لذت بردن از موسیقى عاملى است كه تا حد زیادى بستگى به درك صدا در مغز هر فرد دارد. اینكه صداى شنیده شده پس از انتقال به مغز چطور پردازش مىشود و فرد چگونه آنرا درك مىكند، این پردازش تعیین كننده میزان علاقه ما نسبت به شنیدن نوعى خاصى از موسیقى است.
اگر تصمیم بگیرید براى رفع خستگى چند دقیقه پلكهایتان را روى هم بگذارید و به موسیقى گوش دهید، چه موزیكى را انتخاب مىكنید؟ حتمأ به این نكته دقت كردهاید كه سلیقه هر فرد در مورد موسیقى تا حدى ناخود آگاه است. هر كدام از ما كشش خاصى نسبت به شنیدن موسیقى داریم. مثلأ برخى صداى ملایم فلوت را بیشتر از صداى بم ویولن سل دوست دارند و یا اینكه برخى زمانى از موسیقى لذت مىبرند كه آنرا با صداى بلند بشنوند در حالیكه عده دیگرى با شنیدن صداى بلند موزیك دچار حالت تهوع مىشوند.
بىتردید سن، نوع فرهنگ و یا شرایط عاطفى افراد در این علاقه تأثیرگذار است. اما در اصل لذت بردن از موسیقى عاملى است كه تا حد زیادى بستگى به درك صدا در مغز هر فرد دارد، اینكه صداى شنیده شده پس از انتقال به مغز چطور پردازش مىشود و فرد چگونه آنرا درك مىكند. این پردازش تعیین كننده میزان علاقه ما نسبت به شنیدن نوعى خاصى از موسیقى است. درست مانند نحوه درك طعم ومزه غذا. هر فرد از طعم خاصى را بیشتر دوست دارد و این علاقه از یك فرد تا فرد دیگر متفاوت است. درك موسیقى نیز نتیجه پروسه خاصى است كه در بخش شنیدارى مغز صورت مىگیرد.
پیتر شنایدر (Peter Schneider) یكى از فیزیكدانان آلمانى مدتى است كه مشغول تحقیق و بررسى نحوه دركى است كه افراد از موسیقى دارند. شنایدر كه این پروژه را به طور همزمان با همكارى وانسا اسلومینگ (Vanessa Sloming) از دانشگاه لیورپول انگلستان دنبال مىكند علاوه بر فیزیك در رشته موسیقى كلسیا نیز تحصیل كرده است. شنایدر توضیح مىدهد: ”دو نوع درك شنیدارى وجود دارد كه نتیجه دو نوع مختلف پردازش صدا در مغز است. درنوع اول افرادى قرار مىگیرند كه مغز آنها پردازش صدا را از فركانسهاى پایین شروع مىكند. این افراد مىتوانند فركانسهایى از صدا را درك كنند كه در پایینترین آكورد صوتى قرار دارد. دسته دوم افرادى هستند پردازش اصوات در مغز آنها از فركانسهاى میانى شروع مىشود.“
شنایدر براى توضیح تفاوت میان این دو گروه از آزمایش شنیدارى جالبى استفاده مىكند. در این آزمایش داوطلبان شركت كننده از طریق گوشى مخصوص موسیقىاى را كه تنها چند دقیقه كوتاه پخش مىشود گوش مىدهد. موسیقى با فاصله زمانى مشخص و با صداى ثابت تكرار مىشود. فركانس صدا پس از انتقال به مغز این افراد در بخش ویژه درك صدا پردازش مىشود و نتیجه آن توسط الكترودهایى كه از سر افراد به كامپیوتر متصل است روى صفحه مانیتور به نمایش در مىآید. به داوطلبان گفته نمىشود كه موسیقى با صداى مشخصى و بدون تغییر تكرار خواهد شد و از آنها خواسته مىشود كه توضیح بدهند آیا میان موسیقى اولى و دومى و همینطور تكرارهاى بعدى موسیقى تفاوتى احساس مىكنند یا خیر؟
نتیجه بدست آمده بسیار جالب است. با آنكه صداى موسیقى ثابت است اما درك افراد از صدا پس از بار اول تغییر مىكند. افرادى كه درك شنیدارى آنها از تنهاى بالا صدا شروع مىشود هر بار موسیقى را بلندتر مىشنوند. اما داوطلبانى كه مغز آنها تنهاى پایهاى را بهتر پردازش مىكند معتقدند كه موسیقى در تكرارى بعدى با صداى كمترى پخش شده است. در این تحقیق چهارصدوبیست داوطلب از تمامى گروههاى سنى شركت كردهاند. برخى از این افراد حتى دانشجویان رشته موسیقى و یا نوازندگان سازهاى مختلف بودهاند.
نتیجه نشان مىدهد میان نحوه درك صدا و شناخت موسیقى رابطه خاصى وجود ندارد. هر چند افرادى كه پردازش صدا در مغز آنها از تنهاى بالا شروع مىشود بیشتر به ملودى سازهاى بم مانند ویولن سل علاقمندند و دسته دیگر كه صدا را از تنهاى پایهاى درك مىكنند فلوت یا پیانو را ترجیح مىدهند. ادامه این بررسىها در كشورهاى مختلف نشان مىدهد كه دسته بندى افراد با توجه به نوع نژاد تغییر مىكند. مثلأ نتیجه تحقیق مشابهى كه در ژاپن صورت گرفته نشان مىدهد كه بیشتر ژاپنىها صدا را از تنهاى بالا درك مىكنند.
