اگر ازدواج شما بر اساس خواستهها و تمایلات خانوادهها نباشد چطور میتوانید در کنار هم خوشحال باشید؟ نگاه سنگین مادرشوهر یا مادرزن تان وقتی که با اکراه سرسفره عقد ایستاده دلهره آور است. ازدواج با مخالفت خانواده ها یک جنگ بزرگ است که تمامی ندارد.
هیچ چیز در رابطه شما به خودی خود مشکل و مساله نیست جز زخم زبانها، نگاههای تند و تیز یکی از اعضای خانواده، طعنهها و بیتوجهیها در برابر محبتی که تلاش میکنید به همسرتان و خانواده اش نشان بدهید. شما خوشبخت هستید چون در کنار فرد درستی قرار گرفته اید، اما همیشه چیزی روی قلبتان سنگینی میکند. باری که حتی همسرتان هم نمیتواند از روی دوشتان بردارد، چون واقعا مقصر این رفتارها نیست.
مخالفت به جا یا نابجا؟
اگر شما همسری متناسب با خواستههای خودتان پیدا کرده باشید، به این نتیجه برسید که با این فرد خاص در بیشتر موارد همراه و همدل هستید، در کنارش احساس آرامش میکنید، هم کفو هستید و تفاوتهای آشکاری ندارید و او هیچ مشکل و مساله خاص و نامتعارفی ندارد؛ مخالفت خانواده مخالفت نابجایی است. انتخاب شما باید بر مبنای تناسب، دوست داشتن و اهداف مشترک بنا شود و اگر خرده گیری خانواده به موارد پیش پا افتاده است، نشان می دهد نوعی دخالت نابجا و تحمیل عقیده در میان است. با این حال نمی توان بی گدار به آب زد. بدرفتاریها و طعنهها و در بعضی موارد خشونت خانوادهها میتواند حفرههای عمیقی در وجودتان ایجاد کند و شما را برای تصمیم نهایی سست کند.
مساله را شخصی نکنید.
خیلی ها فکر میکنند تلاش برای برقراری یک رابطه خوب با خانواده همسر، رابطه زناشویی را محکمتر میکند. این دیدگاه تا اندازهای درست است. اما اگر اطرافیانتان با بدرفتاری و خشونت کلامی و رفتاری، رابطه و احساساتتان را تخریب کنند، نمی توانید کاری از پیش ببرید.
شاید مساله اصلا شخص شما نباشید. خیلی از خانوادهها وابستگی عمیقی به فرزندشان دارند. درست است که این نوع وابستگی درست نیست اما در هرصورت وابستگی به فرزندان و احساس مالکیت بسیار عمیق است. ممکن است مخاطب حرفهای مادر همسرتان شما نباشید اما او با این احساس که دارد فرزند را از دست می دهد چیزهایی به شما بگوید که در واقع میخواهد به همسرتان بگوید. بدزبانی و رفتارهای تلخ آنها بیشتر از این که به شما اشاره داشته باشد طعنهای تلخ به نامزد شما است.
میانجی پیدا کنید.
اگر خانواده همسرتان واقعا دوستتان نداشته باشند، شما را به هیچ روشی در خانواده شان نمیپذیرند. بنابراین بسیار مهم است که قبل از وارد شدن به این خانواده، سعی کنید شرایط را نسبت به خودتان خنثی کنید. چطور؟ گاهی اوقات پا درمیانی بزرگترها، ریش سفیدها و حتی یکی از اعضای خانواده می تواند کار ساز باشد. اگر در خانواده همسرتان یک نفر، مثلا خواهر یا برادر او موافق ازدواج شما باشد کارتان راحت تر است. باید کسی به جز همسر آینده شما وجود داشته باشد که تاییدتان کند و از خوبی های شما برای خانواده مخالف بگوید. در قدم های بعدی از مشاورهای دینی یا روانشناسان ازدواج کمک بگیرید تا آنها را به دست برداشتن از لجبازی و احترام گذاشتن به انتخاب فرزندشان تشویق کنند. دقت کنید که در این موارد، طرفی که خانواده مخالف دارد باید مقدمات این ریش سفیدی ها و مشاوره ها را فراهم آورد.
