پرخاشگری ناشی از ارضا نشدن

سلام
من یک مشکل دارم . 5 سال پیش با نامزدم دوست شدم  و یک ساله نامزد. 6 ماه پیش در تهران دانشگاه قبول شد از اون روز مشکلات ما شروع شد.درخواست برای میل جنسی مداوم و از اونجایی که من خودم هم درگیر درسم امکانش نیست  به طوری که این چندماه اخیر پرخاشگر شده در جواب محبتهای من بی  ادبانه برخورد میکنه و کم توجهی. و مدام تاکید میکنه که میل جنسی زندگیش رو از بین برده واز عاشق شدن هیچی عایدش نشده. حتی روانپزشک  هم رفته نتونست با درمان دارو کنترلش کنه. از اول دوستیمون این مشکل رو داشت ولی تا حالا اینطور نبوده این رفتارها و پرخشگریها ازش کاملا بعیدده.میدونم که واقعا مشکلش همینه نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم تا این بحران رو بگذرونیم . به خاطر درس هر دو الان امکان ازدواج نداریم. من که فعلا روند بی توجهی رو گرفتم برعکس همیشه پیگیرش نمیشم.اس ام اس نمیدم و زنگ نمیزنم. حس میکنم توجه زیاد من باعث این رفتارهاش شده و به خودش اجازه میده بد برخورد کنه . یک جوری حس میکنم به این درک رسیده هر جور باهام رفتار کنه من میمونم.

mitramitra نوشته است: سلام
من یک مشکل دارم . 5 سال پیش با نامزدم دوست شدم  و یک ساله نامزد. 6 ماه پیش در تهران دانشگاه قبول شد از اون روز مشکلات ما شروع شد.درخواست برای میل جنسی مداوم و از اونجایی که من خودم هم درگیر درسم امکانش نیست  به طوری که این چندماه اخیر پرخاشگر شده در جواب محبتهای من بی  ادبانه برخورد میکنه و کم توجهی. و مدام تاکید میکنه که میل جنسی زندگیش رو از بین برده واز عاشق شدن هیچی عایدش نشده. حتی روانپزشک  هم رفته نتونست با درمان دارو کنترلش کنه. از اول دوستیمون این مشکل رو داشت ولی تا حالا اینطور نبوده این رفتارها و پرخشگریها ازش کاملا بعیدده.میدونم که واقعا مشکلش همینه نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم تا این بحران رو بگذرونیم . به خاطر درس هر دو الان امکان ازدواج نداریم. من که فعلا روند بی توجهی رو گرفتم برعکس همیشه پیگیرش نمیشم.اس ام اس نمیدم و زنگ نمیزنم. حس میکنم توجه زیاد من باعث این رفتارهاش شده و به خودش اجازه میده بد برخورد کنه . یک جوری حس میکنم به این درک رسیده هر جور باهام رفتار کنه من میمونم.

با درود
ببينيد هميشه صحبت كردن بهترين روش حل و فصل مسائله. دعوا كردن و قهر كردن و اين قبيل كارها هميشه نشون دهنده ي ضعف منطق در افراده. پس بهتره خيلي جدي و منطقي و دور از قهر و عصبانيت و دعوا و مرافه صحبت كنيد. در صورتي كه نتونستيد با هم كنار بيايد بعد به فكر راههاي ديگه بيفتيد. سعي كنيد ازش بخوايد بهتون راه حل پيشنهاد بده. مثلا بگيد الان به نظرت من چيكار كنم؟ اگر گفت ادامه تحصيل نده شما بگيد آيا واقعا دوست داري به خاطر اينكه از نظر جنسي تامين بشي من از پيشرفتم در زندگي بگذرم؟
نكته ي مهم اينجاست كه صحبت كردن راجع به مسائل مهم زندگي بايستي هوشمندانه باشه. شما بايد كاري كنيد كه خودش رو ناخودآگاه در موقعيت شما قرار بده و از ديد طرف مقابلش موقعيت رو بسنجه. اگر به قول معروف به هيچ صراتي مستقيم نبود ميتونيد به راه حل قهر و تهديد جدايي متوسل بشيد. اما الان در حال حاضر برخوردتون اشتباهه و منجربه جبهه گيري بيشتر ايشون در مقابل شما ميشه. (من قبلا هم اشاره كردم كه آقايون كودك درونشون خيلي فعاله و يه جورايي بايستي هوشمندانه باهاشون برخورد كنيد. مثل پدر و مادرايي كه وقتي بچشون كبريت بازي ميكنه به خالشون ميگن بچه ي ما بچه ي خوبيه هيچ وقتم به كبريت دست نمي زنه و ...)

