از وقتی که کلاس دوم سوم راهنمایی بودم هرازگاهی یه سوزش ازار دهنده رو در ناحیه ی قلبم احساس میکردم که حتی گاهی زمین گیرمم میکرد!
چند سال سوزشو تحمل کردم تا این که بالاخره سه چهار سال بعد که سوم دبیرستان بودم به دکتر قلب مراجعه کردم(هنوز نمیدونستم از معدمه)نوار قلب گرفت گفت چیزی نیست. بعدش رفتم پیش یه دکتر داخلی آمپرازولام داد بهم،وقتی میخوردمشون شرایط بهتر میشد و درد نمیکرد ولی بعد تموم شدنش درد شروع شد. خود دکترم گفت اگه بعدش بازم مشکل داشتی باید بیایی اندسکپی کنی منم به همین خاطر دیگه بهش مراجعه نکردم و هنوزم قصد ندارم چیزی رو تا دسته بکنم تو حلقم
اصا ینی چی برا هر مشکل کوچیکی پیشنهاد اندوسکپی میده مطمئنا دکتره خوب نبوده دیگه
حالا چیکار کنم دوستان؟ از وقتی فهمیدم این امر باعث سرطان میشه به هولو ولا افتادم که این چند سال که حسابی با این مشکل اذیت شدم احتمالا تا الان سرطانم گرفتم !!!
راستی من اب با عذا خیلی مصرف میکردم طوری که هرکی منو میدید موقع غذا خوردن،اساسی اعتراض میکردو تعجب که چطوری یه بشکه ابو با غذا تموم میکنم..
ولی الان یه ماهی میشه سعی کردم این قضیه رو ترک کنم و جز چند مورد مصرف نوشابه و دلستر سعی کردم این کارو کنار بزارم ..
آها دکتره یه چیز دیگم گفت
گفت که شکلاتو نوشابه او.. این جور چیزا رو مصرف نکن.. خب ازونجایی که درد من سال دوازده ماه وجود داره که نمیتونم نکنم که
سن من در حال حاضر 18 است و یه دو سالی از این قضیه ی رجوع به پزشک هم میگذره
دوستان بگین چیکار کنم که بیچاره شدم
چند سال سوزشو تحمل کردم تا این که بالاخره سه چهار سال بعد که سوم دبیرستان بودم به دکتر قلب مراجعه کردم(هنوز نمیدونستم از معدمه)نوار قلب گرفت گفت چیزی نیست. بعدش رفتم پیش یه دکتر داخلی آمپرازولام داد بهم،وقتی میخوردمشون شرایط بهتر میشد و درد نمیکرد ولی بعد تموم شدنش درد شروع شد. خود دکترم گفت اگه بعدش بازم مشکل داشتی باید بیایی اندسکپی کنی منم به همین خاطر دیگه بهش مراجعه نکردم و هنوزم قصد ندارم چیزی رو تا دسته بکنم تو حلقم
اصا ینی چی برا هر مشکل کوچیکی پیشنهاد اندوسکپی میده مطمئنا دکتره خوب نبوده دیگه
حالا چیکار کنم دوستان؟ از وقتی فهمیدم این امر باعث سرطان میشه به هولو ولا افتادم که این چند سال که حسابی با این مشکل اذیت شدم احتمالا تا الان سرطانم گرفتم !!!
راستی من اب با عذا خیلی مصرف میکردم طوری که هرکی منو میدید موقع غذا خوردن،اساسی اعتراض میکردو تعجب که چطوری یه بشکه ابو با غذا تموم میکنم..
ولی الان یه ماهی میشه سعی کردم این قضیه رو ترک کنم و جز چند مورد مصرف نوشابه و دلستر سعی کردم این کارو کنار بزارم ..
آها دکتره یه چیز دیگم گفت
گفت که شکلاتو نوشابه او.. این جور چیزا رو مصرف نکن.. خب ازونجایی که درد من سال دوازده ماه وجود داره که نمیتونم نکنم که
سن من در حال حاضر 18 است و یه دو سالی از این قضیه ی رجوع به پزشک هم میگذره
دوستان بگین چیکار کنم که بیچاره شدم