اغاز نوجواني بهترين سن براي آموزش جنسي است
گفت وگو با دكتر میترا حكیم شوشتری، روان پزشك كودك و نوجوان
مسایل جنسی همواره یکی از موضوعاتی است که والدین در مورد اگاه کردن فرزند خود نسبت به ان واهمه دارند و نصور می کنند که اگاهی فرزندشان نسبت به مسایل جنسی انها را گمراه خواهد کرد.شاید تا حدودی این استدلال درست باشد اما نکته قابل توجه ان است که وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت و ماهواره کودکان و نوجوانان اطلاعات خود را از این منابع دریافت می کنند که ممکن است انها را گمراه کند. اما چگونه می توان در مورد مسایل جنس با کودکان صحبت کردوبهترین سن برای اموزش چه سنی است سوالاتی است که از دکتر میترا حکیم شوشتری روان پزشک کودک پرسیدیم...
والدین چگونه می توانند در مورد مسایل جنسی به كودكانشان آموزش دهند؟ والدین باید آموزش های جنسی به فرزندان شان را از 4 سالگی شروع كنند. نواحی جنسی و حساس بدنش را به عنوان نواحی خصوصی آموزش دهند و به كودك گوشزد كنند كه فقط خودت حق داری به آنها دست بزنی و من موقع حمام كردن می توانم به نواحی خصوصی تو دست بزنم. همچنین والدین نباید اسم بد روی آلت تناسلی كودكان بگذارند چون باعث می شود احساس خوبی نسبت به آن پیدا نكنند.
والدین باید با زبان دوستانه به گونه ای كه اعتماد كودك جلب شود از وی بخواهند اگر شخصی قصد تعرض به وی را داشت به آنها اطلاع دهد.بهترین سن برای اموزش مسایل جنسی چه سنی است؟به اعتقاد من والدین باید دراغاز سنین نوجوانی در مورد مسایل جنسی فرزند خود را اگاه کنند.البته این اموزش نباید به گونه ای باشدکه نوجوان احساس کند که مجاز به روابط جنسی است بلکه والدین باید فرزند خود را نسبت به مسایل جنسی صرفا اگاه کنند ودر مورد خطرات احتمالی که ممکن است انها را تهدید کند اگاه کنند.
معمولا نوجوانان اطلاعات خود را از همسالانشان دریافت می کنند که بسیاری از انها صحیح نیست اما اگر والدین در این مورد فرزندشان را اگاه کنند کمتر به بیراهه کشیده می شوند.به طور مثال با لحن دوستانه از او در مورد اطلاعاتی که در مورد مسایل جنسی دارد سوال کنند.ایا می توان در این سن در مورد بیماری ایدز با دانش اموزان صحبت کرد؟اموزش مسایل جنسی و خطرات احتمالی که بچه ها را تهدید می کند باید در سنین مختلف توسط والدین وجود داشته باشد اما شکل ان اموزش تفاوت می کند.در مورد بیماری ایدز بهتر است در سنین دبیرستان هم والدین و هم معلمان به بچه ها اموزش دهند.
نکته ای که بسیار مهم است اموزش مهارت نه گفتن به بچه هاست بنابر این رشد شخصیت کودک نوعی اموزش به بچه ها برای محافظت از خود در برابر خطرات احتمالی است.. . آزارهای جنسی یكی از دردناك ترین خطراتی است که کودکان با ان مواجه هستند. چگونه می توان کودکان رادر این مورد اگاه کرد؟ آزارجنسی كودكان دارای مفهوم گسترده ای است. حتی اگر پدر و مادر بدون در نظر گرفتن سن كودكشان، فیلم های مستهجن را به بچه ها نشان دهند به بهانه دادن آگاهی به آنها، نوعی آزارجنسی كودك است.
چون به نوعی اطلاعات اضافه و نامربوطی به كودك داده می شود كه نباید در آن سن مطلع باشد. علاوه بر آن آزار جنسی كودك بیشتر از طریق نزدیكان صورت می گیرد به گونه ای كه فرد از قبل با كودك در تماس بوده و با كودك ارتباط برقرار كرده است و مدت ها با او ارتباط فیزیكی ملایم داشته و به مرحله ای رسیده كه به آزار جنسی منجر می شود. افرادی كه چنین رفتارهای ناشایستی را انجام می دهند اختلال پدوفیلیا دارند یعنی آدم هایی كه تمایلی به روابط جنسی طبیعی ندارند و با كودكان رابطه جنسی برقرار می كنند. همچنین كودكانی كه از نظر هوشی عقب تر از همسالان خود هستند بیشتر آزار جنسی می بینند.
