چطوری درستش کنم؟؟؟

سلام خدمت مدیران سایت و با تشکر از سایت خبشون من سوالی خدمت دوستانه عزیز داشتم من یه دوست پسر دارم که حدودا ۱ ساله با اون هستم من تا الان دوست داشتن اونو باور نداشتم و با اون زیاد بحث می‌کردم الان اون به قول خودش دیگه پر شده خسته شده نه می‌خواد منو ببین نه باهم حرف بزنه من الان بابت کارأای که کردم واقعاً پشیمونم ولی‌ نمیدونم راه برگشتم چیه اخیرا بد از آخرین دعوا اون برای اولین بر توی این ۱ سال به من ۵ روز نه زنگ زد نه هیچی‌ بد از اون مدت که باهم صحبت کردیم بهم گفت می‌خوام تنها باشم من خسته شدم میگه من خیلی‌ دوست دارم نمی‌خوام از دستت بدم ولی‌ می‌خواد که هر موقع خودش دوست داره زنگ بزنه اگه باهاش خوب بودم شاید بیشتر زنگ بزنه یا بیشتر بخواد پیشش باشم در غیر این صورت می‌خواد تنها باشه میگه تو حتا نمیتونی‌ درک کنی‌ و فرق ۲تا پسر که ۱کیشون واسه هوس می‌خواد تو رو و یکیشون واسه خودت می‌خواد تورو بفهمی میگه من دیگه کاری نمیتونم بکنم من خیلی‌ دوستش دارم توروخدا راه جبرنشو بهم بگید الان جوری شده که نمیخواد منو ببین حتا واسه ۱ ساعت در حالی‌ که قبلا واسه دیدنم التماس میکرد همین که میرفتم خونش چون من زیاد رفترشو باور نداشتم باهاش بحثو دعوا زیاد داشتم به قول خودش من ساعت‌های اول خوبم بعدش بد میشم اون میگه من خیلی دوست دارم پیشم باشی‌ ولی‌ وقتی‌ میبینم که دعوا می‌کنیم به ۱روز مندنت قانع میشم حالا من چکار کنم چطوری جبران کنم من کلی دوستش دارم نمی‌خوام از پیشم بره می‌خوام بازم بشه همون کسی‌ که همیشه می‌خواست من پیشش باشم ممنون میشم بهم کمک کنید چون واقعاً فکرش داره دیوونم می‌کنه ....

شانای عزیز؛ صحبتهای شما به شدت منو یاد دختر خانوم نوجوونی به اسم ahoo-2009 میندازه که تو همین سایت بودن، هم سن و سال شما و با مشکلاتی شبیه مشکل شما!
بگذریم...
من نمیدونم رابطه ی شما در چه حدی هستش. ولی اینطور برداشت کردم که بهش وابسته شدی. و اون آقا نمیخواد به گفته ی خودت، تو رو حتا ببینه و ازت خسته شده (حالا اینکه همین مطلب " که نمیخواد شما رو ببینه" رو چه جوری بیان کرده، با لحن خوب یا لحن بد، خدا عالمه!).
شما با هم دعوا زیاد میکنید.من نمیدونم پارتنرت چند سالشه؟ از نظر فکری، آیا به اون بلوغ لازم رسیده یا نه، یه پسری هم سن و سال خود شماس. به هر حال تو یه رابطه سالم (که دو طرف به اون بلوغ فکری، مالی و جنسی لازم رسیده باشن) معمولن دعوا معنی نداره. دو طرف میشینن با هم صحبت میکنن و اختلافاشون رو حل میکنن.
راستی؟ اگه قرار باشه شما، اونی بشید که ایشون میخوان، دیگه شما خودت نیستی که، میشی یکی دیگه! اگه اون طرف واقعن شما رو دوست داشته باشه، شما رو همونجوری که هستید میپذیره و سعی در تغییر رفتارتون نداره. به نظر من، اینطوری که اون آقا به شما گفتن، ساعت های اول خوبی و بعدش بد میشی(حالا اگه واقعن بد شده باشی  و این بهانه ی ایشون نباشه!) و اینجوری اون آقا به یه روز موندنتم قانع میشه، به نظرم یعنی دنبال بهانه میگرده. یعنی به محض اینکه باب دل ایشون نباشی، ترکت میکنه و حتا بهت زنگ هم نمیزنه.
مطلب آخر اینکه شانای عزیز، تو اگه میخوای بدونی پارتنرت شما رو برای هوس میخواد یا نه ، اینو از رفتارش میتونی تشخیص بدی، به علاوه چون درباره رابطه ات کامل توضیح ندادی، بیشتر از این نمیشه نظری داد!
مواظب خودت باش...

