در عالم تجرد و تلاش براي يافتن شخص مناسب، هميشه اين امكان وجود دارد كه پس از مدتي معاشرت با شخصي جذاب يا قابل قبول، با جمله ناراحت كننده اي از اين دست روبرو شويد: "ما به درد هم نميخوريم" يا " اين رابطه به جايي نميرسه.
گذشته از اين كه دنيا بر سرتان خراب ميشود، چه كار ديگري ميتوانيد انجام دهيد؟ گريه كنيد؟ سعي كنيد او را به ادامه دادن رابطه تشويق كنيد؟ وسايلش را از پنجره به بيرون پرتاب كنيد؟ آنچه مسلم است اين است كه شما خود را در يك كشمكش احساسي شديد خواهيد يافت. اما براي بازگشت به زندگي طبيعي، روشهاي متعددي وجود دارد كه در اينجا به آن اشاره كرده ايم.
یک دقيقه بعد از به پايان رسيدن رابطه
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
شما يك يا چند مورد از صدها واكنش ممكن را تجربه خواهيد كرد، از جمله خشمي شديد و طوفاني، حمله اشك و داد و فرياد يا بهت زدگي.
روش بهتر مقابله:
دكتر دن نوهارت (Dan Neuharth) روانپزشك و نويسنده كتابهاي بسيار مفيد خودشناسي ميگويد:" هنگامي كه خبر بدي را ميشنويم، بدن وارد حالت وحشت شديد و جنون آميز شده و همه چيز در آن سرعت ميگيرد." او ميگويد كه بهترين روش در دست گرفتن كنترل در چنين لحظات سرسام آوري، متوقف شدن، نگاه كردن و گوش دادن است.
" بر وجود خودتان متمركز شويد، به تنفس خود توجه كرده و كوشش كنيد كه سرعت حركات و واكنشهاي بدن خود را پايين بياوريد." اين خودآگاهي ميتواند به شما كمك كند تا در 60 ثانيه پر تنش اوليه منطقي و هوشيار باقي بمانيد. به محض اينكه آرام شديد، از يار سابق خود دور شويد تا مدتي تنها يا با دوستان خود باشيد و به تدريج موقعيت جديد را درك و هضم كنيد. بيهوده در كنار او نمانيد و براي يافتن پاسخ به اين در و آن در نزنيد زيرا كار عاقلانه اي نيست و نتيجه اي هم نخواهد داشت. قطع رابطه نوعي مذاكره نيست و هر كاري كه پس از آن براي تغيير نظر طرف مقابل يا تنبيه او انجام دهيد، در نهايت موجب ناراحتي خودتان خواهد شد.
يك ساعت بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
كوشش ميكنيد كه حال خود را بهتر كنيد. مينشينيد و اندوه خود را در الكل غرق ميكنيد، به خريدي بي قيد و بند ميرويد يا نيمه شب به يار سابق تلفن ميكنيد تا "آخرين حرفتان" را به او بزنيد.
روش بهتر مقابله:
انجام دادن كارهايي كه به شما آرامش روحي ببخشند، بسيار عالي است به شرط اينكه با انجام دادن آنها دچار پشيماني نشده و حال خود را بدتر نكنيد. به گفته نوهارت:" گاهي در زماني كه دل شكسته شده ايد فكر ميكنيد كه تنها عامل تسكين بخشي كه به آن نياز داريد ميتواند دو كيلو شكلات باشد. اما اگر علاوه بر تنها شدن، احساس چاقي هم به سراغتان بيايد، بايد به فكر روش مقابله ديگري باشيد. و اينرا هم بگويم، اثبات اينكه دوست سابقتان اشتباه كرده است تاثيري در اصل ماجرا كه رها شدن شما باشد، نخواهد داشت. اينكار تنها موجب ميشود كه شما كمي نامتعادل به نظر برسيد. شما دونفر ميتوانيد "بعدا" گفتگويي منطقي با يكديگر داشته باشيد.