بچه های بیش فعال، آزار جسمی و جنسی زیادی می بینند ولی چون مستعد اختلال سلوك هستند معمولا به بزهكاری كشیده می شوند. كودكان كار و خیابانی نیز به دلیل آنكه روز و شبشان در خیابان می گذرد، در معرض آزار جنسی هستند و ممكن است به دلیل فقر خودفروشی كنند یا نوجوانانی كه سراغ مواد مخدر می روند اشتیاق شان برای رفتارهای غیراخلاقی زیاد می شود و ممكن است چنین اقداماتی را انجام دهند. والدین برای اینكه كودكان شان كمتر در معرض كودك آزاری قرار گیرد، چه اقداماتی را باید انجام دهند؟اول آنكه ارتباط خوب و سالمی با فرزندشان داشته باشند، به گونه ای كه كودك ارزش های اخلاقی را از والدین خود یاد بگیرد و همیشه والدینش را افرادی بداند كه به او احترام می گذارند و تكیه گاه او هستند. نكته مهم دیگر این است با محدودكردن و ایمن كردن بچه ها نمی توان به طور كامل از آنها محافظت كرد.
چون كودكی كه مدام تحت كنترل و حمایت والدین است و هیچ ارتباطی با دیگران ندارد، منزوی و گوشه گیر می شود و نحوه برقراری ارتباط با دیگران را یاد نگرفته در نتیجه زمانی كه در اجتماع قرار می گیرد، در معرض هر نوع آسیبی است. بنابراین والدین باید به فرزندان خود آگاهی لازم را بدهند و او را از آسیب های اجتماعی آگاه كنند و در عین حال بر محل هایی كه فرزندانشان شركت دارند، نظارت كنند. همچنین توانایی «نه» گفتن را باید در بچه ها ایجاد كرد. اگر بچه ای ترسو باشد نمی تواند به خوبی از خودش محافظت كند. آموزش و پرورش هم تاثیر زیادی روی شخصیت بچه ها دارد. معلمان نباید طوری با بچه ها برخورد كنند كه تحقیر شوند. به عنوان نمونه معلم بگوید: «چقدر تو گیجی» یا اینكه «تو ضعیف تر از همكلاسی هایت هستی» چنین عباراتی یا مقایسه كردن بچه ها با یكدیگر روی شخصیت كودكان تاثیر می گذارد. .
منبع : سلامت
گفت وگو با دكتر میترا حكیم شوشتری، روان پزشك كودك و نوجوان
مسایل جنسی همواره یکی از موضوعاتی است که والدین در مورد اگاه کردن فرزند خود نسبت به ان واهمه دارند و نصور می کنند که اگاهی فرزندشان نسبت به مسایل جنسی انها را گمراه خواهد کرد.شاید تا حدودی این استدلال درست باشد اما نکته قابل توجه ان است که وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت و ماهواره کودکان و نوجوانان اطلاعات خود را از این منابع دریافت می کنند که ممکن است انها را گمراه کند. اما چگونه می توان در مورد مسایل جنس با کودکان صحبت کردوبهترین سن برای اموزش چه سنی است سوالاتی است که از دکتر میترا حکیم شوشتری روان پزشک کودک پرسیدیم...
والدین چگونه می توانند در مورد مسایل جنسی به كودكانشان آموزش دهند؟ والدین باید آموزش های جنسی به فرزندان شان را از 4 سالگی شروع كنند. نواحی جنسی و حساس بدنش را به عنوان نواحی خصوصی آموزش دهند و به كودك گوشزد كنند كه فقط خودت حق داری به آنها دست بزنی و من موقع حمام كردن می توانم به نواحی خصوصی تو دست بزنم. همچنین والدین نباید اسم بد روی آلت تناسلی كودكان بگذارند چون باعث می شود احساس خوبی نسبت به آن پیدا نكنند.
والدین باید با زبان دوستانه به گونه ای كه اعتماد كودك جلب شود از وی بخواهند اگر شخصی قصد تعرض به وی را داشت به آنها اطلاع دهد.بهترین سن برای اموزش مسایل جنسی چه سنی است؟به اعتقاد من والدین باید دراغاز سنین نوجوانی در مورد مسایل جنسی فرزند خود را اگاه کنند.البته این اموزش نباید به گونه ای باشدکه نوجوان احساس کند که مجاز به روابط جنسی است بلکه والدین باید فرزند خود را نسبت به مسایل جنسی صرفا اگاه کنند ودر مورد خطرات احتمالی که ممکن است انها را تهدید کند اگاه کنند.
