عکس العمل من در مقابل بد رفتاری نامزدم؟؟

sarina_69 نوشته است:

kosar نوشته است: سلام شوهر منم دقیقا همین شکلیه با وجود اینکه سه سال و نیم از من بزرگتره همیشه میگه مطمئنی منو دوست داری یا وقتی میرم خونه خواهرام خدای نکرده زنگ بزنه و من متوجه نشم میگه خوب خوش میگذره که به یاد من نیستی همیشه از پدر و مادرم بد میگه همیشه میگه فلان حرف مامانت به من گوشه داد منظورش فلان بود باجناقم فلان حرفو به من گفت و...من که از خونوادش بد میگم میگه حق نداری از خونوادم بد بگی و گرنه ...به نظر من مردا عقلشون خیلی کوچیکه

وایییییییییییییییییی من تا لان فکر میکردم فقط شوهر من اینجوری البته ما الان عقدیم.منم مشکل شما رو داشتم ولی حل شد هر وقت جای بخوام برم بهش میگم من تو جمع هستم امکان داره صدای موبایل رو نشنوم اگر زنگ زدی جواب ندادم نگران نشو یا برفرض بهش میگم گوشیمو تو کیفم میذارم.
و درمورد بدگویی پدر و مادرم هم همسرم دقیقا مث همسر شماست البته بیشتر رو پدرم حساسه چون پدر من راضی به وصلت نبود و اونم فهمیده بدتر حساس شده مخصوصا دخالت هایی که پدرم میکنه به خیال خودش دخالت نیست من تا اونجایی که بتونم پادر میونی میکنم ولی اندفعه دعوای لفظی بین اون و پدرم پیش اومد و اونم حدود 20 روز از من سراغی نگرفته نمیدونم چی کار کنم به پدرم گفته این تو اون خترت

سلام به همگی

خیلی عجیبه ها همه ی مردا مثل هم میمونن دقیقا نامزد بنده هم همینطوریه از خانواده من هرچی دلش بخواد میگه ولی

خدا اون روزو نیاره که بگم خواهرت اینطوری کرد داداشت اونطوری.با اینکه بعضی از رفتارای نامزد منم اشتباهه ولی چون دوسش

دارم کوتاه میام.

دوست عزیزم اگه نامزدت 20روزه که ازت خبری نگرفته حداقل شما 1خبری ازش بگیر.مطمئنا اون هیچ اقدامی نمیکنه ومنتظره تا

شما دست بکار بشی چون نکه مردن غرورشون این اجازرو بهشون نمیده.نامزدم همیشه اینو میگه.خودش اینجوریه

ولی از نظر من کاملا اشتباهه وقتی2نفر همدیگرو دوست دارن داشتن غرور ونداشتن گذشت هیچ معنایی نداره.

امیدوارم که مشکلتون خیلی زودحل شه.

موفق باشی.

