اختلالات ميل جنسي به دو گروه تقسيم مي شود :اختلالات كمبود ميل جنسي و اختلال انزجار جنسي در اختلالات كمبود ميل جنسي كمبود يا فقدان خيالپردازي هاي جنسي و ميل به فعاليت جنسي ديده مي شود (جدول 3-9 ) و دو اختلال انزجار جنسي بيزاري و اجتناب از تماس جنسي –تناسلي با شريك جنسي و خود ارضائي وجود دارد (جدول 4-9) اختلال كمبود ميل جنسي از اختلال انزجار جنسي شايع تر است و در زنان بيشتر از مردان ديده مي شود حدود 20% افراد جامعه كمبود ميل جنسي دارند عوامل سببي گوناگوني با اختلالات ميل جنسي در ارتباط هستند بيماران دچار مشكلات ميل جنسي اغلب از مهار ميل جنسي به گونه هاي دفاعي براي محافظت خود در برابر ترس هاي ناخود آگاهشان در مورد رابطه جنسي استفاده ميكنند
زيگموند فرويد پايين بودن ميل جنسي را ناشي از مهار در مرحله فاليك رشد رواني جنسي و حل نشدن تعارض هاي اوديپي ميدانستند برخي مردان كه در مرحله فاليك رشد تثبيت شده اند از واژن زن ميترسند و معتقدند اگر به آن نزديك شوند اخته خواهند شد فرويد اين مفهوم را (واژن دنداندار ) ناميده چون به عقيده فرويدچنين مرداني به طور ناخود اگاه معتقدند كه واژن دندار دارد و از تماس با دستگاه تناسلي زن ميپرهيزند به همين ترتيب زنان هم ممكن است دچار تعارضات رشدي حل نشده و مهار ميل جنسي باشند فقدان ميل جنسي ميتواند در نتيجه افسردگي اضطراب يا استرس مزمن نيز ايجاد شود پرهيز ازرابطه جنسي به مدت طولاني گاهي سبب سركوب تكانه هاي جنسي ميشود فقدان ميل جنسي همچنين ممكن است تظاهر خصومت نسبت به شريك جنسي يا علامتي از رابطه اي رو به تباهي باشد در يك مطالعه بر روي همسران جواني كه به مدت دو ماه رابطه جنسي خود را قطع كرده بودند شايع ترين دليل قطع يا مهار فعاليت جنسي ناهماهنگي زنا شويي عنوان شده بود وجود ميل جنسي به چندين عامل بستگي دارد سائق زيستي عزت نفس كافي توانايي پذيرش خويشتن به عنوان يك فرد فعال جنسي تجارب خوب قبلي از رابطه جنسي دسترسي به يك شريك جنسي مناسب و رابطه اي خوب در زمينه هاي غير جنسي با شريك جنسي فقدان هر يك از اين عوامل يا صدمه به آن ها ممكن است سبب كاهش ميل جنسي شود در تشخيص گذاري درمانگر بايد سن سلامت كلي و استرس هاي زندگي بيمار را ارزيابي كند و بايد مشخص كند قبل از شروع اختلال ميل جنسي در چه سطحي بود ه است نياز به تماس و ارضا جنسي در بين افراد مختلف و از زماني به زمان ديگر در هر فرد فرق ميكند در بررسي صد زوج كه زندگي مشترك باثباتي داشتند 8% آن ها اظهار نمودند كه دفعات آميزش ان ها كمتر از يك بار در ماه است در گروه ديگر اززوج ها يك سوم افراد تحت مطالعه اظهار نمودن در دوره هايي كه به طور متوسط بر 8 هفته بالغ مي شد رابطه جنسي نداشته اند و چنين تشخيصي نبايد گذاشته شود مگر اين كه فقدان ميل جنسي سبب ناراحتي بيمار شود
اختلالات انگيختگي جنسي
DSM-IV اختلالات انگيختگي جنسي را به طبقات زير تقسيم كرده است :
1- اختلال انگيختگي جنسي زن كه در ان كسب يا حفظ پاسخ ليز شدن –تورم در برابر تحريك جنسي تا تكميل عمل جنسي وجود ندارد يا ناقص است و اين حالت ممكن است به صورت مستمر يا عودكننده بروز كند
2- اختلال نعوظ مرد كه وجه مشخصه آن ناتواني نسبي يا كامل –پايدار يا راجعه كسب يا حفظ نعوظ براي انجام عمل جنسي است تشخيص با توجه به تمركز شدت و طول مدت فعاليت جنسي بيمار گذاشته مي شود (جدول 5-9-و6-9 ) اگر تحريك جنسي از نظر تمركز شدت يا مدت ناكافي باشد نبايد اين تشخيص گذاشته شود
اختلال انگيختگي جنسي زن
شيوع اختلال انگيختگي جنسي زنان معمولا كمتر از حد واقعي بر اورده مي شود زناني كه دچار اختلال مرحله تحريك هستند اغلب اختلال ارگاسمي دارند در مطالعه اي كه روي زن و شوهرهاي نسبتا راضي انجام شد 33% زنان اظهار نمودند در حفظ تحريك جنسي مشكلاتي دارند بسياري از عوامل روانشناختي (مانند اضطراب –احساس گناه – و ترس ) با اختلال انگيختگي جنسي زن ارتباط دارند در بسياري از زنان اختلالات مرحله تحريك همراه با آميزش دردناك (ديس پارونيا ) و فقدان ميل جنسي هستند مطالعات فيزيولوژيك اختلالات عملكرد جنسي نشان مي دهد كه عوامل هروموني ممكن است در پاسخ دهي زنان مبتلا به اختلال عملكرد مرحله تحريك نقش داشته باشد ويليام ماسترز وير جينيا جانسون مشاهده كردند كه زنان به خصوص پيش از شروع پريود ميل زيادي به رابطه جنسي دارند برخي از زنان اظهار ميكنند كه بلافاصله پي از پريود يا در زمان تخمک گذاری حداكثر تحريك جنسي را احساس ميكنند تغييرات سطح تستوسترون – استرروژن – پرولاكتين – و تيروكسين در اختلال انگيختگي جنسي زنان دخيل شمرده شده است همچنين داروهاي داراي خواص آنتي هيستامين و آنتي كولينرژيك ليز شدن واژن را كاهش ميدهند برخي شواهد حاكي از آن است كه زنان دچار اختلال عملكرد جنسي از انگيختگي فيزيولوژيك بدن خود آگاهي كمتري دارند و حس گرما يا ساير حواس ناحيه تناسلي آن ها ضعيف تر از ديگر زنان است
اختلال نعوظي مرد
اختلال نعوظي مرد اختلال عملكرد نعوظي و يا عنن (ناتواني ) نيز ناميده مي شود در ناتواني سراسر عمر مرد هرگز نعوظ كافي براي دخول در واژن نداشته است در اختلال نعوظي اكتسابي مرد در طول زندگي جنسي خود زماني دخول موفق داشته است ولي بعدا دچار ناتواني شده است در اختلال نعوظي موقعيتي مرد در شرايط خاصي قادر به آميزش است و در موارد ديگر ناتواني است براي مثال ممكن است مردي در رابطه اش با فواحش كاملا موفق باشد ولي در مقابل زن خود ناتوان باشد اختلال نعوظي اكتسابي مرد در 10 تا 20 % مردان گزارش شده است فرويد اعلام كرده بود كه اين اختلال در بين بيمارانش شكايت شايعي است شكايت اصلي بيش از 50% از مرداني كه به علت اختلال عملكرد جنسي تحت درمان هستند ناتواني است اختلال نعوظي سراسر عمر نادر است و در حدود 1% مردهاي زير سن 35 سال ديده مي شود ولي ميزان بروز آن با افزايش سن زياد ميشود ميزان آن در جواني 8% است آلفردكينزي گزارش كرد كه 75% همه مردان در سن 80 سالگي ناتوان هستند مسترز و جانسون اعلام كرده اند كه تمام مردان بالاي 40 سال از ناتواني جنسي ميترسند و محققان معتقدند اين ترس بازتابي از ترس مردانه از فقدان مردانگي با پيشرفت سن است با اين حال اختلال نعوظي مرد در بين همه افراد مسن ديده نمي شود دسترسي به يك شريك جنسي فعاليت جنسي مستمر و فقدان بيماري عروقي با تداوم توانايي جنسي مرد در سنين بالا ارتباط دارد علل اختلال نعوظي در مرد ممكن است عضوي – رواني – يا تركيبي