اصول روزه داری برای بیماران مختلف در سنین مختلف
دارودرماني دو دوز يا بيشتر در روز
تنظيم دقيق دارودرماني دو بار در روز براي بيماران در زمان روزهداري مشکل است. اما تنها راه موجود براي استفاده از اين روش در صورتي که بيمار تصميم به روزه داري دارد، تجويز دارو در زمان سحر و افطار است. در اين حالت فواصل زماني بين مصرف دارو و پروفايل غلظت پلاسماي دارو تغيير ميکند و در نتيجه کارايي و تحمل به دارو نيز تغيير ميکند. اين موضوع در مورد داروها با محدوده درماني کوچکتر که احتمال ايجاد مسموميت با آنها بيشتر است، از اهميت بيشتري برخوردار است.
در مطالعه ديگري که بر يک گروه 12 نفره قبل و بعد از ماه رمضان انجام شد، نشان داده شده که روزهداري بر عوارض دارويي و فارماکوکينتيک تئوفيلين آهستهرهش که به صورت دو بار در روز مصرف ميشود اثرگذار است. اين مطالعه در دو دوره انجام شد. در دوره اول، 5 روز رژيم درماني در طول ماه مبارک رمضان (مصرف دارو 3 صبح و 7 شب) براي بيماران در نظر گرفته شد و دوره بعد به همين شکل 4 هفته بعد از اين ماه انجام شد. در خارج از ماه رمضان تنها 4 نفر از 12 نفر دچار تهوع جزيي ناشي از دارو شدند در حالي که در طول روزهداري 8 نفر از 12 نفر دچار دردهاي شکمي و تهوع شدند که 6 نفر از آنها دچار استفراغ شده و روزه خود را باز کردند. با توجه به نتايج اين مطالعه، نويسنده نتيجه گرفته که مصرف داروهاي طولانياثر به صورت يک بار در روز براي بيماران آسمي در طول روزهداري مناسبتر است.
در نتيجه در دارودرماني در ماه مبارک رمضان تا حد امکان بايد تعداد دوزهاي مصرفي را کاهش داده و از داروهايي با فرمولاسيونهاي آهستهرهش استفاده کرد. داروهايي که نيمهعمر حذف بيشتري دارند نيز براي استفاده در ماه مبارک رمضان مناسبترند زيرا طول اثر بيشتري داشته و ميتوانند به صورت يک بار در روز مصرف شوند.
براي مثال در تجويز NSAIDها در آرتريت، ميتوان بجاي تجويز داروهايي مانند ايبوپروفن (نيمه عمر 2 تا 3 ساعت)، فلوربيپروفن (نيمه عمر 4-3 ساعت)، ناپروکسن (15-12 ساعت) در طول روزهداري، داروي پيروکسيکام با نيمه عمر 38-26 ساعت را به صورت تک دوز تجويز کرد.
تداخل با غذاهاي مصرفي
به طور کلي تداخل غذا-دارو ميتواند باعث کاهش، تاخير يا افزايش دسترسي سيستميک دارو در بدن شود. جدول 2 تعدادي از تداخلات داروها با غذا را نشان ميدهد. ميزان تداخل داروها با غذا و اثر مثبت يا منفي اين تداخل در جهت جذب دارو ميتواند به عوامل بسياري از جمله خصوصيات طبيعي فيزيکي و شيميايي دارو، فرمولاسيون، نوع غذا، فاصله زماني ميان مصرف غذا و مصرف دارو ارتباط داشته باشد. دو عامل آخر ميتوانند در ماه رمضان اثر بيشتري از خود در اين تداخلات نشان دهند زيرا در ريتم و کيفيت مصرف غذا در اين ماه تغييرات به سزايي حاصل ميشود. همانطور که بيشتر گفته شد تعداد وعدههاي غذايي در افراد روزهدار با توجه به تفاوتهاي فرهنگي در طول ماه مبارک رمضان ميتواند تغيير کند. علاوه بر تعداد وعدهها، کيفيت غذايي نيز ميتواند در طول ماه مبارک رمضان در افراد روزهدار متفاوت باشد. در نتيجه تداخلات داروهاي مصرفي با ريتم و کيفيت جديد مصرف غذا بايد دقيقا توسط پزشک کنترل شود.
