سلام
من پسری هستم که 26 سالمه 4 سال پیش نامزد کردم و یک سال ونیم پیش ازدواج الان هم یه بچه دارم .
از 16 سالگی خود ارضایی داشتم و توجیهم این بود که با این وضع جامعه از گناه خیلی بهتره و با ازدواج ترکش میکنم .
از اوایل نامزدی با همسرم نزدیکی داشتیم ( البته هنوز در هنگام نزدیکی خونی نداشته(برای پرده بکارت) نمیدونم حلقویه یا هنوز پاره نشده) 3-4 ماه اول تقریبا هر شب داشتیم و اسرار همسرم خیلی بیشتر از من بود تا این حد که یک بار که من زود ارضا شدم و ارضا شدنمون با هم نبود همسرم از شدت ناراحتی افتاد گریه . می خوام اوج علاقه همسرم رو به رابطه جنسی بگم . بعد از یک مدت توی یک پزیشن های خاص همسرم درد میکشید و ما دیگه اون پزیشن رو حذف میکردیم تا اینکه دیگه توی همه ی پزیشن ها درد داشت و گریه میکرد . 10 تا دکتر رفتیم و 10 تا تجویز و تمام راه حل های سایت رو امتحان کردیم ولی درد کم نشد . و از اون موقع که بیش از 3 سال و نیم میگذره ما شاید 3 ماهی یک بار دخول داشتیم به اسرار خانومم برای دل من که یا نیمه کاره از شدت درد رها میشد یا توی 1 دقیقه من باید ارضا میشدم .
فکرمون این بود که با زایمان طبیعی اوضاع بهتر میشه ، متاسفانه همسرم به دلیل سرعت کم باز شدن دهانه رحم در زمان زایمان بعد از 12 ساعت تحمل درد و امپول فشار مجبور به سزارین شد . اساسی ترین مشکل ما اینه که نمیتونیم دخول داشته باشیم و همسرم برای راضی کردن من از همون اول سعی کرد که با دست منو ارضا کنه که به سرعت دستش خسته می شود و برای اینکه ناراحتش نکنم خودم ادامه می دادم و ارضا می شدم . الان 4 ساله که وضعیت ما همینه و من از این شیوه ارضا شدن متنفرم ولی چاره ای هم ندارم . روش های دیگه رو هم بلاخره یکیمون دوست نداره
نه طاقت درد کشیدن همسرمو دارم و نه اینکه بتونم مجبورش کنم که درد دستشو برای ارضا شدن من تحمل کنه و نه طاقت این رو دارم که ببینه من ارضا نمیشم و فکر کنه که مشکل داره .
الان احساس می کنم که همه اینها باز هم خود ارضاییه (چون به جز یک دقیقه اول همش با دست خودمه) و برشگتم به دوران مجردیم که از اینکار الان به شدت بدم میاد .
در ضمن به شدت هم گرم مزاج هستم برعکس همسرم . تمایل من برای نزدیکی در حد روزی 2 باره و همسرم هفته ای یک بار .
فکر کنم همه مشکلات سایت رو با هم داشتم نه ؟
من پسری هستم که 26 سالمه 4 سال پیش نامزد کردم و یک سال ونیم پیش ازدواج الان هم یه بچه دارم .
از 16 سالگی خود ارضایی داشتم و توجیهم این بود که با این وضع جامعه از گناه خیلی بهتره و با ازدواج ترکش میکنم .
از اوایل نامزدی با همسرم نزدیکی داشتیم ( البته هنوز در هنگام نزدیکی خونی نداشته(برای پرده بکارت) نمیدونم حلقویه یا هنوز پاره نشده) 3-4 ماه اول تقریبا هر شب داشتیم و اسرار همسرم خیلی بیشتر از من بود تا این حد که یک بار که من زود ارضا شدم و ارضا شدنمون با هم نبود همسرم از شدت ناراحتی افتاد گریه . می خوام اوج علاقه همسرم رو به رابطه جنسی بگم . بعد از یک مدت توی یک پزیشن های خاص همسرم درد میکشید و ما دیگه اون پزیشن رو حذف میکردیم تا اینکه دیگه توی همه ی پزیشن ها درد داشت و گریه میکرد . 10 تا دکتر رفتیم و 10 تا تجویز و تمام راه حل های سایت رو امتحان کردیم ولی درد کم نشد . و از اون موقع که بیش از 3 سال و نیم میگذره ما شاید 3 ماهی یک بار دخول داشتیم به اسرار خانومم برای دل من که یا نیمه کاره از شدت درد رها میشد یا توی 1 دقیقه من باید ارضا میشدم .
فکرمون این بود که با زایمان طبیعی اوضاع بهتر میشه ، متاسفانه همسرم به دلیل سرعت کم باز شدن دهانه رحم در زمان زایمان بعد از 12 ساعت تحمل درد و امپول فشار مجبور به سزارین شد . اساسی ترین مشکل ما اینه که نمیتونیم دخول داشته باشیم و همسرم برای راضی کردن من از همون اول سعی کرد که با دست منو ارضا کنه که به سرعت دستش خسته می شود و برای اینکه ناراحتش نکنم خودم ادامه می دادم و ارضا می شدم . الان 4 ساله که وضعیت ما همینه و من از این شیوه ارضا شدن متنفرم ولی چاره ای هم ندارم . روش های دیگه رو هم بلاخره یکیمون دوست نداره
نه طاقت درد کشیدن همسرمو دارم و نه اینکه بتونم مجبورش کنم که درد دستشو برای ارضا شدن من تحمل کنه و نه طاقت این رو دارم که ببینه من ارضا نمیشم و فکر کنه که مشکل داره .
الان احساس می کنم که همه اینها باز هم خود ارضاییه (چون به جز یک دقیقه اول همش با دست خودمه) و برشگتم به دوران مجردیم که از اینکار الان به شدت بدم میاد .
در ضمن به شدت هم گرم مزاج هستم برعکس همسرم . تمایل من برای نزدیکی در حد روزی 2 باره و همسرم هفته ای یک بار .
فکر کنم همه مشکلات سایت رو با هم داشتم نه ؟