سلام
من واقعا نمیدونم دیگه چجوری خودمو قانع کنم دارم دیونه میشم راه به راه همه بهم میگن خیلی خونسردی (البته به جز مامانم و بعضی دوستام که باهاشون راحت ترم)
میگن شبیه ماستی ، شله ای ، حرکت اهسته ای.
البته سعی کردم خودمو تغییر بدم و ادای ادمای خونگرمو در میوردم ولی زیاد موفق نبودم .
راهای دیگم مثل از در شوخی وارد شدن حتی خودم خودمو مسخره کنم یا این لایه از شخصیتمو به شوخی بگیرم ادا در بیارم.یا قبل از اینکه طرف مقابل نظر بده خودم دادم.
یا گرفتم به بی تفاوتی و گفتم میخوان باهام ارتباط برقرار کنن نمیدونن چی بگن و بر اساس شنیده ها و پیش زمینه ای که ازم دارن یه حرفی میزنن.
ولی با همه اینا بازم ازارم میده.و نمیدونم دیگه چجوری با خودم کنار بیام.
میخاستم خیلی توضیح بدم و بیشتر از شخصیتم بگم ولی گفتم اول ببینم با همین چیزای مختصری که گفتم چی میگین. البته اگر بد توضیح دادم به بزرگی خودتون ببخشید.
من واقعا نمیدونم دیگه چجوری خودمو قانع کنم دارم دیونه میشم راه به راه همه بهم میگن خیلی خونسردی (البته به جز مامانم و بعضی دوستام که باهاشون راحت ترم)
میگن شبیه ماستی ، شله ای ، حرکت اهسته ای.
البته سعی کردم خودمو تغییر بدم و ادای ادمای خونگرمو در میوردم ولی زیاد موفق نبودم .
راهای دیگم مثل از در شوخی وارد شدن حتی خودم خودمو مسخره کنم یا این لایه از شخصیتمو به شوخی بگیرم ادا در بیارم.یا قبل از اینکه طرف مقابل نظر بده خودم دادم.
یا گرفتم به بی تفاوتی و گفتم میخوان باهام ارتباط برقرار کنن نمیدونن چی بگن و بر اساس شنیده ها و پیش زمینه ای که ازم دارن یه حرفی میزنن.
ولی با همه اینا بازم ازارم میده.و نمیدونم دیگه چجوری با خودم کنار بیام.
میخاستم خیلی توضیح بدم و بیشتر از شخصیتم بگم ولی گفتم اول ببینم با همین چیزای مختصری که گفتم چی میگین. البته اگر بد توضیح دادم به بزرگی خودتون ببخشید.