ار هر دو باشد ولي در مردان جوان و ميانسال ناتواني معمولا ريشه رواني دارد گرفتن شرح حال خوب در تعيين علت ناتواني اهميت اساسي دارد اگر مردي اظهار كند كه گاهگاهي بدون هدف آميزش نعوظ پيدا ميكند يا نعوظ هاي صبحگاهي دارد يا با خود ارضائي يا با شريك جنسي غير معمول نعوظ كامل پيدا ميكند ميتواند از علل عضوي ناتواني صرفنظر كرد و از روش هاي تشخيصي گران قيمت خودداري كرد اختلال نعوظي مرد ناشي از اختلالات طبي عمومي يا مواد دارويي بعدا در اين فصل شرح داده مي شود فرويد يك نوع ناتواني جنسي را ناشي از اين ميدانست كه فرد نمي تواند احساس محبت نسبت به يك زن را با تمايل جنسي نسبت به او وفق دهد مردهايي كه چنين احساسات متعارضي دارند فقط قادرند با زن هايي آميزش جنسي موفقي داشته باشند كه آن ها را پست تر مي پندارند ساير عواملي كه ممكن است در بروز ناتواني سهيم باشند عبارتند از فراخود (سوپر ايگو ) سختگير و كيفر دهنده ناتواني براي اعتماد احساس بيكفايتي يا احساس نا مطلوب بودن به عنوان شريك جنسي مرد ممكن است به دليل ترس اضطراب خشم با مهارهاي اخلاقي نتواند تكانه هاي جنسي خود را ابراز كند در يك رابطه مستمر ناتواني ممكن است بازتاب مشكلات بين طرفين باشد و به خصوص مرد نتواند نيازها يا خشم خود را به طريقي مستقيم يا سازنده ابراز كند به علاوه اگر مرد قبل از هر برخورد جنسي دچار اضطراب فزاينده شود دوره هاي ناتواني ماهيت تشديد كننده خواهند داشت
ساير اختلالات ارگاسمي
داده هاي در مورد ارگاسم زود رس زن وجود ندارد ودر dsm-ivطبقه جداگانه اي براي ارگاسم زود رس زنها در نظر گرفته نشده است يك مورد ارگاسم خود به خودي در زني مشاهده شده است كه بدون تحريك جنسي ودر اثر صرع كانوني در لوب گيجگاهي ايجاد مي شد در مواردي از زنان تحت درمان با داروهاي ضد افسردگي مانند فلئو كستين (پروزاك )وكلو ميپرامين گزارش شده است كه با خميازه كشيدن دچار ارگاسم خود به خودي شده اند .
اختلالات درد جنسي
آميزش دردناك
آميزش دردناك درد تناسلي مداوم يا تكرار شونده اي است كه در زن يا مرد هنگام نزديكي يا پس از آن روي مي دهد اين اختلال در زنان شايعتر از مردان است و با واژنيسم در ارتباط بوده واغلب همراه با آن ديده مي شود دوره هاي مكرر واژينيسم ممكن است منجر به اميزش دردناك شود هر چند حالت عكس ان نيز صادق است و دوره هاي تكراري آميزش دردناك مي تواند منجر به واژينيسم گردد در هر حال بايد علل عضوي را رد نمود زماني كه درد منشا عضوي داشته باشد و يا فقط در اثر واژينيسم و يا فقدان ليز شدن روي دهد تشخيص اميزش دردناك گذاشته نمي شود ميزان بروز آميزش دردناك معلوم نيست در اكثر موارد عوامل سايكو ديناميك عامل سببي محسوب ميشوند در زناني كه سابقه تجاوز به عنف و يا سو رفتار جنسي در دوران كودكي دارند درد مزمن لگني شكايت شايعي است اميزش دردناك ممكن است ناشي از تنش و اضطراب در مورد عمل جنسي باشدو باعث شود عضلات واژينال زن به طور غير ارادي منقبض شود درد واقعي بوده وآميزش را ناخوشايند يا غير قابل تحمل مي سازد انتظار كشيدن و پيش بيني درك بعدي ممكن است سبب شود كه زن براي هميشه از نزديكي دوري جويد اگر شريك جنسي بدون توجه به ميزان آمادگي زن آميزش را پيش ببرد مشكل وخيمتر مي شود آميزش درد ناك ممكن است در مردها هم ديده شود ولي حالت ناشايعي است كه اغلب همرا ه با يك اختلال عضوي نظير عفونت هر پس التهاب پروستاد يا بيماري پاپرونيه است در بيماري پاپرونيه پلاك هاي اسكلر وتيكي روي آلت تناسلي ايجاد مي شود كه سبب انحناي آلت ميگردد
واژينيسم
واژينيسم عبارت است از انقباض غير ارادي عضلات ثلث خارجي واژن كه مانع دخول آلت تناسلي مرد و نزديكي ميشود اين واكنش ممكن است در معاينه زنانه نيز ظاهر شود و مانع ورود اسپكولوم به داخل واژن گردد وقتي اختلال عملكرد منحصرا ناشي از عوامل عضوي است يا علامتي از يك اختلال رواني ديگر محور I است اين تشخيص گذاشته نمي شود شيوع واژينيسم كمتر از اختلال ارگاسمي زن است و اغلب زنان تحصيل كرده و متعلق به طبقات اجتماعي – اقتصادي بالارا گرفتار ميكنند زنان مبتلا به واژينيسم ممكن است به صورت خود اگاه مايل به نزديكي باشند ولي ناخود آگاه مايلند مانع از ورود آلت تناسلي مرد به داخل بدنشان شوند يك حادثه جنسي مانند تجاوز به انف ممكن است سبب واژينيسم شود زناني كه تعارضات رواني – جنسي دارند ممكن است آلت مردانه را همچون يك اسلحه بپندارند در برخي موارد درد يا پيش بيني درد در اولين آميزش سبب واژينيسم ميشود پزشكان اغلب متوجه شده اند كه بيشتر اين بيماران در محيط هاي خشك و مذهبي افراطي بار آمده اند كه در ان ها مسائل جنسي با گناه ارتباط داده مي شود در برخي موارد نيز واژينيسم بازتاب نامطلوب بودن روابط است اگر شريك جنسي زن از لحاظ عاطفي از او سو استفاده كند ممكن است زن اعتراض خود را با اين شيوه غيركلامي (واژينيسم ) ابراز كند
اختلال عملكرد جنسي ناشي از اختلال طبي عمومي
طبقه اختلال عملكرد جنسي ناشي از اختلال طبي عمومي دربرگيرنده گروهي از اختلالات عملكردي جنسي است كه سبب ناراحتي بارز و مشكلات بين فردي ميشوند و شواهد حاصل از شرح حال معاينه جسمي و يا يافته هاي آزمايشگاهي نشان ميدهد كه اختلال طبي عمومي با اختلال عملكردي جنسي رابطه سببي دارد
اختلال نعوظي مرد ناشي از يك اختلال طبي عمومي
ميزان بروز اختلال نعوظي رواني بر خلاف نوع عضوي مورد مطالعات بسياري قرار گرفته است شاخص هاي آماري نشان ميدهد كه در 20 تا 50 % مردان مبتلا به اختلال نعوظي يك علت عضوي براي اختلال وجود دارد علل عضوي اختلال نعوظي مرد در جدول 13-9 امده است عوارض جانبي داروها ممكن است به طرق گوناگون كاركرد جنسي را مختل كنند اختگي در آوردن بيضه ها هميشه منجر به اختلال عملكرد جنسي نمي شود و نعوظ پس از اختگي هم ممكن است روي دهد يك قوس رفلكسي كه با تحريك قسمت داخلي ران شروع مي شود از طريق مركز نعوظي نخاع ساكرال مسئول بروز اين پريده است برخي روش هاي تشخيصي چه تهاجمي و چه غير تهاجمي براي افتراق ناتواني عضوي از ناتواني عملكردي به كار گرفته مي شوند اين روش ها عبارتند از كنترل تورم شبانه آلت تناسلي (نعوظ هاي هنگام خواب ) كه به طور طبيعي همراه حركات سريع چشمي (rem) روي ميدهد كنترل تورم به كمك نوار مدرج سنجش فشار خون آلت با استفاده از پله تيسموگرافي آلت يا دستگاه جريان سنج اولتراسوند (داپلر ) به منظور اندازه گيري جريان خون در شريان شرمگاهي داخلي و سنجش زمان نهفتگي عصب شرمگاهي ساير روش هاي تشخيصي كه علل عضوي ناتواني را مشخص ميكنند عبارتند از آزمون هاي تحمل گلوكز سنجش هورمون هاي پلاسما آزمونهاي عملكرد كبد و تيروئيد تعيين ميزان پرولاكتين وهورمون محرك فوليكول (fsh) و بررسي هاي سلول سنجي (سيتومتريك ) مطالعات تشخيصي تهاجمي عبارتند از : آرتريوگرافي – آلت – كاورنوگرافي انفوزيوني و پنو گرافي گزنون راديواكتيو اين اعمال مستلزم تفسير تخصصي بوده و فقط براي بيماراني به كار ميرود كه نامزد اعمال جراحي عروقي ترميمي هستند