Yass_2 نوشته است: یک مشکل دیگه که هست اینکه مشکلی که پیش میاد نامزدم موضوع رو با مادرم در میون میزاره و مادرم پا در میونی میکنه تا اینکه مشکل حل میشه
به نظر من زیاد کار جالبی نیست چون مگه ما نمیتونیم موضوع رو با هم حل کنیم اگه بخواد اینجوری پیش بره در اینده دچار مشکلات و حرف و گفت میشیم
نامزدم خیلی مامانمو دوست داره و همیشه باهاش دردو دل میکنه و با هم صمیمی هستن منم خیلی خوشحالم از این موضوع ولی میترسم این موضوع مسیله ساز بشه و مداخله مامانم همیشه به نفعمون تموم نشه
هر کس یک سری خصوصیات خوب وبد داره نه من استثنا هستم نه نامزدم ولی حرف که بینمون پیش میاد نامزدم میفته روی لجبازی در حدی که حاظر همه پلهای پشت سرش رو خراب کنه یکی از دلیلها شایدم دلیل اصلی که من باهاش بحث نمیکنم و کوتاه میام همینه
مثل همین موضوع بیرون رفتن با دوستام که عصبانی بود که در پست اولی نوشتم گفت میخوام باهات لج کنم تو باید بری مامان با رفتنم مخالف بود گفت خودم زنگش میزنم راضیش میکنم چون گفتی پس باید بری همین زنگ زدنش ناخوداگاه باعث پادرمیونی مامانم شد
عصرش هم که دیروز میشد کلاس داشتیم گفت پیش من نمیشینی  
یا نمونه دیگش که خونه خالم گوشیم رو جواب ندادم ( اخرین بار که با نامزدم صحبت کردم گفتم تا 15دقیقه دیگه برمیگردم خونه ولی بعد از تماس ما خانوادم تصمیم گرفتن بیشتر بمونن هوا هم بارونی بود  نامزدم هم گفت 1ساعت دیگه تماس میگیره منم به همین نشون اشتباه کردم گوشیمو در کیفم گذاشتم الان که فکر میکنم کاش بهش پیام داده بودم هنوز هستیم که همین اشتباه منجر به نشنیدن صدا و جواب ندادن من شد) گفت باهات لج میکنم یک روز گوشیت رو جواب نمیدم تا از نگرانی ندونی چه کار کنی
بهش حق میدم چون من کار اشتباهی کردم سهل انگاری کردم ولی به نظرم ادم نباید به فکر جبران اشتباه طرفش باشه چون اون عاطفه از بین میره و تبدیل میشه به لج و لجبازی چون اگه اینجور بشه با شناختی که از خودم دارم به خاطر لجبازی همه چیزو خراب میکنم
ببخشید که طولانی شد و سرتون رو درد اوردم

سلام عزیزم

شما بهتر از هرکس دیگه با روحیات و اخلاق نامزدت اشنا هستی پس سعی کن جوری رفتارنکنی که به نظرش عمدی بیاد وبخواد تلافی کنه. هر چندهیچ دلیلی نداره که بخواد تلافی کنه اما شما کمتر کارایی وانجام بده که حساسیت نامزدت وبرانگیخته کنه.وسعی کن از عشق وعلاقه ای که بینتون هست استفاده کنی وبهش اطمینان بدی که بهش اهمییت میدی وکم کم به ارامش برسونیش.

موفق باشی

یکم عامیانه حرف میزنم تا مطلب رو بگیرید.....منم خودم هم جنس مردها هستم......شما خانوم ها یک سلاح پیشرفته ای دارید که هیچ جنبنده ای قادر نیست در مقابل آن ایستادگی کند....چه برسد به مردها....و آن زبان ملایمت است....
شما در این جور مواقع باید با ملایمت برخورد کنید و از سیاست زنانه ی خود استفاده کنید..... به قول معروف باید چرب زبانی کنید... دو بار که کلمات : عزیزم و ..... را بکار ببرید.....مردها در مقابل همچین حرفهایی سریع کم می اورندو خام میشوند....
سعی کنید در زندگی مشترکتان به جای لج کردن و دور شدن از همسرتان.....با آن بیشتر دوست شوید و آن را با زبان ملایمت ارام نگه دارید....
موفق وپیروز باشید

واقعا ممنونم خانم28 tinas ممنون از راهنماییتون
اون شب که به خاطر جواب ندادن گوشیم ناراحت شد فرداش باهاش صحبت کردم چون هنوز ناراحت بود و دنبال لجبازی منم واسش توضیح دادم که حواسم نبوده و از عمد که این کارو نکردم و بهش گفتم اگه بخوای لجبازی کنی به رابطمون صدمه میزنی و دقیقا چند وقت قبلش یک همچین اتفاقی افتاد من زنگ زدم گوشیش رو جا گذاشته بود
بهش گفتم خوبه منم میگفتم از عمد بوده به خاطر اشتباه تو نگران شدم و حالا یک بار این بلا رو سرت میارم بهش گفتم تو از من عذر خواهی کردی منم بخشیدم گفتم اشکالی نداره حالا من که ازت معذرت خواستم که نگرانم شدی نمیبخشی که هیچ تازه به فکر جبرانی
از اینم هرسم میگیره که همش میگه هنوز بچه ای سر همین اتفاق چند بار گفت هنوز بچه ای منم گفتم انسان جایزالخطاست دلیلی بر بچه بودن نداره!!!!!
والا دیگه نمیدونم چه جوری به ایشون ثابت کنم که واقعا دوستش دارم هر وقت کمکی بخواد تا جایی که در توانمه انجام میدم چه مادی چه عاطفی حامیش که هستم تا جایی که بشه نمیزارم احساس تنهایی کنه امروزم ازش پرسیدم چه توقعاتی از من داری؟ گفت همین جوری که هستی باش همینجوری دوست دارم باهام مهربون باش گفتم یعنی ایرادی کارم نداره؟؟ گفت نه دوست دارم تو امید زندگیمیخداییش خیلی حس خوبیه وقتی میبینی طرفت دوست داره
والا دیگه به خودم و رفتارم شک میکنم همش میگم نکنه واقعا بچه ام کار من اشتباه هست که چنین رفتاری باهام داره چون به نظرم رفتار اطرافیان جواب و عکس العمل رفتار خود ادمه

یاس عزیز
شوهر منم اون دو سالی رو که توی عقد بودیم همینوری بود حساس و زود رنج. البته منم همون  طوری بودم. ما از هم دور بودیم. اون یه شهر من یه شهر دیگه...
ولی میدونستیم همش بخاطر دلتنگیه.
بعد ازدواج جفتمون خوب شدیم.مهربوم، از خود گذشته،
نگران نباش بعد عروسی درست میشه

pat_mat161 نوشته است:

sarina_69 نوشته است:

kosar نوشته است: سلام شوهر منم دقیقا همین شکلیه با وجود اینکه سه سال و نیم از من بزرگتره همیشه میگه مطمئنی منو دوست داری یا وقتی میرم خونه خواهرام خدای نکرده زنگ بزنه و من متوجه نشم میگه خوب خوش میگذره که به یاد من نیستی همیشه از پدر و مادرم بد میگه همیشه میگه فلان حرف مامانت به من گوشه داد منظورش فلان بود باجناقم فلان حرفو به من گفت و...من که از خونوادش بد میگم میگه حق نداری از خونوادم بد بگی و گرنه ...به نظر من مردا عقلشون خیلی کوچیکه

وایییییییییییییییییی من تا لان فکر میکردم فقط شوهر من اینجوری البته ما الان عقدیم.منم مشکل شما رو داشتم ولی حل شد هر وقت جای بخوام برم بهش میگم من تو جمع هستم امکان داره صدای موبایل رو نشنوم اگر زنگ زدی جواب ندادم نگران نشو یا برفرض بهش میگم گوشیمو تو کیفم میذارم.
و درمورد بدگویی پدر و مادرم هم همسرم دقیقا مث همسر شماست البته بیشتر رو پدرم حساسه چون پدر من راضی به وصلت نبود و اونم فهمیده بدتر حساس شده مخصوصا دخالت هایی که پدرم میکنه به خیال خودش دخالت نیست من تا اونجایی که بتونم پادر میونی میکنم ولی اندفعه دعوای لفظی بین اون و پدرم پیش اومد و اونم حدود 20 روز از من سراغی نگرفته نمیدونم چی کار کنم به پدرم گفته این تو اون خترت

سلام به همگی

خیلی عجیبه ها همه ی مردا مثل هم میمونن دقیقا نامزد بنده هم همینطوریه از خانواده من هرچی دلش بخواد میگه ولی

خدا اون روزو نیاره که بگم خواهرت اینطوری کرد داداشت اونطوری.با اینکه بعضی از رفتارای نامزد منم اشتباهه ولی چون دوسش

دارم کوتاه میام.

دوست عزیزم اگه نامزدت 20روزه که ازت خبری نگرفته حداقل شما 1خبری ازش بگیر.مطمئنا اون هیچ اقدامی نمیکنه ومنتظره تا

شما دست بکار بشی چون نکه مردن غرورشون این اجازرو بهشون نمیده.نامزدم همیشه اینو میگه.خودش اینجوریه

ولی از نظر من کاملا اشتباهه وقتی2نفر همدیگرو دوست دارن داشتن غرور ونداشتن گذشت هیچ معنایی نداره.

امیدوارم که مشکلتون خیلی زودحل شه.

موفق باشی.

عزیزم بهش اس دادم میگه مزاحم نشو!!!!!!!!!! ایندفعه خیلی فرق میکنه چون هر موقع دعوا میشه من پا پیش میذارم. من اصلا چنین انتظاری ازش نداشتم که با پدرم بد برخورد کنه. به نظر خودم  جلوش خیلی کوتاه اومدم نمیشه اون هی اشتباه کنه منم هی کوتاه بیام گذشت یک طرفه ادمو خسته میکنه.شاید اگه به پدرم بی احترامی نمیکرد کوتاه میومدم ولی الان قضیه فرق میکنه

Mr_miladi نوشته است: یکم عامیانه حرف میزنم تا مطلب رو بگیرید.....منم خودم هم جنس مردها هستم......شما خانوم ها یک سلاح پیشرفته ای دارید که هیچ جنبنده ای قادر نیست در مقابل آن ایستادگی کند....چه برسد به مردها....و آن زبان ملایمت است....
شما در این جور مواقع باید با ملایمت برخورد کنید و از سیاست زنانه ی خود استفاده کنید..... به قول معروف باید چرب زبانی کنید... دو بار که کلمات : عزیزم و ..... را بکار ببرید.....مردها در مقابل همچین حرفهایی سریع کم می اورندو خام میشوند....
سعی کنید در زندگی مشترکتان به جای لج کردن و دور شدن از همسرتان.....با آن بیشتر دوست شوید و آن را با زبان ملایمت ارام نگه دارید....
موفق وپیروز باشید

داداش من فکر کردی با این به قول شما سلاح پیشرفته استفاده نکردی؟؟؟! این فقط 50 درصد جواب میده واله شوهر ما که خام نمیشه از بسسسسسسسسسسسسسسس مغرور!

sarina_69 نوشته است:

pat_mat161 نوشته است:

sarina_69 نوشته است:

kosar نوشته است: سلام شوهر منم دقیقا همین شکلیه با وجود اینکه سه سال و نیم از من بزرگتره همیشه میگه مطمئنی منو دوست داری یا وقتی میرم خونه خواهرام خدای نکرده زنگ بزنه و من متوجه نشم میگه خوب خوش میگذره که به یاد من نیستی همیشه از پدر و مادرم بد میگه همیشه میگه فلان حرف مامانت به من گوشه داد منظورش فلان بود باجناقم فلان حرفو به من گفت و...من که از خونوادش بد میگم میگه حق نداری از خونوادم بد بگی و گرنه ...به نظر من مردا عقلشون خیلی کوچیکه

وایییییییییییییییییی من تا لان فکر میکردم فقط شوهر من اینجوری البته ما الان عقدیم.منم مشکل شما رو داشتم ولی حل شد هر وقت جای بخوام برم بهش میگم من تو جمع هستم امکان داره صدای موبایل رو نشنوم اگر زنگ زدی جواب ندادم نگران نشو یا برفرض بهش میگم گوشیمو تو کیفم میذارم.
و درمورد بدگویی پدر و مادرم هم همسرم دقیقا مث همسر شماست البته بیشتر رو پدرم حساسه چون پدر من راضی به وصلت نبود و اونم فهمیده بدتر حساس شده مخصوصا دخالت هایی که پدرم میکنه به خیال خودش دخالت نیست من تا اونجایی که بتونم پادر میونی میکنم ولی اندفعه دعوای لفظی بین اون و پدرم پیش اومد و اونم حدود 20 روز از من سراغی نگرفته نمیدونم چی کار کنم به پدرم گفته این تو اون خترت

سلام به همگی

خیلی عجیبه ها همه ی مردا مثل هم میمونن دقیقا نامزد بنده هم همینطوریه از خانواده من هرچی دلش بخواد میگه ولی

خدا اون روزو نیاره که بگم خواهرت اینطوری کرد داداشت اونطوری.با اینکه بعضی از رفتارای نامزد منم اشتباهه ولی چون دوسش

دارم کوتاه میام.

دوست عزیزم اگه نامزدت 20روزه که ازت خبری نگرفته حداقل شما 1خبری ازش بگیر.مطمئنا اون هیچ اقدامی نمیکنه ومنتظره تا

شما دست بکار بشی چون نکه مردن غرورشون این اجازرو بهشون نمیده.نامزدم همیشه اینو میگه.خودش اینجوریه

ولی از نظر من کاملا اشتباهه وقتی2نفر همدیگرو دوست دارن داشتن غرور ونداشتن گذشت هیچ معنایی نداره.

امیدوارم که مشکلتون خیلی زودحل شه.

موفق باشی.

عزیزم بهش اس دادم میگه مزاحم نشو!!!!!!!!!! ایندفعه خیلی فرق میکنه چون هر موقع دعوا میشه من پا پیش میذارم. من اصلا چنین انتظاری ازش نداشتم که با پدرم بد برخورد کنه. به نظر خودم  جلوش خیلی کوتاه اومدم نمیشه اون هی اشتباه کنه منم هی کوتاه بیام گذشت یک طرفه ادمو خسته میکنه.شاید اگه به پدرم بی احترامی نمیکرد کوتاه میومدم ولی الان قضیه فرق میکنه

عزیزم حرفت درسته .این مشکلو منم دارم همیشه این منم که کوتاه میام .منم اگه جای تو بودم مسلما بی احترامی به پدر ومادرمو نمیتونستم قبول کنم ونمیکنم.ولی هر چی باشه نباید اینقد موضوع کش پیدا کنه وطولانی بشه چون اینطوری نه تنها مشکل حل نمیشه بلکه مشکلات بیشترم میشه.
من فقط نظر شخصی خودمو بهت میگم چون تجربش کردم ودوسدارم که مشکل توهم حل شه .در بعضی از مواقع وقتی بحث یا مشکلی بین 2نفر پیش میاد(بین من ونامزدم که اینطوریه)تنها دادن اس ام اس مشکلوحل نمیکنه لازمه که حتما باهاش تماس برقرار کنی چون تاثیری که صحبت کردن داره اس ام اس نداره.اینو خودم واقعا تجربه کردمو جواب گرفتم.
خودت باید با ترفندهای مختلف اینو درستش کنی

عزیزم حرفت درسته .این مشکلو منم دارم همیشه این منم که کوتاه میام .منم اگه جای تو بودم مسلما بی احترامی به پدر ومادرمو نمیتونستم قبول کنم ونمیکنم.ولی هر چی باشه نباید اینقد موضوع کش پیدا کنه وطولانی بشه چون اینطوری نه تنها مشکل حل نمیشه بلکه مشکلات بیشترم میشه.
من فقط نظر شخصی خودمو بهت میگم چون تجربش کردم ودوسدارم که مشکل توهم حل شه .در بعضی از مواقع وقتی بحث یا مشکلی بین 2نفر پیش میاد(بین من ونامزدم که اینطوریه)تنها دادن اس ام اس مشکلوحل نمیکنه لازمه که حتما باهاش تماس برقرار کنی چون تاثیری که صحبت کردن داره اس ام اس نداره.اینو خودم واقعا تجربه کردمو جواب گرفتم.
خودت باید با ترفندهای مختلف اینو درستش کنی[/quote]

جیگر وقتی جواب تماس هام نمیده چی کار کنم؟؟ باور میکنی وقتی قهر میکنه شده تا 15 روز بهش اس دادم یا زنگ زدم تا کوتاه بیاد اشتی کنه به محض کوچکترین اختلافی قهر میکنه.دلم میخواد با گوشت کوب بزنم تو سرش!!!!!!!! اخلاق بدی که داره اگه از کسی ناراحت باشه حتی باباش جواب تماس اون رو هم نمیده

sarina_69 نوشته است: عزیزم حرفت درسته .این مشکلو منم دارم همیشه این منم که کوتاه میام .منم اگه جای تو بودم مسلما بی احترامی به پدر ومادرمو نمیتونستم قبول کنم ونمیکنم.ولی هر چی باشه نباید اینقد موضوع کش پیدا کنه وطولانی بشه چون اینطوری نه تنها مشکل حل نمیشه بلکه مشکلات بیشترم میشه.
من فقط نظر شخصی خودمو بهت میگم چون تجربش کردم ودوسدارم که مشکل توهم حل شه .در بعضی از مواقع وقتی بحث یا مشکلی بین 2نفر پیش میاد(بین من ونامزدم که اینطوریه)تنها دادن اس ام اس مشکلوحل نمیکنه لازمه که حتما باهاش تماس برقرار کنی چون تاثیری که صحبت کردن داره اس ام اس نداره.اینو خودم واقعا تجربه کردمو جواب گرفتم.
خودت باید با ترفندهای مختلف اینو درستش کنی

جیگر وقتی جواب تماس هام نمیده چی کار کنم؟؟ باور میکنی وقتی قهر میکنه شده تا 15 روز بهش اس دادم یا زنگ زدم تا کوتاه بیاد اشتی کنه به محض کوچکترین اختلافی قهر میکنه.دلم میخواد با گوشت کوب بزنم تو سرش!!!!!!!! اخلاق بدی که داره اگه از کسی ناراحت باشه حتی باباش جواب تماس اون رو هم نمیده[/quote]


وای شوهر توکه دیگه بدتر از نامزده منه اگه اکم از این غرورشون کم کنن بخدا تمام مشکلات حل میشه ولی کم نمیکنن که نمیکنن.خدا بهت رحم کنه سارینا جون .میشه بگی شوهرت چند سالشه؟

اره واقعا خدا بهم رحم کنه!الحمدوالله صبرم زیاده.25 سالشه عزیزم

sarina_69 نوشته است: اره واقعا خدا بهم رحم کنه!الحمدوالله صبرم زیاده.25 سالشه عزیزم

خدارو شکر که صبرت زیاده ولی طوری نباشه که کاسه صبرت لبریز شه. نباید طوری رفتارکنی که حساسیتش بیشتربشه درهر صورت برات آرزوی خوشبختی دارم البته درکنار شوهرت عزیزم وامیدوارم که هرچه زودتر اختلافتون برطرف شه

pat_mat161 نوشته است:

sarina_69 نوشته است: اره واقعا خدا بهم رحم کنه!الحمدوالله صبرم زیاده.25 سالشه عزیزم

خدارو شکر که صبرت زیاده ولی طوری نباشه که کاسه صبرت لبریز شه. نباید طوری رفتارکنی که حساسیتش بیشتربشه درهر صورت برات آرزوی خوشبختی دارم البته درکنار شوهرت عزیزم وامیدوارم که هرچه زودتر اختلافتون برطرف شه

مرسی عزییییییییییزم برام دعا کن .منم برات ارزوی خوشبختی و داشتن یه زندگی پر از شادی در کنار همسرت رو دارم

sarina_69 نوشته است:

kosar نوشته است: سلام شوهر منم دقیقا همین شکلیه با وجود اینکه سه سال و نیم از من بزرگتره همیشه میگه مطمئنی منو دوست داری یا وقتی میرم خونه خواهرام خدای نکرده زنگ بزنه و من متوجه نشم میگه خوب خوش میگذره که به یاد من نیستی همیشه از پدر و مادرم بد میگه همیشه میگه فلان حرف مامانت به من گوشه داد منظورش فلان بود باجناقم فلان حرفو به من گفت و...من که از خونوادش بد میگم میگه حق نداری از خونوادم بد بگی و گرنه ...به نظر من مردا عقلشون خیلی کوچیکه

وایییییییییییییییییی من تا لان فکر میکردم فقط شوهر من اینجوری البته ما الان عقدیم.منم مشکل شما رو داشتم ولی حل شد هر وقت جای بخوام برم بهش میگم من تو جمع هستم امکان داره صدای موبایل رو نشنوم اگر زنگ زدی جواب ندادم نگران نشو یا برفرض بهش میگم گوشیمو تو کیفم میذارم.
و درمورد بدگویی پدر و مادرم هم همسرم دقیقا مث همسر شماست البته بیشتر رو پدرم حساسه چون پدر من راضی به وصلت نبود و اونم فهمیده بدتر حساس شده مخصوصا دخالت هایی که پدرم میکنه به خیال خودش دخالت نیست من تا اونجایی که بتونم پادر میونی میکنم ولی اندفعه دعوای لفظی بین اون و پدرم پیش اومد و اونم حدود 20 روز از من سراغی نگرفته نمیدونم چی کار کنم به پدرم گفته این تو اون خترت

با درود
به نظر من اين مشكلات خيلي جديه. چرا بايد هر روز در زندگي سر مسائل كوچيكي مثل جواب ندادن گوشي دعوا كنيد؟ اينجور آدمها غير قابل تحملند. مهم نيست زن باشند يا مرد. در نهايت يا شما مجبوريد هميشه باب ميلشون رفتار كنيد."مثل اينكه با دوستاتون رفت و آمد نكنيد، با خانواده قطع رابطه كنيد، فعاليت هاي كاريتون رو محدود كنيد، احتمالا كارهاي بدي مثل چك كردن گوشيتون و ... رو هم انجام ميدند." يا اينكه شما نميتونيد خواسته هاش رو اجرا كنيد و در نهايت كار به دعوا و حتي بدتر از اون ختم ميشه؛ مثل جدايي. پس همين الان به فكر حلش باشيد. در چنين شرايطي گذشت، به اميد اينكه بعدا يادش ميره و پشيمون ميشه اصلا كار درستي نيست. ما بايد به فكر حفظ شخصيتمون باشيم؛ نه اينكه بعد از اينكه شخصيتمون له شد "كه بعد از مدتي آروم آروم ممكنه در جمع هم اتفاق بيفته" طرف بياد و عذر خواهي كنه.
توي تعطيلات عيد ما با دستامون يه ويلا تو شمال گرفته بوديم. شوهر يكي از دوستام هر لحظه بهش گير ميداد كه الان كجا ميري، از پيش من تكون نخور، اينو بخور اونو نخور، با اون بازي كن با اين نكن، آخر هم سر يكي از همين مسائل با شوهرش دعواش شد و كلي فحش به هم دادند. جالب اينجا بود كه فرداش با هم آشتي كردند و به ما هم گفتند ببخشيد كه شبتون رو خراب كرديم؛ اما من هيچ وقت از ذهنم پاك نميشه كه شوهرش بهش چه فحش هايي داد. يه جورايي حس ميكنم چقدر آدماي بي شخصيتي هستند. اگر دوست نداريد اين نوع اتفاقات براتون بيفته از الان به فكرش باشيد.

سلا به دوستان
بنظرم من يكم بايد تو انتخابامون دقت كنيم دوران نامزدي بهترين دوران براي زوجين هستش و بيشترين سعي بر اينه همديگر رو شاد و قانع نگه دارن پس اگه اين رفتاها و بدخلقيا ادامه پيدا كنه مشكل اصلي تو زندگي رخ ميده و پيشگيري از اونم سختر خواهد بود پس الان سنگاتونو وا كنيد و ببينيد كه اگر نامزدتون بهتون اعتماد داره دليلي براي اين نيش و كنايه زدنا نيست كه مثلا دوست پسر داري و يا پسرا دور و ورت هستند يا دوستم نداري(البته گاهي پسرا ميگن دوستم نداري براي اينكه به زبان شما جاري شه چقدر دوستشون داريد) ولي به هر حال با دقت و صبوري و البته صحبت كردن مشكلتونو همين حالا كه راه بازه حل كنيد تا در زندگي زناشويي دچار سردرگمي نشيد.موفقيت و شادكامي براتون ارزمندم