم: در این انحراف فرد از یک شی غیر زنده ( مانند کفش پاشنه بلند خانم ها یا جوراب زنانه و غیره) لذت جنسی میبرد. بطور معمول فرد برای برانگیخته شدن جنسی به این شی نیاز دارد و بدون آن برانگیخته نمیشود.
این مسئله در صورتی انحراف تلقی می شود که فرد باطنا از این مسئله ناراحت باشد و یا این کار وی در زندگی روزمره اش یا روی شریک جنسی
اش اثر منفی داشته باشد. برای این امر روان درمانی با هدف شناسایی علت اولیه این انحراف صورت می گیرد و معمولادرصد زیادی از افراد به درمان جواب میدهند.
دستمالی کردن یا فروتوریسم: این انحراف عبارت است ازلذت بردن از تماس یا مالیدن دست یا بدن خود به بدن فرد دیگربدون آنکه آن فرد رضایت داشته باشد. معمولا این کار در مکان های شلوغ مانند اتوبوس یا مترو اتفاق میافتد. این افراد غالبا درک درستی از حدود اجتماعی خود و دیگران ندارند بنابراین ممکن است این عمل خود را به عنوان یک انحراف جنسی تلقی نکنند. درمان معمول برای این افراد روان درمانی می باشد و پاسخ به درمان در اکثر مواقع موفق است.
بچه بازی: این اختلال عبارت است از تخیلات، تمایلات یا رفتارهای جنسی که با یک کودک نابالغ (بطور معمول زیر ۱۳ سال) انجام می شود.
در صورتی که این تخیلات، تمایلات و رفتارهای جنسی به کرات و برای مدت زمانی معینی تکرار شود، فرد به انحراف بچه بازی دچار است. طبق تعریف این فرد باید خود بالغ بوده و حداقل پنج سال ازکودک مورد آزار بزرگ ترباشد.
برای درمان باید این افراد را مدتها تحت روان درمانی قرار داد تا ریشه های عمیق این مسئله را که شامل نگرششان نسبت به جنسیت، احساسشان نسبت به خودشان و اغلب تجربه آزار جنسی و یا جسمی در دوران کودکی میشود، شناسایی کرده و تحت کنترل درآورد.
درمان دارویی قطعی برای این مسئله وجود ندارد اما بعضا از داروهای کاهنده تستوسترون استفاده می شود. پیش آگهی (سیر بیماری و پاسخ به درمان) این انحراف متغییر است و در کسانی که این انحراف را قبول دارند و باور بهتری نسبت به مشکلات دوران کودکی خود دارند، بهتر است.
کسانی که علاوه بر انحراف بچه بازی دچار شخصیت ضد اجتماعی هستند، به درمان معمولا پاسخ مثبتی نمیدهند. خودآزاری جنسی (مازوخیسم): خودآزاری جنسی عبارت است از لذت بردن جنسی فرد از تحقیر شدن، کتک خوردن، بسته شدن یا هر نوع زجر
کشیدن. لذت بردن جنسی از تنها تصور کردن موارد ذکر شده نیز خودآزاری جنسی به حساب میآید.
در برخی موارد تجارب این چنینی ممکن است برای فرد خطر مرگ به
همراه داشته باشد. این انحراف ریشه در دوران کودکی یا نوجوانی دارد و درمان آن معمولا از طریق روان درمانی است.
دیگر
آزاری جنسی (سادیسم جنسی): در این انحراف فرد از تحقیر کردن و یا آزار دادن فرد دیگر لذت جنسی میبرد. حتی تصور کردن این مسائل میتواند برای
او لذت جنسی داشته باشد. در اکثر موارد ریشه
سادیسم جنسی در تجربیات دردناک دوران کودکی (مانند تجاوز، و یا آزار جنسی) است . روان درمانی می تواند برای این افراد مفید باشد.
ممکن است پس از خواندن این متن به فکر
افتاده باشید که شاید شما هم به یکی از این انحرافات جنسی دچار هستید. باید تاکید کنم که اگرپس از دانستن تعریف هریک از این اختلالات نگران
افکار و یا اعمالی که انجام می دهید هستید، ممکن است به درجاتی از انحراف جنسی دچار باشید.
اما اگر این تخیلات، تمایلات و
رفتارها در حدی نیستند که شما را نگران کنند، در زندگی روزمره تان اختلال ایجاد کنند یا برای افراد دیگر خطرناک یا آزار دهنده باشند، تشخیص انحراف
جنسی قطعی نیست.
اما در نهایت این احساس شماست . چنانچه فکر میکنید دوست دارید بیشتر در مورد اینکه چرا اینگونه فکر و یا
عمل میکنید بدانید. مشاوره با روان درمانگران و روانکاوان خبره می تواند کمک کننده باشد.
(( انواع انحرافات جنسی ))
خویشتن نمایی Exhibitionism ( اکسی هیبیتیونیسم )
در این نوع انحراف شخص بیمار اقدام به نشان دادن آلت تناسلی خود به جنس مخالف بطور ناگهانی می کند .و کوشش برای ایجاد تماس بدنی به عمل نمی آید.بلکه هدف این است که با نشان دادن آلت تناسلی در طرف مقابل ایجاد شرمندگی و سراسیمگی کند .در این حالت فرد بیمار به هیجان و تحریک جنسی دست پیدا میکند و به نوعی ارضاء جنسی دست میابد. این بیماری در زنان به شکل نشان دادن مستقیم
آلت دیده نمی شود .بلکه زن بیمار اقدام به نشان دادن سایر قسمت های تحریک کننده بدن خود می کند . شیوع این بیماری در مردان بیشتر می باشد.عریان سازی یا پوششهای نیمه عریان به شکل افراطی از نشانه های خفیف این بیماری می باشد.
کودک دوستی Pedophilia ( پدوفیلیا )
این بیماری شاید افراطی ترین جلوه بیماری سادیسم باشد.در این نوع از انحراف جنسی فرد بالغ ، به زور کودکان را مورد تجاوز قرار داده و در مواردی سپس اقدام به قتل کودک میکند.این بیماری بیشرمانه ترین و فجیع ترین عارضه ایست که در جامعه بشری دیده شده است و در آن بی پناه ترین و ضعیفترین فرد جامعه قربانی میشود.
رفتار چنین بیماری به کودکان جنس مخالف محدود نمیشود بلکه این رفتارها در مورد جنس موافق نیز دیده میشود و اصولا نوع همجنسگرایی این بیماری بیشتر شایع میباشد. و اینان در آغاز کار از انواع اقسام حیله ها و شیوه ها برای فریب کودکان استفاده میکند .
چشم چرانی Voyevrism ( وایوریسم )
در این بیماری فرد مبتلا با استفاده از موقعیت ها و وسایل یا باتهیه آن موقعیت و ابزار اقدام به تماشای افراد جنس مخالف و یا مناظر آمیزش جنسی دیگران میکند.در اینجا تماس با افراد وجود ندارد .بلکه تماشا و دیدن است که برای بیمار ایجاد هیجان و تحریک جنسی میکند و فرد یا مستقیما بوسیله این صحنه ها یا با تمسک به آنها و خود ارضایی به اوج لذت می رسد.
این بیماری در مراحل خفیف به دلیل محرومیت های جنسی ،اقتصادی ، فرهنگی می باشد.و با بهبود شرایط این علائم از بین میروند.
اما در مراحل پیشرفته قابل توجیه نیست.
مبدل پوشی Transvetitism ( ترانسوتیتیسم )
این انحراف در هر دو جنس دیده میشود و فرد مبتلا به این بیماری با پوشیدن لباس جنس مخالف و تقلید آرایش و رفتار و کردار جنس مخالف به ارضای میل جنسی خود میپردازد.
در مورد علت این انحراف بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد .و دلائلی زیادی برای این انحراف ذکر شده است.
شی دوستی #F.e.t.ish#ism (فتی شیسم )
این بیماری در جنس مرد بیشتر شایع است و فرد مبتلا از اشیاء زنانه و یا اعضای غیر تناسلی زنانه جهت ارضا یا تحریک یا انزال استفاده می کند .این اشیا یا اعضا برای فرد بیمار نشانه آلت تناسلی جنس مونث به حساب می اید.
اشتغال فکری ف.ت.ی.شیت بیشتر به اشیا زنانه مانند لباسهای زیر و رو ، مو و ناخن ، اعضا بدن مثل ساق پا ، ران، باسن ، سینه و .... می باشد .
