سلام
دختر 25 ساله مجردم
من الان چند ماهی میشه که دستام میلرزه مثلا وقتی دارم با گوشیم کار میکنم یا وقتی ایستادم بعضی وقتا پام از زانو به پایین میلرزه.... یا میخوام نخو از تو سوزن رد کنم دستام میلرزن!!!!! راستش اصلا اینطور نبودم
تقریبا زندگی من از ی سال پیش به این طرف دچار تغییرات خیلی فرواونی شده
1- 9 ماه درس خوندم برا ارشد.. خیلی پرتنش بودن اون روزا هر زئز استرس درس و ... نگرانی از اینکه لیسانس دارم و کار ندارم... راستش با یه پسزم رفیق بودم خیانت کرد بهم و رفت.. اینا منو کمی اریتم کرد...
2- بعدش امسال ارشد قبول شدم.. الان دانشجو ارشدم درسام برام خوب سنگینه همش نگران از درسم و شب ورزو خواب استاد و کلاس و اینارو میبینم همش نگرانم از ارشد.. ازون طرف یه کاری برام پیدا شد که 4 ماهی منتظر جوابش بودم و کلی نگران و استرس که خدایی نکرده رد شم!!! بعد 4 ماه جوابش اومد و من قبول شدم... بعدشم الاتم نگرانم کی میرم سر کار کی منو دعوت میکنن..یهو رد نشم!!! برا معاینات پزشکیم نگرانم که خدایی نکرده مشکلی نداشته باشم یهو... از یه نفرم ی میلیون طلب دارم که خونوادم نمیدونن و من استرس شدید دارم...
چه کنم برای درمان این ارزش..خیلی بده...امروز دوستم به روم آورد که دارم میلرزم!!!! کمکم کنین ..... میترسم الان که جوونم پر از استرسم پیر شدم چی!!! درضمن من همیشه دست و پام سرده .. 156 قدم و وزنم 51
سلام دوست عزیز سما خودت داری جواب خودت رو میدی و میگی استرس داری, خوب باید مراجعه کنی به یک روانشناس که علم روانشناسی رو داشته باشه ماها که نداریم نمیتونیم کمکت کنیم, باید علل اصلی پیدا وکنترل بشه تا شما به ارامش برسید واگرنه درس و کار به تتنهایی استرس زا نیست, اصطراب میتونه بیماری های زیادی در شما ایجاد کنه مثل بیماری گوارشی یا قلبی پس بهتره پیگیری و درمان کنید.
شاد باشید
سلام دوست عزیز. همه ماها گاهی ممکنه در یک برهه ای از زمان چنین اتفاقایی برامون رخ بده مثلا همان استرس برای قبولی ارشد رفتن سرکار و.... اگر بخواهیم با این کوچکترین چیزها چنین شرایط روحی برا خودمون رقم بزنیم پس میخوایم در برابر مشکلات بزرگتر که تو زندگیمون پیش میاد چیکار کنیم مطمین باش یه روز میاد که بخاطر اینهمه استرس بیهوده ای که واسه خودتون ساختین خودتون رو سرزنش میکنی میخوام یه چیزی رو صادقانه بهتون بگم همه چیزهایی که عنوان کردین در مشکلتون واسه من هم اتفاق افتاده دقیقا همشون . شرایط روحیه خیلی بدی داشتم حتی برا تدریس تو دانشگاه تقاضا داشتم ولی وقتی دیدم استرس دارم به راحتی ازش گذشتم چون دیدم واقعا ارزش اعصاب خردیهاشو نداره .ارشدم رو هم گرفتم با همه سختیهاش ولی گذشت برای شما هم خواهد گذشت توصیه دوستان برای مراجعه به روان پزشک متین ولی تنها کسی که میتونه بهتون کمک کنه خودتون هستید من خودم به خودم کمک کردم باورتون نمیشه اگر بگم شبی نبود که گریه نکنم ولی خودم خواستم و درستش کردم حالا همه چی واسم خوبه وامیدوارم خوب بمونه
ممنون از siyahsefid ... دقیقا کمکی که من خواستم و پیشنهادهایی که میخوام بچه های اینجا بهم بگن اینه که خودم چه کنم..چه فکری چه کاری چه روشی... چند تا روش بگن... تا اینها رفع شه و منآرامش داشته باشم..نه اینکه پیشنهاد روانشناس و ازین چیزا باشه..
(( روشهای رسیدن به آرامش ))
1- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
2- دائما به خود بگویید که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت برد.
3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و با آرامش کامل به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.
4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.
5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.
6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنید و در این صورت احساس رضایت بیشتری از زندگی خواهید کرد.
7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و کار خود گیاه نگاه دارید.
8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با احساس شما رابطه مستقیمی دارد پس سعی کنید عجول و شتابزده نباشید.
9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخ طبع باشید.
10- لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات فیلم و عکس تهیه کنید و در لحظات ناراحتی به آن نگاه کنید تا به یاد بیاورید زندگی همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.
11- آرام سخن گفتن باعث می شود ظربان قلب و تنفس شما کم شود و این پایین آمدن ضربان قلب آرامش بیشتری به شما می دهد.
12- شاد کردن دیگران ( افراد مومن بخصوص کودکان ) باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل شود.
15- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شر فشار زمان نجات پیدا کنید.
16- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد و اثرات مسافرت پس از برگشت به خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد شد.
17- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل زندگی بخش است.
18- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید . مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید
19- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.
20- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی میشود.
21- همیشه از وقایع پیش آمده استقبال کنید . نه خیلی نسبت به وقایع خوب شاد و مغرور و سرخوش شوید و نه در مقابل پیشامد های به ظاهر ناگوار خیلی غمگین ، آشفته ، سراسیمه و در هم شکسته شوید . بر خود مسلط باشید و با امید به توانایی های بی کران خود و و با توکل بر مهربانترین کس به شما یعنی خدای متعال حرکت کنید .
22- از شادی ها شاکر و بر ناملایمات اندیشه کنید .
23- شادی های خود را با دیگران تقسیم کنید یعنی دیگران را نیز شاد کنید .
24- تا جایی که امکان دارد فقط مشکلات خود را با خالق خود درمیان بگذارید .
25- سعی داشته باشیم تصاویر زیبایی از زندگیمنان در ذهن خود تصور کنیم .
26- توکل هر چه بیشتر بر خدا باعث میشود در آرامش بیشتری زندگی کنید .
27- قدم به قدم زندگیتان را به خاطر خدا و عمل به وظایفی که او بر شما واجب ساخته است بردارید .
28- مدام در ذهن خود به یاد این باشید که مربیتان و کسی که تمامی کارهایتان به دست او است از تمام جهات کامل و مهربانترین کس نسبت به شما است .
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
.: مسئوليت مطالب، تبليغات و محصولات ديگر سايتها به عهده خودشان است :.
.:: برداشت از مطالب اين سايت فقط با کسب مجوز از مدیریتو با ذکر مبنع و آدرس به صورت لینک بلامانع است ::.
.::: کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر رهام صادقی بوده و هرگونه سواستفاده از آن طبق ماده 12 قانون جرایم رایانه ای قابل پیگیری است :::.