اميزش دردناك ناشي از يك اختلال طبي عمومي
حدود 30% همه اعمال جراحي كه روي ناحيه تناسلي زنان انجام ميگيرد موجب اميزش دردناك ميشود به علاوه 30 تا 40 درصد زناني كه به درمانگاه هاي اختلالات جنسي مراجعه ميكنند آسيب لگني دارند ناهنجاري هاي عضوي كه به آميزش دردناك و واژينيسم منجر مي شوند عبارتند از : عفونت يا تحريك بقاياي پرده بكارت – اسكارهاي اپيزيوتومي – عفونت غدد بارتولين – انواع مختلف التهاب واژن – و التهاب گردن رحم – آندومتريوز – و ساير اختلالات لگني در زنان مبتلا به ميوم يا آندومتريوز درد پس از آميزش گزارش شده است كه اين مساله به انقباض رحم در حين ارگاسم نسبت داد شده است زنان يائسه ممكن است به دليل نازكي مخاط واژن و يا كاهش ليز شدن دچار درد هنگام آميزش شوند آميزش دردناك در مردها نيز ممكن است ديده شود ولي پديده نا شايعي است معمولا مربوط به يك اختلال عضوي ميباشد مانند بيماري پيرونيه كه شامل پلاك هاي اسكلروتيكي روي آلت تناسلي است كه سبب انحنا الت ميشود
اختلال كمبود ميل جنسي ناشي از يك اختلال طبي عمومي
ميل جنسي اغلب پس از بيماري يا جراحي عمده كاهش مي يابد به خصوص اگر متعاقب اعمالي نظير برداشتن پستان – ايلئوستومي – هيستر كتومي و برداشتن پروستاد – كه تصوير بدني – مخدوش شده باشد بيماري هايي كه نيروي شخص را تحليل مي برند اختلالات مزمني كه مستلزم انطباق جسمي و رواني هستند و بيماري هاي وخيمي كه ممكن است موجب افسردگي فرد شوند هم در زن و هم در مرد مي توانند ميل جنسي را به ميزان زيادي كاهش دهند در برخي موارد عوامل بيو شيميايي با اختلال كمبود ميل جنسي ارتباط دارند در مطالعه اي كه اخيرا در يك آزمايشگاه خواب انجام شد ميزان تستوسترون سرم مرداني كه از كاهش ميل جنسي شاكي بودند بسيار كمتر از شاهد بود داروهاي ضعيف كننده دستگاه عصاب مركزي cns و داروهاي كاهش دهنده توليد تستوسترون ممكن است سبب كاهش ميل جنسي شوند
واكنش ها و پاسخ هاي جنسي انسان
پاسخ جنسي يك تجربه رواني فيزيولوژيك واقعي است انگيختگي هم با محرك هاي روانشناختي ايجاد مي شود و هم با محرك هاي جسمي ميزان تنش هم از لحاظ فيزيولوژيك تجربه مي شود و هم از لحاظ هيجاني و با ارگاسم به طور طبيعي ادراك ذهني اوج واكنش جسمي و تخليه وجود دارد رشد رواني – جنسي نگرشهاي روانشناختي نسبت به تمايلات جنسي و نگرش به شريك جنسي مستقيما با فيزيولوژي پاسخ جنسي انسان ارتباط دارند و بر آن تاثير مي گذارند مرد و زن طبيعي تحريك جنسي يك ريشته واكنش هاي جنسي نشان مي دهند ويليام مسترز و وير جينيا جانسون در نخستين توصيف مفصل اين پاسخ ها مشاهده كرده اند كه فرايند فيزيولوژيك شامل افزايش احتقان عروقي و ميوتوني (تورم )و سپس در نتيجه ارگاسم كاهش فعاليت عروقي و تون عضلاني (فروخوابيدگي ) به وجود مي آيند چهار چوب كتابچه تشخيصي و آماري اختلالات رواني DSM-Iv يك چرخه پاسخ چهار مرحله اي را مشخص نموده است
مرحله 1)ميل جنسي
مرحله 2) بر انگيختگي
مرحله 3)ارگاسم
مرحله 4) فرونشيني
مرحله 1 – ميل جنسي
اين مرحله از مراحلي كه صرفا از طريق فيزيولوژي شناخته مي شوند متمايز است و گنجاندن آن در اين طبقه بندي نشان دهنده توجه روانپزشكان به انگيزش ها سائق ها و شخصيت است اين مرحله با تخيلات جنسي و ميل به برقراري جنسي مشخص است
مرحله 2 – برانگيختگي
اين مرحله در اثر تحريك روانشناختي (تخيلي يا وجود شي محبوب يا تحريك فيزيولوژيك (نوازش يا بوسه ) يا تركيب هر دو ظاهر مي شود و شامل احساس ذهني لذت است در طي اين مرحله احتقان آلت مردانه به نعوظ منجر مي شود و احتقان آلت زنانه به لبز شدگي واژن مي انجامد نوك پستان ها در هر دو جنس بر امدگي پيدا ميكنند هر چند اين حالت در زن ها شايع تر است كليتوريس زنان سفت و متورم مي شود و لب ها ي كوچك در نتيجه پرخوني وريدي كلفت تر مي شوند بر انگيختگي اوليه ممكن است چند دقيقه تا چند ساعت طول بكشد با ادامه تحريك بيضه هاي مرد تا 50 % بزرگتر مي شوند و بالا مي ايند لوله واژينال زنان در ثلث خارجي انقباض مشخصي پيدا مي كند كه به سكوي ارگاسمي معروف است كليتوريس بالا آمده پشت سمفيز پوبيس قرار ميگيرد در نتيجه به آساني قابل لمس نيست ولي تحريك اين ناحيه سبب كشش لب ها ي كوچك و حركت تنه كليتوريس و پره پوس آن مي شود اندازه پستان زن 25% افزايش مي يابد با ادامه تورم در آلت مرد و واژن زن تغيير رنگ ايجاد مي شود كه به خصوص در لب هاي كوچك مشخص مي شود به گونه اي كه لب هاي كوچك پهن تر شده و رنگ قرمز روشن يا تيره پيدا مي كنند انقباضات ارادي در گروه وسيعي از عضلات صورت مي گيرد ميزان نبض و تنفس افزايش مي يابد و فشار خون بالا مي رود اوج برانگيختگي از 30 ثانيه تا يك دقيقه طول مي كشد
مرحله 3 – ارگاسم
مرحله اوج لذت جنسي است كه همراه با رفع تنش جنسي و انقباضات موزون عضلات مياندوراه و اعضا تناسلي لگني است در مرد احساس ذهني انزال به طور غير قابل اجتناب سبب آغاز ارگاسم مي شود و پس از آن خروج با فشار مني صورت مي گيرد ارگاسم نر همچنين با چهار يا پنج اسپاسم موزون پروستات – كيسه هاي مني – مجراي ترشحي بيضه ها – پيشابراه – همراه است در زنان ارگاسم با سه تا پانزده انقباظ ثلث تحتاني واژن و انقباض هاي قوي و پايدار رحم از عمق به طرف گردن رحم مشخص است اين انقباضات و ساير انقباضات در طي ارگاسم با فواصل زماني 8% ثانيه رخ ميدهد ساير تظاهرات عبارت است از حركات ارادي و غير ارادي گروه وسيعي از عضلات از جمله عضلات صورت و اسپاسم كارپوپدال فشار خون دياستوليك و سيستوليك حدود 20 تا 40 ميلي متر جيوه افزايش مي يابد و ضربات قلب به 160 در دقيقه مي رسد 3 تا 25 ثانيه طول ميكشد و همراه با تيرگي خفيف هشياري است
مرحله 4- فرونشيني
