زماني كه شخصي يك سردرد شديد ضربان دار را تجربه مي كند ، غالبا هر دو دست را در دو طرف سر مي گذارد و مي گويد «انگار مغزم در حال بيرون آمدن از سرم است» و لذا فكر مي كند بهتر است آن را نگه دارد!.
اين احساس موجب يك برداشت غلط مي شود مبني بر اين كه خود مغز در حال بزرگ شدن است و اين حالت باعث احساس درد مي شود اما جالب اين است كه بافت مغز برخلاف پوست يا ديگر اندام ها ، درد را حس نمي كند.
به دليل آن كه مغز در يك پوشش سخت حفاظت كننده قرار گرفته ، مانند ديگر بخش هاي بدن به تماس يا احساس فشار پاسخ نمي دهد.
در واقع يك جراح مغز مي تواند بافت مغز را با چاقوي جراحي ببرد در حالي كه بيمار بيدار است و اصلا چاقو را احساس نمي كند.
اما سردرد به دليل فعال شدن يا التهاب ساختارهايي كه درد را حس مي كنند از جمله پوست ، استخوان يا مفاصل گردن ، سينوس ها ، عروق خوني يا عضلات ، ايجاد مي شود.
زماني كه شخصي دچار تومور مغزي مي شود ، درد يك نشانه ديرهنگام است چرا كه تومورهاي مغز تنها زماني باعث درد مي شوند كه به حدي رشد كرده باشند كه به استخوان فشار آورند يا در رگهاي خوني يا اعصاب كشش ايجاد كنند.
مشكلات گردن نيز ممكن است منجر به سردرد شود با دردي كه از گردن و پشت سر آغاز مي شود و معمولا از بالاي سر به چشم منتقل مي گردد.
عفونت سينوس يا التهاب آن (كه معمولا به دليل حالات آلرژيك پيش مي آيد) يك عامل سردردهاي عودكننده است. نكته ديگر اين كه 25 تا 30 درصد افرادي كه از ميگرن رنج مي برند طي دوره هاي عود ميگرن از علايم ناراحتي بيني شكايت دارند و 98 درصد كساني كه گمان مي كنند سردردهاي آنها سينوزيتي است ، در واقع ميگرن را تجربه مي كنند.
شايع ترين انواع سردردهاي مزمن، ميگرن و سردردهاي نوع تنشي هستند.
ميگرن ، سردرد متناوبي است كه معمولا بين يك بار در ماه و دو بار در هفته رخ مي دهد و هر دوره آن 12 ساعت طول مي كشد.
معمولا به صورت درد يكطرفه سر تجربه مي شود و به دردي تبديل مي شود كه عملا فعاليت هاي فرد را محدود مي سازد و با تهوع ، حساسيت به نور ، بو و سروصدا همراه است.
سردردهاي نوع تنشي ممكن است شيوع بيشتري داشته باشند و درد عمدتا به صورت وارد آمدن فشار به دو طرف سر است اما باعث محدود شدن فعاليت ها نمي شود و گاهي تا چند روز به طول مي انجامد.
هر دو اين سردردها در پاسخ به محرك هاي خارجي و داخلي مانند تغييرات هورموني ، كمبود خواب ، گرسنگي يا استرس ايجاد مي شوند.
قرار گرفتن در معرض اين محرك ها مغز را وامي دارد به مراكز درد سيگنال بدهد كه تنوعي از انتقال دهنده هاي پيام ، شامل سروتونين و نوراپي نفرين را توليد كنند كه باعث اتساع عروق مننژ در اطراف مغز مي شوند. اين اتساع منجر به افزايش جريان خون مي شود و عروق خوني جانبي سر متورم و نازك مي شوند. وقتي عروق خوني متورم مي شوند در اعصابي كه اطراف آنها هستند حالت كشش ايجاد مي كنند و اين باعث مي شود اين اعصاب سيگنال هايي را به سيستم عصبي جمجمه اي (عصب سه قلو) ارسال كنند. فعال شدن اين سيستم باعث درد اطراف چشم و گونه مي شود و درك اشتباهي را از درد سينوس ايجاد مي كند. اين سيستم پيام هايي را نيز به هيپوتالاموس و به بخش فوقاني طناب نخاعي مي فرستد كه ممكن است منجر به ايجاد اسپاسم در گردن شود.
زماني كه سردرد آغاز مي شود ، تاثيرگذاري داروها در تسكين آن دشوارتر است.