سلام خانومي...ببين....يه چيزي توجه منو جلب كرد....اونم دعوا كردن شما دو نفر بود....ببين خانومم...دعوا ريشه ي اصلي همه ي مشكلاته....از مشكلات كوچيك يه كوه مي سازه....بهترين كاري كه مي توني انجام بدي حل مشكلاتتون به صورت صحبت و درك كردن و تعامل افمار به صورت دو طرفه هست....
مي گي شك داري....خي هميت شكاس كه باعث بهم خوردن خيلي از روابط مي شه...احتمالا تو با كارات براي اون قفس مي سازي....منم بودم ازت فراري مي شدم....مردا يه اخلاقي دارن اونم اينه كه اگه مثلا مشكلي براشون پيش بياد به غار تنهاييشون پناه مي برن...مثه ما خانوما نمي آن بشين با چهار تا از دوستاشون مشكل رو در ميون بذارن و نتيجه گيري كنن...اول بايد خودشون بشينن و به تنهايي نتيجه بگيرن....ببينن چي شد كه اون اتفاق افتاد...همين دعواهاتون ذهن دوستتو به خودش مشغول مي كنه...اون اول به خودش مراجعه مي كنه....به رفتارايي كه داشته....مي شينه توي تنهايي بررسي مي كنه و خودشو مقصر همه ي ناراحتي هاي تو مي دونه....دوس نداره ناراحت بشي و اوضاع خراب بشه....ببين خانومم...وقتي با هم دعواتون مي شه بدون اينكه مقصرش كني بهش بگو:مي دونم كه در اين ماجرا هر دو اشتباهاتي رو كرديم...بيا بشينيم و راجع بهش حرف بزنيم تا دلخوري ها برطرف شه....ازش بخواه كه نذاريد كينه هاتون بزرگ شه...مشكلات رو تا كوچيكن شكلات كنين!!!!آخه شكلات بزرگ توي گلو گير مي كنه!!!!!:دي
با هم روراست و صادق باشيد....بايد بتوني از يه سري حرفا و كاراش پي ببري كه براي چه چيزي با تو دوست شده و تو رو براي چي مي خواد....پسزا معمولا نيتشون رو تابلو مي كنن....البته استثنا همه جا هست!!!!
بهش اعتماد كن....هميشه ناراضي نباش...آقايون از غرغر كردن زيادي متنفرن....اگه مي خواي ازت دورش كني هر وقت نشست كنارت ايراد بگير....آسمون ريسمون رو بهم بباف و ايراد بذار روش....روش خوبيه....زود فراري مي شه....
سعي كنيد در برابر هم گذشت داشته باشيد....اشتباهات كوچيك همديگه رو بدون منت گذاشتن ببخشيد...نمي گم خودتون رو عوض كنيد اما رفتارهاي مناسب رو جايگزين رفتارهاي اشتباهتون كنيد...هر دو طرف!!!
زياد خودتو بهش نچسبون....زياد دنبالش راه نيفت...گاهي بذار اونم دلتنگت شه....مردا از زنايي كه محتاجن خوششون نمي آد...درسته كه مرد دوس داره قدرتمند باشه...اما نه ديگه زن ضعيفي داشته باشه كه براي آب خوردن هم بايد باهاش مشورت كنه و كمك بگيره...
خودت باش و خودت باش و خودت باش....نقش فرشته هاي مهربونو بازي نكن....بايد همديگه رو به صورت خودهاي واقعي بشناسيد....بايد همديگه رو اونجوري درك كنيد كه هستيد....نه اونجوري كه طرف مقابل توي رؤيا مي خواد....اوني كه تو رو همونجور كه هستي دوس داشته باشه و بخوادت اونه كه هميشه برات موندگاره....
و بدون همين كه دلش پيش تو باشه و يه روز در ميون بهت زنگ بزنه بهتر از اون كساني هست كه هر دقيقه باهات مي خندن و از اون طرف به دختراي ديگه هم فكر مي كنن و با ده نفر ديگه هم هستن....
موفق باشيد

فک کنم خانوما وقتی یکی دوستشون داره اینقد ناز میکنن تا بپره طرف بعد به التماس میفتن.