شامل رفع احتقان خوني آلت تناسلي فروخوابيدگي است كه بدن را به حالت سكون قبلي باز مي گرداند اگر ارگاسم روي دهد مرحله فرونشيني سريع و همراه با احساس ذهني خوشي آرميدگي عمومي و تمدد ماهيچه اي است ولي اگر ارگاسم رخ ندهد فرونشيني ممكن است 2 تا 6 ساعت طول بكشد و همراه با تحريك پذيري و ناراحتي باشد پس از ارگاسم مرد يك دوره بي پاسخي دارد كه ممكن است چند دقيقه تا چند ساعت طول بكشد در طي اين دوره فرد قدرت نيل به ارگاسم ديگري را ندارد ولي زنان دوره بي پاسخي ندارند و مي توانند ارگاسم هاي متعدد و موفق داشته باشند چرخه هاي پاسخ جنسي مرد و زن در جدول 1-7 و 2-7 و الگوي آن ها در اشكال 1-7 و 2-7 نشان داده شده است
تفاوت هادر محرك هاي شهواني
تخيلات جنسي واضح نزد مردان و زنان شايع است محرك هاي بيروني اغلب در دو جنس متفاوت است بسياري از مردها نسبت به محرك هاي بينايي زنان لخت يا نيمه برهنه كه شهواني تصور مي شوند و فقط به فكر ارضاي جسماني هستند پاسخ مي دهند زن ها به داستان هاي عاشقانه با قهرمانان مهربان و احساساتي واكنش نشان مي دهند كه هيجان آن ها براي قهرمان آن ها را به تعهد هميشگي نسبت به او وا مي دارد ويليام مسترز و ويرجينيا جانسون چرخه پاسخ دوره واكنش جنسي مرد و زن را به چهار مرحله تقسيم نموده اند
1) مرحله انگيزش
2) مرحله پلاتو
3) مرحله ارگاسم
4) مرحله فرونشيني يا تحليل ب
براي مرد فقط يك نوع الگوي پاسخ جنسي تصوير شده است مسلما معادل هاي قابل تشخيص متعدد ي در پاسخ جنسي مرد وجود دارد معهذا چون اين معادل ها معمولا به طول مدت واكنش مربوطند تا شدت ان تصاوير متعدد بيش از آن كه فزاينده اطلاعات باشند تكراري خواهند بود در مقايسه با مرد براي زن سه الگوي پاسخ جنسي متفاوت فرض شده است بايد تاكيد شود كه اين الگو ها شكل ساده شايع ترين انواع قابل مشاهده پاسخ جنسي زن بوده و نمونه هايي از انواع بي شمار ان است در ارزيابي واكنش جنسي زن هم شدت و هم طول مدت پاسخ عواملي هستند كه بايد در نظر گرفته شوند مرحله نخستين يا مرحله انگيزش دوره پاسخ جنسي انسان از هر منبع تحريك جسمي يا روان زا ممكن است پديد آيد عامل تحريكي تاثير عمده اي در برقراري افزايش كافي تنش جنسي و ادامه دوره پاسخ جنسي دارد اگر تحريك كافي براي توقعات فرد باشد شدت پاسخ معمولا به سرعت افزايش مي يابد در اين حالت مرحله انگيزش تسريع يا كوتاه ميگردد اگر روش تحريكي از نظر فيزيكي يا رواني نامناسب بوده يا قطع شود مرحله انگيزش ممكن است بسيار طولاني شده يا حتي قطع شود اين قسمت و قسمت انتهايي مرحله فرونشيني در برگيرنده قسمت عمده زماني است كه در يك دوره واكنش جنسي انسان صرف مي شود در صورت دوام محرك جنسي موثر مرد يا زن از مرحله انگيزش وارد مرحله پلاتو مي گردد در اين مرحله تنش هاي جنسي شدت يافته و به بالاترين سطح خود مي رسد و بالاخره ممكن است فرد به ارگاسم نزديك شود طول مدت مرحله پلاتو بستگي به ميزان موثر بودن محرك مورد استفاده و انگيزاه فرد براي رسيدن به اوج تنش جنسي دارد اگر محرك يا انگيزه ناكافي بوده يا تمام محرك ها ناگهان قطع شود فرد به رفع تنش ارگاسميك دست نيافته و به آرامي از مرحله پلاتو وارد يك مرحله بسيار طولاني فرونشيني خواهد گرديد مرحله ارگاسمي محدود به چند ثانيه اي است كه ضمن ان احتقان عروقي و ميوتوني حاصل از تحريك جنسي آزاد مي گردد اين نقطه اوج غير ارادي در هر سطح كه نشان دهنده حداكثر افزايش تنش جنسي براي هر مورد خاص است پديد مي آيد كانون آگاهي ذهني احساس شهوي ارگاسم در ناحيه لگن است و در زن مخصوصا در جسم كليتورس واژن و رحم و در مرد در آلت مردانگي پرستات و كيسه هاي بيضه مي باشد درگيري كل بدن در واكنش به تنش هاي جنسي هرچند از نظر فيزيولوژيك به خوبي معين شده است از نظر ذهني بر اساس الگوهاي پاسخ فردي تجربه مي شود در تجربه ارگاسمي زنانه تغييرات فاحشي چه از نظر شدت و چه از نظر طول مدت مشاهده مي شود در حالي كه در مورد الگوهاي استاندارد پاسخ انزالي مردان تغييرات فردي اندكي مشاهده مي گردد مرد و زن از اوج حالت ارگاسميك وارد آخرين مرحله دوره پاسخ جنسي يعني مرحله فرونشيني ميگردند اين دوره بازگشت و زوال تنش به صورت الگوي پاسخ معكوس شخص را از مراحل پلاتو و انگيزش به حالت بدون تحريك باز ميگرداند در زن ها اين توانايي وجود دارد كه از هر نقطعه مرحله فرونشيني در صورتي كه در معرض تحريك كافي ديگر قرار بگيرند به يك تجربه ارگاسمي ديگر برگردند اين امكان براي ارگاسم هاي متعدد خصوصا زماني آشكارتر است كه برگشت در سطح تنش پلاتو صورت گرفته باشد در مرد مرحله فرونشيني شامل يك دوره بي پاسخي (refractory وperiod اضافي است كه ممكن است در مرحله بازگشت تا پايين ترين سطح انگيزش در دوره واكنش ادامه يابد تحريك مجدد به سطح بالاتر تنش جنسي فقط پس از ختم اين دوره بي پاسخي امكان پذير است به استثنا موارد معدود توانايي فيزيولوژيك مردها براي واكنش به تحريك دوباره به مراتب كمتر از زن ها است بقاياي فيزيولوژيك تنش جنسي معولا در مرد و زن به كندي از بين مي روند مگر اين كه حالت رهايي ارگاسميك بسياري عميق و مغلوب كننده اي تجربه شده باشد برگشت به حال عادي زماني تكميل ميشود كه تمام محرك هاي جنسي موقوف شده باشند هميشه بايد به خاطر داشت كه تفاوت هاي فردي قابل توجهي در طول مدت و شدت هر پاسخ فيزيولويك خاص نسبت به تحريك جنسي وجود دارد آن عده از واكنش هايي كه در اوائل دوره ظاهر شده و بدون انقطاع در طول چند مرحله ادامه مي يابد بارز و آشكار هستند (مثل نعوظ آلت درمرد و ليز شدن واژن در زن ) معهذا برخي از پاسخ هاي فيزيولوژيك ماهيت زودگذار داشته و ممكن است محدود به يكي از مراحل دوره باشند نمونه هاي آن عبارتند از تغيير رنگ لب هاي كوچك فرج در مرحله پلاتو در زن و احتقان سر آلت درمرد به طور خلاصه تقسيم بندي دوره پاسخ جنسي مرد يا زن به چهار مرحله خاص مسلما براي ارزيابي جنبه هاي روان زاي تنش هاي جنسي ناكافي است معهذا برقراري اين طرح كاملا اختياري علاوه بر نشان دادن طرح تشريحي شمول و جايگزيني صحيح خصوصيات پاسخ فيزيولوژيك را در طيف متوالي واكنش انسان به تحريك جنسي موثر تامين ميكند پاسخ هاي فيزيولوژيك اساسي بدن انسان به تحريك جنسي ماهيت دوگانه دارد پاسخ اوليه نسبت به تحريك جنسي احتقان عروقي وسيع و پاسخ ثانوي افزايش عمومي قوام عضلاني است انتشار احتقان عروقي ممكن است سطحي يا عمقي بوده و ميوتوني با انقباض هاي عضلات ارادي يا غير ارادي خودنمايي كند شديد ترين واكنش هاي احتقاني ميوتونيك به مراحل پلاتو وارگاسميك دوره پاسخ جنسي محدود هستند نمونه هاي زيادي از اين قرائن فيزيولوژيك افزايش تنش جنسي وجود دارد.