کيفيت غذاي مصرفي در زمان افطار از مهمترين نکاتي است که بايد در جذب داروهاي تجويزي مدنظر قرار گيرد. براي مثال مصرف مايعاتي مانند چاي، قهوه، آب پرتقال باعث افزايش اسيد معده ميشود، در نتيجه جذب داروهايي که اسيديته ضعيف دارند مانند ساليسيلاتها، ديپريدامول، سولفاناميدها، گروهي از آنتيبيوتيکها و هيپنوتيکها را افزايش ميدهند. اين موضوع همچنين ميتواند اثر داروهايي مانند پتدين، آميتريپتيلين و آنتيهيستامينها را مهار کند. ميزان زياد مصرف کربوهيدراتها و چربي در اين غذا ميتواند بر فراهمي زيستي اين داروها تاثير گذاشته که اين موضوع به فرمولاسيون دارو نيز مربوط است.
اثرات باليني به کوچکي محدوه درماني دارو وابسته است. تغيير در فراهمي زيستي دارو بدليل اين تغييرات ميتواند بر غلظت پلاسمايي دارو تاثير گذاشته که اين موضوع مخصوصا در داروهايي که محدوده درماني کوچکي دارند، ميتواند باعث کاهش اثربخشي و افزايش عوارض جانبي شود.
اهميت مشاوره قبل از ماه رمضان.
در مطالعهاي که در ميان روزهداران کشور نيجريه انجام شد (142 روزهدار در اين مطالعه حضور داشتند) مشخص شده که تغييرات رفتاري متعددي در اين افراد صورت ميگيرد. تعداد زيادي از آنها دوز صبحگاهي داروي خود را زودتر مصرف کرده و دوز شامگاهي دارو را به عقب مياندازند. 2/78 از آن­ها غذاهاي پرچرب بيشتري در وعده غذاي افطار مصرف ميکنند و در 1/40 آنها ميزان خواب کمتر ميشود. تمام اين تغييرات رفتاري ميتواند از عوامل مهم بر تغيير فارماکوکينتيک و فارماکوديناميک دارو مصرفي مخصوصا در داروهايي که محدوده درماني کوچکي دارند باشد. در درمان بيماريهاي مزمن مانند آسم، ديابت مليتوس و صرع، اين تغييرات ميتواند باعث شکست درمان در ماه مبارک رمضان شود.
دارودرماني براي بيماران ديابتي در ماه مبارک رمضان
مطالعات انجام شده در 13 کشور اسلامي نشان مي­دهد که
43 از افراد مبتلا به ديابت نوع 1 و 79 از مبتلايان به ديابت نوع 2، در طول ماه مبارک رمضان روزه مي­گيرند. با توجه به شيوع
6/4 ديابت در جهان مي­توان نتيجه گرفت که در حدود 50-40 ميليون نفر از افراد ديابتي در دنيا در ماه رمضان روزه مي­گيرند. افراد ديابتي جزو گروهي هستند که روزه­ براي آن­ها واجب نيست زيرا اگر الگو و ميزان مصرف غذا و مايعات در آن­ها تغيير کند، بدليل اختلالات متابوليک مزمن موجود- بخصوص در افراد ديابتي نوع 1 که کنترل ضعيفي بر قند خون خود دارند- در خطر شديد عوارض مختلفي قرار مي­گيرند. مطالعه­ بزرگي که در 13 کشور اسلامي بر 12243 روزه­دار ديابتي انجام گرفته نشان مي­دهد روزهداري در افراد ديابتي ميزان بالايي از عوارض حاد را به دنبال دارد. در نتيجه دارودرماني صحيح براي افراد ديابتي که در ماه مبارک رمضان تصميم به روزه­داري دارند، بسيار پراهميت است تا از عوارض اين موضوع جلوگيري شود. دهيدراسيون و ترومبوز، هيپوگليسمي، هيپرگليسمي و کتواسيدوز ديابتي، چهار عارضه مهم بالقوه در روزهداران ديابتي در ماه مبارک هستند که خلاصه­اي از آن­ها در ادامه شرح داده خواهد شد.