خوب نمیخواد پرخاشگریش شدید و توهین آمیز شده. میگه خیلی روش فشاره . من سالهاست میشناسمش هیچوقت اینطور نبوده.واقعا حاضرم هر کاری کنم. محبت هم میکنم به صراحت میگه حوصله این کارهای عاشقانه رو ندارم

با سلام.دوست عزیزم اگر نامزد هستید و از ایشون مطمعنید چرا این کارو واسش نمیکنید؟شما میتونی به راحتی و بدون دخول ایشون رو ارضا کنی.این جوری دیگه زندگی واسه جفتتون سخت نمیشه.به نظر من شما این کارو کنی بهتر از اینه که از شما نا امید بشه و به یکی دیگه رو بیاره.متاسفانه توی جامعه ما هم که این چیزا پره.موفق باشید.

با سلام.دوست عزیزم اگر نامزد هستید و از ایشون مطمعنید چرا این کارو واسش نمیکنید؟شما میتونی به راحتی و بدون دخول ایشون رو ارضا کنی.این جوری دیگه زندگی واسه جفتتون سخت نمیشه.به نظر من شما این کارو کنی بهتر از اینه که از شما نا امید بشه و به یکی دیگه رو بیاره.متاسفانه توی جامعه ما هم که این چیزا پره.موفق باشید.

عزیزم خوب بهتر نیست یکم به نیازش توجه کنی.اگه نامزدتو ارضا کنی خودتم احساس ارامش پیدا میکنی و متمرکزتر به درسات میرسی البته از نظر این بنده حقیر.

خوب اگه تو به خواسته های اون توجه کنی بجای اینکه جای دیگه اونو خالی کنه میاد بیشه تو و این بهترین راهه که به خواستش توجه کنی تا کار بدتر نشده

من هم مدتی مشکل تو رو داشتم. بیش از یک سال نامزد بودیم. اونو درک می کردم. به همین خاطر از روش دیگه ای به جز دخول مشکل همسرم رو برطرف می کردم. تو هم همین کار رو بکن. از من به شما نصیحت، هیچ وقت تو زندگیت اجازه نده همسرت بهت بی ادبی یا توهین کنه  چون اگه حریم ها و احترام بین زن و شوهر شکسته بشه زندگی زیبا و مملو از عشق نخواهند داشت

با سلام
ببخشید من اینجا سئوالم مطرح می کنم ولی چاره ای نداشتم
من حدود 1 سال و نیم پیش با یک نفر رابطه جنسی داشتم که محافظت نشده بود ، یکسال از این ماجرا گذشت و من اصلا عین خیالمم نبود تا اینکه بصورت اتفاقی مطالبی در ورد ایدز و علائم اون خوندم که یدفعه ترس عجیبی تمام وجودمو گرفت دو ماه کاملا افسردگی شدید داشتم و تقریبآ خودم داشتم قانع می شدم وکه این بیماریو دارم ، تا اینکه یروز دلو زدم به دریا و رفتم ازمایش دادم حدودآ بعد از 14 ماه از اون رابطه که آزمایش منفی بود ، تو این دو ماه که هر روز استرس داشتم روزی حداقل 5 یا 6 بار حمله عصبی بهم میشد که روحو روانم به هم ریخت . حالا مشکلی که بعد از ازمایش برام پیش اودمده اینکه همون حمله ها وجود داره و از بین نمیره و دائمآ داره به سراقم میاد منتها با پریود کمتر ، همش فکر میکنم ازمایشم اشتباه بوده و ....... الانم بهعد از 2-3 ماه از ازمایش بدنم دائمآ تیر میکشه مخصوصآ دست راستم و گردنم به صورتی که به حد سوزش مرسه این دردها و قتی هم که سرم یک دفعه با چیزی گرم میشه اصلآ درد ندارم به نظر شما من چی کار کنم و اینکه آیا دارویی هست بدون خوابوندن ارام بخش بشه ؟؟ ممنون میشم راهنماییم کنین راستی این درد گردنم با توهم علائم این بیماری شروع شده و مثلا تا دیروز اصلآ به زیر بغل سمت راستم اهمیتی نمیدادم ولی یه دفعه با دست زدن و چک کردنش اونجا هم از دیروز درد می کنه .

