سلام
من ۳۳ سالمه. الان مشکلم این است که درست سه تا چهار ساعت بعد از غذا خوردن زیر جناغ سینه ام درد میگیرد. دردش شبیه به چنگ زدن است این درد با خوردن کوچکترین چیزی از بین میرود. بعلاوه گاهی اوقات مشکل شدید باد شکم پیدا میکنم این مشکل سه تا چهار روز پشت هم ادامه دارد. اجابت مزاجم به یک یا دوبار در هفته رسیده است در حالیکه قبلا هر روز و در ساعت مشخصی از روز بود.
قبل از ازدواجم چهار تا ۵ وعده غذا میخوردم با حجم کم ولی مصرف شیر و میوه و سبزی جاتم هم زیاد بود . هر روز صبح هم اجابت مزاج داشتم. اما بعد از ازدواجم به خاطر تغییر شرایط زندگی ام مجبورم حداکثر دو وعده غذا بخورم صبحانه و نهار. خیلی کم تر شیر ماست و میوه و سبزیجات میخورم. اوایل خیلی زود گرسنه می شدم وقت نهار به قدری گرسنه می شدم که خیلی غذا زیاد میخوردم. وزنم ده کیلو زیاد شد.
الان غذا زیاد نمیخورم دو وعده وگاهی آخر شب در حد یک لقمه نان. ماست و شیر در حد هفته ای یک بار. وقتی میخواهم چیزی بخورم تا دل دردم رفع شود شوهرم مانع غذا خوردنم میشود میگوید باید وزن کم کنی و بعلاوه مشکل باد شکمت به خاطر پرخوری است. با درد معده ام میتوانم بسازم اما دعواهای هر روزه شوهرم خسته ام کرده کارم پشت میز و فکری است گاهی به خاطر درد معده ۵ تا ۶ ساعت از کار می افتم اما شوهرم نمیگذارد چیزی بخورم و هر بار خوردنم با یک جنجال خونی رو به رو است.
خواهش میکنم کمکم کنید و بگویید مشکلم چیست؟ من پست های زیادی را دیدم اما نمیتوانم تشخیص دهم که مشکل من احتمالا از کجاست. درد معده از یک سمت و دعواهای شوهرم از سمت دیگر کلافه ام کرده.
من ۳۳ سالمه. الان مشکلم این است که درست سه تا چهار ساعت بعد از غذا خوردن زیر جناغ سینه ام درد میگیرد. دردش شبیه به چنگ زدن است این درد با خوردن کوچکترین چیزی از بین میرود. بعلاوه گاهی اوقات مشکل شدید باد شکم پیدا میکنم این مشکل سه تا چهار روز پشت هم ادامه دارد. اجابت مزاجم به یک یا دوبار در هفته رسیده است در حالیکه قبلا هر روز و در ساعت مشخصی از روز بود.
قبل از ازدواجم چهار تا ۵ وعده غذا میخوردم با حجم کم ولی مصرف شیر و میوه و سبزی جاتم هم زیاد بود . هر روز صبح هم اجابت مزاج داشتم. اما بعد از ازدواجم به خاطر تغییر شرایط زندگی ام مجبورم حداکثر دو وعده غذا بخورم صبحانه و نهار. خیلی کم تر شیر ماست و میوه و سبزیجات میخورم. اوایل خیلی زود گرسنه می شدم وقت نهار به قدری گرسنه می شدم که خیلی غذا زیاد میخوردم. وزنم ده کیلو زیاد شد.
الان غذا زیاد نمیخورم دو وعده وگاهی آخر شب در حد یک لقمه نان. ماست و شیر در حد هفته ای یک بار. وقتی میخواهم چیزی بخورم تا دل دردم رفع شود شوهرم مانع غذا خوردنم میشود میگوید باید وزن کم کنی و بعلاوه مشکل باد شکمت به خاطر پرخوری است. با درد معده ام میتوانم بسازم اما دعواهای هر روزه شوهرم خسته ام کرده کارم پشت میز و فکری است گاهی به خاطر درد معده ۵ تا ۶ ساعت از کار می افتم اما شوهرم نمیگذارد چیزی بخورم و هر بار خوردنم با یک جنجال خونی رو به رو است.
خواهش میکنم کمکم کنید و بگویید مشکلم چیست؟ من پست های زیادی را دیدم اما نمیتوانم تشخیص دهم که مشکل من احتمالا از کجاست. درد معده از یک سمت و دعواهای شوهرم از سمت دیگر کلافه ام کرده.