http://www.psychologyfree.blogfa.com/post-35.aspx
زيگموند فرويد پايين بودن ميل جنسي را ناشي از مهار در مرحله فاليك رشد رواني جنسي و حل نشدن تعارض هاي اوديپي ميدانستند برخي مردان كه در مرحله فاليك رشد تثبيت شده اند از واژن زن ميترسند و معتقدند اگر به آن نزديك شوند اخته خواهند شد فرويد اين مفهوم را (واژن دنداندار ) ناميده چون به عقيده فرويدچنين مرداني به طور ناخود اگاه معتقدند كه واژن دندار دارد و از تماس با دستگاه تناسلي زن ميپرهيزند به همين ترتيب زنان هم ممكن است دچار تعارضات رشدي حل نشده و مهار ميل جنسي باشند فقدان ميل جنسي ميتواند در نتيجه افسردگي اضطراب يا استرس مزمن نيز ايجاد شود پرهيز ازرابطه جنسي به مدت طولاني گاهي سبب سركوب تكانه هاي جنسي ميشود فقدان ميل جنسي همچنين ممكن است تظاهر خصومت نسبت به شريك جنسي يا علامتي از رابطه اي رو به تباهي باشد در يك مطالعه بر روي همسران جواني كه به مدت دو ماه رابطه جنسي خود را قطع كرده بودند شايع ترين دليل قطع يا مهار فعاليت جنسي ناهماهنگي زنا شويي عنوان شده بود وجود ميل جنسي به چندين عامل بستگي دارد سائق زيستي عزت نفس كافي توانايي پذيرش خويشتن به عنوان يك فرد فعال جنسي تجارب خوب قبلي از رابطه جنسي دسترسي به يك شريك جنسي مناسب و رابطه اي خوب در زمينه هاي غير جنسي با شريك جنسي فقدان هر يك از اين عوامل يا صدمه به آن ها ممكن است سبب كاهش ميل جنسي شود در تشخيص گذاري درمانگر بايد سن سلامت كلي و استرس هاي زندگي بيمار را ارزيابي كند و بايد مشخص كند قبل از شروع اختلال ميل جنسي در چه سطحي بود ه است نياز به تماس و ارضا جنسي در بين افراد مختلف و از زماني به زمان ديگر در هر فرد فرق ميكند در بررسي صد زوج كه زندگي مشترك باثباتي داشتند 8% آن ها اظهار نمودند كه دفعات آميزش ان ها كمتر از يك بار در ماه است در گروه ديگر اززوج ها يك سوم افراد تحت مطالعه اظهار نمودن در دوره هايي كه به طور متوسط بر 8 هفته بالغ مي شد رابطه جنسي نداشته اند و چنين تشخيصي نبايد گذاشته شود مگر اين كه فقدان ميل جنسي سبب ناراحتي بيمار شود
اختلالات انگيختگي جنسي
DSM-IV اختلالات انگيختگي جنسي را به طبقات زير تقسيم كرده است :
1- اختلال انگيختگي جنسي زن كه در ان كسب يا حفظ پاسخ ليز شدن –تورم در برابر تحريك جنسي تا تكميل عمل جنسي وجود ندارد يا ناقص است و اين حالت ممكن است به صورت مستمر يا عودكننده بروز كند
2- اختلال نعوظ مرد كه وجه مشخصه آن ناتواني نسبي يا كامل –پايدار يا راجعه كسب يا حفظ نعوظ براي انجام عمل جنسي است تشخيص با توجه به تمركز شدت و طول مدت فعاليت جنسي بيمار گذاشته مي شود (جدول 5-9-و6-9 ) اگر تحريك جنسي از نظر تمركز شدت يا مدت ناكافي باشد نبايد اين تشخيص گذاشته شود
اختلال انگيختگي جنسي زن
شيوع اختلال انگيختگي جنسي زنان معمولا كمتر از حد واقعي بر اورده مي شود زناني كه دچار اختلال مرحله تحريك هستند اغلب اختلال ارگاسمي دارند در مطالعه اي كه روي زن و شوهرهاي نسبتا راضي انجام شد 33% زنان اظهار نمودند در حفظ تحريك جنسي مشكلاتي دارند بسياري از عوامل روانشناختي (مانند اضطراب –احساس گناه – و ترس ) با اختلال انگيختگي جنسي زن ارتباط دارند در بسياري از زنان اختلالات مرحله تحريك همراه با آميزش دردناك (ديس پارونيا ) و فقدان ميل جنسي هستند مطالعات فيزيولوژيك اختلالات عملكرد جنسي نشان مي دهد كه عوامل هروموني ممكن است در پاسخ دهي زنان مبتلا به اختلال عملكرد مرحله تحريك نقش داشته باشد ويليام ماسترز وير جينيا جانسون مشاهده كردند كه زنان به خصوص پيش از شروع پريود ميل زيادي به رابطه جنسي دارند برخي از زنان اظهار ميكنند كه بلافاصله پي از پريود يا در زمان تخمک گذاری حداكثر تحريك جنسي را احساس ميكنند تغييرات سطح تستوسترون – استرروژن – پرولاكتين – و تيروكسين در اختلال انگيختگي جنسي زنان دخيل شمرده شده است همچنين داروهاي داراي خواص آنتي هيستامين و آنتي كولينرژيك ليز شدن واژن را كاهش ميدهند برخي شواهد حاكي از آن است كه زنان دچار اختلال عملكرد جنسي از انگيختگي فيزيولوژيك بدن خود آگاهي كمتري دارند و حس گرما يا ساير حواس ناحيه تناسلي آن ها ضعيف تر از ديگر زنان است
اختلال نعوظي مرد
اختلال نعوظي مرد اختلال عملكرد نعوظي و يا عنن (ناتواني ) نيز ناميده مي شود در ناتواني سراسر عمر مرد هرگز نعوظ كافي براي دخول در واژن نداشته است در اختلال نعوظي اكتسابي مرد در طول زندگي جنسي خود زماني دخول موفق داشته است ولي بعدا دچار ناتواني شده است در اختلال نعوظي موقعيتي مرد در شرايط خاصي قادر به آميزش است و در موارد ديگر ناتواني است براي مثال ممكن است مردي در رابطه اش با فواحش كاملا موفق باشد ولي در مقابل زن خود ناتوان باشد اختلال نعوظي اكتسابي مرد در 10 تا 20 % مردان گزارش شده است فرويد اعلام كرده بود كه اين اختلال در بين بيمارانش شكايت شايعي است شكايت اصلي بيش از 50% از مرداني كه به علت اختلال عملكرد جنسي تحت درمان هستند ناتواني است اختلال نعوظي سراسر عمر نادر است و در حدود 1% مردهاي زير سن 35 سال ديده مي شود ولي ميزان بروز آن با افزايش سن زياد ميشود ميزان آن در جواني 8% است آلفردكينزي گزارش كرد كه 75% همه مردان در سن 80 سالگي ناتوان هستند مسترز و جانسون اعلام كرده اند كه تمام مردان بالاي 40 سال از ناتواني جنسي ميترسند و محققان معتقدند اين ترس بازتابي از ترس مردانه از فقدان مردانگي با پيشرفت سن است با اين حال اختلال نعوظي مرد در بين همه افراد مسن ديده نمي شود دسترسي به يك شريك جنسي فعاليت جنسي مستمر و فقدان بيماري عروقي با تداوم توانايي جنسي مرد در سنين بالا ارتباط دارد علل اختلال نعوظي در مرد ممكن است عضوي – رواني – يا تركيبي ار هر دو باشد ولي در مردان جوان و ميانسال ناتواني معمولا ريشه رواني دارد گرفتن شرح حال خوب در تعيين علت ناتواني اهميت اساسي دارد اگر مردي اظهار كند كه گاهگاهي بدون هدف آميزش نعوظ پيدا ميكند يا نعوظ هاي صبحگاهي دارد يا با خود ارضائي يا با شريك جنسي غير معمول نعوظ كامل پيدا ميكند ميتواند از علل عضوي ناتواني صرفنظر كرد و از روش هاي تشخيصي گران قيمت خودداري كرد اختلال نعوظي مرد ناشي از اختلالات طبي عمومي يا مواد دارويي بعدا در اين فصل شرح داده مي شود فرويد يك نوع ناتواني جنسي را ناشي از اين ميدانست كه فرد نمي تواند احساس محبت نسبت به يك زن را با تمايل جنسي نسبت به او وفق دهد مردهايي كه چنين احساسات متعارضي دارند فقط قادرند با زن هايي آميزش جنسي موفقي داشته باشند كه آن ها را پست تر مي پندارند ساير عواملي كه ممكن است در بروز ناتواني سهيم باشند عبارتند از فراخود (سوپر ايگو ) سختگير و كيفر دهنده ناتواني براي اعتماد احساس بيكفايتي يا احساس نا مطلوب بودن به عنوان شريك جنسي مرد ممكن است به دليل ترس اضطراب خشم با مهارهاي اخلاقي نتواند تكانه هاي جنسي خود را ابراز كند در يك رابطه مستمر ناتواني ممكن است بازتاب مشكلات بين طرفين باشد و به خصوص مرد نتواند نيازها يا خشم خود را به طريقي مستقيم يا سازنده ابراز كند به علاوه اگر مرد قبل از هر برخورد جنسي دچار اضطراب فزاينده شود دوره هاي ناتواني ماهيت تشديد كننده خواهند داشت
ساير اختلالات ارگاسمي
داده هاي در مورد ارگاسم زود رس زن وجود ندارد ودر dsm-ivطبقه جداگانه اي براي ارگاسم زود رس زنها در نظر گرفته نشده است يك مورد ارگاسم خود به خودي در زني مشاهده شده است كه بدون تحريك جنسي ودر اثر صرع كانوني در لوب گيجگاهي ايجاد مي شد در مواردي از زنان تحت درمان با داروهاي ضد افسردگي مانند فلئو كستين (پروزاك )وكلو ميپرامين گزارش شده است كه با خميازه كشيدن دچار ارگاسم خود به خودي شده اند .