البته در اغلب موارد این بیماری با انجام آمیزش جنسی از بین می رود.
دگر جنسی Genderidetity disorder
در بیماری فرد مبتلا خود را دارای هویت جنسی متفاوت با واقعیت می داند. یعنی اگر مرد است خود را زن و اگر زن است خود را مرد تصور می کند .و در نتیجه در رفتار و کردار و پوشش و آمیزش نقش مورد تصور خود را بازی می کند .
علت این بیماری را در کودکی فرد جستجو می کنند .والدینی که به کودک پسر خو لباس دخترانه میپوشانند و بالعکس .از این بیماری غافل هستند.
حیوان دوستی zoophilia ( زوفیلیا )
این بیماریدر افرادی که با حیوانات سر کار دارند بیشتر دیده می شود .در این بیماری فرد مبتلا از ملامسه و آمیزش با حیوانات لذت میبرد .و بیشتر از حیوانات اهلی برای رسیدن به اوج لذت استفاده میکند این بیماری بیشتر در زنان شایع است و زنان بیشتر از حیواناتی چون سگ ، اسب، الاغ، خوک، .... و در مردان مرغ ، اسب، گاو، گوسفند....
تحقیقات مشخص کرده است که زنانی معتاد به این بوده اند که سگ آلت آنها را بلیسد و با آنها رابطه جنسی داشته باشد.
دگر آزاری Sadism ( سادیسم )
هر نوع دیگر آزاری و مردم آزاری را سادیسم می گویند اما این کلمه بیشتر در انحراف جنسی به کار میرود .و به حالتی گفته میشود که شخص منحرف در موقع عمل جنسی و آمیزش طرف مقابل را مورد آزار و اذیت بدنی قرار می دهد و این عمل شخص را به نهایت لذت جنسی میرساند.
تمایلات سادیستیک بسیار شایع هستند ولی سادیسم افراطی و شدید یک بیماری محسوب میشود و خطرناک میباشد و باید فرد تحت درمان قرار گیرد.
یکی از انواع سادیسم تجاوز به عنف مبیاشد.در این حالت شخص متجاوز از حالت ها و حرکات جسمانی زن که از روی درد و رنج میباشد حالت انزال زنانه را تجسم کرده و به اوج لذت جنسی میرسد.
مردانی که زنان خود را کتک میزنند نمونه ای از تیپ های سادیستیک می باشند.
و در تاریخ نیز افراد زیادی وجود داشته اند که دارای شخصیت سادیستیک بوده اند.
مانند : نرون زن کش ، ملکه مارکیز ، ریش آبی....
خود آزاری Mascochism ( مازوخیسم )
نام این بیماری از نام نویسنده اتریشی : فون ساخر مازوخ گرفته شده است.
این نویسنده در کتابهایش از زنانی سخن میگفت که در هنگام آمیزش جنسی طالب خشونت و آزار هستند .و کلا این افراد در حین عمل جنسی با آزار خود ارضا می شوند.
اقدام به خود زنی یا خود مجرم بینی نیز از انواع این بیماری هستند.
همجنس بازی ) Homos.#.e.#.xuality همورابطه جنسیوالیتی )
در بعضی کشورها این پدیده را رسمی شناخته اند .اما در بیشتر دنیا هنوز این پدیده یک بیماری محسوب میشود.
از خصائص این بیماری میل به همخوابگی و آمیزش با جنس موافق می باشد.
در زنان بدلیل اینکه نمیتوانند از نظر عملی هماغوشی و رابطه جنسی کامل را تجربه کنند ارضا میل جنسی و رسیدن به اوج لذت با تحریک اعضاء بدن صورت میگیرد و به مرور میل به جنس مخالف به کلی در این زنان از بین میرود.
سادیسم ، مازوخیسم
سادیسم یا دیگر آزاری
سادیسم عبارت است از وارد کردن رنج و آزار جنسی یا روانی به شخصی دیگر به منظور حصول تحریک جنسی .دیگر آزاری با احساس لذت جنسی از راه ایجاد درد در دیگران و تماشای صحنه ی ایجاد درد در دیگران همراه است . اهانت ، کتک زدن ، زخمی کردن و حتی کشتن از جمله اعمالی است که د فرد سادیسم لذت جنسی ایجاد می کند .