شما هم اگر باشنیدن صداى بلند دچار حالت تهوع مىشوید، احتمالأ در این دسته قرار مىگیرید.
منبع : Deutsche Welle
اگر تصمیم بگیرید براى رفع خستگى چند دقیقه پلكهایتان را روى هم بگذارید و به موسیقى گوش دهید، چه موزیكى را انتخاب مىكنید؟ حتمأ به این نكته دقت كردهاید كه سلیقه هر فرد در مورد موسیقى تا حدى ناخود آگاه است. هر كدام از ما كشش خاصى نسبت به شنیدن موسیقى داریم. مثلأ برخى صداى ملایم فلوت را بیشتر از صداى بم ویولن سل دوست دارند و یا اینكه برخى زمانى از موسیقى لذت مىبرند كه آنرا با صداى بلند بشنوند در حالیكه عده دیگرى با شنیدن صداى بلند موزیك دچار حالت تهوع مىشوند.
بىتردید سن، نوع فرهنگ و یا شرایط عاطفى افراد در این علاقه تأثیرگذار است. اما در اصل لذت بردن از موسیقى عاملى است كه تا حد زیادى بستگى به درك صدا در مغز هر فرد دارد، اینكه صداى شنیده شده پس از انتقال به مغز چطور پردازش مىشود و فرد چگونه آنرا درك مىكند. این پردازش تعیین كننده میزان علاقه ما نسبت به شنیدن نوعى خاصى از موسیقى است. درست مانند نحوه درك طعم ومزه غذا. هر فرد از طعم خاصى را بیشتر دوست دارد و این علاقه از یك فرد تا فرد دیگر متفاوت است. درك موسیقى نیز نتیجه پروسه خاصى است كه در بخش شنیدارى مغز صورت مىگیرد.
پیتر شنایدر (Peter Schneider) یكى از فیزیكدانان آلمانى مدتى است كه مشغول تحقیق و بررسى نحوه دركى است كه افراد از موسیقى دارند. شنایدر كه این پروژه را به طور همزمان با همكارى وانسا اسلومینگ (Vanessa Sloming) از دانشگاه لیورپول انگلستان دنبال مىكند علاوه بر فیزیك در رشته موسیقى كلسیا نیز تحصیل كرده است. شنایدر توضیح مىدهد: ”دو نوع درك شنیدارى وجود دارد كه نتیجه دو نوع مختلف پردازش صدا در مغز است. درنوع اول افرادى قرار مىگیرند كه مغز آنها پردازش صدا را از فركانسهاى پایین شروع مىكند. این افراد مىتوانند فركانسهایى از صدا را درك كنند كه در پایینترین آكورد صوتى قرار دارد. دسته دوم افرادى هستند پردازش اصوات در مغز آنها از فركانسهاى میانى شروع مىشود.“
شنایدر براى توضیح تفاوت میان این دو گروه از آزمایش شنیدارى جالبى استفاده مىكند. در این آزمایش داوطلبان شركت كننده از طریق گوشى مخصوص موسیقىاى را كه تنها چند دقیقه كوتاه پخش مىشود گوش مىدهد. موسیقى با فاصله زمانى مشخص و با صداى ثابت تكرار مىشود. فركانس صدا پس از انتقال به مغز این افراد در بخش ویژه درك صدا پردازش مىشود و نتیجه آن توسط الكترودهایى كه از سر افراد به كامپیوتر متصل است روى صفحه مانیتور به نمایش در مىآید. به داوطلبان گفته نمىشود كه موسیقى با صداى مشخصى و بدون تغییر تكرار خواهد شد و از آنها خواسته مىشود كه توضیح بدهند آیا میان موسیقى اولى و دومى و همینطور تكرارهاى بعدى موسیقى تفاوتى احساس مىكنند یا خیر؟
نتیجه بدست آمده بسیار جالب است. با آنكه صداى موسیقى ثابت است اما درك افراد از صدا پس از بار اول تغییر مىكند. افرادى كه درك شنیدارى آنها از تنهاى بالا صدا شروع مىشود هر بار موسیقى را بلندتر مىشنوند. اما داوطلبانى كه مغز آنها تنهاى پایهاى را بهتر پردازش مىكند معتقدند كه موسیقى در تكرارى بعدى با صداى كمترى پخش شده است. در این تحقیق چهارصدوبیست داوطلب از تمامى گروههاى سنى شركت كردهاند. برخى از این افراد حتى دانشجویان رشته موسیقى و یا نوازندگان سازهاى مختلف بودهاند.
نتیجه نشان مىدهد میان نحوه درك صدا و شناخت موسیقى رابطه خاصى وجود ندارد. هر چند افرادى كه پردازش صدا در مغز آنها از تنهاى بالا شروع مىشود بیشتر به ملودى سازهاى بم مانند ویولن سل علاقمندند و دسته دیگر كه صدا را از تنهاى پایهاى درك مىكنند فلوت یا پیانو را ترجیح مىدهند. ادامه این بررسىها در كشورهاى مختلف نشان مىدهد كه دسته بندى افراد با توجه به نوع نژاد تغییر مىكند. مثلأ نتیجه تحقیق مشابهى كه در ژاپن صورت گرفته نشان مىدهد كه بیشتر ژاپنىها صدا را از تنهاى بالا درك مىكنند.
شما هم اگر باشنیدن صداى بلند دچار حالت تهوع مىشوید، احتمالأ در این دسته قرار مىگیرید.
منبع : Deutsche Welle