از جمله رفتارهاي مثبت ميتوان به موارد زير اشاره نمود: گفتگو با يك دوست نزديك كه بتواند فقط به درددل شما گوش كند يا رفتن به باشگاه ورزشي. ميزان اندورفين (endorphin) (نوعي پروتئين مسكن) دريافتي شما پس از ورزش يا حتي يك پياده روي طولاني، ميتواند امواج اندوه را خنثي كند.
يك روز بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
عمل از روي انگيزه آني و بدون تفكر. شما ميل فراواني براي تماس با او احساس ميكنيد، با 50 نفر از دوستان اينترنتي خود قرار ميگذاريد، روي بدنتان خالكوبي ميكنيد يا نيمي از موهاي سرتان را ميتراشيد.
روش بهتر مقابله:
كنترل نكردن انگيزه هاي ناگهاني و غير عقلاني، واكنش دفاعي ذهن براي كنار راندن
صدمه روحي وارده است. دكتر نوهارت ميگويد:" در اين زمان اطلاعات هنوز در حال هضم هستند. كساني وجود دارند كه صبح روز بعد هنگام بيدار شدن، به خاطر نمي آورند كه از طرف شخص مورد علاقه خود رها شده اند." هنگامي كه اين افراد متوجه ميشوند آنچه به ياد مي آورند، تنها يك خواب بد نبوده است، به اين فكر مي افتند كه شايد يك تغيير بتواند همه چيز را بهتر كند يا لااقل آغازي تازه باشد. " بايد متوجه باشيد كه اين ايده جديد، تنها در اثر يك انگيزه آني ايجاد شده است و بلافاصله آنرا عملي نكنيد." او در اين زمان نوشتن خاطرات روزانه را تمريني مفيد ميداند. هيچ كس نميخواهد طرد شود، اما تراشيدن مو هم نميتواند فايده اي داشته باشد.
سه روز بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:خزيدن در يك حفره تاريك، ماندن در رختخواب، بارها و بارها شنيدن يك ترانه غمگين.
روش بهتر مقابله:
بله، حقيقت تلخ است. "بين يك روز و سه روز تفاوت كيفي بسياري وجود دارد. حالا زماني است كه اين قطع رابطه به خوبي درك شده و حالاست كه شما درهم شكسته خواهيد شد." ترشح آدرنالين (و خشم) موجب ميشود كه دو روز اول را بگذرانيد، اما پس از تحليل رفتن اين هورمون، خود را با همان ميزان درد و خستگي ناشي از حركت در طوفان احساسات مختلف، خواهيد يافت. سيل اشكهايي كه تصور ميكرديد فرو نخواهند ريخت، جاري ميشوند. لحظه اي خشمگين و لحظه اي غمگين خواهيد شد و در مراحل مختلف اندوه به حركت درخواهيد آمد. در اينجا بايد حواس خود را به اينكه استراحت كرده، غذا خورده و در كل از خود مراقبت كنيد، معطوف نماييد زيرا بخشي از وجود شما، از درون زندگيتان كنده شده است. اگر به يك روند مشخص كه شما را مشغول نگه دارد بچسبيد، كار عاقلانه اي انجام داده ايد.
يك هفته بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد: تلفن كردن به او، ورود به صندوق پست اينترنتي او، چك كردن مدام و وسواس گونه پيامهاي روي تلفن، چك كردن پيامهاي دوستان او در صفحات عمومي مانند ياهو 360.