هيپوگليسمي
کاهش مصرف غذا از مهمترين عوامل خطرزا در ايجاد هيپوگليسمي در افراد سالم است. در بيماران ديابتي که بخوبي تحت درمان هستند و HbA1c در آنها به طور ميانگين 7 است، خطر هيپوگليسمي شديد ميتواند به سه برابر افزايش پيدا کند. مورتاليتي اين عوارض در افراد ديابتي نوع 1 به ميزان 4-2 تخمين زده ميشود اما در افراد ديابتي نوع 2 به عنوان دلايل مرگ، عارضه­ نادر محسوب ميشود. همچنين ميزان هيپوگليسمي شديد در بيماران ديابتي نوع 1 بسيار بالاتر از بيماران ديابتي نوع 2 است. اين ميزان در افراد ديابتي نوع 2 که از داروهاي خوراکي استفاده ميکنند نيز کمتر از افرادي است که انسولين دريافت ميکنند.
مطالعات نشان ميدهد که روزهداري در بيماران ديابتي نوع 1 به ميزان 7/4 برابر و در بيماران ديابتي نوع 2 به ميزان 5/7 برابر باعث افزايش مراجعه بيماران به بيمارستان بدليل هيپوگليسمي شديد ميشود (بيماران روزهداري که به بيمارستان مراجعه نکردهاند، محاسبه نشدهاند.).همچنين در بيماران روزهدار که عادات زندگي و يا دوز داروي خود را در اين ماه تغيير دادهاند، هيپوگليسمي شديد بيشتر مشاهده شده است.
هيپرگليسمي
مطالعات موربيديتي و مورتاليتي طولاني در بيماران ديابتي نشان ميدهد بين ميزان هيپرگليسمي و عوارض ماکروواسکولار و ميکروواسکولار ارتباط وجود دارد.
مطالعات نشان ميدهد که روزهداري در بيماران ديابتي نوع 1 به ميزان 3 برابر ( با يا بدون کتواسيدوز) و در بيماران ديابتي نوع 2 به ميزان 5 برابر باعث افزايش مراجعه بيماران به بيمارستان بدليل هيپرگليسمي شديد ميشود (بيماران روزهداري که به بيمارستان مراجعه نکردهاند محاسبه نشدهاند). هيپرگليسمي شديد در بيماران روزهدار ممکن است بدليل کاهش بيش از حد دوز داروها و يا افزايش مصرف قند و غذا براي جلوگيري از هيپوگليسمي ايجاد شود.
کتواسيدوز ديابتي
در بيماران ديابتي روزهدار، بخصوص بيماران ديابتي نوع 1 خطر ايجاد کتواسيدوز افزايش مييابد. اين خطر در بيماراني که قبل از اين ماه به شدت هيپرگليسميک بودهاند بيشتر است. گروهي از بيماران، دوز انسولين خود را در اين ماه کاهش ميدهند زيرا فکر ميکنند ميزان مصرف غذا در اين ماه کمتر شده است. خطر کتواسيدوز ديابتي در اين بيماران نيز افزايش مييابد.
دهيدراتاسيون و ترومبوز
کاهش مصرف مايعات مخصوصا اگر طولاني باشد ميتواند از دلايل دهيدراتاسيون در روزهداران محسوب شود. دهيدراتاسيون شديد در آب و هواي گرم و مرطوب، بيماران با کار فيزيکي شديد و تمام عواملي که باعث عرق کردن بيش از حد شود اتفاق ميافتد. علاوه بر آن هيپرگليسمي ميتواند باعث ادرار اسمزي شديد شود که به کاهش حجم مايعات و الکتروليت بدن منجر مي­شود. در ادامه ممکن است کاهش فشار ارتواستاتيک بخصوص در افراد با نوروپاتي اتونوميک قبلي اتفاق بيافتد که نهايتا مي­تواند منجر به سنکوپ، زخم و شکستگي استخوان شود. علاوه بر اين، انقباض فضاي داخل عروقي ميتواند منجر به افزايش انعقادپذيري خون شود.
بيماران ديابتي روزهدار، افزايش انعقادپذيري را بدليل افزايش تجمع فاکتورها، کاهش آنتيکواگولانتهاي اندوژن و اختلال در فيبرينوليز از خود بروز ميدهند. افزايش ويسکوزيته خون پس از دهيدراتاسيون ميتواند خطر ترومبوز و انسداد عروق را افزايش دهد.
