من سالهاست یک سری علائمی دارم که به هر پزشکی گفتم نادیده ش گرفته یا گفته تلقینه یا گفته بخاطر روتین نادرست زندگیه.
اون علائم ایناست (چند سالی هست دارمشون. الان 27 سالمه و اینا رو از 21-22 سالگی کم و بیش دارم.)
1- احساس خواب آلودگی مفرط طی روز.
بعضی روزا اینجوری ام. سخت از خواب بیدار میشم. دیرخوابم میبره.
و توی طول روز چشام سنگینه و کاملا خواب آلودم. و اگر بخوابم واقعا چندساعت میخوابم و بعدش هیچی عوض نمیشه و باز هم میخوام بخوابم.
2- هنگام بیدار شدن از خواب:
چرک گوشه چشم. خشکی دهان و مجاری تنفسی. گاهی گلودرد. کمردرد شدید در خوابهای طولانی تر از 5-6 ساعت.
3- گاهی (ماهی یا هر فصل یک بار) اتفاق عجیبی برام میوفته که کسی تشخیص نداده:
نصف سرم، یا نصفه راست، یا نصفه چپ؛ به هم میریزه.
اون ناحیه چپ یا راست: سرم درد میکنه. پوست سرم در مقابل لمس کردن بشدت حساس میشه و میسوزه.
چشم اون ناحیه م درد میکنه، میسوزه، میخاره یا قرمز میشه. لثه های اون طرف متورم میشه و درد میگیره.
گلوم اون ناحیه درد میگیره و لوزه ها گاهی متورم میشه. پرده گوشم کاملا متورم میشه و درد میگیره.
بی دلیل میاد و بعد دو سه روز هم میره. حداقل سالی 2 بار قطعا رخ میده. و فقط دکتر یک بار گفت حساسیت نمیتونه باشه...
4- سردردهای عجیبی دارم. به اینصورت که چشام در برابر نورهای مصنوعی لامپ و مهتابی حساس میشه.
دستمو سایه بان چشمم میکنم و توی خونه راه میرم چون اون لحظه از نور متنفر میشم.
سرم مثل حالتی که ماشینی شدی، درد میگیره. احساس میکنم توی سرم باد گرفته و حباب شکل گرفته.
این سردرد ناحیه خاصی نداره، بیشتر سمت پیشانی و چشم ها، اما گاهی هم بالا یا پشت یا داخل سر.
بیشتر وقتی این حالت رخ میده که من از عصر به بعد توی خونه ام. اگر بیرون باشم و در حال فعالیت فیزیکی این حالت رخ نمیده.
خودم احتمال میدم میگرن باشه اما ربطش به توی خونه بودن و فعالیت فیزیکی کردن رو نمیفهمم.
همین باعث شده من کلا چند ساله از فعالیت های ذهنی طرف عصر و شب افتادم چون این حالت میاد سراغم.
5- صحبت از فعالیت های ذهنی شد. بشدت تمرکزم کم شده. تقریبا از دست رفته. حواسم زود پرت میشه. نمیتونم روی چیزی تمرکز کنم.
حس میکنم هوشم کم شده. حافظه م کم شده. چیزهای خیلی روتین مثل مسیر خونه رو بارها شده اشتباه کردم.
یا مثلا پرداخت قبض ها یادم میره. یا کارهای این شکلی. و دیگه نمیتونم کتاب داستان بخونم چون قدرت تمرکز ندارم و حافظه م یاری نمیده.
از درس و دانشگاه کلا افتادم. فکر میکنم 70 سالم شده...خیلی بده...
6- زیاد نفخ میکنم و مخصوصا شب ها قبل خواب با خوردن یک یا دو لیوان آب، بشدت نیاز به بادگلو زدن دارم.
شاید تا یک ساعت نمیتونم دراز بکشم و راه میرم و سعی میکنم بادگلو بزنم اما گاهی نمیشه و واقعا اعصابم رو خورد میکنه.
7- من زودانزالی هم دارم. و در روابط جنسی با همسرم دچار مشکل هستم.
8- من افسردگی حاد هم دارم. دکتر قرص ولبان و اکس کاربازپین داد. گفن دوزش رو افزایش بده. افزایش دادم و دچار سرگیجه های وحشتناکی شدم.
بعدش کاهش دادم و اثرش رفت که هیچی بدتر هم شد. عملا هیچ تاثیری نداشته و من تمام علائم افسردگی م تشدید شده و زندگی برام پوچ و بی معنی و سخت شده.
9- در انجام فعالیت های ورزشی خیلی زود چشام سیاهی میره و دیگه نمیتونم ادامه بدم.
10- در کار با مانیتور و گوشی خیلی زود چشام میسوزه و سرم درد میگیره. خودم تحقیق کردم شاید خشکی چشم باشه.
اما با قطره های اشک مصنوعی توفیقی حاصل نشد.
در آخر باید بگم الگوی خوابم منظمه. غذاخوردنم منظمه. آزمایش خون کامل دادم. تمام پارامترها نرمال بوده.
من رتبه دار المپیاد بودم. شاگرد اول شهرمون. و نخبه ای بودم برای خودم. اینم گفتم تا بدونید کندذهن یا کودک دارای مشکلی نبودم.
یبوست ندارم. اسهال سرگیجه حالت تهوع و علائم دیگه ندارم. معده درد یا مشکلات گوارشی هم ندارم.
سابقه بیماری نه در خودم و نه در خانواده م نیست. جز قند و چربی که پدربزرگ و مادربزرگم داشتن. مادرم هم کمی چربی خون داره.
خیلی ناراحتم از این حجم مشکل و اینکه روز به روز دارن بهشون اضافه میشن. حس میکنم با 27 سال سن واقعا زوره این همه مانع برای رسیدن من به آرزوهام.