اختلالات درد جنسي
آميزش دردناك
آميزش دردناك درد تناسلي مداوم يا تكرار شونده اي است كه در زن يا مرد هنگام نزديكي يا پس از آن روي مي دهد اين اختلال در زنان شايعتر از مردان است و با واژنيسم در ارتباط بوده واغلب همراه با آن ديده مي شود دوره هاي مكرر واژينيسم ممكن است منجر به اميزش دردناك شود هر چند حالت عكس ان نيز صادق است و دوره هاي تكراري آميزش دردناك مي تواند منجر به واژينيسم گردد در هر حال بايد علل عضوي را رد نمود زماني كه درد منشا عضوي داشته باشد و يا فقط در اثر واژينيسم و يا فقدان ليز شدن روي دهد تشخيص اميزش دردناك گذاشته نمي شود ميزان بروز آميزش دردناك معلوم نيست در اكثر موارد عوامل سايكو ديناميك عامل سببي محسوب ميشوند در زناني كه سابقه تجاوز به عنف و يا سو رفتار جنسي در دوران كودكي دارند درد مزمن لگني شكايت شايعي است اميزش دردناك ممكن است ناشي از تنش و اضطراب در مورد عمل جنسي باشدو باعث شود عضلات واژينال زن به طور غير ارادي منقبض شود درد واقعي بوده وآميزش را ناخوشايند يا غير قابل تحمل مي سازد انتظار كشيدن و پيش بيني درك بعدي ممكن است سبب شود كه زن براي هميشه از نزديكي دوري جويد اگر شريك جنسي بدون توجه به ميزان آمادگي زن آميزش را پيش ببرد مشكل وخيمتر مي شود آميزش درد ناك ممكن است در مردها هم ديده شود ولي حالت ناشايعي است كه اغلب همرا ه با يك اختلال عضوي نظير عفونت هر پس التهاب پروستاد يا بيماري پاپرونيه است در بيماري پاپرونيه پلاك هاي اسكلر وتيكي روي آلت تناسلي ايجاد مي شود كه سبب انحناي آلت ميگردد
واژينيسم
واژينيسم عبارت است از انقباض غير ارادي عضلات ثلث خارجي واژن كه مانع دخول آلت تناسلي مرد و نزديكي ميشود اين واكنش ممكن است در معاينه زنانه نيز ظاهر شود و مانع ورود اسپكولوم به داخل واژن گردد وقتي اختلال عملكرد منحصرا ناشي از عوامل عضوي است يا علامتي از يك اختلال رواني ديگر محور I است اين تشخيص گذاشته نمي شود شيوع واژينيسم كمتر از اختلال ارگاسمي زن است و اغلب زنان تحصيل كرده و متعلق به طبقات اجتماعي – اقتصادي بالارا گرفتار ميكنند زنان مبتلا به واژينيسم ممكن است به صورت خود اگاه مايل به نزديكي باشند ولي ناخود آگاه مايلند مانع از ورود آلت تناسلي مرد به داخل بدنشان شوند يك حادثه جنسي مانند تجاوز به انف ممكن است سبب واژينيسم شود زناني كه تعارضات رواني – جنسي دارند ممكن است آلت مردانه را همچون يك اسلحه بپندارند در برخي موارد درد يا پيش بيني درد در اولين آميزش سبب واژينيسم ميشود پزشكان اغلب متوجه شده اند كه بيشتر اين بيماران در محيط هاي خشك و مذهبي افراطي بار آمده اند كه در ان ها مسائل جنسي با گناه ارتباط داده مي شود در برخي موارد نيز واژينيسم بازتاب نامطلوب بودن روابط است اگر شريك جنسي زن از لحاظ عاطفي از او سو استفاده كند ممكن است زن اعتراض خود را با اين شيوه غيركلامي (واژينيسم ) ابراز كند
اختلال عملكرد جنسي ناشي از اختلال طبي عمومي
طبقه اختلال عملكرد جنسي ناشي از اختلال طبي عمومي دربرگيرنده گروهي از اختلالات عملكردي جنسي است كه سبب ناراحتي بارز و مشكلات بين فردي ميشوند و شواهد حاصل از شرح حال معاينه جسمي و يا يافته هاي آزمايشگاهي نشان ميدهد كه اختلال طبي عمومي با اختلال عملكردي جنسي رابطه سببي دارد
اختلال نعوظي مرد ناشي از يك اختلال طبي عمومي
ميزان بروز اختلال نعوظي رواني بر خلاف نوع عضوي مورد مطالعات بسياري قرار گرفته است شاخص هاي آماري نشان ميدهد كه در 20 تا 50 % مردان مبتلا به اختلال نعوظي يك علت عضوي براي اختلال وجود دارد علل عضوي اختلال نعوظي مرد در جدول 13-9 امده است عوارض جانبي داروها ممكن است به طرق گوناگون كاركرد جنسي را مختل كنند اختگي در آوردن بيضه ها هميشه منجر به اختلال عملكرد جنسي نمي شود و نعوظ پس از اختگي هم ممكن است روي دهد يك قوس رفلكسي كه با تحريك قسمت داخلي ران شروع مي شود از طريق مركز نعوظي نخاع ساكرال مسئول بروز اين پريده است برخي روش هاي تشخيصي چه تهاجمي و چه غير تهاجمي براي افتراق ناتواني عضوي از ناتواني عملكردي به كار گرفته مي شوند اين روش ها عبارتند از كنترل تورم شبانه آلت تناسلي (نعوظ هاي هنگام خواب ) كه به طور طبيعي همراه حركات سريع چشمي (rem) روي ميدهد كنترل تورم به كمك نوار مدرج سنجش فشار خون آلت با استفاده از پله تيسموگرافي آلت يا دستگاه جريان سنج اولتراسوند (داپلر ) به منظور اندازه گيري جريان خون در شريان شرمگاهي داخلي و سنجش زمان نهفتگي عصب شرمگاهي ساير روش هاي تشخيصي كه علل عضوي ناتواني را مشخص ميكنند عبارتند از آزمون هاي تحمل گلوكز سنجش هورمون هاي پلاسما آزمونهاي عملكرد كبد و تيروئيد تعيين ميزان پرولاكتين وهورمون محرك فوليكول (fsh) و بررسي هاي سلول سنجي (سيتومتريك ) مطالعات تشخيصي تهاجمي عبارتند از : آرتريوگرافي – آلت – كاورنوگرافي انفوزيوني و پنو گرافي گزنون راديواكتيو اين اعمال مستلزم تفسير تخصصي بوده و فقط براي بيماراني به كار ميرود كه نامزد اعمال جراحي عروقي ترميمي هستند
اميزش دردناك ناشي از يك اختلال طبي عمومي
حدود 30% همه اعمال جراحي كه روي ناحيه تناسلي زنان انجام ميگيرد موجب اميزش دردناك ميشود به علاوه 30 تا 40 درصد زناني كه به درمانگاه هاي اختلالات جنسي مراجعه ميكنند آسيب لگني دارند ناهنجاري هاي عضوي كه به آميزش دردناك و واژينيسم منجر مي شوند عبارتند از : عفونت يا تحريك بقاياي پرده بكارت – اسكارهاي اپيزيوتومي – عفونت غدد بارتولين – انواع مختلف التهاب واژن – و التهاب گردن رحم – آندومتريوز – و ساير اختلالات لگني در زنان مبتلا به ميوم يا آندومتريوز درد پس از آميزش گزارش شده است كه اين مساله به انقباض رحم در حين ارگاسم نسبت داد شده است زنان يائسه ممكن است به دليل نازكي مخاط واژن و يا كاهش ليز شدن دچار درد هنگام آميزش شوند آميزش دردناك در مردها نيز ممكن است ديده شود ولي پديده نا شايعي است معمولا مربوط به يك اختلال عضوي ميباشد مانند بيماري پيرونيه كه شامل پلاك هاي اسكلروتيكي روي آلت تناسلي است كه سبب انحنا الت ميشود