کینه دشمن رابطه است.
آدمها پشیمان میشوند. بنابراین کینه به دل نگیرید و سعی کنید آنها را درک کنید که تلاششان را برای خوشبختی فرزندشان انجام داده اند اما به روشی غلط. اگر وارد خانواده همسرتان شوید، بعداز مدتی ممکن است از قضاوتهای زود هنگام و بدرفتاریهایشان پشیمان شوند. سعی کنید تلخیها و آزارهای گذشته را به مرور زمان و باتمرین و تلاش فراموش کنید. نمیتوانید فراموش کنید؟ پس آنها را نادیده بگیرید. اجازه ندهید لحظه اکنون به خاطر آنچه در گذشته اتفاق افتاده خراب شود.
همیشه محترمانه رفتار کنید.
به شیوه و منش خودتان رفتار کنید. آیا شما قلب مهربانی دارید؟ آیا شما ادب و متانت خودتان را دارید؟ به همین شیوه ادامه بدهید. احترام بگذارید و زمانی که خیلی عذاب میکشید سعی کنید از آنها فاصله بگیرید. بدزبان نباشید، سکوت کنید و لبخند بزنید. اگر لازم است از حق خودتان دفاع کنید حتما اینکار را به شیوهای محترمانه انجام بدهید.
تحمل راه چاره نیست.
درست است که خوشبختی شما در کنار فردی که انتخاب کرده اید و از هر نظر در شان یکدیگر هستید، کامل می شود اما در بعضی از موارد شدت مخالفت خانواده طرف مقابل و حجم توهینها و بدرفتاریها آنقدر وسیع است که سکوت و صبوری، بی احترامی به خودتان است. در چنین مواردی اگر تلاش کافی کردید و به نتیجه ای نرسیدید، بیشتر ادامه ندهید. مجبور نیستید خشونت را تحمل کنید آن هم در شرایطی که همسر آینده شما هم در گروه خانواده اش قرار گرفته و آنها را تائید میکند. ماندن در جایی که شما را نمیخواهند معنایی ندارد. وقتی همه راههای عاقلانه و درست را رفتهاید و باز هم آزار میبینید، بروید. از رفتن نترسید چون کرامت انسانی شما باید رعایت شود.
منبع: تبیان
هیچ چیز در رابطه شما به خودی خود مشکل و مساله نیست جز زخم زبانها، نگاههای تند و تیز یکی از اعضای خانواده، طعنهها و بیتوجهیها در برابر محبتی که تلاش میکنید به همسرتان و خانواده اش نشان بدهید. شما خوشبخت هستید چون در کنار فرد درستی قرار گرفته اید، اما همیشه چیزی روی قلبتان سنگینی میکند. باری که حتی همسرتان هم نمیتواند از روی دوشتان بردارد، چون واقعا مقصر این رفتارها نیست.
مخالفت به جا یا نابجا؟
اگر شما همسری متناسب با خواستههای خودتان پیدا کرده باشید، به این نتیجه برسید که با این فرد خاص در بیشتر موارد همراه و همدل هستید، در کنارش احساس آرامش میکنید، هم کفو هستید و تفاوتهای آشکاری ندارید و او هیچ مشکل و مساله خاص و نامتعارفی ندارد؛ مخالفت خانواده مخالفت نابجایی است. انتخاب شما باید بر مبنای تناسب، دوست داشتن و اهداف مشترک بنا شود و اگر خرده گیری خانواده به موارد پیش پا افتاده است، نشان می دهد نوعی دخالت نابجا و تحمیل عقیده در میان است. با این حال نمی توان بی گدار به آب زد. بدرفتاریها و طعنهها و در بعضی موارد خشونت خانوادهها میتواند حفرههای عمیقی در وجودتان ایجاد کند و شما را برای تصمیم نهایی سست کند.
مساله را شخصی نکنید.
خیلی ها فکر میکنند تلاش برای برقراری یک رابطه خوب با خانواده همسر، رابطه زناشویی را محکمتر میکند. این دیدگاه تا اندازهای درست است. اما اگر اطرافیانتان با بدرفتاری و خشونت کلامی و رفتاری، رابطه و احساساتتان را تخریب کنند، نمی توانید کاری از پیش ببرید.
