اهمیت پذیرش اشتباهات در زندگی زناشویی
در زندگی زناشویی وقت برای همه چیز هست. وقت هست که روی حرفتان بایستید، وقت هست عذرخواهی کنید، و متاسفانه وقتی هم میآید که باید اشتباهتان را بپذیرید. کنفسیوس میگوید، "مردی که اشتباه کند و آن را اصلاح نکند، اشتباه دیگری مرتکب خواهد شد." اولین قدم در اصلاح یک اشتباه، مخصوصاً در زندگی زناشویی، قبول اشتباه است.
اشتباه به هر شکل و اندازه ای اتفاق میافتد. بعضی از آنها مثل خیانت بسیار جدی هستند و بعضی مثل گفتن یک دروغ مصلحتی کوچک و بی اهمیت به نظر میرسد. مسئله این است که زندگی زناشویی همیشه برمبنای اعتماد ساخته می شود و زوجین باید بتوانند اینقدر احساس امنیت و صداقت داشته باشند که اشتباهشان را به همسر خود اعتراف کنند. خیلیها شاید بتوانند عذرخواهی کنند اما قبول کردن اشتباهشان را گردن نمیگیرند. معنی آن این است که آنها به خاطر اینکه طرف مقابل متوجه کارشان شده عذرخواهی میکنند و توجیه نشدهاند که کارش اشتباه بوده است. به همین دلیل خیلی مهم است که هر دو طرف باید اطمینان داشته باشند که اعتراف به اشتباهشان عواقب بدی برایشان نخواهد داشت. درست مثل کودکی میماند که موقع ناخنک زدن به ظرف شیرینی دستگیر شده است. ممکن است عذرخواهی کند اما تا زمانیکه متوجه نشده است که نباید اینکار را بکند، آن را ادامه خواهد داد.
برای قبول کردن اشتباهتان باید بتوانید غرورتان را زیر پا بگذارید. اما به خاطر داشته باشید که عشق غرور نیست و باید با همسرتان صاف و رو راست باشید. نباید هیچ قضاوتی بینتان باشد، تنها چیزی که باید وجود داشته باشد، عشق بی قید و شرط است. البته ندرتاً این اتفاق میافتد ولی باید اینگونه باشد. و تنها راه رسیدن به چنین رابطه ای داشتن احترام متقابل است. در اکثر مواقع افراد به این دلیل به همسرانشان دروغ میگویند که همسرشان یک سیستم اعتقادی متفاوت با آنها دارد و تصور میکنند که با دنبال کردن سیستم اعتقادی خودشان موجب بروز ناراحتی بین آنها خواهد شد. مشکل این مسئله این است که وقتی اشتباهی مرتکب میشوید و سعی میکنید آن را پنهان کنید واقعاً باور ندارید که کارتان اشتباه بوده است. و قبول کردن اشتباهتان اینطور میشود که حرفی را میزنید که به آن اعتقاد ندارید. به همین دلیل خیلی مهم است که با همسرتان کاملاً صادق باشید. کسی نمیگوید که در همه چیز—یا حتی نصف مسائل زندگی-- باید با هم توافق داشته باشید اما باید بتوانید صداقت داشته باشید. اگر نتوانید مطمئناً دچار مشکل میشوید.
یک نکته درمورد قبول اشتباهات در زندگی زناشویی این است که میتوانید کمی اعتبار از دست رفته را نزد همسرتان دوباره به دست آورید. توجیه کردن رفتارتان و انداختن تقصیر به گردن دیگران موجب غرور و تکبر میشود که در هیچ رابطهای چندان جالب نیست. شاید تعجب کنید که چرا برای همه اینقدر سخت است که اشتباهشان را بپذیرند. واقعیت این است که این مشکل مربوط به روان انسان مربوط است. سیستم روانی درونی ما کمکمان میکند در زندگی تصمیم بگیریم. این یعنی ذهن ما اینطور برنامهریزی شده است که بطور مداوم به دنبال دلایل عملی برای توجیه کارهایمان است. به همین دلیل با اینکه اشتباه میکنیم، فرایند فکری برای خود ایجاد کرده ایم که باعث میشود احساس کنیم کار درستی انجام میدهیم. برای بعضی این ویژگی آنقدر قوی است که ذاتاً نمیتوانند اشتباهشان را قبول کنند.
