شما در بخش انجمنهای گفتگو سایت دکتر رهام صادقی هستید، برای آشنایی با امکانات متنوع دیگر سایت اینجا کلیک کنید


به اينستاگرام سايت بپيونديد

قلب مردتان را تصاحب كنيد

  1. قلب مردتان را تصاحب كنيد

    آه خداي من راضي كردن اين خانم خانه چقدر سخت است! آقاي خانه اين را مي‌گويد و كنترل تلويزيون را بر مي‌دارد و دنبال يك كانال مي‌گردد كه فوتبال، خبر، مرور تاريخچه جنگ جهاني يا چيزي شبيه به آنها پخش كند... خانم خانه هم با ابروي در هم كشيده مي‌گويد: آه! اين مردها چقدر غير قابل پيش‌بيني هستند! و به سمت تلفن مي‌رود تا خواهري، دوستي، آشنايي را پيدا كند تا كمي بار غصه‌هايش را سبك و فكرش را از دلخوري كه دارد منحرف كند.

    درست چند لحظه قبل آنها مثل دو قمري عاشق كنار هم نشسته بودند و داشتند در مورد خودشان حرف مي‌زدند.

    آقاي خانه گفته بود: يادت مي‌آيد آن روزها آنقدر خجالت مي‌كشيدم دست خالي سراغت بيايم كه يك روز وقتي گلفروشي‌ها تعطيل بود از باغچه وسط ميدان برايت گل چيدم و آوردم؟

    بعد خانم خانه كه هوس كرده بود مچ‌گيري كند و كمي هم شيطنت و شوخي‌اش گل كرده بود، گفته بود:‌ آن موقع به رويت نياوردم، ولي بيشتر از اين‌كه عاشق به نظر بيايي خسيس جلوه كرده بودي!

    بعد آقاي خانه گفته بود:‌ اگر من خسيس بودم نصف خانه را به نام تو مي‌كردم؟

    و خانم خانه گفته بود: اگر دست و دلباز بودي چرا نصفش را به نام من كردي؟! همه‌اش را به نام من مي‌كردي كه اگر دلم بخواهد بتوانم عوضش كنم، نه اين‌كه هميشه يك شريك كه زورش مي‌چربد بالاي سرم باشد!

    بعد آقاي خانه گفته بود: اگر مي‌دانستم قصد فروش نصفه خودت را داري هرگز به نامت نمي‌كردم.

    و خانم خانه گفته بود: ديدي گفتم خسيس هستي. به نامم كردي كه اداي سخاوتمندان را در بياوري وگرنه واقعا قصد بخشيدن چيزي را نداري.

    و بعد يكدفعه هر دو فهميدند كه اين يك مشاجره است نه يك خاطره عاشقانه و قبل از اين‌كه كار بالا بگيرد هر كدام سراغ تفريح ملال‌آور هميشگي خود رفتند.

    حالا خانم خانه دارد فكر مي‌كند چطور مي‌شود يك بحث عاشقانه بدون حاشيه و تر و تميز داشت و آقاي خانه فكر مي‌كند خدا مي‌داند چرا بحث به اينجا كشيد. من حرف زدن بلد نيستم يا او گوش كردن بلد نيست؟

    اگر شما هم مثل خانم و آقاي خانه دچار مشاجرات كمي تا قسمتي عاشقانه ـ خصمانه مي‌شويد بايد توصيه‌هاي كارشناسان را جدي بگيريد تا كارتان به جاهاي باريك نكشد و بتوانيد قلب همسرتان را تصاحب كنيد.

    كارت قرمز نشان ندهيد

    وقتي زن و مردي وارد گفت‌وگو مي‌شوند، اغلب مردها مي‌خواهند مشكل را حل كنند و اغلب زن‌ها مي‌خواهند داوري كنند. اگر شما خانم خانه هستيد بهتر است سوت و كارت قرمز داور را كنار بگذاريد. شايد بهتر باشد نقش تماشاچي را بازي كنيد تا از اين بازي عاشقانه لذت ببريد.

    همسر شما ممكن است خود را زير ذره‌بين نقد شما ببيند و از مچ‌گيري و داوري شما در هراس بيفتد و ترجيح دهد هيچ حرفي نزند. او مشتاق خشنودي شماست نه خرده‌گيري و قضاوت.

    در مكالمه ابتداي مطلب ديديد كه كم مانده بود خانم به آقا بگويد:‌ شما حق داريد سكوت كنيد در غير اين صورت هر حرفي بزنيد ممكن است در دادگاه‌عليه شما استفاده شود و تنها يك حرف ديگر براي آقا در اين شرايط باقي مي‌ماند: «من فقط در حضور وكيلم حرف مي‌زنم.»

    حسين مي‌گويد: من برايت يك هديه كوچك گرفته‌ام؛ يك گردنبند زمرد كه به رنگ چشم‌هايت هم مي‌آيد.

    هر آنچه هستي باز آي

    نرگس آهي مي‌كشد و مي‌گويد: باز تو رفتي براي من اعمال سليقه كردي؟ واقعا دلم نمي‌خواهد هديه‌اي كه براي من مي‌خري را بفروشم يا عوض كنم. نمي‌بيني سبز با سبز چقدر بي‌روح و كسل‌كننده مي‌شود. يك نگين الماس يا ياقوت، هم زيبايي خودش را بهتر نشان مي‌داد و هم زيبايي چشمان مرا جلوه مي‌داد. يك كمي روي حس كنتراست و ‌هارموني‌ات كار كن. كاش كلاس نقاشي مي‌رفتي‌!

