بسياري از مردان، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشتهها گرم نيست، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك «جايگزين» است.
در يادداشتهاي قبل، بهدنبال يافتن پاسخي به اين سوال بوديم: «آيا مردان ميتوانند براي هميشه به يك زن وفادار بمانند؟» و به عبارت ديگر «آيا چند همسري طبيعت مردان است؟» به اين نتيجه رسيديم كه مردان شايد «ذاتا» در اين مسئله نقطه ضعف داشته باشند اما براي هر نقطه ضعفي چارهاي هست و نبايد اين «پاشنه آشيل» مردانه را طبيعي و قابل پذيرش به حساب آورد. گفتيم كه يك مرد بايد ياد بگيرد كه چطور با وسوسهها كنار بيايد و چطور يك رابطه عاشقانه و آرام بخش طولاني مدت را قرباني يك رابطه هوس آلود آرامش به هم زن نكند. البته در مقابل، يك زن هم بايد بياموزد كه چطور درست مثل مادري كه از فرزندش مراقبت ميكند، از عشقش هم مراقبت كند. (نگران نباشيد! هنوز خيلي وارد اين بحث نشدهايم. فعلا فقط شوهر عزيزتان را داريم «تاديب» ميكنيم!)
در اين شماره، درباره 2 اشتباه مردانه و 2 اشتباه زنانه در همين زمينه صحبت ميكنيم؛ اشتباهاتي كه باعث ميشوند وسوسهها بتوانند كار خودشان را بكنند و همه رشتههايي كه در شمارههاي قبل گفتيم، پنبه شود...
اشتباه اول مردانه: اگر شخص ديگري را جايگزين كنيد
هميشه خانمها مقدم هستند اما اجازه بدهيد در مورد خطاها، اول از آقايان شروع كنيم.بسياري از مردان، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشتهها گرم نيست، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك «جايگزين» است. اين جايگزين، گاهي در دنياي بيرون است و منجر به اتفاقي ميشود كه به آن «خيانت» ميگويند، گاهي هم در فكر و ذهن يك مرد شكل ميگيرد كه به آن «خيانت» نميگويند اما تاثير منفياش روي زندگي مشترك، كمتر از آن يكي نيست.
اين اصل را دوباره يادآوري ميكنيم: وقتي يك مرد بهطور ناگهاني به سمت زن ديگري غيراز همسرش كشش پيدا ميكند، بايد سريعا اين كشش را به همسرش منتقل كند. گاهي اين انتقال بهصورت كامل صورت نميگيرد. يعني اگرچه مرد بهخودش جرات نميدهد كه در عالم بيرون به آن زن نزديك شود و حتي در واكنش به اين حس، سعي ميكند به سمت همسرش برود اما حتي موقع ارتباط با همسر، باز هم آن فرد را از ذهنش بيرون نكرده. شك نكنيد كه حتي همين تصور ذهني، ميتواند نخستين ترك را بر چيني نازك عشق ميان شما و همسرتان بيندازد. وقتي حتي فكرش شما را از همسرتان دور ميكند، اگر واقعا اين كار را بكنيد چه اتفاقي ميافتد؟
اشتباه دوم مردان: اگر تصور كنيد تنوع بيشتر يعني لذت بيشتر
وقتي يك مرد هم احساس جنسي و هم قدرت كنترل آن را داشته باشد، نه فقط به همسرش كمك ميكند كه از بند موانع و عوامل بازدارندهاي كه در مسير رسيدن به احساسات درونياش قرار دارد، رها شود و به سطح بالاتري از رضايت برسد بلكه خود او هم ميتواند به واسطه آن، سطح بالاتري از عشق، طبيعتا آرامش را تجربه كند. به عبارت ديگر، هر بار كه مرد وسوسه ميشود ولي به خاطر تعهد و وفاداري به رابطه تك همسري آن را كنترل ميكند، تضمين بيشتري را براي همسرش در لذت بردن از رابطه بهوجود ميآورد.زياده روي در تخيل درباره زنان ديگر، باعث ميشود انرژي مردان از كنترلشان خارج شود، رابطهشان با همسرشان سرد و سردتر شود و حتي گاهي انرژي شان تحليل برود و تبديل به موجوداتي سردمزاج شوند.در تمام مواردي كه يكي از دوطرف فكر ميكنند مشكلي در رابطه هست، نخستين فكر بايد اين باشد: چرا از هم دور شدهايم؟ چه بايد بكنيم كه دوباره نزديك شويم؟
اشتباه اول زنان: اگر همسرتان را قرنطينه كنيد
