بیست و پنجم آگوست، پنجاهمین سالروز مرگ آلفرد کینسی (Alfred Kinsey) محقق معروف امریکایی است. او اولین محققى بود که به پژوهش در زمینه رفتارهای جنسی انسان پرداخت. کینسی جدا از ضوابط و قید و بندهای اخلاقی - اجتماعی و تنها با در نظر گرفتن معیارهای علمی، تحقیقات خود را آغاز كرد.
برخلاف آنچه به نظر مىرسد جامعه امریكا سنتىتر و مذهبىتر از آن بود كه پذیراى چنین جسارتى باشد. نه تنها آن زمان، بلكه تا به امروز نیز آلفرد كینسى مورد خشم و غضب كلیساست. گواه این مدعا جنجالى كه دو سال پیش هنگام روى پرده رفتن فیلمى از داستان زندگى كینسى در امریكا برپا شد. كار به آنجا رسید كه حتى در نیویورك آزداترین و دموكراتترین شهر امریکا پوستر تبلیغاتى فیلم از میدان تامیز برداشته شد. اما همان زمان نیویورک تامیز مقالهای چاپ کرد با عنوان: ” تنها آنهایی که شهامت دارند در مورد رابطه جنسی تحقیق مىکنند.“
آلفرد کینسی در زمان حیاتش موسسهای بنیان گذارد به نام ”موسسه آلفرد کینسی برای تحقیق در جنسیت، روابط جنسى و تولید مثل“ این موسسه در حال حاضر در دانشگاه بلومینگتون (Bloomington) در ایالت ایندیانا راه او را ادمه مىدهد. کینسی سالها به عنوان استاد جانور شناسى دانشگاه ایندیانا تدریس مىكرد. جنیفر باس (Jennifer Bass) یكى از كارمندان موسسه درباره اینکه چگونه کینسی در چهل سالگی به فكر این افتاد که در مورد مسائل جنسی تحقیق کند، مىگوید: ”كینسى در سال ۱۹۳۹تدریس واحدى مورد ازدواج و خانواده را شروع کرده بود که متوجه شد بسیاری از دانشجویانش با سوالاتی در مورد زندگی خصوصی و روابط جنسیشان به سراغ او میآیند. او تصمیم گرفت راهى براى یافتن پاسخ این سوالات پیدا كند. بهترین راه جمع آورى اطلاعات از طریق سوال كردن از همین دانشجویان بود، سوال کردن در مورد زندگی شخصی و روابط جنسىشان. كینسى بعد از مدت كوتاهى متوجه شد بزرگترین اشكال و سوتفاهم در درک رفتارهای جنسی بىاطلاعى در این زمینه است. او تصمیم گرفت این مسئله پاسخ کارشناسانه بدهد.“
آلفرد کینسی سراغ خطرناکترین سوالات ممکن رفت. روابط جنسى با چه کسی، کجا، چگونه و تا چه زمانی با همان شخص ثابت؟ او و تیم همكارانش هیجده هزار مورد را بررسى كردند. افراد تیم برای بررسى هر مورد زمانى حدود دو تا سه ساعت به گفتگوی خصوصی با مراجعان مىپرداختند. اولین نتیجه کار در سال ۱۹۴۸ با نام ”رفتارهای جنسی مردان“ به چاپ رسید.
داگمار هرزویگ (Dagmar Herzog) یکی از کارشنان دانشگاه نیویورک در مورد عکس العمل عمومی مىگوید:” در امریکا آدم متوجه مىشد كه جامعه كمى شوكه شده است، روابط زناشویی، حتى خارج از روابط زناشویی همجنسگرایان از طرف دیگر انگار همه یک نفس راحت کشیدند. خوب بقیه هم این كار را مىكنند، همه مثل هم هستند. تقریباً!“
پنج سال بعد، نسخه بعدی به چاپ رسید: ”رفتارهای جنسی زنان“ داگمار هرزویگ اضافه مىكند:” آدم فقط مىتواند بگوید گزارشها واقعأ خسته کننده بودند. اما نتیجه کلیاش یك نكته اساسى و کاملاً روشن بود. نتیجه همه این تحقیقات این بود که ارگانهای جنسى زنان و مردان به صورتى ناباورانه به یکدیگر شبیهاند. نكته دیگر این گزارشها این بود كه نشان میداد آدمها کارهای زیادی مىکنند، حتی اگر این کارها را خانواده، مدرسه، کلسیا یا حتی قوانین حقوقى منع كرده باشد.“
از آن زمان که آلفرد کینسی آغاز به کار کرد تا امروز نه تنها نگاه و برداشت عمومی نسبت به بسیاری مسائل بلكه روش تحقیق در این زمینه هم تغییر زیادی کرده است. اریک جانسن (Erik Janssen) یکی از کارشناسان موسسه کینسی در مورد روشهاى تحقیقاتى نو مىگوید:” ما مشتاقیم در مورد ساختار روابط جنسى بیشتر بدانیم. اینكه روانشناسی چه نقشی بر عهده دارند؟ احساساتمان تا چه حد در روابط جنسى دخیلند. کینسی نگاه قبلی را تغییر داد. اما پاسخ او به اینكه چرا نمىتوانیم احساسات را اندازه گیری کنیم یا چرا نمیتوانیم عشق را بررسی کنیم این بود كه ما نمىتوانیم اینها را بسنجیم. من به عنوان یک جامعه شناس مخالف این پاسخم. من معتقدم ما میتوانیم هر چیزی را اندازه بگیریم. حالا شاید این کار را خیلی خوب انجام ندهیم اما این مسئله نباید مانع از آن شود كه دست از تحقیق و یا پژوهشی به بکشیم قبل از آنکه آن را آغاز كرده باشیم.“
لیست آنچه که باید در مورد آن باید تحقیق شود و آنچه كه باید در مورد آن و یا به زبان سادهتر در مورد طبیعت خودمان بدانیم پایانى ندارد.