اولین کسی که دو اصطلاح سادیسم و مازوخیسم را مطرح کرد ، کرافت ابینگ رفتار شناس جنسی آلمانی ، در قرن 19 بود . کتاب psychopathia s.#.e.#.xualis نوشته ی او اولین کتاب پزشکی در زمینه تمایلات جنسی محسوب می شود .
سادیسم از نام شخصی به نام مارکی دو ساد گرفته شده است .
مارکی دوساد که یکی از اعیان فرانسه بوده است در سال 1774 با دختری از ثروتمندان فرانسه ازدواج می کند . او در سال اول ازدواجش به سبب آشوبی که در فاحشه خانه ایجاد کرد ، دستگیر و در همین سال از همسرش جدا شد . دوساد دوباره ازدواج کرد و به زودی به عنوان یک آدم عیاش و شهوت طلب شهرت یافت . او بارها به خاطر خشونت و شکنجه و زندانی کردن و حتی کشتن زنان زیادی در خانه اش دستگیر و زندانی شد ولی هر بار به خاطر موقعیت اجتماعی اش آزاد شد . اما مارکی به خاطر تکرار اعمال سادیسمی خود و قتل وحشتناک زنی که جسد تکه پاره اش را از خانه اش پیدا کردند دستگیر شد و به زندان باستیل و از آنجا به تیمارستان شارنتون اعزام شد . او بعدها کیفیت ارتکاب این جنایت را در کتابش که زن و خواهر زنش قهرمانان داستان هایش بودند تشریح کرد . او در سال 1814 در سن 74 سالگی در یکی از بیمارستانهای روانی فرانسه بدرود حیات گفت .
سه نوع سادیسم وجود دارد که هر سه نوع آن می تواند در یک شخص وجود داشته باشد :
سادیسم ذهنی : حالتی است که شخص سادیک بجای اینکه به دیگران آزار و اذیت وارد کند ، صحنه های اعمال سادیسمی را در ذهن و تصور خود مجسم می کند و از آنها کسب لذت می کند .
سادیسم سمبولیک : یک حالت انحرافی و غیر عادی روانی است که مبتلایان آن ، به جای وارد کردن زجر و شکنجه بدنی به دیگران ، کوشش می کنند با تحمیل حالات مخرب روانی مانند توهین و تحقیر کردن و پایمال کردن شخصیت افرادی که با آنها برخورد می کنند ، برای خود یک حالت ارضاء روانی ایجاد کنند .
سادیسم بدنی : انحراف سادیسم واقعی یا سادیسم بدنی که افراد مبتلا به این نوع سادیسم ، کسب لذت و شعف جنسی را در تحمیل آزار و اذیت بدنی و ایجاد دردهای جسمی برای دیگران می بینند و این اعمال را بعضی اوقات حتی تا مرحله ی قتل و کشتار مرتکب می شوند . بعضی افراد با آزار و شکنجه و کشتن حیوانات به لذت جنسی می رسند .
در رابطه ی سادیستی_ مازوخیستی ، غالبا از وسایلی چون زنجیر ، شلاق ، وسایل لاستیکی و تجهیزات چرمی و تسمه ای و کفشهای پاشنه بلند استفاده می شود شلاق زدن و بانداژ شدن هم جزئی از این روابط است . در برخی از مناطق آمریکا و اروپا که چنین نیازهایی
وجود دارد ، فروشگاهها ، ابزار مناسبی برای چنین
تمایلاتی تدارک می بینند و مطبوعاتی هستند که آشکارا
آگهی دعوت به همکاری از فعالیت های سادومازوخیستی را چاپ می کنند .
ملاکهای تشخیصی دیگرآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به اعمالی که شخص با انجام آنها از رنج روانی یا جسمی قربانی ، برانگیختگی جنسی بدست می آورد ، به مدت دست کم 6 ماه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند .
مازوخیسم یا خود آزاری :
انحراف مازوخیسم یا شهوت خودآزاری نقطه ی مقابل انحراف جنسی سادیسم است . یک فرد سادیک از آزارو اذیت کردن به دیگران لذت جنسی می برد ، اما یک انسان مبتلا به مازوخیسم از عذاب و شکنجه وارد شدن به خودش لذت جنسی کسب می کند .