مديريت درمان
دسته بندي بر اساس احتمال خطر در بيماران ديابتي نوع 1 و 2 جهت تصميم گيري در مورد روزهداري در ماه مبارک رمضان در جدول 3 آورده شده است.
ملاحظات کلي
فردنگري
شايد مهمترين مسئله در مديريت درمان روزهداران ديابتي، درمان بر اساس شرايط شخصي باشد. در نتيجه مديريت درمان مخصوص خود فرد است
پايش مکرر ميزان قند خون
لازم است که بيمار، ميزان قند خود را در طول روز بارها چک کند. اين مسئله در مورد بيماران ديابتي نوع 1 و بيماران ديابتي نوع 2 که انسولين مصرف ميکنند بسيار مهم است.
مصرف غذا
رژيم غذايي در ماه مبارک رمضان نبايد نسبت به يک رژيم سالم و متعادل تغيير قابل توجهي داشته باشد. اين رژيم بايد بتواند وزن ثابت بدن را حفظ کند. در25-20 افراد در اين ماه کاهش يا افزايش وزن بدن ديده شده که گهگاه مقدار کاهش بيش از حد است. (بالاي 3 کيلوگرم).
براي جلوگيري از اين موضوع از مصرف غذاهايي که حاوي ميزان بالايي از کربوهيدرات و چربي است بخصوص در زمان افطار بايد جلوگيري کرد. هضم و جذب غذا پس از مصرف با تاخير صورت ميگيرد، به همين دليل مصرف غذاهاي حاوي کربوهيدرات­هاي پيچيده در سحر و مصرف غذاهاي حاوي کربوهيدراتهاي ساده در افطار ميتواند مناسبتر باشد. همچنين توصيه ميشود تا در طول زمان افطار تا سحر مصرف مايعات فرد افزايش يافته و غذاي سحر تا مقداري که ممکن است ديرتر مصرف شود.
http://www.fa.parsiteb.com/news.php?nid=12776
دارودرماني دو دوز يا بيشتر در روز
تنظيم دقيق دارودرماني دو بار در روز براي بيماران در زمان روزهداري مشکل است. اما تنها راه موجود براي استفاده از اين روش در صورتي که بيمار تصميم به روزه داري دارد، تجويز دارو در زمان سحر و افطار است. در اين حالت فواصل زماني بين مصرف دارو و پروفايل غلظت پلاسماي دارو تغيير ميکند و در نتيجه کارايي و تحمل به دارو نيز تغيير ميکند. اين موضوع در مورد داروها با محدوده درماني کوچکتر که احتمال ايجاد مسموميت با آنها بيشتر است، از اهميت بيشتري برخوردار است.
در مطالعه ديگري که بر يک گروه 12 نفره قبل و بعد از ماه رمضان انجام شد، نشان داده شده که روزهداري بر عوارض دارويي و فارماکوکينتيک تئوفيلين آهستهرهش که به صورت دو بار در روز مصرف ميشود اثرگذار است. اين مطالعه در دو دوره انجام شد. در دوره اول، 5 روز رژيم درماني در طول ماه مبارک رمضان (مصرف دارو 3 صبح و 7 شب) براي بيماران در نظر گرفته شد و دوره بعد به همين شکل 4 هفته بعد از اين ماه انجام شد. در خارج از ماه رمضان تنها 4 نفر از 12 نفر دچار تهوع جزيي ناشي از دارو شدند در حالي که در طول روزهداري 8 نفر از 12 نفر دچار دردهاي شکمي و تهوع شدند که 6 نفر از آنها دچار استفراغ شده و روزه خود را باز کردند. با توجه به نتايج اين مطالعه، نويسنده نتيجه گرفته که مصرف داروهاي طولانياثر به صورت يک بار در روز براي بيماران آسمي در طول روزهداري مناسبتر است.