اختلال كمبود ميل جنسي ناشي از يك اختلال طبي عمومي
ميل جنسي اغلب پس از بيماري يا جراحي عمده كاهش مي يابد به خصوص اگر متعاقب اعمالي نظير برداشتن پستان – ايلئوستومي – هيستر كتومي و برداشتن پروستاد – كه تصوير بدني – مخدوش شده باشد بيماري هايي كه نيروي شخص را تحليل مي برند اختلالات مزمني كه مستلزم انطباق جسمي و رواني هستند و بيماري هاي وخيمي كه ممكن است موجب افسردگي فرد شوند هم در زن و هم در مرد مي توانند ميل جنسي را به ميزان زيادي كاهش دهند در برخي موارد عوامل بيو شيميايي با اختلال كمبود ميل جنسي ارتباط دارند در مطالعه اي كه اخيرا در يك آزمايشگاه خواب انجام شد ميزان تستوسترون سرم مرداني كه از كاهش ميل جنسي شاكي بودند بسيار كمتر از شاهد بود داروهاي ضعيف كننده دستگاه عصاب مركزي cns و داروهاي كاهش دهنده توليد تستوسترون ممكن است سبب كاهش ميل جنسي شوند
واكنش ها و پاسخ هاي جنسي انسان
پاسخ جنسي يك تجربه رواني فيزيولوژيك واقعي است انگيختگي هم با محرك هاي روانشناختي ايجاد مي شود و هم با محرك هاي جسمي ميزان تنش هم از لحاظ فيزيولوژيك تجربه مي شود و هم از لحاظ هيجاني و با ارگاسم به طور طبيعي ادراك ذهني اوج واكنش جسمي و تخليه وجود دارد رشد رواني – جنسي نگرشهاي روانشناختي نسبت به تمايلات جنسي و نگرش به شريك جنسي مستقيما با فيزيولوژي پاسخ جنسي انسان ارتباط دارند و بر آن تاثير مي گذارند مرد و زن طبيعي تحريك جنسي يك ريشته واكنش هاي جنسي نشان مي دهند ويليام مسترز و وير جينيا جانسون در نخستين توصيف مفصل اين پاسخ ها مشاهده كرده اند كه فرايند فيزيولوژيك شامل افزايش احتقان عروقي و ميوتوني (تورم )و سپس در نتيجه ارگاسم كاهش فعاليت عروقي و تون عضلاني (فروخوابيدگي ) به وجود مي آيند چهار چوب كتابچه تشخيصي و آماري اختلالات رواني DSM-Iv يك چرخه پاسخ چهار مرحله اي را مشخص نموده است
مرحله 1)ميل جنسي
مرحله 2) بر انگيختگي
مرحله 3)ارگاسم
مرحله 4) فرونشيني
مرحله 1 – ميل جنسي
اين مرحله از مراحلي كه صرفا از طريق فيزيولوژي شناخته مي شوند متمايز است و گنجاندن آن در اين طبقه بندي نشان دهنده توجه روانپزشكان به انگيزش ها سائق ها و شخصيت است اين مرحله با تخيلات جنسي و ميل به برقراري جنسي مشخص است
مرحله 2 – برانگيختگي
اين مرحله در اثر تحريك روانشناختي (تخيلي يا وجود شي محبوب يا تحريك فيزيولوژيك (نوازش يا بوسه ) يا تركيب هر دو ظاهر مي شود و شامل احساس ذهني لذت است در طي اين مرحله احتقان آلت مردانه به نعوظ منجر مي شود و احتقان آلت زنانه به لبز شدگي واژن مي انجامد نوك پستان ها در هر دو جنس بر امدگي پيدا ميكنند هر چند اين حالت در زن ها شايع تر است كليتوريس زنان سفت و متورم مي شود و لب ها ي كوچك در نتيجه پرخوني وريدي كلفت تر مي شوند بر انگيختگي اوليه ممكن است چند دقيقه تا چند ساعت طول بكشد با ادامه تحريك بيضه هاي مرد تا 50 % بزرگتر مي شوند و بالا مي ايند لوله واژينال زنان در ثلث خارجي انقباض مشخصي پيدا مي كند كه به سكوي ارگاسمي معروف است كليتوريس بالا آمده پشت سمفيز پوبيس قرار ميگيرد در نتيجه به آساني قابل لمس نيست ولي تحريك اين ناحيه سبب كشش لب ها ي كوچك و حركت تنه كليتوريس و پره پوس آن مي شود اندازه پستان زن 25% افزايش مي يابد با ادامه تورم در آلت مرد و واژن زن تغيير رنگ ايجاد مي شود كه به خصوص در لب هاي كوچك مشخص مي شود به گونه اي كه لب هاي كوچك پهن تر شده و رنگ قرمز روشن يا تيره پيدا مي كنند انقباضات ارادي در گروه وسيعي از عضلات صورت مي گيرد ميزان نبض و تنفس افزايش مي يابد و فشار خون بالا مي رود اوج برانگيختگي از 30 ثانيه تا يك دقيقه طول مي كشد
مرحله 3 – ارگاسم
مرحله اوج لذت جنسي است كه همراه با رفع تنش جنسي و انقباضات موزون عضلات مياندوراه و اعضا تناسلي لگني است در مرد احساس ذهني انزال به طور غير قابل اجتناب سبب آغاز ارگاسم مي شود و پس از آن خروج با فشار مني صورت مي گيرد ارگاسم نر همچنين با چهار يا پنج اسپاسم موزون پروستات – كيسه هاي مني – مجراي ترشحي بيضه ها – پيشابراه – همراه است در زنان ارگاسم با سه تا پانزده انقباظ ثلث تحتاني واژن و انقباض هاي قوي و پايدار رحم از عمق به طرف گردن رحم مشخص است اين انقباضات و ساير انقباضات در طي ارگاسم با فواصل زماني 8% ثانيه رخ ميدهد ساير تظاهرات عبارت است از حركات ارادي و غير ارادي گروه وسيعي از عضلات از جمله عضلات صورت و اسپاسم كارپوپدال فشار خون دياستوليك و سيستوليك حدود 20 تا 40 ميلي متر جيوه افزايش مي يابد و ضربات قلب به 160 در دقيقه مي رسد 3 تا 25 ثانيه طول ميكشد و همراه با تيرگي خفيف هشياري است
مرحله 4- فرونشيني
شامل رفع احتقان خوني آلت تناسلي فروخوابيدگي است كه بدن را به حالت سكون قبلي باز مي گرداند اگر ارگاسم روي دهد مرحله فرونشيني سريع و همراه با احساس ذهني خوشي آرميدگي عمومي و تمدد ماهيچه اي است ولي اگر ارگاسم رخ ندهد فرونشيني ممكن است 2 تا 6 ساعت طول بكشد و همراه با تحريك پذيري و ناراحتي باشد پس از ارگاسم مرد يك دوره بي پاسخي دارد كه ممكن است چند دقيقه تا چند ساعت طول بكشد در طي اين دوره فرد قدرت نيل به ارگاسم ديگري را ندارد ولي زنان دوره بي پاسخي ندارند و مي توانند ارگاسم هاي متعدد و موفق داشته باشند چرخه هاي پاسخ جنسي مرد و زن در جدول 1-7 و 2-7 و الگوي آن ها در اشكال 1-7 و 2-7 نشان داده شده است
تفاوت هادر محرك هاي شهواني