کانون اصلی این نابهنجاری جنسی ، عمل تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر است اعمال آزار خواهانه ای که ممکن است از شریک جنسی خواسته شوند مشتمل بر مهار کردن ، بستن چشم، لگد مال کردن، سیلی زدن، تازیانه زدن، کتک زدن، دادن شوک الکتریکی، بریدن وتحقیر کردن است .
فروید معتقد است که، آزارخواهی، ناشی از برگشت تخیلات تخریبی به طرف خود است . اینگونه افراد ممکن است در دوران کودکی تجاربی داشته اند که آنهارا متقاعد کرده است که درد کشیدن پیش شرط لذت جنسی است .
ماهیت تخصصی فعالیتهای جنسی و تمایل برخی افراد سادومازوخیست به ملاقات کردن با کسانی که ترجیحات جنسی مشابهی دارند، آنها را به سمت پیوستن به سازمانهایی می کشاند که برای ارضا کردن نیازهای آنها تدارک دیده شده اند مثل انجمن (( تیل یولنشپیگل )) در نیویورک سیتی یا انجمن (( یانوس)) در سانفرانسیسکو . فعالیتهایی مانند بریدن، سوراخ کردن، انقیاد وشوک دهی می توانند خطرناک باشند و این خطر، احساس برانگیختگی سادومازوخیستها را بیشتر می کند . در حالت افراطی تر، فرد ماسکی را به صورت می زند یا کیسه ی پلاستیکی روی سر می کشد ، حلقه ی طنابی را به گردن می اندازد ، یا گازنیترات استنشاق می کند که موجب خفگی می شود .
ملاکهای تشخیصی خودآزاری بر اساس DSM-IV :
وجود خیالپردازیهای برانگیزنده ی جنسی ،امیال جنسی یا رفتارهای برگشت کننده و شدید مربوط به عمل تحقیر شدن، به بند کشیده شدن یا رنج بردن به گونه ای دیگر به مدت دست کم یک دوره 6 ماهه .
خیالپردازیها ، امیال جنسی یا رفتارها موجب پریشانی یا اختلال عمده ی بالینی در کارکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر زمینه های مهم می شوند.
درزندگی هر فرد، زمانی فرا می رسد که بدنش از حالت کودکی به بزرگسالی تغییر شکل می یابد. در نظر اول شاید این دگرگونی چندان قابل ملاحظه نباشد، اما اختلاف آشکار آن با دوره های کودکی از لحاظ وضع ظاهر، رفتار و حالت های درونی کاملاً محسوس است.
احساس نوجوان این است که او دیگر آن کودک دیروز نیست. اینک چیزهایی را احساس می کند که در گذشته هیچ احساس از آن ها نداشت، یا قادر به انجام دادن اموری است که قبلاً از انجام آن ها ناتوان بود. خلاصه در تن و روان خود دگرگونی هایی را می بیند که برایش تازگی دارند و این دگرگونی ها آنقدر ادامه پیدا می کنند تا برای نوجوان رفتاری همانند بزرگسالان به وجود آورند.
رشد جنسی در پسران :
نزدیک به دوره بلوغ و اوائل این دوره در زمینه جنسی تغییرات عمده ای که اغلب باعث ناراحتی می شود در پسرها بوجود می آید. اعضاء جنسی بطور سریع رشد می کند و فرد به اشکال مختلف می تواند تمایلات جنسی خود را در شرایط تحریک کننده کنترل کند. چون تمایلات جنسی در افراد شدید است، عدم ارضاء این تمایل سبب ناراحتی فرد می شود. در پاره ای از اجتماعات افراد بالغ به جلق زدن مبادرت می کنند. رشد افراد در دوره بلوغ و بروز حالات مردانگی در آن ها توجه ایشان را به خود جلب می کند. رشد جنسی سبب تغییر احساس ها و تمایلات فرد می شود.
رشد جنسی در دختران:
علامت رشد جنسی در دختران شروع اولین عادت ماهانگی است. رشد جنسی در دخترها با رشد قد، وزن و رشد استخوان ها ارتباط دارد. دخترهایی که وزن آن ها بیشتر، قد آن ها بلندتر و رشد استخوان ها زیاد باشد رشد جنسی در آنها زودتر ظاهر می گردد.