در نتيجه در دارودرماني در ماه مبارک رمضان تا حد امکان بايد تعداد دوزهاي مصرفي را کاهش داده و از داروهايي با فرمولاسيونهاي آهستهرهش استفاده کرد. داروهايي که نيمهعمر حذف بيشتري دارند نيز براي استفاده در ماه مبارک رمضان مناسبترند زيرا طول اثر بيشتري داشته و ميتوانند به صورت يک بار در روز مصرف شوند.
براي مثال در تجويز NSAIDها در آرتريت، ميتوان بجاي تجويز داروهايي مانند ايبوپروفن (نيمه عمر 2 تا 3 ساعت)، فلوربيپروفن (نيمه عمر 4-3 ساعت)، ناپروکسن (15-12 ساعت) در طول روزهداري، داروي پيروکسيکام با نيمه عمر 38-26 ساعت را به صورت تک دوز تجويز کرد.
تداخل با غذاهاي مصرفي
به طور کلي تداخل غذا-دارو ميتواند باعث کاهش، تاخير يا افزايش دسترسي سيستميک دارو در بدن شود. جدول 2 تعدادي از تداخلات داروها با غذا را نشان ميدهد. ميزان تداخل داروها با غذا و اثر مثبت يا منفي اين تداخل در جهت جذب دارو ميتواند به عوامل بسياري از جمله خصوصيات طبيعي فيزيکي و شيميايي دارو، فرمولاسيون، نوع غذا، فاصله زماني ميان مصرف غذا و مصرف دارو ارتباط داشته باشد. دو عامل آخر ميتوانند در ماه رمضان اثر بيشتري از خود در اين تداخلات نشان دهند زيرا در ريتم و کيفيت مصرف غذا در اين ماه تغييرات به سزايي حاصل ميشود. همانطور که بيشتر گفته شد تعداد وعدههاي غذايي در افراد روزهدار با توجه به تفاوتهاي فرهنگي در طول ماه مبارک رمضان ميتواند تغيير کند. علاوه بر تعداد وعدهها، کيفيت غذايي نيز ميتواند در طول ماه مبارک رمضان در افراد روزهدار متفاوت باشد. در نتيجه تداخلات داروهاي مصرفي با ريتم و کيفيت جديد مصرف غذا بايد دقيقا توسط پزشک کنترل شود.
کيفيت غذاي مصرفي در زمان افطار از مهمترين نکاتي است که بايد در جذب داروهاي تجويزي مدنظر قرار گيرد. براي مثال مصرف مايعاتي مانند چاي، قهوه، آب پرتقال باعث افزايش اسيد معده ميشود، در نتيجه جذب داروهايي که اسيديته ضعيف دارند مانند ساليسيلاتها، ديپريدامول، سولفاناميدها، گروهي از آنتيبيوتيکها و هيپنوتيکها را افزايش ميدهند. اين موضوع همچنين ميتواند اثر داروهايي مانند پتدين، آميتريپتيلين و آنتيهيستامينها را مهار کند. ميزان زياد مصرف کربوهيدراتها و چربي در اين غذا ميتواند بر فراهمي زيستي اين داروها تاثير گذاشته که اين موضوع به فرمولاسيون دارو نيز مربوط است.
اثرات باليني به کوچکي محدوه درماني دارو وابسته است. تغيير در فراهمي زيستي دارو بدليل اين تغييرات ميتواند بر غلظت پلاسمايي دارو تاثير گذاشته که اين موضوع مخصوصا در داروهايي که محدوده درماني کوچکي دارند، ميتواند باعث کاهش اثربخشي و افزايش عوارض جانبي شود.
اهميت مشاوره قبل از ماه رمضان.
در مطالعهاي که در ميان روزهداران کشور نيجريه انجام شد (142 روزهدار در اين مطالعه حضور داشتند) مشخص شده که تغييرات رفتاري متعددي در اين افراد صورت ميگيرد. تعداد زيادي از آنها دوز صبحگاهي داروي خود را زودتر مصرف کرده و دوز شامگاهي دارو را به عقب مياندازند. 2/78 از آن­ها غذاهاي پرچرب بيشتري در وعده غذاي افطار مصرف ميکنند و در 1/40 آنها ميزان خواب کمتر ميشود. تمام اين تغييرات رفتاري ميتواند از عوامل مهم بر تغيير فارماکوکينتيک و فارماکوديناميک دارو مصرفي مخصوصا در داروهايي که محدوده درماني کوچکي دارند باشد. در درمان بيماريهاي مزمن مانند آسم، ديابت مليتوس و صرع، اين تغييرات ميتواند باعث شکست درمان در ماه مبارک رمضان شود.