mitramitra نوشته است: سلام
من یک مشکل دارم . 5 سال پیش با نامزدم دوست شدم  و یک ساله نامزد. 6 ماه پیش در تهران دانشگاه قبول شد از اون روز مشکلات ما شروع شد.درخواست برای میل جنسی مداوم و از اونجایی که من خودم هم درگیر درسم امکانش نیست  به طوری که این چندماه اخیر پرخاشگر شده در جواب محبتهای من بی  ادبانه برخورد میکنه و کم توجهی. و مدام تاکید میکنه که میل جنسی زندگیش رو از بین برده واز عاشق شدن هیچی عایدش نشده. حتی روانپزشک  هم رفته نتونست با درمان دارو کنترلش کنه. از اول دوستیمون این مشکل رو داشت ولی تا حالا اینطور نبوده این رفتارها و پرخشگریها ازش کاملا بعیدده.میدونم که واقعا مشکلش همینه نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم تا این بحران رو بگذرونیم . به خاطر درس هر دو الان امکان ازدواج نداریم. من که فعلا روند بی توجهی رو گرفتم برعکس همیشه پیگیرش نمیشم.اس ام اس نمیدم و زنگ نمیزنم. حس میکنم توجه زیاد من باعث این رفتارهاش شده و به خودش اجازه میده بد برخورد کنه . یک جوری حس میکنم به این درک رسیده هر جور باهام رفتار کنه من میمونم.

با سلام.فكر ميكنم ميتونم نامزدتونو درك كنم! به نظر من اگه اين سوال رو تو قسمت موضوعات روانشناسي مطرح ميكردين جواب هاي دقيق تر و علمي تري دريافت ميكردين.هرچند دوستان انصافا سنگ تموم گذاشتن و جواب هاي مناسبي ارائه دادن.
همونطور كه خودتون اشاره كردين و ميشد هم حدس زد شما تعادل رابطه و حريم هارو يكم ناديده گرفتين و به قول خودتون اين باعث شده كه نامزدتون فكر كنند هرجوردلشون ميخواد ميتونن باهاتون رفتار كنن و اين روند ايجادشده كه به جاي اينكه ايشون ناز شمارو بكشن شمادارين اين كارو انجام ميدين و اين خلاف قانون طبيعت و عرف ايرانه به نظر من! و اما پيشنهاد من...
به كارتون كه توجهتونو بهشون متعادل كردين ادامه بدين( كه فكر نكنن احيانا خبريه!!!) باهاشون خيلي جدي در مورد اين موضوع صحبت كنيد و سعي كنيد كه غير مستقيم اينو بفهمند كه هر عملي يك عكس العملي داره به همون اندازه و در  خلاف جهتش.پس اگه با اين كارا سعي دارند شمارو مجبور به كاري بكنند بهتره بيخيال شن! ( زندگي كه با جبر شروع شه مطمئن باشيد تاآخرش ايشون همش دلشون ميخواد فقط آني باشه كه ميخوان) و اگه تهديد ميكنند كه اگه تو ارضام نكني ميرم با كسه ديگه رابطه جنسي برقرار ميكنم با خونسردي تمام بگيد كه شمام بيكار نميشينيد و قانون نيوتون رو عملي ميكنيد!( مطمئن باشيد بعد اين حرف نه شما دست به همچين كار قبيهي ميزنيد و نه نامزدتون) ! و سرانجام بعد اينكه نامزدتون تعادل روحيشونو به دست آوردن و فهميدن كه با زور و قهر كاري پيش نميره ميان با شما با ملايمت رفتار ميكنن و اين جملات رو زياد خواهيد شنيد :
عزيزم به نظرت مقدور هست كه...؟
نفسم ممكنه امشب....؟
و اين يعني كارا دارن رو به راه ميشن! انوقت نوبت ميرسه به شما! به عنوان نامزد و محرم آن آقا بايد بگم كه نه تنها لطف نمي كنيد به ارضا كردنشون بلكه وظيفتونو انجام ميدين و اگه كوتاهي كنيد مقصريد!!
و جامعه ما با اين كم كاري هاست كه داره رو به خيانت قدم بر ميداره!
پيروز و خوشبخت باشيد

منم مدتی همچین مشکلی با دوست دخترم داشتم.