    اين كار، حسين را تا اطلاع ثانوي گم و گور مي‌كند. بعد هم به او ياد مي‌دهد كه به جاي خريد هديه يك بسته پول به خانم بدهد و بگويد: ‌اين را ببر و هرچي دلت مي‌خواهد با كنتراست و‌ هارموني دلخواهت بخر و از طرف من به خودت هديه كن. چون من اين چيزها سرم نمي‌شود و نرگس هم توي دلش خواهد گفت: چه شوهر خشك و پولكي‌اي! اين از آن مردهاست كه فكر مي‌كند همه چيز زندگي پول است.

    اگر مي‌خواهيد مرد زندگيتان براي شما مايه بگذارد به سليقه و ابتكاراتش احترام بگذاريد. اگر دائم بخواهيد طبق سليقه شما رفتار كند كلا او را فراري مي‌دهيد!

    تصحيح حرف‌هاي همسرتان نيز همين خاصيت را دارد.صبور باشيد و به همسرتان اجازه دهيد سلايق خود را ارتقا دهد. به جاي اين‌كه هنگام هديه خريدن توي ذوق او بزنيد وقتي به بازار مي‌رويد از چيزهايي كه خوشتان مي‌آيد حرف بزنيد. او يك روز با خريد يكي از آنها شما را ذوق‌زده خواهد كرد.

    به او اجازه دهيد جنبه‌هاي مختلف خود را به شما نشان دهد. اگر بتوانيد از انتظارات خود صرفنظر كرده و حقيقتا سعي در شناخت هويت و ماهيت او نماييد، وي فورا اين موضوع را حس كرده، احساس راحتي زيادي نموده و از صحبت كردن با شما لذت خواهد برد.

    با همسرتان روراست باشيد

    اگر مي‌خواهيد همسرتان با شما مثل آينه باشد شما هم بايد همينطور باشيد و رازهايي را كه به زندگي‌تان لطمه نمي‌زند بيهوده پنهان نكنيد. مثلا لازم نيست كه از خواستگاران قابل توجهي كه داشته‌ايد صحبت كنيد، ولي مي‌توانيد در مورد چيزهايي كه باعث ايجاد سوءظن و تيرگي روابط زناشويي‌تان نمي‌شود حرف بزنيد. البته وقتي همسرتان با شما حرف‌هاي خودماني زد و احساسات دروني خود و اسرار خاصي را برايتان فاش كرد.

    به او اجازه دهيد بداند كه شما طرفدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهد ماند.

    در حالي كه عملا نشان مي‌دهيد، مطمئن شويد كه از او طرفداري مي‌كنيد. بسياري از زن‌ها فقط به اين دليل به داستان‌هاي شوهرشان گوش مي‌دهند كه به او بگويند‌ چقدر در مورد آن در اشتباه بوده است يا اين‌كه به فراست دريافته‌اند داستانش غلوآميز يا ساختگي است. به جاي اين كار براي خود فرصتي جهت دوستي بيشتر فراهم كنيد.

    مرد حرف نمي‌زند

    افسانه‌هايي كه در مورد گفت‌وگو با زنان در ذهن همسران ما وجود دارد ريشه‌دارتر از آن است كه به آساني پاك شود. از مشورت نكردن و رو ندادن به زن گرفته تا محكم بودن مرد و بروز ندادن احساسات و مكنونات قلبي چيزي است كه قرن‌هاست مردان آموخته‌اند. پس عجيب نيست كه آنان در ميان خانواده هم احساس تنهايي كنند.

    آنان صحبت كردن از احساسات را دور از شأن و منزلت مردان مي‌دانند و عكس‌العمل‌هاي مثبت شما در مقابل صحبت كردن از احساسات توسط او مي‌تواند كمك كند كه اين عادات از بين برود.

    اگر بـه اين نحو رفتار كنيد، شوهر شما احساس خواهد كرد كسي وجود دارد كه او را درك كند و آنگاه حتي بيشتر و بيشتر از ذهنياتش برايتان خواهد گفت.

    گذشته را رها كن

    بگومگوهاي بسياري در خانواده به دليل نارضايتي‌هاي گذشته صورت مي‌گيرد. شما گاهي كاري مي‌كنيد كه همسرتان مكررا احساس گناه كند. مردان از درگير شدن در اين نوع بحث‌ها فرار مي‌كنند. آنها دوست ندارند مديون و وامدار كسي باشند.

    عشق مسوولانه

    به سهم خود در شرايطي كه پيش آمده مسووليتي را به عهده بگيريد و ببينيد كه به چه نحو در مورد اتفاقي كه روي داده ممكن است دخيل بوده باشيد. اگر همسرتان به قصد عذرخواهي پيش مي‌آيد به او نگوييد چه فايده، بزودي دوباره اين اشتباه را تكرار مي‌كني. در عوض شما نيز در مورد سهمي كه در اين مشكل داشته‌ايد فكر كنيد و بابت آن ابراز تاسف كنيد و بار احساس گناه را كاهش دهيد.

    منبع : جام جم آلاین
     
    تشکر شده توسط : 8 کاربر
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
صفحه 1 از 1


پرش به:  

شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید

Powered by phpBB ©



Forums ©

.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریت و با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.


ارسال ایمیل به دکتر رهام صادقی


مدت زمان ایجاد صفحه : 0.15 ثانیه (39)