اون علائم ایناست (چند سالی هست دارمشون. الان 27 سالمه و اینا رو از 21-22 سالگی کم و بیش دارم.)
1- احساس خواب آلودگی مفرط طی روز.
بعضی روزا اینجوری ام. سخت از خواب بیدار میشم. دیرخوابم میبره.
و توی طول روز چشام سنگینه و کاملا خواب آلودم. و اگر بخوابم واقعا چندساعت میخوابم و بعدش هیچی عوض نمیشه و باز هم میخوام بخوابم.
2- هنگام بیدار شدن از خواب:
چرک گوشه چشم. خشکی دهان و مجاری تنفسی. گاهی گلودرد. کمردرد شدید در خوابهای طولانی تر از 5-6 ساعت.
3- گاهی (ماهی یا هر فصل یک بار) اتفاق عجیبی برام میوفته که کسی تشخیص نداده:
نصف سرم، یا نصفه راست، یا نصفه چپ؛ به هم میریزه.
اون ناحیه چپ یا راست: سرم درد میکنه. پوست سرم در مقابل لمس کردن بشدت حساس میشه و میسوزه.
چشم اون ناحیه م درد میکنه، میسوزه، میخاره یا قرمز میشه. لثه های اون طرف متورم میشه و درد میگیره.
گلوم اون ناحیه درد میگیره و لوزه ها گاهی متورم میشه. پرده گوشم کاملا متورم میشه و درد میگیره.
بی دلیل میاد و بعد دو سه روز هم میره. حداقل سالی 2 بار قطعا رخ میده. و فقط دکتر یک بار گفت حساسیت نمیتونه باشه...
4- سردردهای عجیبی دارم. به اینصورت که چشام در برابر نورهای مصنوعی لامپ و مهتابی حساس میشه.
دستمو سایه بان چشمم میکنم و توی خونه راه میرم چون اون لحظه از نور متنفر میشم.
سرم مثل حالتی که ماشینی شدی، درد میگیره. احساس میکنم توی سرم باد گرفته و حباب شکل گرفته.
این سردرد ناحیه خاصی نداره، بیشتر سمت پیشانی و چشم ها، اما گاهی هم بالا یا پشت یا داخل سر.
بیشتر وقتی این حالت رخ میده که من از عصر به بعد توی خونه ام. اگر بیرون باشم و در حال فعالیت فیزیکی این حالت رخ نمیده.
خودم احتمال میدم میگرن باشه اما ربطش به توی خونه بودن و فعالیت فیزیکی کردن رو نمیفهمم.
همین باعث شده من کلا چند ساله از فعالیت های ذهنی طرف عصر و شب افتادم چون این حالت میاد سراغم.
5- صحبت از فعالیت های ذهنی شد. بشدت تمرکزم کم شده. تقریبا از دست رفته. حواسم زود پرت میشه. نمیتونم روی چیزی تمرکز کنم.
حس میکنم هوشم کم شده. حافظه م کم شده. چیزهای خیلی روتین مثل مسیر خونه رو بارها شده اشتباه کردم.
یا مثلا پرداخت قبض ها یادم میره. یا کارهای این شکلی. و دیگه نمیتونم کتاب داستان بخونم چون قدرت تمرکز ندارم و حافظه م یاری نمیده.
از درس و دانشگاه کلا افتادم. فکر میکنم 70 سالم شده...خیلی بده...
6- زیاد نفخ میکنم و مخصوصا شب ها قبل خواب با خوردن یک یا دو لیوان آب، بشدت نیاز به بادگلو زدن دارم.
شاید تا یک ساعت نمیتونم دراز بکشم و راه میرم و سعی میکنم بادگلو بزنم اما گاهی نمیشه و واقعا اعصابم رو خورد میکنه.
7- من زودانزالی هم دارم. و در روابط جنسی با همسرم دچار مشکل هستم.
8- من افسردگی حاد هم دارم. دکتر قرص ولبان و اکس کاربازپین داد. گفن دوزش رو افزایش بده. افزایش دادم و دچار سرگیجه های وحشتناکی شدم.
بعدش کاهش دادم و اثرش رفت که هیچی بدتر هم شد. عملا هیچ تاثیری نداشته و من تمام علائم افسردگی م تشدید شده و زندگی برام پوچ و بی معنی و سخت شده.
9- در انجام فعالیت های ورزشی خیلی زود چشام سیاهی میره و دیگه نمیتونم ادامه بدم.
10- در کار با مانیتور و گوشی خیلی زود چشام میسوزه و سرم درد میگیره. خودم تحقیق کردم شاید خشکی چشم باشه.
اما با قطره های اشک مصنوعی توفیقی حاصل نشد.
در آخر باید بگم الگوی خوابم منظمه. غذاخوردنم منظمه. آزمایش خون کامل دادم. تمام پارامترها نرمال بوده.
من رتبه دار المپیاد بودم. شاگرد اول شهرمون. و نخبه ای بودم برای خودم. اینم گفتم تا بدونید کندذهن یا کودک دارای مشکلی نبودم.
یبوست ندارم. اسهال سرگیجه حالت تهوع و علائم دیگه ندارم. معده درد یا مشکلات گوارشی هم ندارم.
سابقه بیماری نه در خودم و نه در خانواده م نیست. جز قند و چربی که پدربزرگ و مادربزرگم داشتن. مادرم هم کمی چربی خون داره.
خیلی ناراحتم از این حجم مشکل و اینکه روز به روز دارن بهشون اضافه میشن. حس میکنم با 27 سال سن واقعا زوره این همه مانع برای رسیدن من به آرزوهام.