براساس اين مطالعه داروهاي مسكن سردرد بايد در همان اولين لحظات شروع آن مصرف شوند تا موثر باشند.
اين احساس موجب يك برداشت غلط مي شود مبني بر اين كه خود مغز در حال بزرگ شدن است و اين حالت باعث احساس درد مي شود اما جالب اين است كه بافت مغز برخلاف پوست يا ديگر اندام ها ، درد را حس نمي كند.
به دليل آن كه مغز در يك پوشش سخت حفاظت كننده قرار گرفته ، مانند ديگر بخش هاي بدن به تماس يا احساس فشار پاسخ نمي دهد.
در واقع يك جراح مغز مي تواند بافت مغز را با چاقوي جراحي ببرد در حالي كه بيمار بيدار است و اصلا چاقو را احساس نمي كند.
اما سردرد به دليل فعال شدن يا التهاب ساختارهايي كه درد را حس مي كنند از جمله پوست ، استخوان يا مفاصل گردن ، سينوس ها ، عروق خوني يا عضلات ، ايجاد مي شود.
زماني كه شخصي دچار تومور مغزي مي شود ، درد يك نشانه ديرهنگام است چرا كه تومورهاي مغز تنها زماني باعث درد مي شوند كه به حدي رشد كرده باشند كه به استخوان فشار آورند يا در رگهاي خوني يا اعصاب كشش ايجاد كنند.
مشكلات گردن نيز ممكن است منجر به سردرد شود با دردي كه از گردن و پشت سر آغاز مي شود و معمولا از بالاي سر به چشم منتقل مي گردد.
عفونت سينوس يا التهاب آن (كه معمولا به دليل حالات آلرژيك پيش مي آيد) يك عامل سردردهاي عودكننده است. نكته ديگر اين كه 25 تا 30 درصد افرادي كه از ميگرن رنج مي برند طي دوره هاي عود ميگرن از علايم ناراحتي بيني شكايت دارند و 98 درصد كساني كه گمان مي كنند سردردهاي آنها سينوزيتي است ، در واقع ميگرن را تجربه مي كنند.
شايع ترين انواع سردردهاي مزمن، ميگرن و سردردهاي نوع تنشي هستند.
ميگرن ، سردرد متناوبي است كه معمولا بين يك بار در ماه و دو بار در هفته رخ مي دهد و هر دوره آن 12 ساعت طول مي كشد.
معمولا به صورت درد يكطرفه سر تجربه مي شود و به دردي تبديل مي شود كه عملا فعاليت هاي فرد را محدود مي سازد و با تهوع ، حساسيت به نور ، بو و سروصدا همراه است.
سردردهاي نوع تنشي ممكن است شيوع بيشتري داشته باشند و درد عمدتا به صورت وارد آمدن فشار به دو طرف سر است اما باعث محدود شدن فعاليت ها نمي شود و گاهي تا چند روز به طول مي انجامد.
هر دو اين سردردها در پاسخ به محرك هاي خارجي و داخلي مانند تغييرات هورموني ، كمبود خواب ، گرسنگي يا استرس ايجاد مي شوند.
قرار گرفتن در معرض اين محرك ها مغز را وامي دارد به مراكز درد سيگنال بدهد كه تنوعي از انتقال دهنده هاي پيام ، شامل سروتونين و نوراپي نفرين را توليد كنند كه باعث اتساع عروق مننژ در اطراف مغز مي شوند. اين اتساع منجر به افزايش جريان خون مي شود و عروق خوني جانبي سر متورم و نازك مي شوند. وقتي عروق خوني متورم مي شوند در اعصابي كه اطراف آنها هستند حالت كشش ايجاد مي كنند و اين باعث مي شود اين اعصاب سيگنال هايي را به سيستم عصبي جمجمه اي (عصب سه قلو) ارسال كنند. فعال شدن اين سيستم باعث درد اطراف چشم و گونه مي شود و درك اشتباهي را از درد سينوس ايجاد مي كند. اين سيستم پيام هايي را نيز به هيپوتالاموس و به بخش فوقاني طناب نخاعي مي فرستد كه ممكن است منجر به ايجاد اسپاسم در گردن شود.
زماني كه سردرد آغاز مي شود ، تاثيرگذاري داروها در تسكين آن دشوارتر است.
براساس اين مطالعه داروهاي مسكن سردرد بايد در همان اولين لحظات شروع آن مصرف شوند تا موثر باشند.
منبع : جام جم