ناراحتی شدید و غیرعادی در دوران پریودی می تواند معلول عوامل روانی باشد. این عوامل در قسمت ناآگاه ذهنی قرار دارند و فرد را دچار اضطراب و پریشانی می کنند. در موقع عادت ماهانه دختر ممکن است در اثر این احساس دچار ناراحتی شدید و غیرعادی شود. گاهی احساس حقارت در دختر ها سبب می شود که آن ها مونث بودن خود را مورد انکار قرار دهند.
در دوره ی بلوغ افراد متوجه روابط اجتماعی و آثار آن هستند و میل دارند موافق ذوق و تمایلات گروه رفتار نمایند و از این راه حیثیت اجتماعی خود راحفظ کنند. روابط افراد بالغ با هم عادی و نسبتاً معقول است، در صورتیکه اواخر دوره بچگی افراد بیشتر به منظور ایجاد حوادث هیجان انگیز با یکدیگر ارتباط پیدا می کند.
فیزیولوژی و روان شناسی مرحله جنسی:
ایجاد میل جنسی همانند گرسنگی، تشنگی یکی از خواسته های بیولوژیک بدن است. نیاز به غذا این احساس را در بدن به حرکت در می آورد، اگر این مراکز فعال نباشد، یعنی در آن ها به علت اشباع بودن یا تعارض یا دار و بازداری انجام گیرد بی اشتهایی حاصل می شود. مراکز جنسی مردان و زنان بر اثر محرک جنسی خاص تحریک می شوند. هنگامی که چنین تحریکات نورونی رخ می دهد. به فرد احساس جنسی که همان میل یا اشتهای جنسی است، دست می دهد. اگر از فعالیت مراکز جنسی در سلسله اعصاب به دلیل جسمی و روانی بازداری شود، میل جنسی فعالی نخواهیم داشت. در این صورت اشتهای جنسی خود را از دست می دهیم و بی اشتهایی جنسی دچار می شویم.
میل جنسی نه تنها ممکن است به علت عوامل جسمانی بازداری یا تحریک شوند بلکه عوامل روانی مانند ترس، خشم، افسردگی، تعارضات روانی، استرس و بعضی از بیماریها و داروها نیز مدارهای جنسی تاثیر می گذارند.
انحرافات جنسی را می توان از جهتی به سرکوبی شدید و غیرعادی میل جنسی دانست. بیماران مبتلا به انحرافات جنسی از ابزار تمایلات سالم به جنس مخالف احساس خطر می کنند و رفتار انحرافی به آنها امنیت بیشتری می دهد. بدین جهت میل جنسی آن ها فقط در ارتباط با جنس مخالف بازداری می شود.
عوامل روانی بوجود آورنده انحرافات جنسی:
مهمترین آن ها عبارتند از محرومیت از روابط جنسی طبیعی، انزوای کودکی، وقایع خاص که سبب یادگیری انحرافات در کودکی و نوجوانی می شود، اضطراب اخته شدن، تثبیت یا بازگشت به دوران کودکی، جهالت در امور جنسی، همانند سازی جنسی، بازداری کلی شخصیت، ترس از مسئولیت و بالاخره ترس از جنس مخالف .
محرومیت از روابطه جنسی طبیعی: تحت شرایط محروم کننده شدید که در آن زن و مرد فرصت رابطه جنسی طبیعی ندارند، انحرافات جنسی افزایش می یابد.
انزوای کودکی: کودکانی که در دوران طفولیت و کودکی مدت طولانی از دیگران جدا بوده اند در روند تکامل روانی- جنسی خود اختلال پیدا کرده اند. انحرافات مربوط به انزوای کودکی شامل بچه بازی و همجنس گرایی و زنا می باشد که در واقع جبرانی است برای محرومیت های عاطفی دوران کودکی
همجنس گرایی: اغلب هنگامی شروع می شود که در دوران کودکی به فرد تجاوز شود و یا فرد بدآموزیهایی داشته باشد.
شی ء پرستی (جایگزین کردن شی ء بجای دستگاه جنسی طرف مقابل): ممکن است به علت شرطی شدن هیجان جنسی با شیء در دوران کودکی یا نوجوانی به وقوع بپیوندد. مثلا در یک زمان یک شی ء را ببیند و توام با آن خاطره ای که باعث تحریک می شود، بعد از آن با دیدن آن شی ء خاص باعث تحریک او می شود.