اين، يك اشتباه فوقالعاده رايج است كه به طرز شگفتآوري تقريبا همه زنان ميدانند كه اشتباه است اما باز هم آن را تكرار ميكنند.وقتي صحبت از مراقبت از عشق ميكنيم، نخستين چيزي كه به ذهن يك زن ميرسد، مراقبت يا محدود كردن ارتباطات همسرش با جنس مخالف است. بسياري از زنان تصور ميكنند اگر همسرشان در محيطي مردانه كار كند، كمتر در معرض خطر است. يا اينكه خيال ميكنند اگر هر از گاهي موبايل همسرشان را چك كنند و از جيك و پوكش سر دربياورند، ميتوانند شيطنتهاي او را كنترل كنند. اين يك اشتباه محض است؛ شك نكنيد. مراقبت از زندگي مشترك هرگز به معناي كنترل نامحسوس يا به معناي قرنطينه كردن همسر نيست. كارهاي ديگري بايد كرد كه بعدا درباره آنها صحبت ميكنيم. اين را هم بدانيد كه اتفاقا، اگر يك مرد در محيط كار، ارتباط منطقي و عرفي و اخلاقي با افرادي از جنس مخالف داشته باشد، به گرم شدن رابطه او به همسرش نه تنها لطمه نميزند بلكه كمك هم ميكند. و چرا پليس بازي جواب نميدهد؟ حداقل به 4 دليل:
اشتباه دوم زنان: اگر همسرتان را تحقير كنيد
اولين واكنش زنان، وقتي بوي خيانت را احساس ميكنندچيست؟ عدهاي پرخاش ميكنند و گاهي كار به ناسزاگفتن و كتك كاري ميكشد. عدهاي افسرده ميشوند. عدهاي هم در دلشان ميگويند (با معذرت) «گور باباش!» و ميچسبند به زندگي خودشان وسعي ميكنند از راه ديگري خودشان را تسكين بدهند كه همه اين واكنشها نتيجهاش اين است: «فاصله بيشتر.» چيزي كه دقيقا وضع را بدتر و بدتر ميكند. در همه حالات سهگانهاي كه گفته شد، مردان احساس حقارت ميكنند، چه وقتي كه مچشان را بگيريد و حسابشان را برسيد، چه وقتي غمگين شويد و ناخودآگاه به آنها نشان بدهيد كه عامل غمگينيتان آنها هستند، چه وقتي كه بيتفاوت شويد و باز هم نشان دهيد كه نميتواند شما را خوشحال كنند، در همه اين حالتها، مردان احساس بيعرضگي ميكنند، نااميد ميشوند، فاصله ميگيرند .. بقيهاش را حتما بايد گفت؟
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
در يادداشتهاي قبل، بهدنبال يافتن پاسخي به اين سوال بوديم: «آيا مردان ميتوانند براي هميشه به يك زن وفادار بمانند؟» و به عبارت ديگر «آيا چند همسري طبيعت مردان است؟» به اين نتيجه رسيديم كه مردان شايد «ذاتا» در اين مسئله نقطه ضعف داشته باشند اما براي هر نقطه ضعفي چارهاي هست و نبايد اين «پاشنه آشيل» مردانه را طبيعي و قابل پذيرش به حساب آورد. گفتيم كه يك مرد بايد ياد بگيرد كه چطور با وسوسهها كنار بيايد و چطور يك رابطه عاشقانه و آرام بخش طولاني مدت را قرباني يك رابطه هوس آلود آرامش به هم زن نكند. البته در مقابل، يك زن هم بايد بياموزد كه چطور درست مثل مادري كه از فرزندش مراقبت ميكند، از عشقش هم مراقبت كند. (نگران نباشيد! هنوز خيلي وارد اين بحث نشدهايم. فعلا فقط شوهر عزيزتان را داريم «تاديب» ميكنيم!)
در اين شماره، درباره 2 اشتباه مردانه و 2 اشتباه زنانه در همين زمينه صحبت ميكنيم؛ اشتباهاتي كه باعث ميشوند وسوسهها بتوانند كار خودشان را بكنند و همه رشتههايي كه در شمارههاي قبل گفتيم، پنبه شود...
اشتباه اول مردانه: اگر شخص ديگري را جايگزين كنيد
هميشه خانمها مقدم هستند اما اجازه بدهيد در مورد خطاها، اول از آقايان شروع كنيم.بسياري از مردان، وقتي احساس ميكنند همسرشان آن قدر كه بايد به آنها نزديك نيست، وقتي احساس ميكنند روابطشان مثل گذشتهها گرم نيست، وقتي احساس ميكنند زندگي به تكرار افتاده، نخستين فكري كه به ذهنشان ميرسد پيدا كردن يك «جايگزين» است. اين جايگزين، گاهي در دنياي بيرون است و منجر به اتفاقي ميشود كه به آن «خيانت» ميگويند، گاهي هم در فكر و ذهن يك مرد شكل ميگيرد كه به آن «خيانت» نميگويند اما تاثير منفياش روي زندگي مشترك، كمتر از آن يكي نيست.