دارودرماني براي بيماران ديابتي در ماه مبارک رمضان
مطالعات انجام شده در 13 کشور اسلامي نشان مي­دهد که
43 از افراد مبتلا به ديابت نوع 1 و 79 از مبتلايان به ديابت نوع 2، در طول ماه مبارک رمضان روزه مي­گيرند. با توجه به شيوع
6/4 ديابت در جهان مي­توان نتيجه گرفت که در حدود 50-40 ميليون نفر از افراد ديابتي در دنيا در ماه رمضان روزه مي­گيرند. افراد ديابتي جزو گروهي هستند که روزه­ براي آن­ها واجب نيست زيرا اگر الگو و ميزان مصرف غذا و مايعات در آن­ها تغيير کند، بدليل اختلالات متابوليک مزمن موجود- بخصوص در افراد ديابتي نوع 1 که کنترل ضعيفي بر قند خون خود دارند- در خطر شديد عوارض مختلفي قرار مي­گيرند. مطالعه­ بزرگي که در 13 کشور اسلامي بر 12243 روزه­دار ديابتي انجام گرفته نشان مي­دهد روزهداري در افراد ديابتي ميزان بالايي از عوارض حاد را به دنبال دارد. در نتيجه دارودرماني صحيح براي افراد ديابتي که در ماه مبارک رمضان تصميم به روزه­داري دارند، بسيار پراهميت است تا از عوارض اين موضوع جلوگيري شود. دهيدراسيون و ترومبوز، هيپوگليسمي، هيپرگليسمي و کتواسيدوز ديابتي، چهار عارضه مهم بالقوه در روزهداران ديابتي در ماه مبارک هستند که خلاصه­اي از آن­ها در ادامه شرح داده خواهد شد.
هيپوگليسمي
کاهش مصرف غذا از مهمترين عوامل خطرزا در ايجاد هيپوگليسمي در افراد سالم است. در بيماران ديابتي که بخوبي تحت درمان هستند و HbA1c در آنها به طور ميانگين 7 است، خطر هيپوگليسمي شديد ميتواند به سه برابر افزايش پيدا کند. مورتاليتي اين عوارض در افراد ديابتي نوع 1 به ميزان 4-2 تخمين زده ميشود اما در افراد ديابتي نوع 2 به عنوان دلايل مرگ، عارضه­ نادر محسوب ميشود. همچنين ميزان هيپوگليسمي شديد در بيماران ديابتي نوع 1 بسيار بالاتر از بيماران ديابتي نوع 2 است. اين ميزان در افراد ديابتي نوع 2 که از داروهاي خوراکي استفاده ميکنند نيز کمتر از افرادي است که انسولين دريافت ميکنند.
مطالعات نشان ميدهد که روزهداري در بيماران ديابتي نوع 1 به ميزان 7/4 برابر و در بيماران ديابتي نوع 2 به ميزان 5/7 برابر باعث افزايش مراجعه بيماران به بيمارستان بدليل هيپوگليسمي شديد ميشود (بيماران روزهداري که به بيمارستان مراجعه نکردهاند، محاسبه نشدهاند.).همچنين در بيماران روزهدار که عادات زندگي و يا دوز داروي خود را در اين ماه تغيير دادهاند، هيپوگليسمي شديد بيشتر مشاهده شده است.
هيپرگليسمي
مطالعات موربيديتي و مورتاليتي طولاني در بيماران ديابتي نشان ميدهد بين ميزان هيپرگليسمي و عوارض ماکروواسکولار و ميکروواسکولار ارتباط وجود دارد.
مطالعات نشان ميدهد که روزهداري در بيماران ديابتي نوع 1 به ميزان 3 برابر ( با يا بدون کتواسيدوز) و در بيماران ديابتي نوع 2 به ميزان 5 برابر باعث افزايش مراجعه بيماران به بيمارستان بدليل هيپرگليسمي شديد ميشود (بيماران روزهداري که به بيمارستان مراجعه نکردهاند محاسبه نشدهاند). هيپرگليسمي شديد در بيماران روزهدار ممکن است بدليل کاهش بيش از حد دوز داروها و يا افزايش مصرف قند و غذا براي جلوگيري از هيپوگليسمي ايجاد شود.