اصلا این افراط و تفریط جالب نیست.
مردا زیاد صبر و طاقت ناز کشیدن رو ندارن.حالا یکی هی بخواد ناز کنه همین میشه.
البته نظر منه شینی خانوم.

سلام عزیزم
الان که به اینجا رسیده (البته نباید میرسید)نترس متانت خودتو حفظ کن و بهش نه زنگ بزن ونه جایی برو که ببینیش مثل اینکه دوری اون برات مهم نیست اصلا خواهش یا التماس نکن تا خودش زنگ بزنه (حتما میزنه اما با فاصله) اما وقتی اومد اشتباهات قبلتو تکرار نکن با گذشت بیشتری باهاش برخورد کن ولی ناز نکش اگر شروع به ترسیدن به خاطر از دست دادنش یا ناز کشیدن کردی مطمئن باش از دست میدیش به خودت مسلط باش موفق باشی

فقط التماسش نکن
در ضمن دلت هیچ وقت به حال پسری نسوزه

movafagh نوشته است: فقط التماسش نکن

در ضمن دلت هیچ وقت به حال پسری نسوزه

چه خشن
شوخی کردم.

با سلام
دوست عزيز با توضيحات کمه شما معتقدم نميتوان نسخه مدوني (کامل و جامع) رو براي جنابعالي پيچيد! با عنايت به اينکه  نظر دادن با اطلاعات  قليل و بعضاً غلط ممکنه باعث بدتر شدن وضع براي شما باشه لذا قبل از اينکه تحت تاثير اظهارات افراد مختلف ،تصميمي  عجولانه بگيري پيشنهاد ميکنم با يکي از دوستان امین وبا تجربه ات، ،تمامي زواياي روابطتت رو بازگو کرده و بعد با دقت راه برخورد با طرفتونو  انتخاب کنيد.البته بازهم چون اغلب راهکارها بنا به تجربه افراد و محددویت زمان،مکان، موقعیت خانوادگی و ... فرق میکنه ، شايد در مجموع اون نتيجه دلخواه رو نداشته باشه ولي ميتونه به شما يک ديده کلی بده.
موفق باشيد.

با سلام خدمت همهٔ دوتن خیلی‌ ممنون از پسخهتون من الان حدود چند روز که با ایشون بحث نمیکنم و سعی‌ می‌کنم که خیلی‌ آروم باشم اونم تا حدودی خوب شده که دیشب میگفت من دوست دارم تو عشق معنی‌.....ولی‌ مشکل اینجاست که به قول خودش به قلی من دیگه اعتماد نداره من بهش گفتم بهت قول میدم که خوب بشم و یه چیزی که پیش اومده از غذا اون منتقل شده جائی که من درس می‌خونم ولی‌ میگه من نمیام میترسم مشکل پیدا کنیم و میگه من نمی‌خوام به این زودی از دستت بدم واسه همین نمی‌خوام دوباره دعوامون بشه در حالی‌ که میگه دوست داره بیاد و چی‌ از این بهتر من بهش گفتم که قول میدم که اذیتت نکنم ولی‌ خوب....به نظر شما چه کاری درسته که بکنم ممنون میشم از همتون اگر پاسخ بدید!!!،،،

سلام خانم shany . شاید نظرات این بنده حقیر باعث عصبانیت شما شود ولی از شما می خواهم که خوب فکر کنید . آیا واقعاً به عاقبت کاری که می کنید فکر کرده اید . آیا واقعاً این همان شخصی است که شما به عنوان همسر آینده تان در نظر گرفته اید . آیا با تمام وجود او را دوست دارید یا نه فقط می خواهید تنها نباشید . آیا واقعاً به این پسر اعتماد دارید . به ایشان کاملاً اطمینان دارید . چه طور با ایشان آشنا شدید . در مورد گذشته ایشان چه مقدار اطلاعات دارید . در مورد خانواده ایشان چطور . آیا می دانید عده ای از این شیوه استفاده می کنند که انسان را از هرچه منع کنی حریص تر می شود شاید این ترفند باعث یک گرفتاری شدید شود .  آیا دعوی لفظی آزار و اذیت حساب می شود یا بهانه ای است برای جلب توجه از هر دو طرف . چقدر به فکر آبروی خودتان آن پسر و خانواده محترمتان هستید
تنها خداوند و کسانی که او خواسته باشد اشتباه نمی کنند .
تجربه ها چه بسیارند و تجربه پذیر ها چه کم . امام علی (ع)