معمولا نوجوانان اطلاعات خود را از همسالانشان دریافت می کنند که بسیاری از انها صحیح نیست اما اگر والدین در این مورد فرزندشان را اگاه کنند کمتر به بیراهه کشیده می شوند.به طور مثال با لحن دوستانه از او در مورد اطلاعاتی که در مورد مسایل جنسی دارد سوال کنند.ایا می توان در این سن در مورد بیماری ایدز با دانش اموزان صحبت کرد؟اموزش مسایل جنسی و خطرات احتمالی که بچه ها را تهدید می کند باید در سنین مختلف توسط والدین وجود داشته باشد اما شکل ان اموزش تفاوت می کند.در مورد بیماری ایدز بهتر است در سنین دبیرستان هم والدین و هم معلمان به بچه ها اموزش دهند.
نکته ای که بسیار مهم است اموزش مهارت نه گفتن به بچه هاست بنابر این رشد شخصیت کودک نوعی اموزش به بچه ها برای محافظت از خود در برابر خطرات احتمالی است.. . آزارهای جنسی یكی از دردناك ترین خطراتی است که کودکان با ان مواجه هستند. چگونه می توان کودکان رادر این مورد اگاه کرد؟ آزارجنسی كودكان دارای مفهوم گسترده ای است. حتی اگر پدر و مادر بدون در نظر گرفتن سن كودكشان، فیلم های مستهجن را به بچه ها نشان دهند به بهانه دادن آگاهی به آنها، نوعی آزارجنسی كودك است.
چون به نوعی اطلاعات اضافه و نامربوطی به كودك داده می شود كه نباید در آن سن مطلع باشد. علاوه بر آن آزار جنسی كودك بیشتر از طریق نزدیكان صورت می گیرد به گونه ای كه فرد از قبل با كودك در تماس بوده و با كودك ارتباط برقرار كرده است و مدت ها با او ارتباط فیزیكی ملایم داشته و به مرحله ای رسیده كه به آزار جنسی منجر می شود. افرادی كه چنین رفتارهای ناشایستی را انجام می دهند اختلال پدوفیلیا دارند یعنی آدم هایی كه تمایلی به روابط جنسی طبیعی ندارند و با كودكان رابطه جنسی برقرار می كنند. همچنین كودكانی كه از نظر هوشی عقب تر از همسالان خود هستند بیشتر آزار جنسی می بینند.
بچه های بیش فعال، آزار جسمی و جنسی زیادی می بینند ولی چون مستعد اختلال سلوك هستند معمولا به بزهكاری كشیده می شوند. كودكان كار و خیابانی نیز به دلیل آنكه روز و شبشان در خیابان می گذرد، در معرض آزار جنسی هستند و ممكن است به دلیل فقر خودفروشی كنند یا نوجوانانی كه سراغ مواد مخدر می روند اشتیاق شان برای رفتارهای غیراخلاقی زیاد می شود و ممكن است چنین اقداماتی را انجام دهند. والدین برای اینكه كودكان شان كمتر در معرض كودك آزاری قرار گیرد، چه اقداماتی را باید انجام دهند؟اول آنكه ارتباط خوب و سالمی با فرزندشان داشته باشند، به گونه ای كه كودك ارزش های اخلاقی را از والدین خود یاد بگیرد و همیشه والدینش را افرادی بداند كه به او احترام می گذارند و تكیه گاه او هستند. نكته مهم دیگر این است با محدودكردن و ایمن كردن بچه ها نمی توان به طور كامل از آنها محافظت كرد.
چون كودكی كه مدام تحت كنترل و حمایت والدین است و هیچ ارتباطی با دیگران ندارد، منزوی و گوشه گیر می شود و نحوه برقراری ارتباط با دیگران را یاد نگرفته در نتیجه زمانی كه در اجتماع قرار می گیرد، در معرض هر نوع آسیبی است. بنابراین والدین باید به فرزندان خود آگاهی لازم را بدهند و او را از آسیب های اجتماعی آگاه كنند و در عین حال بر محل هایی كه فرزندانشان شركت دارند، نظارت كنند. همچنین توانایی «نه» گفتن را باید در بچه ها ایجاد كرد. اگر بچه ای ترسو باشد نمی تواند به خوبی از خودش محافظت كند. آموزش و پرورش هم تاثیر زیادی روی شخصیت بچه ها دارد. معلمان نباید طوری با بچه ها برخورد كنند كه تحقیر شوند. به عنوان نمونه معلم بگوید: «چقدر تو گیجی» یا اینكه «تو ضعیف تر از همكلاسی هایت هستی» چنین عباراتی یا مقایسه كردن بچه ها با یكدیگر روی شخصیت كودكان تاثیر می گذارد. .
منبع : سلامت