اين اصل را دوباره يادآوري ميكنيم: وقتي يك مرد بهطور ناگهاني به سمت زن ديگري غيراز همسرش كشش پيدا ميكند، بايد سريعا اين كشش را به همسرش منتقل كند. گاهي اين انتقال بهصورت كامل صورت نميگيرد. يعني اگرچه مرد بهخودش جرات نميدهد كه در عالم بيرون به آن زن نزديك شود و حتي در واكنش به اين حس، سعي ميكند به سمت همسرش برود اما حتي موقع ارتباط با همسر، باز هم آن فرد را از ذهنش بيرون نكرده. شك نكنيد كه حتي همين تصور ذهني، ميتواند نخستين ترك را بر چيني نازك عشق ميان شما و همسرتان بيندازد. وقتي حتي فكرش شما را از همسرتان دور ميكند، اگر واقعا اين كار را بكنيد چه اتفاقي ميافتد؟
اشتباه دوم مردان: اگر تصور كنيد تنوع بيشتر يعني لذت بيشتر
وقتي يك مرد هم احساس جنسي و هم قدرت كنترل آن را داشته باشد، نه فقط به همسرش كمك ميكند كه از بند موانع و عوامل بازدارندهاي كه در مسير رسيدن به احساسات درونياش قرار دارد، رها شود و به سطح بالاتري از رضايت برسد بلكه خود او هم ميتواند به واسطه آن، سطح بالاتري از عشق، طبيعتا آرامش را تجربه كند. به عبارت ديگر، هر بار كه مرد وسوسه ميشود ولي به خاطر تعهد و وفاداري به رابطه تك همسري آن را كنترل ميكند، تضمين بيشتري را براي همسرش در لذت بردن از رابطه بهوجود ميآورد.زياده روي در تخيل درباره زنان ديگر، باعث ميشود انرژي مردان از كنترلشان خارج شود، رابطهشان با همسرشان سرد و سردتر شود و حتي گاهي انرژي شان تحليل برود و تبديل به موجوداتي سردمزاج شوند.در تمام مواردي كه يكي از دوطرف فكر ميكنند مشكلي در رابطه هست، نخستين فكر بايد اين باشد: چرا از هم دور شدهايم؟ چه بايد بكنيم كه دوباره نزديك شويم؟
اشتباه اول زنان: اگر همسرتان را قرنطينه كنيد
اين، يك اشتباه فوقالعاده رايج است كه به طرز شگفتآوري تقريبا همه زنان ميدانند كه اشتباه است اما باز هم آن را تكرار ميكنند.وقتي صحبت از مراقبت از عشق ميكنيم، نخستين چيزي كه به ذهن يك زن ميرسد، مراقبت يا محدود كردن ارتباطات همسرش با جنس مخالف است. بسياري از زنان تصور ميكنند اگر همسرشان در محيطي مردانه كار كند، كمتر در معرض خطر است. يا اينكه خيال ميكنند اگر هر از گاهي موبايل همسرشان را چك كنند و از جيك و پوكش سر دربياورند، ميتوانند شيطنتهاي او را كنترل كنند. اين يك اشتباه محض است؛ شك نكنيد. مراقبت از زندگي مشترك هرگز به معناي كنترل نامحسوس يا به معناي قرنطينه كردن همسر نيست. كارهاي ديگري بايد كرد كه بعدا درباره آنها صحبت ميكنيم. اين را هم بدانيد كه اتفاقا، اگر يك مرد در محيط كار، ارتباط منطقي و عرفي و اخلاقي با افرادي از جنس مخالف داشته باشد، به گرم شدن رابطه او به همسرش نه تنها لطمه نميزند بلكه كمك هم ميكند. و چرا پليس بازي جواب نميدهد؟ حداقل به 4 دليل:
- 1- شما به هيچ وجه نميتوانيد همه ارتباطات همسرتان را كنترل كنيد.
- 2- به فرض كه مچ او را گرفتيد، بعد چه ميكنيد؟ وقتي آب از سر گذشت، چه يك وجب چه صد وجب. بهتر نبود به فكر پيشگيري ميبوديد؟
- 3- اين رفتار شما بدون شك باعث رنجش همسرتان ميشود كه اين يعني فاصله بيشتر شما و همسرتان. يعني با دست خودتان او را هل دادهايد به سمت يك نفر ديگر.
- 4- دليل چهارم خودش زمينه ساز خطاي بزرگ بعدي است.پاراگراف روبرو را ببينيد.
اشتباه دوم زنان: اگر همسرتان را تحقير كنيد
اولين واكنش زنان، وقتي بوي خيانت را احساس ميكنندچيست؟ عدهاي پرخاش ميكنند و گاهي كار به ناسزاگفتن و كتك كاري ميكشد. عدهاي افسرده ميشوند. عدهاي هم در دلشان ميگويند (با معذرت) «گور باباش!» و ميچسبند به زندگي خودشان وسعي ميكنند از راه ديگري خودشان را تسكين بدهند كه همه اين واكنشها نتيجهاش اين است: «فاصله بيشتر.» چيزي كه دقيقا وضع را بدتر و بدتر ميكند. در همه حالات سهگانهاي كه گفته شد، مردان احساس حقارت ميكنند، چه وقتي كه مچشان را بگيريد و حسابشان را برسيد، چه وقتي غمگين شويد و ناخودآگاه به آنها نشان بدهيد كه عامل غمگينيتان آنها هستند، چه وقتي كه بيتفاوت شويد و باز هم نشان دهيد كه نميتواند شما را خوشحال كنند، در همه اين حالتها، مردان احساس بيعرضگي ميكنند، نااميد ميشوند، فاصله ميگيرند .. بقيهاش را حتما بايد گفت؟
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir