سلام من يه زنم و نميخوام مثل يه كارشناس جوابتو بدم ميخوام جوري جواب بدم كه شايد خانومت فكر ميكنه جوري كه شايد همه مردم عامه امروز ايران فكر مي كنن چون خودم پاشو خوردم. همسر شما شايد روحش اسيب ديده و شايد تو اوني نبودي كه ميخواسته و بع همسرت شده به يازده سال پيش برگرد حتما چيزايي يادت مياد...من يه زن متاهل هستم و ميدونم چرا اون نماز ميخونده و گريه ميكرده...ترس از كشته شدن ترس از سنگسار شدن ...هر چند كه شما بخشنده بودي ولي از كجا ميدوني كه مادر اون پسر به چه چيزي تهديدش كرده...اون از كار خودش پشيمون نيست و ابدا نمي خواسته جاي برادرش باشه..اگر ميخواست هرگز توي خونه راهش نميداد...اون عميقا از نظر روحي اسيب ديده و شايد زماني كه شما سرگرم پول در آوردن و زحمت كشيدن و شيوه ي عشق ورزي به طريق خودتون بودين اون تشنه كلمات عاشقانه اي بود كه اون موقع فقط از زبان يه پسر بيست ساله خارج ميشد...بازي با كلمات و بعد از اون كام گرفتن چندان هم سخت نيست... رابطه جنسي رو فعلا فراموش كنين چون اون احساس گناه داره و ابدا تا وقتي كه عشق شما به خودشو درك نكنه و امنيت رو حس نكنه به شما توجه نميكنه ...توصيه غير كارشناسي منو هم امتحان كنين به عنوان يه زن كه...
براي چندين روز ازش رابطه اي نخواين آروم باشين و هيچي نگين اون با شما پيش روان كاو نمياد چون تو ايران همه اونو گناه كار ميدونن و لايق كشته شدن ...باهاش قهر نكنين ولي چند روز هيچي نگين... و اگر خودش با تشر گفت كه چته بازم هيچي نگين...بعد از سه روز باهاش حرف بزنين بگين كه هم خودت و هم من ميدونيم كه تو چه اشتباه بزرگي كردي و منم از نظر احساسي واست كم گذاشتم حالا ميخوام جبران كنم ميخوام كه منو ببخشي ...من هم تو رو بخشيدم و ميخوام جبران كني....حالا بزار دادو بيداد كنه و بعد تو تنهاييش گريه كنه واسه خاطر زندگيتون و بچتون چند روز مرخصي بگير و بعد از گفتن اين حرفا بازم آروم باش و ساكت ....خونتو برو به يه بنگاه بسپار بايد از اون جا برين...بايد برين....و بعد بچتونو بسپارين به كسي و بعد خودت واسش لباس جمع كن و بدون اينكه بدونه ببرش به سفر و اونجا كه رسيدي عشقتو بهش هديه كن ميدونم كه سخته ولي ديگه سكوتو بذار كنار باهاش شوخي كن اينقدر شوخي كن كه به خنده بيفته..رابطه جنسي رو فعلا فراموش كن ...بايد تو اين چند روز بهش خوش بگذره بايد چندين بار بهش بگي كه دوستش داري و ديگه حتي كلمه اي از اون موضوع حرفي نزني ... بهش بگ خدا تو رو بخشيده منم بخشيدم ...اينجوري اروم ميشه خيلي آروم....سعي كن اونو بخندوني سعي كن نگاش كني و ببينه كه داري نگاش ميكني ...جوري كه اون نفهمه پيگير خونه هم باش كه وقتي برگشتين اسباب كشي كنين يا زحمت پيدا كردن . فروختن خونه رو بده به كسه ديگه...ممكه تا اون موقع پيدا نشه ولي نبايد زياد طول بكشه اگر موبايل داره با رضايتش همراهشو عوض كن وقتي برگشتين به خونه رفتارتو تغيير نده رفتي سر كار باهاش تماس بگير و بگو دلت تنگ شده و بعد از چندين روز ميتوني بعد از چند بار ابراز علاقه رابطه جنسيتو برقرار كني و ميبيني كه مايله ولي يادت باشه تا وقتي تو همون خونه اي اين كارو نكن...