پروفسور یورگن هلبروك (Jürgen Hellbrück) استاد روانشناسى مىگوید:” قدرت شنوایى در طول مدت تكامل انسان به عنوان اندامى هشدار دهنده تحول پیدا كرده است تا هنگام بروز خطرات احتمالى، مانند یك اخطار دهنده، اطلاع رسانى كند، حتى وقتى كه خطر در معرض دید چشمها قرار ندارد و یا در شب، وقتى كه در خوابیم. این سیستم بیستوچهار ساعت در شبانه روز فعال است و ما را از اوضاع اطرافمان مطلع مىكند.“
شاید به همین علت پیامهاى ارسالى از گوشها سریعتر از پیامهاى ارسال شده از چشمها به مغز مىرسند. اما این پروسه بدان معناست كه هر شلوغى و سروصداى غیرمنتظره با تحریك یكباره شنوایى، بدن ما را در حالت اخطار و آماده باش قرار مىدهد.
هلبروك معتقد است: ”با این تحریك بدن مىخواهد به صورتى مناسب عكسالعمل نشان بدهد، مانند زمانى كه خطرى در میان است. این تحریك كه موجب ترشح هورمونهایى مانند آدرنالین مىشود بدن را ناخودآگاه به حالت آمادهباش براى فرار و یا حمله در مىآورد. اما در زمان ما، طبیعتأ چون ما با حمله و یا فرار عكسالعمل نشان نمىدهیم! پاسخمان احساسى مىشود، یعنى مضطرب یا عصبانى مىشویم.“
این پروسه هزاران سال قدمت دارد. ابتدا تحریك عصبى، سپس ترشح هورمونها و بعد عكسالعملى مانند فرار و یا حمله! بدن ما هنوز با بسیارى از شلوغىها سازگارى ندارد.
هلبروك: ” نه! ندارد. در اصل ما به گونه دیگرى تنظیم شدهایم. سیستم عصبى خودكار ما در این شرایط (شلوغى) مدام برانگیخته است، در این حالت هم نگه داشته مىشود. این مسئله مطمئناً در طولانى مدت بر روى احساس آرامش و سلامت ما تأثیرگذار است. بدن نیازمند زمانى است كه در سكوت به مرزهاى آرامش و حالت طبیعى خود برگردد.“
در نتیجه تنها بلند بودن صدا نیست كه موجب آلودگى صوتى مىشود. قرار گرفتن طولانى مدت در محیطهاى شلوغ نه تنها به دستگاه شنوایى آسیب مىرساند، بلكه زمینه بروز بیماریهایى مانند بیماریهاى عصبى و سكتههاى قلبى را هم بالا مىبرد.
در این میان كیفیت صدا هم نقش مهمى بازى مىكند. در واقع كیفیت صداست كه قدرت تحلیل و درك آن را مقدور مىكند. یكى از نكات منفى در پروسه پردازش و درك اصوات شنیده شده انعكاس صداست. در این حالت تحلیل شنیدهها پیچیده مىشود و فرد نیاز به تمركز بیشترى پیدا مىكند. مثلأ بسیارى از سالنهاى سخنرانى از نظر ساختمانى استاندارد نیستند و كیفیت صدا تا حد زیادى در آنها كاهش پیدا مىكند. البته این مشكلى است كه در كلاسهاى درس نیز نمایان است. رویهم رفته زندگى در محیطهاى شلوغ و آلودگى صوتى قدرت تمركز را كم میكند، به زبان سادهتر كمى گیجمان مىكند. شاید بد نباشد هر از گاهى در محیطى آرام و ساكت و دور از هیاهو به سر بریم. اما اینطور به نظر مىرسد كه سكوت هم آزارمان مىدهد! شاید به این هیاهو عادت كردهایم. دست كم بچههاى نسل جدید كه كمى تغییر كردهاند.
برنارد وتر كه یك مدیر مدرسه است، مىگوید:” نه فقط من بلكه همكارانم و بقیه معلمها هم این تصور را دارند كه بچهها با گذشت زمان شلوغتر شدهاند، اینها تحمل سكوت را ندارند! “
منبع: Deutsche Welle
شاید به همین علت پیامهاى ارسالى از گوشها سریعتر از پیامهاى ارسال شده از چشمها به مغز مىرسند. اما این پروسه بدان معناست كه هر شلوغى و سروصداى غیرمنتظره با تحریك یكباره شنوایى، بدن ما را در حالت اخطار و آماده باش قرار مىدهد.
هلبروك معتقد است: ”با این تحریك بدن مىخواهد به صورتى مناسب عكسالعمل نشان بدهد، مانند زمانى كه خطرى در میان است. این تحریك كه موجب ترشح هورمونهایى مانند آدرنالین مىشود بدن را ناخودآگاه به حالت آمادهباش براى فرار و یا حمله در مىآورد. اما در زمان ما، طبیعتأ چون ما با حمله و یا فرار عكسالعمل نشان نمىدهیم! پاسخمان احساسى مىشود، یعنى مضطرب یا عصبانى مىشویم.“
این پروسه هزاران سال قدمت دارد. ابتدا تحریك عصبى، سپس ترشح هورمونها و بعد عكسالعملى مانند فرار و یا حمله! بدن ما هنوز با بسیارى از شلوغىها سازگارى ندارد.
هلبروك: ” نه! ندارد. در اصل ما به گونه دیگرى تنظیم شدهایم. سیستم عصبى خودكار ما در این شرایط (شلوغى) مدام برانگیخته است، در این حالت هم نگه داشته مىشود. این مسئله مطمئناً در طولانى مدت بر روى احساس آرامش و سلامت ما تأثیرگذار است. بدن نیازمند زمانى است كه در سكوت به مرزهاى آرامش و حالت طبیعى خود برگردد.“
در نتیجه تنها بلند بودن صدا نیست كه موجب آلودگى صوتى مىشود. قرار گرفتن طولانى مدت در محیطهاى شلوغ نه تنها به دستگاه شنوایى آسیب مىرساند، بلكه زمینه بروز بیماریهایى مانند بیماریهاى عصبى و سكتههاى قلبى را هم بالا مىبرد.
در این میان كیفیت صدا هم نقش مهمى بازى مىكند. در واقع كیفیت صداست كه قدرت تحلیل و درك آن را مقدور مىكند. یكى از نكات منفى در پروسه پردازش و درك اصوات شنیده شده انعكاس صداست. در این حالت تحلیل شنیدهها پیچیده مىشود و فرد نیاز به تمركز بیشترى پیدا مىكند. مثلأ بسیارى از سالنهاى سخنرانى از نظر ساختمانى استاندارد نیستند و كیفیت صدا تا حد زیادى در آنها كاهش پیدا مىكند. البته این مشكلى است كه در كلاسهاى درس نیز نمایان است. رویهم رفته زندگى در محیطهاى شلوغ و آلودگى صوتى قدرت تمركز را كم میكند، به زبان سادهتر كمى گیجمان مىكند. شاید بد نباشد هر از گاهى در محیطى آرام و ساكت و دور از هیاهو به سر بریم. اما اینطور به نظر مىرسد كه سكوت هم آزارمان مىدهد! شاید به این هیاهو عادت كردهایم. دست كم بچههاى نسل جدید كه كمى تغییر كردهاند.
برنارد وتر كه یك مدیر مدرسه است، مىگوید:” نه فقط من بلكه همكارانم و بقیه معلمها هم این تصور را دارند كه بچهها با گذشت زمان شلوغتر شدهاند، اینها تحمل سكوت را ندارند! “
منبع: Deutsche Welle