کتواسيدوز ديابتي
در بيماران ديابتي روزهدار، بخصوص بيماران ديابتي نوع 1 خطر ايجاد کتواسيدوز افزايش مييابد. اين خطر در بيماراني که قبل از اين ماه به شدت هيپرگليسميک بودهاند بيشتر است. گروهي از بيماران، دوز انسولين خود را در اين ماه کاهش ميدهند زيرا فکر ميکنند ميزان مصرف غذا در اين ماه کمتر شده است. خطر کتواسيدوز ديابتي در اين بيماران نيز افزايش مييابد.
دهيدراتاسيون و ترومبوز
کاهش مصرف مايعات مخصوصا اگر طولاني باشد ميتواند از دلايل دهيدراتاسيون در روزهداران محسوب شود. دهيدراتاسيون شديد در آب و هواي گرم و مرطوب، بيماران با کار فيزيکي شديد و تمام عواملي که باعث عرق کردن بيش از حد شود اتفاق ميافتد. علاوه بر آن هيپرگليسمي ميتواند باعث ادرار اسمزي شديد شود که به کاهش حجم مايعات و الکتروليت بدن منجر مي­شود. در ادامه ممکن است کاهش فشار ارتواستاتيک بخصوص در افراد با نوروپاتي اتونوميک قبلي اتفاق بيافتد که نهايتا مي­تواند منجر به سنکوپ، زخم و شکستگي استخوان شود. علاوه بر اين، انقباض فضاي داخل عروقي ميتواند منجر به افزايش انعقادپذيري خون شود.
بيماران ديابتي روزهدار، افزايش انعقادپذيري را بدليل افزايش تجمع فاکتورها، کاهش آنتيکواگولانتهاي اندوژن و اختلال در فيبرينوليز از خود بروز ميدهند. افزايش ويسکوزيته خون پس از دهيدراتاسيون ميتواند خطر ترومبوز و انسداد عروق را افزايش دهد.
مديريت درمان
دسته بندي بر اساس احتمال خطر در بيماران ديابتي نوع 1 و 2 جهت تصميم گيري در مورد روزهداري در ماه مبارک رمضان در جدول 3 آورده شده است.
ملاحظات کلي
فردنگري
شايد مهمترين مسئله در مديريت درمان روزهداران ديابتي، درمان بر اساس شرايط شخصي باشد. در نتيجه مديريت درمان مخصوص خود فرد است
پايش مکرر ميزان قند خون
لازم است که بيمار، ميزان قند خود را در طول روز بارها چک کند. اين مسئله در مورد بيماران ديابتي نوع 1 و بيماران ديابتي نوع 2 که انسولين مصرف ميکنند بسيار مهم است.
مصرف غذا
رژيم غذايي در ماه مبارک رمضان نبايد نسبت به يک رژيم سالم و متعادل تغيير قابل توجهي داشته باشد. اين رژيم بايد بتواند وزن ثابت بدن را حفظ کند. در25-20 افراد در اين ماه کاهش يا افزايش وزن بدن ديده شده که گهگاه مقدار کاهش بيش از حد است. (بالاي 3 کيلوگرم).
براي جلوگيري از اين موضوع از مصرف غذاهايي که حاوي ميزان بالايي از کربوهيدرات و چربي است بخصوص در زمان افطار بايد جلوگيري کرد. هضم و جذب غذا پس از مصرف با تاخير صورت ميگيرد، به همين دليل مصرف غذاهاي حاوي کربوهيدرات­هاي پيچيده در سحر و مصرف غذاهاي حاوي کربوهيدراتهاي ساده در افطار ميتواند مناسبتر باشد. همچنين توصيه ميشود تا در طول زمان افطار تا سحر مصرف مايعات فرد افزايش يافته و غذاي سحر تا مقداري که ممکن است ديرتر مصرف شود.
http://www.fa.parsiteb.com/news.php?nid=12776