من فکر میکنم چونکه خانم خودشون اینجا موضوع رو مطرح کردن، اکثر دوستان از ایشون طرفداری کردن و یا نظراتی که بیشتر باب طبع ایشون باشه ارائه دادن. ولی یادتون باشه که هیچکس اونقدر سرش شلوغ نیست که حداقل دو هفته یکبار نتونه زمانی رو به عمل جنسی اختصاص بده. دوست دختر من در مقطع فوق لیسانس دانشگاه شریف تحصیل میکنه و شاغل هم هست. با این حال ما بعد از مراجعه به یک مشاور خوب الان به جایی رسیدیم که هفته ای یکبار و یا دوهفته یکبار با هم رابطه داریم.

بعضی خانم ها واقعا سرد مزاجند و وقتی کمی سرشون شلوغ میشه علاقه ای به رابطه جنسی ندارند و مشغله فقط بهانه است!

بیایید کمی حق رو به آقایون بدیم! D:

عزیزم به نامزدت حق بده خب نیاز داره فشار روشه. بزار باهات عشق بازی کنه البته اگه خودت راضی هستی و از نظر خودت مشکلی نیست.

باسلام به نظرمن شمانبایدبه نامزدتون بی توجه باشیداگرخدایی نکرده باکسی رابطه برقرارکنه میتونه یکی ازدلابل توجیه خودش همین بی توجهی شماباشه
شمایادررابطه تون تنوع ایجادکنیدوباکنارگذاشتن خجالت ازروشهای دیگربرای ارضانامزدتون استفاده کنید
ویاباتوجه به شناختی که ازایشون داریدخواسته اش روجواب بدیدوبگوییدبرخلاف میل باطنی این کارروانجام میدهید

PeymanP نوشته است: با سلام
ببخشید من اینجا سئوالم مطرح می کنم ولی چاره ای نداشتم
من حدود 1 سال و نیم پیش با یک نفر رابطه جنسی داشتم که محافظت نشده بود ، یکسال از این ماجرا گذشت و من اصلا عین خیالمم نبود تا اینکه بصورت اتفاقی مطالبی در ورد ایدز و علائم اون خوندم که یدفعه ترس عجیبی تمام وجودمو گرفت دو ماه کاملا افسردگی شدید داشتم و تقریبآ خودم داشتم قانع می شدم وکه این بیماریو دارم ، تا اینکه یروز دلو زدم به دریا و رفتم ازمایش دادم حدودآ بعد از 14 ماه از اون رابطه که آزمایش منفی بود ، تو این دو ماه که هر روز استرس داشتم روزی حداقل 5 یا 6 بار حمله عصبی بهم میشد که روحو روانم به هم ریخت . حالا مشکلی که بعد از ازمایش برام پیش اودمده اینکه همون حمله ها وجود داره و از بین نمیره و دائمآ داره به سراقم میاد منتها با پریود کمتر ، همش فکر میکنم ازمایشم اشتباه بوده و ....... الانم بهعد از 2-3 ماه از ازمایش بدنم دائمآ تیر میکشه مخصوصآ دست راستم و گردنم به صورتی که به حد سوزش مرسه این دردها و قتی هم که سرم یک دفعه با چیزی گرم میشه اصلآ درد ندارم به نظر شما من چی کار کنم و اینکه آیا دارویی هست بدون خوابوندن ارام بخش بشه ؟؟ ممنون میشم راهنماییم کنین راستی این درد گردنم با توهم علائم این بیماری شروع شده و مثلا تا دیروز اصلآ به زیر بغل سمت راستم اهمیتی نمیدادم ولی یه دفعه با دست زدن و چک کردنش اونجا هم از دیروز درد می کنه .