اگر به گذشته تاریخ نگاه کنید، از رفتار و اعمال پرزیدنت کندی چیزهای زیادی درمورد قبول اشتباه در ازدواج یاد میگیرید. او بهجای اینکه توجهات را از اشتباهاتش دور کند، اشتباهاتش را کامل میپذیرفت و مسئولیت فاجعههای ایجاد شده را گردن میگرفت. او باور داشت که خیلی مهم است اشتباهات خود را بپذیرید. بااینکه مکن بود موقعیت فاجعهآمیز باشد، با قبول اشتباهات محبوبیت او بعد از آن اتفاق ده ها برابر میشد.
این ویژگی در همه انسانها وجود دارد، خود شما هم همینطور. وقتی میبینید بدون قبول کردن اشتباهتان بخاطر چیزی عذرخواهی میکنید، باید فکر کنید چرا اینقدر سخت است که اشتباهتان را بپذیرید. دلایلی که باعث شد تصمیم بگیرید آن کار را انجام دهید را مرور کنید و سعی کنید چیزی در آن اشتباه پیدا کنید که ازدواجتان با کمک آن رشد کند.
در بسیاری از روابط توانایی عذرخواهی کردن و قبول اشتباه نامتعادل است. یک طرف ممکن است برای قبول اشتباه خود و عذرخواهی کاملاً مایل و راحت باشد درحالیکه این کار برای طرف مقابل سخت است. وقتی این اتفاق می افتد، زوج از هم دور میشوند و ارتباط در بسیاری جوانب ازدواج برهم میخورد. اصلاح این وضعیت تقریباً سخت است، مخصوصاً اگر سالها از روی آن گذشته باشد. نکته این است که بگویید اشتباه کرده اید و توام با آن از ته دل فهمیده باشید که کارتان اشتباه بوده است. وقتی شما و همسرتان بتوانید اشتباهات خود را بپذیرید نه تنها رابطه تان قویتر و صادقانهتر میشود بلکه مفهوم بهتر و والاتری نیز میگیرد.
مردمان
در زندگی زناشویی وقت برای همه چیز هست. وقت هست که روی حرفتان بایستید، وقت هست عذرخواهی کنید، و متاسفانه وقتی هم میآید که باید اشتباهتان را بپذیرید. کنفسیوس میگوید، "مردی که اشتباه کند و آن را اصلاح نکند، اشتباه دیگری مرتکب خواهد شد." اولین قدم در اصلاح یک اشتباه، مخصوصاً در زندگی زناشویی، قبول اشتباه است.
اشتباه به هر شکل و اندازه ای اتفاق میافتد. بعضی از آنها مثل خیانت بسیار جدی هستند و بعضی مثل گفتن یک دروغ مصلحتی کوچک و بی اهمیت به نظر میرسد. مسئله این است که زندگی زناشویی همیشه برمبنای اعتماد ساخته می شود و زوجین باید بتوانند اینقدر احساس امنیت و صداقت داشته باشند که اشتباهشان را به همسر خود اعتراف کنند. خیلیها شاید بتوانند عذرخواهی کنند اما قبول کردن اشتباهشان را گردن نمیگیرند. معنی آن این است که آنها به خاطر اینکه طرف مقابل متوجه کارشان شده عذرخواهی میکنند و توجیه نشدهاند که کارش اشتباه بوده است. به همین دلیل خیلی مهم است که هر دو طرف باید اطمینان داشته باشند که اعتراف به اشتباهشان عواقب بدی برایشان نخواهد داشت. درست مثل کودکی میماند که موقع ناخنک زدن به ظرف شیرینی دستگیر شده است. ممکن است عذرخواهی کند اما تا زمانیکه متوجه نشده است که نباید اینکار را بکند، آن را ادامه خواهد داد.
برای قبول کردن اشتباهتان باید بتوانید غرورتان را زیر پا بگذارید. اما به خاطر داشته باشید که عشق غرور نیست و باید با همسرتان صاف و رو راست باشید. نباید هیچ قضاوتی بینتان باشد، تنها چیزی که باید وجود داشته باشد، عشق بی قید و شرط است. البته ندرتاً این اتفاق میافتد ولی باید اینگونه باشد. و تنها راه رسیدن به چنین رابطه ای داشتن احترام متقابل است. در اکثر مواقع افراد به این دلیل به همسرانشان دروغ میگویند که همسرشان یک سیستم اعتقادی متفاوت با آنها دارد و تصور میکنند که با دنبال کردن سیستم اعتقادی خودشان موجب بروز ناراحتی بین آنها خواهد شد. مشکل این مسئله این است که وقتی اشتباهی مرتکب میشوید و سعی میکنید آن را پنهان کنید واقعاً باور ندارید که کارتان اشتباه بوده است. و قبول کردن اشتباهتان اینطور میشود که حرفی را میزنید که به آن اعتقاد ندارید. به همین دلیل خیلی مهم است که با همسرتان کاملاً صادق باشید. کسی نمیگوید که در همه چیز—یا حتی نصف مسائل زندگی-- باید با هم توافق داشته باشید اما باید بتوانید صداقت داشته باشید. اگر نتوانید مطمئناً دچار مشکل میشوید.
یک نکته درمورد قبول اشتباهات در زندگی زناشویی این است که میتوانید کمی اعتبار از دست رفته را نزد همسرتان دوباره به دست آورید. توجیه کردن رفتارتان و انداختن تقصیر به گردن دیگران موجب غرور و تکبر میشود که در هیچ رابطهای چندان جالب نیست. شاید تعجب کنید که چرا برای همه اینقدر سخت است که اشتباهشان را بپذیرند. واقعیت این است که این مشکل مربوط به روان انسان مربوط است. سیستم روانی درونی ما کمکمان میکند در زندگی تصمیم بگیریم. این یعنی ذهن ما اینطور برنامهریزی شده است که بطور مداوم به دنبال دلایل عملی برای توجیه کارهایمان است. به همین دلیل با اینکه اشتباه میکنیم، فرایند فکری برای خود ایجاد کرده ایم که باعث میشود احساس کنیم کار درستی انجام میدهیم. برای بعضی این ویژگی آنقدر قوی است که ذاتاً نمیتوانند اشتباهشان را قبول کنند.
اگر به گذشته تاریخ نگاه کنید، از رفتار و اعمال پرزیدنت کندی چیزهای زیادی درمورد قبول اشتباه در ازدواج یاد میگیرید. او بهجای اینکه توجهات را از اشتباهاتش دور کند، اشتباهاتش را کامل میپذیرفت و مسئولیت فاجعههای ایجاد شده را گردن میگرفت. او باور داشت که خیلی مهم است اشتباهات خود را بپذیرید. بااینکه مکن بود موقعیت فاجعهآمیز باشد، با قبول اشتباهات محبوبیت او بعد از آن اتفاق ده ها برابر میشد.
این ویژگی در همه انسانها وجود دارد، خود شما هم همینطور. وقتی میبینید بدون قبول کردن اشتباهتان بخاطر چیزی عذرخواهی میکنید، باید فکر کنید چرا اینقدر سخت است که اشتباهتان را بپذیرید. دلایلی که باعث شد تصمیم بگیرید آن کار را انجام دهید را مرور کنید و سعی کنید چیزی در آن اشتباه پیدا کنید که ازدواجتان با کمک آن رشد کند.
در بسیاری از روابط توانایی عذرخواهی کردن و قبول اشتباه نامتعادل است. یک طرف ممکن است برای قبول اشتباه خود و عذرخواهی کاملاً مایل و راحت باشد درحالیکه این کار برای طرف مقابل سخت است. وقتی این اتفاق می افتد، زوج از هم دور میشوند و ارتباط در بسیاری جوانب ازدواج برهم میخورد. اصلاح این وضعیت تقریباً سخت است، مخصوصاً اگر سالها از روی آن گذشته باشد. نکته این است که بگویید اشتباه کرده اید و توام با آن از ته دل فهمیده باشید که کارتان اشتباه بوده است. وقتی شما و همسرتان بتوانید اشتباهات خود را بپذیرید نه تنها رابطه تان قویتر و صادقانهتر میشود بلکه مفهوم بهتر و والاتری نیز میگیرد.
مردمان