ضربه زدن به نشیمنگاه کودک دردی توام با لذت در او ایجاد می کند و در نتیجه در بعضی از کودکان ممکن است سبب بیماری ماسوخیسم (خودآزاری) گردد.
روانکاوان معتقدند: ترس از جنس مخالف، استمناء، شی پرستی جنسی و همجنس گرایی ممکن است به دلیل ترسی باشد که فرد در دوران کودکی، در رابطه با مسائل جنسی و در رابطه با جنس مخالف بخصوص با مادر و محارم پیدا می کند. طبق این نظریه فرد به علت ترس از رابطه با جنس مخالف، با همجنس خود که از آن کمتر می ترسد و بیشتر با آن آشناست رابطه می گیرد.
نقش سازی یا نقش بازی: عبارت است از الگو پذیری، تقلید نمودن و ادای نقش فردی و اجتماعی از طرف دختر با قراردادن زن در آن فرهنگ به عنوان الگو و ازطرف پسر با پذیرفتن آن فرهنگ خاص به عنوان سرمشق و الگو.
این الگوپذیری و نقش پذیری شامل نحوه تکلم، حرکات، تفریح و بازی، پوشیدن لباس و آرایش و بسیاری از رفتارهای دیگر می شود. ممکن است عدم موفقیت در گرفتن نقش صحیح جنسی سبب اختلال جنسی گردد.
عواملی که سبب عدم موفقیت می شوند:
۱- نداشتن خصوصیات جسمانی کافی و لازم: مثلا پسری که ساختمان بدنی زنانه دارد نسبت به پسری که دارای ساختمان جسمی قوی است نقش جنسی مردانه را دشوارتر به خود می گیرد.
۲- فشار اجتماعی و خانوادگی فرد برای نقش پذیرفتن به او فشار می آورد : مثلا اگر توقعات جامعه و بخصوص خانواده، شدید اً با امکانات جسمی و روانی کودک در نقش پذیری جنسی مغایر باشد، کودک دچار تعارض می شود و درنتیجه زمینه انحراف را آماده می سازد.
۳- فقدان الگوی صحیح مرد یا زن در خانواده : معمولا این الگو شامل پدر و مادر می باشد، که آن ها همانند سازی جنسی کودک را شکل می دهند. اگر در جریان رشد، پسر نتواند با پدر خود به درستی و به اندازه کافی همانند سازی سالم جنسی نماید یعنی از او الگوی نادرستی بیاموزد یا امکان الگوسازی از پدر (در صورت نبود پدر) را نداشته باشد، امکان انحراف جنسی در او ایجاد می شود.
۴- یکی از علل انحرافات جنسی : جهالت و عدم دانش صحیح در رابطه با مسائل جنسی است، تعداد زیادی از منحرفین جنسی از کسانی بودند که فهم روشن و درستی ازمسائل جنسی نداشته و نیز در دوران کودکی از فهمیدن موضوعات به سختی بازداری، ترسانده و منع می شدند.
۵- ترس را از عوامل دیگر انحراف جنسی می توان نام برد، ترس از عهده دار شدن مسئولیت است، کسانی که شخصیت آن ها برای قبول مسئولیت ها و مسائل مربوط به آن رشد کافی نکرده است.
منابع:
· خلاصه ی روانپزشکی: علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک، هارولد کاپلان : ترجمه نصرت ا... پورافکاری .تهران. انتشارات شهرآب : آینده سازان . 1382
· تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیر طبیعی انسان / تالیف بهنام اوحدی ؛ اصفهان انتشارات صادق هدایت . 1383 .
· آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی اختلالهای روانی بر اساس DSM-IV-TR (جلد دوم ) / مولفان : ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن ، مترجم : یحیی سید محمدی . تهران نشر روان . 1384 .
· چکیده ی روانپزشکی بالینی / تالیف بنیامین سادوک – ویرجینا سادوک . ترجمه ی دکتر نصرت ا... پورافکاری .
· روانشناسی جرائم و انحرافات جنسی / تالیف مسعود انصاری – تهران . انتشارات اشراقی . 1379 . دانستنیهای جنسی
. هیات تحریریه کانون دفاع از حقوق کودکان و زنان تهران