چنر بار شام بيرون بخورين سعي كن كمتر تو اون خونه باشين بهش ثابت كن بخشيديش و نماز خودت زيادي هم لازم نيست اگرديدي بازم سر سجاده گريه ميكنه برو و بغلش كنه بزار با تو گريه كنه ...ميدونم كه حرفام مورد تاييد خيلي از شما متخصصين نيست ...ولي من با زنيت خودم ميگم كه هشتاد درصد جواب ميده فقط همت ميخواد كه اگر بازم خانومتون دادو بيداد راه انداخت صبر كنين و آرومش كنين نه اينكه اونجا رو ترك كنين ...بايد بهش عشق بدين همين...موفق سربلند و شاد باشيد
براي چندين روز ازش رابطه اي نخواين آروم باشين و هيچي نگين اون با شما پيش روان كاو نمياد چون تو ايران همه اونو گناه كار ميدونن و لايق كشته شدن ...باهاش قهر نكنين ولي چند روز هيچي نگين... و اگر خودش با تشر گفت كه چته بازم هيچي نگين...بعد از سه روز باهاش حرف بزنين بگين كه هم خودت و هم من ميدونيم كه تو چه اشتباه بزرگي كردي و منم از نظر احساسي واست كم گذاشتم حالا ميخوام جبران كنم ميخوام كه منو ببخشي ...من هم تو رو بخشيدم و ميخوام جبران كني....حالا بزار دادو بيداد كنه و بعد تو تنهاييش گريه كنه واسه خاطر زندگيتون و بچتون چند روز مرخصي بگير و بعد از گفتن اين حرفا بازم آروم باش و ساكت ....خونتو برو به يه بنگاه بسپار بايد از اون جا برين...بايد برين....و بعد بچتونو بسپارين به كسي و بعد خودت واسش لباس جمع كن و بدون اينكه بدونه ببرش به سفر و اونجا كه رسيدي عشقتو بهش هديه كن ميدونم كه سخته ولي ديگه سكوتو بذار كنار باهاش شوخي كن اينقدر شوخي كن كه به خنده بيفته..رابطه جنسي رو فعلا فراموش كن ...بايد تو اين چند روز بهش خوش بگذره بايد چندين بار بهش بگي كه دوستش داري و ديگه حتي كلمه اي از اون موضوع حرفي نزني ... بهش بگ خدا تو رو بخشيده منم بخشيدم ...اينجوري اروم ميشه خيلي آروم....سعي كن اونو بخندوني سعي كن نگاش كني و ببينه كه داري نگاش ميكني ...جوري كه اون نفهمه پيگير خونه هم باش كه وقتي برگشتين اسباب كشي كنين يا زحمت پيدا كردن . فروختن خونه رو بده به كسه ديگه...ممكه تا اون موقع پيدا نشه ولي نبايد زياد طول بكشه اگر موبايل داره با رضايتش همراهشو عوض كن وقتي برگشتين به خونه رفتارتو تغيير نده رفتي سر كار باهاش تماس بگير و بگو دلت تنگ شده و بعد از چندين روز ميتوني بعد از چند بار ابراز علاقه رابطه جنسيتو برقرار كني و ميبيني كه مايله ولي يادت باشه تا وقتي تو همون خونه اي اين كارو نكن...چنر بار شام بيرون بخورين سعي كن كمتر تو اون خونه باشين بهش ثابت كن بخشيديش و نماز خودت زيادي هم لازم نيست اگرديدي بازم سر سجاده گريه ميكنه برو و بغلش كنه بزار با تو گريه كنه ...ميدونم كه حرفام مورد تاييد خيلي از شما متخصصين نيست ...ولي من با زنيت خودم ميگم كه هشتاد درصد جواب ميده فقط همت ميخواد كه اگر بازم خانومتون دادو بيداد راه انداخت صبر كنين و آرومش كنين نه اينكه اونجا رو ترك كنين ...بايد بهش عشق بدين همين...موفق سربلند و شاد باشيد