تخيلات جنسي واضح نزد مردان و زنان شايع است محرك هاي بيروني اغلب در دو جنس متفاوت است بسياري از مردها نسبت به محرك هاي بينايي زنان لخت يا نيمه برهنه كه شهواني تصور مي شوند و فقط به فكر ارضاي جسماني هستند پاسخ مي دهند زن ها به داستان هاي عاشقانه با قهرمانان مهربان و احساساتي واكنش نشان مي دهند كه هيجان آن ها براي قهرمان آن ها را به تعهد هميشگي نسبت به او وا مي دارد ويليام مسترز و ويرجينيا جانسون چرخه پاسخ دوره واكنش جنسي مرد و زن را به چهار مرحله تقسيم نموده اند
1) مرحله انگيزش
2) مرحله پلاتو
3) مرحله ارگاسم
4) مرحله فرونشيني يا تحليل ب
براي مرد فقط يك نوع الگوي پاسخ جنسي تصوير شده است مسلما معادل هاي قابل تشخيص متعدد ي در پاسخ جنسي مرد وجود دارد معهذا چون اين معادل ها معمولا به طول مدت واكنش مربوطند تا شدت ان تصاوير متعدد بيش از آن كه فزاينده اطلاعات باشند تكراري خواهند بود در مقايسه با مرد براي زن سه الگوي پاسخ جنسي متفاوت فرض شده است بايد تاكيد شود كه اين الگو ها شكل ساده شايع ترين انواع قابل مشاهده پاسخ جنسي زن بوده و نمونه هايي از انواع بي شمار ان است در ارزيابي واكنش جنسي زن هم شدت و هم طول مدت پاسخ عواملي هستند كه بايد در نظر گرفته شوند مرحله نخستين يا مرحله انگيزش دوره پاسخ جنسي انسان از هر منبع تحريك جسمي يا روان زا ممكن است پديد آيد عامل تحريكي تاثير عمده اي در برقراري افزايش كافي تنش جنسي و ادامه دوره پاسخ جنسي دارد اگر تحريك كافي براي توقعات فرد باشد شدت پاسخ معمولا به سرعت افزايش مي يابد در اين حالت مرحله انگيزش تسريع يا كوتاه ميگردد اگر روش تحريكي از نظر فيزيكي يا رواني نامناسب بوده يا قطع شود مرحله انگيزش ممكن است بسيار طولاني شده يا حتي قطع شود اين قسمت و قسمت انتهايي مرحله فرونشيني در برگيرنده قسمت عمده زماني است كه در يك دوره واكنش جنسي انسان صرف مي شود در صورت دوام محرك جنسي موثر مرد يا زن از مرحله انگيزش وارد مرحله پلاتو مي گردد در اين مرحله تنش هاي جنسي شدت يافته و به بالاترين سطح خود مي رسد و بالاخره ممكن است فرد به ارگاسم نزديك شود طول مدت مرحله پلاتو بستگي به ميزان موثر بودن محرك مورد استفاده و انگيزاه فرد براي رسيدن به اوج تنش جنسي دارد اگر محرك يا انگيزه ناكافي بوده يا تمام محرك ها ناگهان قطع شود فرد به رفع تنش ارگاسميك دست نيافته و به آرامي از مرحله پلاتو وارد يك مرحله بسيار طولاني فرونشيني خواهد گرديد مرحله ارگاسمي محدود به چند ثانيه اي است كه ضمن ان احتقان عروقي و ميوتوني حاصل از تحريك جنسي آزاد مي گردد اين نقطه اوج غير ارادي در هر سطح كه نشان دهنده حداكثر افزايش تنش جنسي براي هر مورد خاص است پديد مي آيد كانون آگاهي ذهني احساس شهوي ارگاسم در ناحيه لگن است و در زن مخصوصا در جسم كليتورس واژن و رحم و در مرد در آلت مردانگي پرستات و كيسه هاي بيضه مي باشد درگيري كل بدن در واكنش به تنش هاي جنسي هرچند از نظر فيزيولوژيك به خوبي معين شده است از نظر ذهني بر اساس الگوهاي پاسخ فردي تجربه مي شود در تجربه ارگاسمي زنانه تغييرات فاحشي چه از نظر شدت و چه از نظر طول مدت مشاهده مي شود در حالي كه در مورد الگوهاي استاندارد پاسخ انزالي مردان تغييرات فردي اندكي مشاهده مي گردد مرد و زن از اوج حالت ارگاسميك وارد آخرين مرحله دوره پاسخ جنسي يعني مرحله فرونشيني ميگردند اين دوره بازگشت و زوال تنش به صورت الگوي پاسخ معكوس شخص را از مراحل پلاتو و انگيزش به حالت بدون تحريك باز ميگرداند در زن ها اين توانايي وجود دارد كه از هر نقطعه مرحله فرونشيني در صورتي كه در معرض تحريك كافي ديگر قرار بگيرند به يك تجربه ارگاسمي ديگر برگردند اين امكان براي ارگاسم هاي متعدد خصوصا زماني آشكارتر است كه برگشت در سطح تنش پلاتو صورت گرفته باشد در مرد مرحله فرونشيني شامل يك دوره بي پاسخي (refractory وperiod اضافي است كه ممكن است در مرحله بازگشت تا پايين ترين سطح انگيزش در دوره واكنش ادامه يابد تحريك مجدد به سطح بالاتر تنش جنسي فقط پس از ختم اين دوره بي پاسخي امكان پذير است به استثنا موارد معدود توانايي فيزيولوژيك مردها براي واكنش به تحريك دوباره به مراتب كمتر از زن ها است بقاياي فيزيولوژيك تنش جنسي معولا در مرد و زن به كندي از بين مي روند مگر اين كه حالت رهايي ارگاسميك بسياري عميق و مغلوب كننده اي تجربه شده باشد برگشت به حال عادي زماني تكميل ميشود كه تمام محرك هاي جنسي موقوف شده باشند هميشه بايد به خاطر داشت كه تفاوت هاي فردي قابل توجهي در طول مدت و شدت هر پاسخ فيزيولويك خاص نسبت به تحريك جنسي وجود دارد آن عده از واكنش هايي كه در اوائل دوره ظاهر شده و بدون انقطاع در طول چند مرحله ادامه مي يابد بارز و آشكار هستند (مثل نعوظ آلت درمرد و ليز شدن واژن در زن ) معهذا برخي از پاسخ هاي فيزيولوژيك ماهيت زودگذار داشته و ممكن است محدود به يكي از مراحل دوره باشند نمونه هاي آن عبارتند از تغيير رنگ لب هاي كوچك فرج در مرحله پلاتو در زن و احتقان سر آلت درمرد به طور خلاصه تقسيم بندي دوره پاسخ جنسي مرد يا زن به چهار مرحله خاص مسلما براي ارزيابي جنبه هاي روان زاي تنش هاي جنسي ناكافي است معهذا برقراري اين طرح كاملا اختياري علاوه بر نشان دادن طرح تشريحي شمول و جايگزيني صحيح خصوصيات پاسخ فيزيولوژيك را در طيف متوالي واكنش انسان به تحريك جنسي موثر تامين ميكند پاسخ هاي فيزيولوژيك اساسي بدن انسان به تحريك جنسي ماهيت دوگانه دارد پاسخ اوليه نسبت به تحريك جنسي احتقان عروقي وسيع و پاسخ ثانوي افزايش عمومي قوام عضلاني است انتشار احتقان عروقي ممكن است سطحي يا عمقي بوده و ميوتوني با انقباض هاي عضلات ارادي يا غير ارادي خودنمايي كند شديد ترين واكنش هاي احتقاني ميوتونيك به مراحل پلاتو وارگاسميك دوره پاسخ جنسي محدود هستند نمونه هاي زيادي از اين قرائن فيزيولوژيك افزايش تنش جنسي وجود دارد.
http://www.psychologyfree.blogfa.com/post-35.aspx