شاید مساله اصلا شخص شما نباشید. خیلی از خانوادهها وابستگی عمیقی به فرزندشان دارند. درست است که این نوع وابستگی درست نیست اما در هرصورت وابستگی به فرزندان و احساس مالکیت بسیار عمیق است. ممکن است مخاطب حرفهای مادر همسرتان شما نباشید اما او با این احساس که دارد فرزند را از دست می دهد چیزهایی به شما بگوید که در واقع میخواهد به همسرتان بگوید. بدزبانی و رفتارهای تلخ آنها بیشتر از این که به شما اشاره داشته باشد طعنهای تلخ به نامزد شما است.
میانجی پیدا کنید.
اگر خانواده همسرتان واقعا دوستتان نداشته باشند، شما را به هیچ روشی در خانواده شان نمیپذیرند. بنابراین بسیار مهم است که قبل از وارد شدن به این خانواده، سعی کنید شرایط را نسبت به خودتان خنثی کنید. چطور؟ گاهی اوقات پا درمیانی بزرگترها، ریش سفیدها و حتی یکی از اعضای خانواده می تواند کار ساز باشد. اگر در خانواده همسرتان یک نفر، مثلا خواهر یا برادر او موافق ازدواج شما باشد کارتان راحت تر است. باید کسی به جز همسر آینده شما وجود داشته باشد که تاییدتان کند و از خوبی های شما برای خانواده مخالف بگوید. در قدم های بعدی از مشاورهای دینی یا روانشناسان ازدواج کمک بگیرید تا آنها را به دست برداشتن از لجبازی و احترام گذاشتن به انتخاب فرزندشان تشویق کنند. دقت کنید که در این موارد، طرفی که خانواده مخالف دارد باید مقدمات این ریش سفیدی ها و مشاوره ها را فراهم آورد.
کینه دشمن رابطه است.
آدمها پشیمان میشوند. بنابراین کینه به دل نگیرید و سعی کنید آنها را درک کنید که تلاششان را برای خوشبختی فرزندشان انجام داده اند اما به روشی غلط. اگر وارد خانواده همسرتان شوید، بعداز مدتی ممکن است از قضاوتهای زود هنگام و بدرفتاریهایشان پشیمان شوند. سعی کنید تلخیها و آزارهای گذشته را به مرور زمان و باتمرین و تلاش فراموش کنید. نمیتوانید فراموش کنید؟ پس آنها را نادیده بگیرید. اجازه ندهید لحظه اکنون به خاطر آنچه در گذشته اتفاق افتاده خراب شود.
همیشه محترمانه رفتار کنید.
به شیوه و منش خودتان رفتار کنید. آیا شما قلب مهربانی دارید؟ آیا شما ادب و متانت خودتان را دارید؟ به همین شیوه ادامه بدهید. احترام بگذارید و زمانی که خیلی عذاب میکشید سعی کنید از آنها فاصله بگیرید. بدزبان نباشید، سکوت کنید و لبخند بزنید. اگر لازم است از حق خودتان دفاع کنید حتما اینکار را به شیوهای محترمانه انجام بدهید.
تحمل راه چاره نیست.
درست است که خوشبختی شما در کنار فردی که انتخاب کرده اید و از هر نظر در شان یکدیگر هستید، کامل می شود اما در بعضی از موارد شدت مخالفت خانواده طرف مقابل و حجم توهینها و بدرفتاریها آنقدر وسیع است که سکوت و صبوری، بی احترامی به خودتان است. در چنین مواردی اگر تلاش کافی کردید و به نتیجه ای نرسیدید، بیشتر ادامه ندهید. مجبور نیستید خشونت را تحمل کنید آن هم در شرایطی که همسر آینده شما هم در گروه خانواده اش قرار گرفته و آنها را تائید میکند. ماندن در جایی که شما را نمیخواهند معنایی ندارد. وقتی همه راههای عاقلانه و درست را رفتهاید و باز هم آزار میبینید، بروید. از رفتن نترسید چون کرامت انسانی شما باید رعایت شود.
منبع: تبیان