سلام خانم shany . شاید نظرات این بنده حقیر باعث عصبانیت شما شود ولی از شما می خواهم که خوب فکر کنید . آیا واقعاً به عاقبت کاری که می کنید فکر کرده اید . آیا واقعاً این همان شخصی است که شما به عنوان همسر آینده تان در نظر گرفته اید . آیا با تمام وجود او را دوست دارید یا نه فقط می خواهید تنها نباشید . آیا واقعاً به این پسر اعتماد دارید . به ایشان کاملاً اطمینان دارید . چه طور با ایشان آشنا شدید . در مورد گذشته ایشان چه مقدار اطلاعات دارید . در مورد خانواده ایشان چطور . آیا می دانید عده ای از این شیوه استفاده می کنند که انسان را از هرچه منع کنی حریص تر می شود شاید این ترفند باعث یک گرفتاری شدید شود .  آیا دعوی لفظی آزار و اذیت حساب می شود یا بهانه ای است برای جلب توجه از هر دو طرف . چقدر به فکر آبروی خودتان آن پسر و خانواده محترمتان هستید
تنها خداوند و کسانی که او خواسته باشد اشتباه نمی کنند .
تجربه ها چه بسیارند و تجربه پذیر ها چه کم . امام علی (ع)

با سلام خیلی‌ ممنون از جوابتون می‌خواستم بگم بعد از ۲ هفته ما همدیگرو دیدیم و اون اینقدر به من محبت کرد واقعاً فکر نمیکردم با وجود این همه دعوا اینجوری باشه یه سوال دیگه که داشتم اینه که من وقتی‌ عصبانی‌ میشم یا از چیزی ناراحت میشم باید چه کار کنم آخه من زود از کوره در میرم و دلم می‌خواد زود با طرف بگم ناراحتم واسه همین زود دعوا می‌کنم شما چه راهی‌ پیشنهاد می‌کنید واسهٔ این مشکله من؟؟؟؟

QWERTOO نوشته است: سلام خانم shany . شاید نظرات این بنده حقیر باعث عصبانیت شما شود ولی از شما می خواهم که خوب فکر کنید . آیا واقعاً به عاقبت کاری که می کنید فکر کرده اید . آیا واقعاً این همان شخصی است که شما به عنوان همسر آینده تان در نظر گرفته اید . آیا با تمام وجود او را دوست دارید یا نه فقط می خواهید تنها نباشید . آیا واقعاً به این پسر اعتماد دارید . به ایشان کاملاً اطمینان دارید . چه طور با ایشان آشنا شدید . در مورد گذشته ایشان چه مقدار اطلاعات دارید . در مورد خانواده ایشان چطور . آیا می دانید عده ای از این شیوه استفاده می کنند که انسان را از هرچه منع کنی حریص تر می شود شاید این ترفند باعث یک گرفتاری شدید شود .  آیا دعوی لفظی آزار و اذیت حساب می شود یا بهانه ای است برای جلب توجه از هر دو طرف . چقدر به فکر آبروی خودتان آن پسر و خانواده محترمتان هستید
تنها خداوند و کسانی که او خواسته باشد اشتباه نمی کنند .
تجربه ها چه بسیارند و تجربه پذیر ها چه کم . امام علی (ع)

سلام خدمت همهٔ دوستان سوال دیگهٔ من این هست کهچطوری به خسته‌ام برسم که نه دعوا بشه نه لجبازی چون من واقعاً این کاروبلد نیستم و سریعا کار ما به دعوا میکشه؟؟؟؟

با سلام
دوست عزیز بنظرم خودت باید در نظم دادن به کارات کوشا باشی تا در زمان دیدار طرفت خسته نباشی.از طرفی این عصبی شدن در نوجوانان و جوانان چیزی است طبیعی (البته اگر ریشه خاصی نداشته باشه)و اون بخاطر ترشحات هورمون در موارد مختلفه ،که البته پس از ازدواج غالباً حل میشه.ولی اگر از دیدن ایشون و یا حرکاتش و یا صحبتهای خاصی ،عصبی میشی باید حتماًتا قبل از ازدواجت نسبت به رفع اون با همسر آینده ات همفکری کرده و رفع نمائی.
موفق باشید.