برخلاف آنچه به نظر مىرسد جامعه امریكا سنتىتر و مذهبىتر از آن بود كه پذیراى چنین جسارتى باشد. نه تنها آن زمان، بلكه تا به امروز نیز آلفرد كینسى مورد خشم و غضب كلیساست. گواه این مدعا جنجالى كه دو سال پیش هنگام روى پرده رفتن فیلمى از داستان زندگى كینسى در امریكا برپا شد. كار به آنجا رسید كه حتى در نیویورك آزداترین و دموكراتترین شهر امریکا پوستر تبلیغاتى فیلم از میدان تامیز برداشته شد. اما همان زمان نیویورک تامیز مقالهای چاپ کرد با عنوان: ” تنها آنهایی که شهامت دارند در مورد رابطه جنسی تحقیق مىکنند.“
آلفرد کینسی در زمان حیاتش موسسهای بنیان گذارد به نام ”موسسه آلفرد کینسی برای تحقیق در جنسیت، روابط جنسى و تولید مثل“ این موسسه در حال حاضر در دانشگاه بلومینگتون (Bloomington) در ایالت ایندیانا راه او را ادمه مىدهد. کینسی سالها به عنوان استاد جانور شناسى دانشگاه ایندیانا تدریس مىكرد. جنیفر باس (Jennifer Bass) یكى از كارمندان موسسه درباره اینکه چگونه کینسی در چهل سالگی به فكر این افتاد که در مورد مسائل جنسی تحقیق کند، مىگوید: ”كینسى در سال ۱۹۳۹تدریس واحدى مورد ازدواج و خانواده را شروع کرده بود که متوجه شد بسیاری از دانشجویانش با سوالاتی در مورد زندگی خصوصی و روابط جنسیشان به سراغ او میآیند. او تصمیم گرفت راهى براى یافتن پاسخ این سوالات پیدا كند. بهترین راه جمع آورى اطلاعات از طریق سوال كردن از همین دانشجویان بود، سوال کردن در مورد زندگی شخصی و روابط جنسىشان. كینسى بعد از مدت كوتاهى متوجه شد بزرگترین اشكال و سوتفاهم در درک رفتارهای جنسی بىاطلاعى در این زمینه است. او تصمیم گرفت این مسئله پاسخ کارشناسانه بدهد.“
آلفرد کینسی سراغ خطرناکترین سوالات ممکن رفت. روابط جنسى با چه کسی، کجا، چگونه و تا چه زمانی با همان شخص ثابت؟ او و تیم همكارانش هیجده هزار مورد را بررسى كردند. افراد تیم برای بررسى هر مورد زمانى حدود دو تا سه ساعت به گفتگوی خصوصی با مراجعان مىپرداختند. اولین نتیجه کار در سال ۱۹۴۸ با نام ”رفتارهای جنسی مردان“ به چاپ رسید.
داگمار هرزویگ (Dagmar Herzog) یکی از کارشنان دانشگاه نیویورک در مورد عکس العمل عمومی مىگوید:” در امریکا آدم متوجه مىشد كه جامعه كمى شوكه شده است، روابط زناشویی، حتى خارج از روابط زناشویی همجنسگرایان از طرف دیگر انگار همه یک نفس راحت کشیدند. خوب بقیه هم این كار را مىكنند، همه مثل هم هستند. تقریباً!“
پنج سال بعد، نسخه بعدی به چاپ رسید: ”رفتارهای جنسی زنان“ داگمار هرزویگ اضافه مىكند:” آدم فقط مىتواند بگوید گزارشها واقعأ خسته کننده بودند. اما نتیجه کلیاش یك نكته اساسى و کاملاً روشن بود. نتیجه همه این تحقیقات این بود که ارگانهای جنسى زنان و مردان به صورتى ناباورانه به یکدیگر شبیهاند. نكته دیگر این گزارشها این بود كه نشان میداد آدمها کارهای زیادی مىکنند، حتی اگر این کارها را خانواده، مدرسه، کلسیا یا حتی قوانین حقوقى منع كرده باشد.“
از آن زمان که آلفرد کینسی آغاز به کار کرد تا امروز نه تنها نگاه و برداشت عمومی نسبت به بسیاری مسائل بلكه روش تحقیق در این زمینه هم تغییر زیادی کرده است. اریک جانسن (Erik Janssen) یکی از کارشناسان موسسه کینسی در مورد روشهاى تحقیقاتى نو مىگوید:” ما مشتاقیم در مورد ساختار روابط جنسى بیشتر بدانیم. اینكه روانشناسی چه نقشی بر عهده دارند؟ احساساتمان تا چه حد در روابط جنسى دخیلند. کینسی نگاه قبلی را تغییر داد. اما پاسخ او به اینكه چرا نمىتوانیم احساسات را اندازه گیری کنیم یا چرا نمیتوانیم عشق را بررسی کنیم این بود كه ما نمىتوانیم اینها را بسنجیم. من به عنوان یک جامعه شناس مخالف این پاسخم. من معتقدم ما میتوانیم هر چیزی را اندازه بگیریم. حالا شاید این کار را خیلی خوب انجام ندهیم اما این مسئله نباید مانع از آن شود كه دست از تحقیق و یا پژوهشی به بکشیم قبل از آنکه آن را آغاز كرده باشیم.“
لیست آنچه که باید در مورد آن باید تحقیق شود و آنچه كه باید در مورد آن و یا به زبان سادهتر در مورد طبیعت خودمان بدانیم پایانى ندارد.
منبع : Deutsche Welle