با سلام دوست عزیز
خب در وهله اول باید بگم  سئوالتون ربطی با این تایپیک نداره معذالک در مورد سئوالاتتون باید گفت بنظر میاد مشکل شما روحی و روانیست وقتی آزمایشتون منفی بوده دیگه جای نگرانی نخواهد بود احتمال اشتباه در نتیجه هم بسیار بسیار کم و در حد صفره چون این تست،از اون تستهایکه که شاخصه و نمیتونه با آزمایشهای متداولی که انجام میشه اشتباه گرفتش پس استرس رو از خودتون دور کنید و به خودتون آرامش بدید درمورد دارویی که بتونه بهتون آرامش بده بگم که بله وجود داره اما باید تحت نظر یک متخصص مغز و اعصاب تجویز بشه لذا توصیه میکنم ضمن آرامش به متخصص مربوطه مراجعه کنید انشالله معضل برطرف میشه
موفق باشید.

mitramitra نوشته است: سلام
من یک مشکل دارم . 5 سال پیش با نامزدم دوست شدم  و یک ساله نامزد. 6 ماه پیش در تهران دانشگاه قبول شد از اون روز مشکلات ما شروع شد.درخواست برای میل جنسی مداوم و از اونجایی که من خودم هم درگیر درسم امکانش نیست  به طوری که این چندماه اخیر پرخاشگر شده در جواب محبتهای من بی  ادبانه برخورد میکنه و کم توجهی. و مدام تاکید میکنه که میل جنسی زندگیش رو از بین برده واز عاشق شدن هیچی عایدش نشده. حتی روانپزشک  هم رفته نتونست با درمان دارو کنترلش کنه. از اول دوستیمون این مشکل رو داشت ولی تا حالا اینطور نبوده این رفتارها و پرخشگریها ازش کاملا بعیدده.میدونم که واقعا مشکلش همینه نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم تا این بحران رو بگذرونیم . به خاطر درس هر دو الان امکان ازدواج نداریم. من که فعلا روند بی توجهی رو گرفتم برعکس همیشه پیگیرش نمیشم.اس ام اس نمیدم و زنگ نمیزنم. حس میکنم توجه زیاد من باعث این رفتارهاش شده و به خودش اجازه میده بد برخورد کنه . یک جوری حس میکنم به این درک رسیده هر جور باهام رفتار کنه من میمونم.

با سلام
دوست گرامی دوستان راهنمایی های جالب و خوبی کردن اما یک نکته رو باید گوشزد کنم که آقایون وقتی در تنگنای جنسی قرار بگیرن(تحریک بشن اما ارضا نشن) پرخاشگر میشن و دسته خودشونم نیست!(گاهی خوده مردها از این حسشون متعجب میشن)یعنی ترشحات هورمونیشون طوریه که اینجور اخلاقی پیدا میکنن شاید خانمهای متاهل سایت این گفته منو حس کرده باشند گاهی آقایون بی دلیل بهانه گیر و عصبی میشن و در صورتیکه یک ارتباط جنسی برقرار بشه بلافاصله اون شخص به آرامش میرسه و اخلاقش خوب و مهربون میشه دقیقاً اینو تجربه کردم و در مورد دیگران هم دیدم لذا بااینکه از ریز روابطتون باخیر نیستم اما با گفته هاتون بنظر میاد ایشون چون این نیاز طبیعیشون برآورده نمیشه اینجور اخلاقی پیدا کردن نگران نباشید با رفع نیازشون درست میشه اما چجوری میشه قبل از ازدواج، این نیاز رو تامین کرد؟؟خب دوستان به تفصیل گفتن بنده فقط تکرارش میکنم! مرد غالباً با انزال،به آرامش میرسه لذا کافیه بدون اینکه ارتباط آلتها برقرار بشه (لزوماً نیازی به دخول نیست!)شما از راه های معمول ایشونو  ارضا کنید(یعنی انزال بشن البته با عشق بازی های متداول) اونوقت خواهید دید که چجوری از این رو به اون رو خواهند شد.
ودر پایان توصیه میکنم تمامه خانمها  اینو در نظر داشته باشند اگر روزی همسرشون بدون دلیل منطقی بداخلاق و بهانه گیر شد باید در زمینه نیاز جنسی شریکشون بیشتر دقت داشته باشند.
موفق باشید.