روش بهتر مقابله:
تبريك! شما اكنون در مرحله " او را برميگردانم" هستيد! نوهارت ميگويد: "در اين مرحله شما سعي ميكنيد به شيوه اي عقلاني از اين شوك خارج شويد، اما اين تصور كه شايد دل او برايتان تنگ شده باشد، فقط وضعيت را بدتر خواهد كرد." فكر كردن مداوم به او تنها درد و رنج شما را افزايش خواهد داد. پذيرفتنش مشكل است، اما اگر شخص مورد نظر واقعا نخواهد با شما باشد، شما نميتوانيد هيچ كاري براي بازگردانش انجام دهيد. در برابر وسوسه تحليل تمام دلايل او براي پايان دادن به رابطه مقاومت كنيد و تصور نكنيد كه تنها با تغيير دادن يك بخش كوچك از اين موارد ميتوانيد دوباره وارد زندگي وي شويد. اما اعتقاد به اينكه ميتوانيد از ميان اين حادثه با بلوغ بيشتر خارج شويد و رنج فعلي را دور بياندازيد بسيار مفيد خواهد بود. شايد در اين مرحله متوجه نشويد، اما بدانيد همانطور كه زخمها، بدون اينكه از آنها بخواهيد، درمان ميشوندف قلب شكسته هم التيام ميابد.
دو هفته بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
فكر كردن به اينكه در روزها و موقعيتهاي آتي، داشتن يك يار و يك زوج بودن چگونه ميتوانست باشد، يادآوري نكات مثبت و مواهب بودن در يك رابطه عاشقانه و فكر كردن به اينكه ديگر عاشق نخواهيد شد.
روش بهتر مقابله:
از خود بپرسيد كه آيا واقعا براي او دلتنگ شده ايد يا دلتان براي آنچه در رابطه بوده، مانند نجواهاي عاشقانه و قرارهاي معمول شبهاي تعطيل تنگ شده است. در حال حاضر شما تنها به ياد لحظات خوش گذشته و وارونه و زيبا جلوه دادن تاريخچه رابطه خود با كسي هستيد كه عملا شما را از زندگي خود بيرون انداخته است. آيا اين شخص ارزش اين همه اشك و آه را دارد؟ آيا زمان دور ريختن نشانه هاي حضور وي در زندگي شما نرسيده؟ عكسها را در جايي دور از ديد قرار دهيد، اي-ميلهاي مشتركتان را پاك كنيد، خانه را مجددا و به ميل خود بچينيد تا با نگريستن به آنها مدام به ياد اطرات گذشته نيافتيد. نوهارت ميگويد:" روابط عاشقنه در اصل عادت هستند، و شما بايد اين عادت را ترك كنيد. اگر نشانه هاي اين شخص را مدام در اطراف خود ببينيد، خارج كردن وي از ذهنتان دشوارتر خواهد شد."
يك ماه بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
سعي ميكنيد حضور اين شخص ناراحت كننده را در زندگي خود فراموش كنيد، انگار هرگز او را نميشناخته ايد.
روش بهتر مقابله:
قبل از اينكه معشوق سابق خود را به كلي فراموش كنيد، با توجه با فاصله اي كه در اين مدت ايجاد شده، مدتي صبر كنيد تا بيشتر درباره او فكر كنيد. نه به خاطر اينكه دوباره وي را به دست آوريد، بلكه براي اينكه اين رابطه را مرور كرده و از تكرار اشتباهات اجتناب كنيد. (البته اگر هنوز به اندازه روز سوم احساس درماندگي ميكنيد، براي پيشگيري از افسردگي با يك مشاور تماس بگيريد.)
يك خط زماني مشخص را در نظر بگيريد و از زمان آشنايي خود، اولين قرار ملاقات عاشقانه، اولين مشاجره و هر واقعه مشخص ديگر يادداشتهايي برداريد. اكنون دورنمايي از اين رابطه در دست داريد و ميتوانيد از بيرون به آن نگاه كنيد و نكات مثبت، منفي و زماني كه هشدارهاي پايان رابطه آغاز شده و شما آنرا نديده گرفته بوديد را بيابيد. زماني كه توانستيد بدون احساس درد و اندوه به نكات مثبت او فكر كنيد ميتوانيد مطمئن باشيد كه از او دور شده و از رابطه خود چيزي آموخته ايد.
لینک منبع:
http://tanzim-khanevadeh.blogfa.com/post-19.aspx
گذشته از اين كه دنيا بر سرتان خراب ميشود، چه كار ديگري ميتوانيد انجام دهيد؟ گريه كنيد؟ سعي كنيد او را به ادامه دادن رابطه تشويق كنيد؟ وسايلش را از پنجره به بيرون پرتاب كنيد؟ آنچه مسلم است اين است كه شما خود را در يك كشمكش احساسي شديد خواهيد يافت. اما براي بازگشت به زندگي طبيعي، روشهاي متعددي وجود دارد كه در اينجا به آن اشاره كرده ايم.
یک دقيقه بعد از به پايان رسيدن رابطه
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
شما يك يا چند مورد از صدها واكنش ممكن را تجربه خواهيد كرد، از جمله خشمي شديد و طوفاني، حمله اشك و داد و فرياد يا بهت زدگي.
روش بهتر مقابله:
دكتر دن نوهارت (Dan Neuharth) روانپزشك و نويسنده كتابهاي بسيار مفيد خودشناسي ميگويد:" هنگامي كه خبر بدي را ميشنويم، بدن وارد حالت وحشت شديد و جنون آميز شده و همه چيز در آن سرعت ميگيرد." او ميگويد كه بهترين روش در دست گرفتن كنترل در چنين لحظات سرسام آوري، متوقف شدن، نگاه كردن و گوش دادن است.
" بر وجود خودتان متمركز شويد، به تنفس خود توجه كرده و كوشش كنيد كه سرعت حركات و واكنشهاي بدن خود را پايين بياوريد." اين خودآگاهي ميتواند به شما كمك كند تا در 60 ثانيه پر تنش اوليه منطقي و هوشيار باقي بمانيد. به محض اينكه آرام شديد، از يار سابق خود دور شويد تا مدتي تنها يا با دوستان خود باشيد و به تدريج موقعيت جديد را درك و هضم كنيد. بيهوده در كنار او نمانيد و براي يافتن پاسخ به اين در و آن در نزنيد زيرا كار عاقلانه اي نيست و نتيجه اي هم نخواهد داشت. قطع رابطه نوعي مذاكره نيست و هر كاري كه پس از آن براي تغيير نظر طرف مقابل يا تنبيه او انجام دهيد، در نهايت موجب ناراحتي خودتان خواهد شد.
يك ساعت بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
كوشش ميكنيد كه حال خود را بهتر كنيد. مينشينيد و اندوه خود را در الكل غرق ميكنيد، به خريدي بي قيد و بند ميرويد يا نيمه شب به يار سابق تلفن ميكنيد تا "آخرين حرفتان" را به او بزنيد.
روش بهتر مقابله:
انجام دادن كارهايي كه به شما آرامش روحي ببخشند، بسيار عالي است به شرط اينكه با انجام دادن آنها دچار پشيماني نشده و حال خود را بدتر نكنيد. به گفته نوهارت:" گاهي در زماني كه دل شكسته شده ايد فكر ميكنيد كه تنها عامل تسكين بخشي كه به آن نياز داريد ميتواند دو كيلو شكلات باشد. اما اگر علاوه بر تنها شدن، احساس چاقي هم به سراغتان بيايد، بايد به فكر روش مقابله ديگري باشيد. و اينرا هم بگويم، اثبات اينكه دوست سابقتان اشتباه كرده است تاثيري در اصل ماجرا كه رها شدن شما باشد، نخواهد داشت. اينكار تنها موجب ميشود كه شما كمي نامتعادل به نظر برسيد. شما دونفر ميتوانيد "بعدا" گفتگويي منطقي با يكديگر داشته باشيد.
از جمله رفتارهاي مثبت ميتوان به موارد زير اشاره نمود: گفتگو با يك دوست نزديك كه بتواند فقط به درددل شما گوش كند يا رفتن به باشگاه ورزشي. ميزان اندورفين (endorphin) (نوعي پروتئين مسكن) دريافتي شما پس از ورزش يا حتي يك پياده روي طولاني، ميتواند امواج اندوه را خنثي كند.
يك روز بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
عمل از روي انگيزه آني و بدون تفكر. شما ميل فراواني براي تماس با او احساس ميكنيد، با 50 نفر از دوستان اينترنتي خود قرار ميگذاريد، روي بدنتان خالكوبي ميكنيد يا نيمي از موهاي سرتان را ميتراشيد.
روش بهتر مقابله:
كنترل نكردن انگيزه هاي ناگهاني و غير عقلاني، واكنش دفاعي ذهن براي كنار راندن
صدمه روحي وارده است. دكتر نوهارت ميگويد:" در اين زمان اطلاعات هنوز در حال هضم هستند. كساني وجود دارند كه صبح روز بعد هنگام بيدار شدن، به خاطر نمي آورند كه از طرف شخص مورد علاقه خود رها شده اند." هنگامي كه اين افراد متوجه ميشوند آنچه به ياد مي آورند، تنها يك خواب بد نبوده است، به اين فكر مي افتند كه شايد يك تغيير بتواند همه چيز را بهتر كند يا لااقل آغازي تازه باشد. " بايد متوجه باشيد كه اين ايده جديد، تنها در اثر يك انگيزه آني ايجاد شده است و بلافاصله آنرا عملي نكنيد." او در اين زمان نوشتن خاطرات روزانه را تمريني مفيد ميداند. هيچ كس نميخواهد طرد شود، اما تراشيدن مو هم نميتواند فايده اي داشته باشد.
سه روز بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:خزيدن در يك حفره تاريك، ماندن در رختخواب، بارها و بارها شنيدن يك ترانه غمگين.
روش بهتر مقابله:
بله، حقيقت تلخ است. "بين يك روز و سه روز تفاوت كيفي بسياري وجود دارد. حالا زماني است كه اين قطع رابطه به خوبي درك شده و حالاست كه شما درهم شكسته خواهيد شد." ترشح آدرنالين (و خشم) موجب ميشود كه دو روز اول را بگذرانيد، اما پس از تحليل رفتن اين هورمون، خود را با همان ميزان درد و خستگي ناشي از حركت در طوفان احساسات مختلف، خواهيد يافت. سيل اشكهايي كه تصور ميكرديد فرو نخواهند ريخت، جاري ميشوند. لحظه اي خشمگين و لحظه اي غمگين خواهيد شد و در مراحل مختلف اندوه به حركت درخواهيد آمد. در اينجا بايد حواس خود را به اينكه استراحت كرده، غذا خورده و در كل از خود مراقبت كنيد، معطوف نماييد زيرا بخشي از وجود شما، از درون زندگيتان كنده شده است. اگر به يك روند مشخص كه شما را مشغول نگه دارد بچسبيد، كار عاقلانه اي انجام داده ايد.
يك هفته بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد: تلفن كردن به او، ورود به صندوق پست اينترنتي او، چك كردن مدام و وسواس گونه پيامهاي روي تلفن، چك كردن پيامهاي دوستان او در صفحات عمومي مانند ياهو 360.
روش بهتر مقابله:
تبريك! شما اكنون در مرحله " او را برميگردانم" هستيد! نوهارت ميگويد: "در اين مرحله شما سعي ميكنيد به شيوه اي عقلاني از اين شوك خارج شويد، اما اين تصور كه شايد دل او برايتان تنگ شده باشد، فقط وضعيت را بدتر خواهد كرد." فكر كردن مداوم به او تنها درد و رنج شما را افزايش خواهد داد. پذيرفتنش مشكل است، اما اگر شخص مورد نظر واقعا نخواهد با شما باشد، شما نميتوانيد هيچ كاري براي بازگردانش انجام دهيد. در برابر وسوسه تحليل تمام دلايل او براي پايان دادن به رابطه مقاومت كنيد و تصور نكنيد كه تنها با تغيير دادن يك بخش كوچك از اين موارد ميتوانيد دوباره وارد زندگي وي شويد. اما اعتقاد به اينكه ميتوانيد از ميان اين حادثه با بلوغ بيشتر خارج شويد و رنج فعلي را دور بياندازيد بسيار مفيد خواهد بود. شايد در اين مرحله متوجه نشويد، اما بدانيد همانطور كه زخمها، بدون اينكه از آنها بخواهيد، درمان ميشوندف قلب شكسته هم التيام ميابد.
دو هفته بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
فكر كردن به اينكه در روزها و موقعيتهاي آتي، داشتن يك يار و يك زوج بودن چگونه ميتوانست باشد، يادآوري نكات مثبت و مواهب بودن در يك رابطه عاشقانه و فكر كردن به اينكه ديگر عاشق نخواهيد شد.
روش بهتر مقابله:
از خود بپرسيد كه آيا واقعا براي او دلتنگ شده ايد يا دلتان براي آنچه در رابطه بوده، مانند نجواهاي عاشقانه و قرارهاي معمول شبهاي تعطيل تنگ شده است. در حال حاضر شما تنها به ياد لحظات خوش گذشته و وارونه و زيبا جلوه دادن تاريخچه رابطه خود با كسي هستيد كه عملا شما را از زندگي خود بيرون انداخته است. آيا اين شخص ارزش اين همه اشك و آه را دارد؟ آيا زمان دور ريختن نشانه هاي حضور وي در زندگي شما نرسيده؟ عكسها را در جايي دور از ديد قرار دهيد، اي-ميلهاي مشتركتان را پاك كنيد، خانه را مجددا و به ميل خود بچينيد تا با نگريستن به آنها مدام به ياد اطرات گذشته نيافتيد. نوهارت ميگويد:" روابط عاشقنه در اصل عادت هستند، و شما بايد اين عادت را ترك كنيد. اگر نشانه هاي اين شخص را مدام در اطراف خود ببينيد، خارج كردن وي از ذهنتان دشوارتر خواهد شد."
يك ماه بعد
آنچه ميخواهيد انجام دهيد:
سعي ميكنيد حضور اين شخص ناراحت كننده را در زندگي خود فراموش كنيد، انگار هرگز او را نميشناخته ايد.
روش بهتر مقابله:
قبل از اينكه معشوق سابق خود را به كلي فراموش كنيد، با توجه با فاصله اي كه در اين مدت ايجاد شده، مدتي صبر كنيد تا بيشتر درباره او فكر كنيد. نه به خاطر اينكه دوباره وي را به دست آوريد، بلكه براي اينكه اين رابطه را مرور كرده و از تكرار اشتباهات اجتناب كنيد. (البته اگر هنوز به اندازه روز سوم احساس درماندگي ميكنيد، براي پيشگيري از افسردگي با يك مشاور تماس بگيريد.)
يك خط زماني مشخص را در نظر بگيريد و از زمان آشنايي خود، اولين قرار ملاقات عاشقانه، اولين مشاجره و هر واقعه مشخص ديگر يادداشتهايي برداريد. اكنون دورنمايي از اين رابطه در دست داريد و ميتوانيد از بيرون به آن نگاه كنيد و نكات مثبت، منفي و زماني كه هشدارهاي پايان رابطه آغاز شده و شما آنرا نديده گرفته بوديد را بيابيد. زماني كه توانستيد بدون احساس درد و اندوه به نكات مثبت او فكر كنيد ميتوانيد مطمئن باشيد كه از او دور شده و از رابطه خود چيزي آموخته ايد.
لینک منبع:
http://tanzim-khanevadeh.blogfa.com/post-19.aspx